به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، هرچند مدتی است که دیگر کرونای پرقدرت یکی - دو سال پیش را شاهد نیستیم و متعاقب آن هم دیگر هراس روزهای اول جامعه از کرونا را نمیبینیم، اما در روزهایی که چندان هم دور نیست، جان آدمها در دنیا عدد شده بود و کرونا هر روز قدرتش را با مرگهای چند صد تایی به رخ میکشید، درهای خانهها بسته شده بود و سفر و مدرسه و دانشگاه ممنوع و دورکاری هم مصلحت؛ و این ما مردم بودیم که هر روز و هر لحظه اخبار ویروس سرکش را پیگیری میکردیم تا ببینیم تا فلان روز و فلان ساعت چند نفر دیگر گرفتار و چند خانواده دیگر داغدار شدهاند و آیا امیدی به بهبود اوضاع جهان هست؟...
سینه پهلوی عجیب و گزارش چشم پزشک چینی
ماجرا از گزارش چشم پزشک چینی در دسامبر ۲۰۱۹ شروع شد؛ یک جور سینه پهلوی عجیب و منشاء آن هم بازاری در ووهان چین معرفی شد؛ گونهای جدید از ویروس کرونا؛ چیزی هم از آن نمی دانستند؛ سازمان جهانی بهداشت به موضوع ورود کرد؛ موارد ابتلا بالا و بالاتر رفت، زمزمه یک همه گیری جهانی فراگیر شد؛ شهر ووهان بسته شد و با کسانی که مقررات را رعایت نمیکردند، برخورد میشد...
تصاویر بیماران و پزشکان در ووهان چین با لباسهایی فضایی، تصاویر افرادی که به یکباره بر زمین میافتادند، برخورد چین با متخلفان مقرراتها، ضدعفونی خیابانها و ترس و هرسی که به دلها افتاد؛ دنیا گوش به زنگ شد و آمدن و نیامدن ویروسِ تازه، شد سرخط مهمترین خبرها؛ مصیبتی که شاید هر ۱۰۰ سال یا ۱۵۰ سال یکبار دنیا گرفتارش شود...
نقطه آغاز کرونا همچنان در ابهام
بیماری جدید بود و با علایمی شبیه آنفلوآنزا؛ برخی گفتند توطئه است و برخی نشت آزمایشگاهی خواندند و برخی هم حمله بیولوژیک؛ موضوعی که با گذشت بیش از چهار سال هنوز منشاء آن مشخص نیست و در ابهام مانده است.
دنیا غافلگیر شد؛ دانش آن زمان نسبت به ویروس تازه وارد اندک بود و رفتار ویروس هم متفاوت؛ نهایتا هم از یک نقطهای به بعد دنیا فهمید که قضیه جدی است و متعاقبا در ایران هم مرزهای ورودی به کشور تحت رصد ماموران بهداشتی قرار گرفتند و مسافران در بدو ورود تب سنجی و غربالگری شدند.
مدافعان سلامت در آمادهباش
در میان همه تاییدها و تکذیبهای آمدن یا نیامدن ویروس تاجدار به ایران؛ مسوولان وقت وزارت بهداشت تاکید داشتند که ویروسها پاسپورت نمیخواهند و کارشان فراگیری است و دیر یا زود پای این مهمان ناخوانده به ایران هم میرسد؛ کم کم بیمارستانها و کادر درمان آماده شدند؛ در تهران بیمارستان شهدای یافت آباد به عنوان اولین بیمارستان سانتر کرونا و دارای بخشهای ایزوله تنفسی به حالت آماده باش درآمد؛ نمونههای مشکوک ویروس جدید کرونا در کشور نیز برای بررسی و آزمایش به انستیتوپاستور فرستاده میشد.
اولین تایید و آغاز یک طغیان
دو سه هفته قبل از اعلام رسمی کرونا در کشور، درگیر آنفلوآنزای H۱N۱ بودیم و بر همین اساس هم بیماریهای تنفسی معمولا با تشخیص آنفلوآنزا، وارد روند درمانی میشدند. نهایتا اما ۳۰ بهمن ماه ۹۸ شناسایی دو مورد از ویروس جدید کرونا در قم تایید و رسما از سوی وزارت بهداشت اعلام شد؛ به این ترتیب بود که بیمارستان کامکار هم به عنوان نخستین مرکز پذیرش کننده بیماران کرونا در ایران بر سر زبان ها افتاد و در آن برهه زمانی تصاویری از پوشش کادر درمان و خدماتشان در شبکههای اجتماعی دست به دست شد.
پاندمی در شرایط تحریم
به تدریج بیماری شدت گرفت، مردم ترسیده بودند، ماسک هم دیگر برای همه اجباری شد و در این میان تحریمها مانع سختی بودند بر سر اقدامات تشخیصی ایران و بر همین اساس هم در ابتدا محموله کیتهای اهدایی از سازمان جهانی بهداشت و چین و ... رسید تا اینکه در ادامه و در کوتاهترین فرصت، انستیتوپاستور ایران کیتهای داخلی را تولید کرد و آزمایشگاههای کرونا در نقاط مختلف کشور با هدایت انستیتوپاستور فعال شدند.
رقص حماسه
میدان مین بود و نفسهای به شماره افتاده و جانهایی ویرانه؛ بیمارستانها شد صحنه نبرد با دشمنی نامرئی؛ حماسه بر پا شد؛ لباسهایی سخت و شکوهی بیمانند این بار در نبرد با ویروسی تاجدار؛ جامعه پزشکی با وجود گلایههایش از پرداختی ها و استخدامیها و ... وارد معرکه شد و ایثار کرد و "#کرونا را شکست می دهیم" ورد زبانها شد؛ وسایل حفاظتی کم بود؛ سپیدپوشان اما در مجاهدت پابرجا ماندند و در این میان چه سرداران نام آشنا و چه سربازان بی نام و نشان، همه جنگیدند و بیش از ۳۰۰ مدافع سلامت در این میان جان باختند...
نامگذاری شماره «۱۹»
حالا دیگر دنیا در یک غافلگیری بزرگ از یک بحران چند بعدی قرار داشت؛ پاندمی که هنوز هم ابعاد ناشناخته زیادی دارد؛ ماسک و مواد ضدعفونی کننده نایاب شد و بازار سیاه دارو و سوء استفاده از استیصال بیماران هم به راه افتاد؛ خیابانها و وسایل حمل و نقل عمومی ضدعفونی میشد، شهرها رنگ بندی شدند، ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست رییس جمهور تشکیل و کمیتههای مربوطه فعال و پروتکلهای بهداشتی و فعالیت مشاغل مرتبا بازنگری میشد. ویروس کرونای جدید «کووید – ۱۹» نام گرفت و شعار "در خانه بمانیم" مخابره شد؛ در این میان کم کم اسم چند دارو به میان آمد؛ کلترا، هیدروکسی کلروکین، تامیفلو و بعدتر هم رمدسیویر و فاویپیراویر؛ داروهایی که هنوز هم درباره اثربخشی ۱۰۰ درصدی آنها تردید است.
خودکفایی در تولید اقلام دارویی و محافظتی کرونا
توان مضاعفی برای تولید ماسک و مواد ضدعفونی و ونتیلاتور و داروها و تجهیزات مرتبط با کرونا به کار گرفته شد و پس از حدود سه ماه، ماسک و مواد ضدعفونی کننده و وسایل حفاظتی کادر درمان به میزان نیاز در داخل تامین شد و کمی بعد هم تولید این اقلام و از جمله تجهیزاتی نظیر ونتیلاتور به مرحلهای رسید که کشور از واردات آن بینیاز و برای صادرات آن اعلام آمادگی شد و صنعت داروسازی کشور نیز همراستا با دنیا به تولید داروهای مرتبط با کرونا ورود کرد.
جنگ واکسن
در این بین و در شرایط تاخت و تاز کرونا در دنیا و ایران یکی از مهمترین ابزارهای کنترلی بیماری، «واکسن» بود؛ کلیدواژه مشترک آن روزهای دنیا و مادهای ارزشمند که جنگی بر سر آن به راه بود و علیرغم آنکه دنیا نتایج بلند مدتی را برای تاثیرات یا عوارض احتمالی آن متصور نبود، اما این امیدواری را میداد که شرایط را به پیش از شیوع کرونا بازگرداند.
در این میان متخصصان معتقد بودند تا زمانی که ۷۰ درصد از جمعیت ایمن نشوند، کرونا همچنان میتازد و جان میگیرد؛ بنابراین اهمیت تسریع روند واکسیناسیون کرونا به روشنی مشخص بود و در آن زمان اگر مبنا را دریافت حداقل ۲ نوبت واکسن به ازای هر فرد میگذاشتیم، نیازمند ۱۲۰ میلیون دوز واکسن برای گروه هدف در کشور بودیم تا به ایمنی حدود ۷۰ درصد جامعه دست یابیم.
میانبُر دنیا در ساخت واکسن کرونا
در رابطه با ورود ایران به واکسنسازی کرونا، تحریم موضوع مهمی بود و در این زمینه ورود بسیاری از مواد اولیه و ماشین آلات مهمترین چالش بود. در زمینه تامین خود واکسن هم با معذوریت جدی جهانی روبرو بودیم؛ بنابراین هم در اصل محصول فیزیکی واکسن و هم مواد اولیه و ماشین آلات در معذوریت بودیم. از طرفی همواره عنوان شده که مسیر ساخت واکسن در دنیا مسیری بطئی و کند است و کمتر پیش میآید در دنیا زیر پنج سال واکسن وارد عرصه شود. اما در کرونا دنیا این جسارت را کرد که بعضی مسیرها را میانبر زد و کوتاهسازی کرد و این هم تجربه جهانی بود و کمی بعدتر در ایران هم از همین تجربه جهانی استفاده شد.
ماجرای واکسیناسیون علیه پاندمی قرن در ایران
در مجموع در شرایط تقاضای بالا و تولید کم واکسن کرونا در دنیا، واکسیناسیون کشوری کرونا در ایران از ۲۱ بهمن ماه سال ۹۹ با واکسن اسپوتنیک و با اولویت کادر درمان آغاز شد و روند کُند ورود واکسن به کشور و تزریق طبق اولویتبندیهای صورت گرفته در حالی انجام میشد که تحت تاثیر عدم تحویل به موقع واکسنهای خریداری شده، در مقابل مراکز تزریق واکسن، ازدحام و صفهای طولانی را شاهد بودیم.
تحویل ۱۴۰۰ با کرونای انگلیسی
سال ۱۴۰۰ نیز در شرایطی که ویروس انگلیسی کرونا در گردش بود و میتاخت تا جان بگیرد و البته با این پرسش که انتظارها برای دسترسی به واکسن موثر کِی به پایان میرسد، تحویل شد و در واپسین روزهای تعطیلات نوروز همان سال بود که وزارت وقت بهداشت اعلام کرد در پی سفرهای نوروزی و رفتارهای اجتماعی، سوش غالب در کشور در حال تبدیل شدن به سوش ویروس جهش یافته انگلیسی است و بر این اساس بود که کم کم زمزمههای آغاز موج چهارم کرونا با ویروس انگلیسی در کشور شنیده شد و نهایتا هم آمار مرگ و میرهای کرونایی مجددا سه رقمی شد.
به این ترتیب بود که آغاز طوفانی موج چهارم کرونا با پر شدن تختهای بیمارستانی و افزایش موارد مرگ و میر رقم خورد. با ادامه روند صعودی مبتلایان و فوتیهای کرونا و اصرار متخصصان سلامت مبنی بر قرنطینه و رفتن به سمت لاکداون، پیشنهاداتی مبنی بر تعطیلی شهرهای قرمز و نحوه فعالیت مشاغل برای کنترل وضعیت بیماری مطرح و نهایتا هم اجرا شد که البته این ممنوعیتها و محدودیتها در برخی کلانشهرها چندان ملموس نبود.
در چنین شرایطی بود که ایران نیز به عرصه ساخت و تولید واکسن کرونا ورود کرد وبه این ترتیب بود که در روزهای پایانی فروردین ماه ۱۴۰۰ واکسنهای کووایران برکت، کووپارس و فخرا مراحل کارآزمایی بالینی را طی میکردند و واکسن پاستوکووک نیز با مشارکت انستیتوپاستور ایران با انستیتوفینلای کوبا در فاز سوم مطالعات بالینی به سر میبرد.
کشتارگاه دلتا؛ کمبود سرم و دارو
در ادامه و در حالی که هنوز از موج چهارم با کرونای انگلیسی به طور کامل رها نشده بودیم، زمزمههای کرونای هندی که بعدا «دلتا» نام گرفت در کشورهای همسایه شنیده میشد و متخصصان درباره جهش جدید کرونا که از منشاء هند برخواسته بود هشدار میدادند؛ ویروسی به مراتب سختتر از آنچه که طی یک سال و اندی قبل از آن تجربه کرده بودیم با این تفاوت که میتوانست به شدت واکسن گریز هم باشد. اما در این میان همچنان حواشی دست از سر مدیریت کرونا در کشور برنمیداشت و انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه هم تنور این حواشی را داغ کرد.
در چنین شرایطی بود که شیوع کرونای هندی دوباره شرایط مدیریت بیماری را در کشور پیچیده کرد و با شکلگیری موج پنجم، درست در میانه تابستان و در شرایط مرگهای ۷۰۰ تایی و لبریز شدن بیمارستانها از بیماران کرونا، برخی اقلام دارویی کرونا و از جمله سرم تزریقی کمیاب و توزیعشان به چند داروخانه محدود شد و مردم میبایست ساعتها به این داروخانه و آن داروخانه مراجعه میکردند و در صفهای طویل و گاها چند ساعته برای دریافت دارو و درمان میایستادند؛ صفهایی که خودشان میتوانستند یکی از عوامل انتقال و شیوع کرونا باشند؛ موضوعی که رییس جمهور منتخب را در ۲۱ مردادماه و در شرایطی که تنها چند روز از استقرارش در نهاد ریاست جمهوری میگذشت، به میان ازدحام مردم در داروخانه ۲۹ فروردین به عنوان یکی از داروخانههای توزیعکننده داروهای کرونایی کشاند و به این ترتیب وی از نزدیک و بیواسطه در جریان مشکلات مردم در تهیه داروهای مختلف قرار گرفت و اعلام کرد که «معاون اول رییس جمهور جلسات متعددی برای موضوع واردات واکسن و نیز دارو برگزار کرده و انشاءالله مجموع این فعالیتها باعث شود که مشکلات در این حوزه برطرف شود.»
مسافران واکسن
اما در کشاکش امواج چهارم و پنجم کرونا، انتظار عمومی برای افزایش سرعت واکسیناسیون افزون شد و در این بین با تبلیغات برخی کشورهای همسایه و از جمله ارمنستان درست در شرایطی که کرونای دلتا در ایران در اوج تاخت و تاز بود، برخی هر طور شده خود را به مرز ارمنستان رساندند تا با صرف هزینههای گزاف و حتی با وجود سختگیرانه شدن شروط دریافت واکسن و اقامت ۱۰ روزه در این کشور، خود را در برابر این بلای عالمگیر مصون کنند.
بهارِ واکسن ایرانیِ کرونا
در هر حال سرانجام مجوز مصرف واکسن «کووایران برکت» در روزهای آخر خرداد ماه ۱۴۰۰ صادر و وعدههایی مبنی بر تحویل چندین میلیون دز تا پایان تابستان داده شد. بر همین اساس و بنابر اعلام وزیر وقت بهداشت مقرر شد تا این واکسن به سبد واکسیناسیون کشوری اضافه شود. پس از آن نیز مجوز مصرف اضطراری واکسن پاستوکووک تولید مشترک انستیتوپاستور ایران و انستیتو فینلای کوبا در کشور صادر شد.
پایان تراژدیِ "دلتا" و سیل واکسن
سرانجام پس از طی چند ماه سخت و طاقت فرسا در مدیریت بیماری، پس از روی کار آمدن دولت جدید و از اواخر شهریور ماه بنابر اعلام وزارت بهداشت تمامی استانهای کشور از قله خیز پنجم کرونا عبور کردند و تاحدودی بر موج پنجم فائق آمدیم.

در ادامه نیز روند ورود واکسن به کشور با غالب بودن واکسن سینوفارم از چین، شدت گرفت و با همراهی هلال احمر کشورمان، در هر پرواز حدود پنج و بعضا تا ۱۰میلیون دوز واکسن کرونا به کشور وارد شد و در این شرایط جهت سرعت گرفتن عمل واکسیناسیون، به دنبال جلسات مسوولان وزارت بهداشت با فرماندهان بسیج و استفاده از ظرفیت سایر دستگاهها، پایگاههای واکسیناسیون یکی پس از دیگری افتتاح شد و حتی برخی مراکز به عنوان مراکز شبانه روزی واکسیناسیون معرفی شدند و به این ترتیب سرعت تزریق واکسن کرونا در کشور شتاب گرفت.
رئیسجمهورمنتخب نیز در شامگاه سیزدهم شهریور ۱۴۰۰ و در نخستین گفتوگوی زنده تلویزیونی خود با مردم با تاکید بر اینکه «از ابتدای کار در دولت مسئله کرونا از اولویتها بود و یک حرکت انقلابی همراه با عقلانیت نیاز بود» در عین حال اعلام کرد که «تولید داخلی نمیتوانست نیاز داخلی را تامین کند و برآوردمان این بود که برای مصرف داخلی نیازمند ۱۰۰ میلیون دوز واکسن هستیم. امروز ۴۰ میلیون دوز به صورت قطعی انجام شده است و امیدواریم با سرعت و شتاب کار بیشتر هم بتوانیم باقی واکسن را تامین کنیم.»
در این میان دکتر بهرام عیناللهی – وزیر بهداشت دولت سیزدهم بارها در وصف اقدامات دولت در مهار کرونا و تامین واکسن هموطنان عنوان کرده است که «انتظار باران داشتیم، سیل واکسن بارید و واردات واکسن برای کشور از جایی انجام شد که اصلا فکر نمیکردیم.»
در چنین شرایطی بود که رییس جمهوری در ۲۶ مهر و در دومین گفتگوی تلویزیونی خود با مردم با تاکید بر اینکه «به آنچه گفتیم عمل کردیم تا تلفات کشور زیاد نباشد» در عین حال اعلام کرد که «بیش از۷۰ درصد دوز اول واکسن تزریق شده و انشاء الله پیش از آغاز فصل سرما همین مقدار دوز دوم زده میشود.»
تلنگر کرونا به واکسنسازی ایران
اما در کنار سیل واردات واکسن به کشور، تولید واکسنهای داخلی نیز رونق گرفت و شاید بتوان گفت که کووید ۱۹ به صنعت واکسن کشور تلنگری بزرگ زد؛ چراکه ایران بیش از یکصد سال در حوزه واکسنسازی تجربه دارد و این درحالیست که مدتهای طولانی به دلیل اینرسی حاکم بر صنعت واکسن سازی، در حوزه واکسن عقب ماندیم اما با تلنگری که کرونا زد مجددا بارقههایی از بهروزرسانی و نوآوری در صنعت واکسن دمیده شد و به این ترتیب پس از کووایران برکت و پاستوکووک، به تدریج شاهد ورود واکسنهای دیگر نظیر کووپارس، اسپایکوژن، فخرا و نورا بودیم و ایران به فناوری تولید واکسن mRNA کرونا نیز ورود کرد.
در ادامه روند تولید و واردات واکسن در کشور؛ بهرام عیناللهی یکی از مهمترین سیاستهای دولت سیزدهم را به پایان رساندن واکسیناسیون ایرانیان تا دهه فجر سال ۱۴۰۰ خواند که تا حد زیادی هم به این مهم دست یافت.
در مجموع ایران در شش پلتفرم، اقدام به تولید واکسن کرونا کرد و اکنون هم در صورت نیاز و اعلام وزارت بهداشت، تمامی این پلتفرمها قادر به تولید انبوه محصول خود هستند.
اما ظاهرا قرار نبود این پایان پاندمی باشد؛ به طوری که از اوایل




