با وجود این‌که چند دهمین جلسات از قرارگاه جمعیت کشور می‌گذرد و در حالی که سال‌هاست درخصوص بحران سالمندی کشور هشدارهایی داده شده اما همچنان موضوع روند رو به پایین جمعیت کشور همچون کلافی سردرگم دست به دست می‌شود.

 یک سوم جامعه ایران سالمند خواهند شد

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم ،در این بین حدود دو سال هم از تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت گذشته ولی هنوز تاثیرات آن را روی آمار و ارقام جمعیتی کشور ندیده‌ایم و همچنان در سرازیری سالمندی جمعیت به‌سر می‌بریم.از سوی دیگر پس از تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت می‌شود گفت با اعلام برخی از شاخص‌های جمعیت همچون افزایش نرخ باروری در سال گذشته، کورسوی امیدی ایجاد شد اما همچنان تصویر کلان جمعیتی کشور، نشان دهنده سالخوردگی است و باید تا زمان را از دست نداده‌ایم، راهکارهای موجود را عملیاتی کنیم. به همین منظور و برای بررسی بیشتر وضعیت جمعیتی کشور، سراغ صالح قاسمی، دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور رفتیم تا از جزئیات این مسأله بیشتر مطلع شویم.



با توجه به این‌که حدود دو سالی از ابلاغ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت می‌گذرد آیا در کشور با بهبود آمارها و شاخص‌های جمعیتی روبه‌رو هستیم؟


دو سال است که قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت ابلاغ شده اما از نظر من این زمان برای ارزیابی و قضاوت دقیق توفیق یا عدم توفیق این قانون کافی نیست. باید کمی صبر کنیم اما در همین دو سال برخی از اتفاقات امیدوارکننده رخ داده که اگر تداوم نداشته باشد این روند را هم از دست می‌دهیم.

این اتفاقات حاکی از آن است که در روند کاهش تولدها، میزان آن کم شده، نه این‌که افزایشی شده باشد اما وقتی ما سالی حدودی از ۱۷۰هزار تا ۶۰هزار کاهش را تجربه می‌کردیم حالا به عدد ۲۰ و اندی هزار کاهش رسیده‌ایم و میزان و شیب تعداد تولدها کمتر شده است. همچنین در سال۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ تولد فرزندان سوم و چهارم نسبت به سال‌های گذشته افزایش یافته است. این موارد ازنظرمن خوب است تا بتوانیم درخصوص این قانون امیدوار باشیم که اثربخشی لازم را پیدا کند.



وضعیت جمعیتی کشور را در حال حاضر چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اگر بخواهید یک سیمایی از این وضعیت ارائه دهید در حال حاضر اوضاع آن چگونه است؟


اکنون همه شاخص‌های جمعیتی رکورددار هستند و روند آن هم منفی و کاهشی است. در واقع نرخ رشد جمعیت ۰.۶درصد است و تا سال ۱۴۱۵ به صفر می‌رسد و پس از آن نیز منفی خواهد شد. همچنین نرخ باروری ما به ۱.۶فرزند به ازای هر زن رسیده که کمتر از دو فرزند و زیر سطح جانشینی است که این هم یک رکورد در طول تاریخ جمعیتی کشور و در بین همه کشورهای اسلامی محسوب می‌شود. در این میان روند کاهشی تعداد موالید و روند افزایشی شدید و محسوس سالخوردگی جمعیت در ایران قابل توجه است.

در حال حاضر ۱۲.۲درصد جمعیت کشور بالای ۶۰سال و سالمند هستند اما تا حدود دو دهه آینده این عدد به حدود ۳۰درصد خواهد رسید و به عبارت دیگر یک سوم جامعه ایران سالمند خواهند شد. سال‌هاست هشدارهای جمعیتی از سوی کارشناسان مطرح می‌شود و اگر جدی گرفته نشود به یک بحران همه جانبه اقتصادی ـــ اجتماعی تبدیل می‌شود.



به نظر شما چقدر تا بسته شدن پنجره جمعیتی کشور فرصت داریم؟ اگر این پنجره بسته شود، آیا ما به سیاهچاله جمعیتی می‌افتیم و چاره‌ای برای ترمیم نداریم؟


فرصت پنجره جمعیتی از دو منظر اقتصادی و باروری تعریف می‌شود. ازمنظر اقتصادی مبنای آن، سنین کار و فعالیت بوده، یعنی ۱۵تا۶۴سال است و ما تا حوالی سال۱۴۲۰ پنجره جمعیتی‌مان بازمی‌شود. اما به‌لحاظ باروری باید به‌جای جمعیت ۱۵تا۶۴سال که سنین کار و فعالیت هستند، سنین متعارف باروری یعنی از۲۳ تا ۳۸ سالگی را قرار دهیم. اگر این بازه به این اعداد تبدیل شود، پنجره باروری می‌شود. با این توصیف ما حداکثر پنج تا شش‌سال زمان طلایی خواهیم داشت، البته نه به این معنی که پس از این سال‌ها نمی‌شود کاری کرد اما این فرصت طلایی است که می‌توانیم در آن شاخص‌ها و الگوی فرزندآوری را اصلاح کنیم.



به نظر می‌رسد طبق نظرات مختلف، قانون جوانی جمعیت خیلی در بهبود شاخص‌های جمعیتی موفق عمل نکرده است، شما به عنوان یک صاحب نظر در این حوزه سهم شاخص‌های اقتصادی و فرهنگی را در تشویق امر جمعیت چگونه می‌بینید؟ بیشتر کدام عامل منجر به عدم تمایل خانواده‌ها به فرزندآوری شده است؟ اقتصادی یا فرهنگی؟


موضوع جمعیت دارای چند متغیر است و این که فکر کنیم مسأله فقط مربوط به اقتصاد یا فرهنگ می‌شود، یک ساده اندیشی و ساده‌نگری است. ۴۷ فاکتور روی جمعیت تاثیر دارد. مهم‌ترین آنها دسته‌ای از متغیرها در حوزه فرهنگ و اقتصاد محسوب می‌شوند. آنچه از نگاه مردم به ما القا می‌شود، همه مسأله اقتصادی است.

در حالی که ما می‌گوییم موضوع حتما اقتصادی است اما فقط به این مسأله مربوط نمی‌شود ولی چون شاخص‌های فرهنگی محسوس نیستند، جامعه آنها را حس نمی‌کند. ما می‌گوییم مجموعه‌ای از متغیرهای حوزه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، سیاسی و بسیاری از شاخص‌های دیگر در این موضوع نقش دارند. ما هم باید در راهکارهای برون رفت از این بحران یک سیاست جامعی داشته باشیم.



نقش دولت‌های مختلف در اصلاح و ترمیم سیمای جمعیتی کشور را چگونه می‌بینید؟


نقش دولت‌ها در حد اجرای قانون و سیاست‌هاست اما نقش گروه‌های واسطه و مردم نهاد را در این مسأله بسیار مؤثر می‌دانم، چراکه مردم نسبت به این گروه‌ها به دلیل حاکمیتی نبودن، زاویه و نگرش خاصی ندارند واین گروه‌ها می‌توانند در اصلاح نگرش و باز کردن گره‌های ذهنی خانواده‌ها بسیار مفید باشند اما حتما باید حاکمیت ازمنظر اقتصادی و به لحاظ قانونی ورود پیدا کند و این گروه‌ها هم مطالبه قانونی دولت را انجام دهند.



پس راهکار اصلی چیست؟


باید یک گفتمان اجتماعی در این ارتباط داشته باشیم که موافقان و مخالفان در این خصوص صحبت کنند. موضوع جمعیت باید داغ و در رسانه‌های مختلف، پرتکرار به آن اشاره شود. کرسی‌های آزاداندیشی و نظریه‌پردازی باید برگزار شود تا مخالفان و موافقان در آن بتوانند حرف‌های جدی بزنند. اگر به این شکل بتوانیم موضوع رابررسی کنیم، قطعا زمینه اصلاح نگرش هم شکل خواهد گرفت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha