به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، در شرایطی که انفجار مناطق مسکونی، ساختمانها و تاسیسات نفتی ازجمله در انبار نفت ری و انبار نفت شهران از 10 روز گذشته آلایندههای زیادی را وارد هوای شهرهای ایران کرده است هنوز سازمانهای متولی محیط زیست کشور گزارشی در این زمینه ارائه نکردهاند؛ گزارشهایی که به اعتقاد محمد درویش، فعال و کارشناس محیط زیست جمعآوری ادله مستدل علمی ناشی از حملات اسراییل به ایران میتواند به عنوان پشتوانهای حقوقی به سازمان ملل ارائه شود و حقانیت ایران را در مجامع بینالمللی افزایش بدهد.
او به جوانب خاص آسیبهای زیست محیطی در جنگها پرداخت و اظهار امیدواری کرد که سازمانها متولی به زودی پایش دقیقتری درباره اثرات بمبارانها و ارایه آن به مجامع بینالمللی به سرانجام برسانند.
با توجه به انفجارهایی که در این مدت از سوی اسراییل در شهرهای مختلف ایران رخ داده آیا نهادهای متولی محیط زیست گزارش آیا آماری از میزان تاثیر بمبارانها در این زمینه تهیه کردهاند؟
سازمان محیط زیست چند روز پیش در بیانیهای اعلام کرد که در حال پایش خطرات احتمالی نشت موارد رادیواکتیو در منطقه نطنز است و به زودی نتایج پایش را اعلام خواهد کرد اما عملا تاکنون هیچ اتفاقی نیفتاده است. اتفاقا گزارش نهادهای متولی در ایران درباره میزان ورود آلایندههای خطرناک و ارایه آن را به مجامع بینالمللی میتواند ابعاد پنهان این تجاوز را بیشتر آشکار و ملموس کند. اسراییل مدام میگوید ما اهداف انسانی را نمیزنیم اما عملا این حجم انبوه آلایندهها که در شهرها یا در پالایشگاهها منتشر میشود، میتواند منجر به تلفات صدها نفر شود و انواع بیماریهای ریوی و سرطانها را افزایش بدهد. در نهایت اگر بر اساس پایشها، ادله مستدل علمی جمعآوری شود، میتواند به عنوان پشتوانهای حقوقی به سازمان ملل ارائه شود و حقانیت ایران را در این مجامع افزایش بدهد اما من تاکنون هیچ تلاشی برای ثبت این آلایندهها، نوع و کیفیت آنها و تداوم و اثراتشان ندیدهام.
در روزهای گذشته انبار نفت ری و شهران در تهران هدف حملات قرار گرفت و دود برخاسته از آن که حاصل سوختن تهمانده سوخت بود تا چند روز در هوای تهران مشهود بود. آیا مشخص است که بر اثر این گونه انفجارها چه آلایندههایی وارد هوای تهران یا سایر شهرها شدهاند؟
بیشتر این ترکیبات سولفور و مشتقات نفتی ازجمله متان و co2 است که بهشدت غلظت آنها افزایش پیدا میکند و از حدود ۸ روز پیش هم تداوم دارد. علاوه بر این موضوع انفجارهایی که رخ میدهد روی حیوانات تاثیرگذار است به عنوان مثال پرندگان برخلاف انسانها - که تحمل ۶۰ دسیبل را دارند - تنها میتوانند کمتر از 10 دسیبل را تحمل کنند. بنابراین بهشدت در برابر صدای این انفجارها آسیبپذیر هستند. معاونت محیط زیست طبیعی سازمان محیط زیست هنوز گزارشی از تلفات حیوانی ناشی از این انفجارها منتشر نکرده است در حالی که آلودگیهای صوتی ناشی از این انفجارها و صدمات آن هم میتواند پشتوانه حقوقی مستندلی باشد و به شفافتر شدن ابعاد این فاجعه انسانی کمک کند.
شما از نبود آمار صدمات محیط زیستی و تلفات غیرانسانی صحبت میکنید در حالی که آمار کشتهشدگان و شهدای این حملات پس از حدود یک هفته، سرانجام روز شنبه بهروز شد. طی هفته گذشته سایت شرکت کنترل کیفیت هوای تهران و دیگر سامانههای مرتبط با آلایندگی هوا هم چندان بهروز نبود و سرانجام روز گذشته پس از چند روز، گزارشی در این باره منتشر شد. این عدم توجه به ارایه سریع آمارهای حیاتی که علاوه بر جنبه اطلاعرسانی و جلوگیری از بروز شایعات، تاثیر زیادی هم در فضای بینالمللی دارد در ایران به چه چیزی بر میگردد؟
بهشدت کمکاری میکنند. بهانه میآورند که بسیاری از پرسنل ما سر کار نیستند در حالی که دستگاههای دیجیتال دارند. به نظر من متوجه نیستند که این موارد میتواند در مجامع بینالمللی به ایران کمک کند. این اقدام از سوی شخص سازمان محیط زیست و همچنین شهردار تهران ارادهای قوی میخواهد که ورود کنند. وزیر کشور میتواند به تمام شهرداران در تمام شهرهایی که سیستمهای پایش آلودگی هوا دارند، دستور بدهد که دادههای مرتبط را جمعآوری کنند تا ما بتوانیم بر اساس این دادهها، ادلههای حقوقی دقیقی فراهم کنیم. اینکه مواد آلاینده ناشی از این انفجارها چه مقدار منابع آبهای زیرزمینی را آلوده میکند و چقدر در منطقه آب سنگین خنداب در استان مرکزی، اطراف کوه کرکس، در منطقه نطنز و فردو اثر گذاشته است. دوستان اغلب در موارد عادی هم غافلگیر میشوند چه برسد به حالا و این شرایط اما امیدوارم که بعد از این خروج از غافلگیری، این حرکت را آغاز کنند و پایش دقیقتری انجام بدهند.
ما در جهان جنگهای زیادی داشتیم که هر کدام آسیبهای جبرانناپذیری به محیط زیست وارد کردند. گزارشها و ادلهها از آسیبهای زیست محیطی که درباره آن سخن گفتید در فضای بینالملل تا چه اندازه مورد استفاده قرار گرفته و نتیجه داشته است؟
در ماجرای چرنوبیل مخفیکاری اتحادیه جماهیر شوروی سبب شد تا پروندهای در دادگاه لاهه برای آنها تشکیل شود منتها اتحاد جماهیر شووری که سقوط کرد پرونده عملا کنلمیکن شد. در پرونده عامل نارنجی، امریکاییها برای نابودی ویتکنگها از مواد شیمیایی استفاده کردند و این ادله حقوقی در نهایت به جنبش بزرگ اجتماعی منجر شد و بر همین اساس هم روز جهانی زمین در سال ۱۹۷۰ به ثبت رسید. در ماجرای سارایوو و اشغال بوسنی توسط صربها هم نشانههایی از استفاده از سلاحهای ممنوعه کشتار جمعی به دست آمد و در حمله عراق هم یکی از بهانههای امریکا برای حمله همین بود که میگفتند از بمبهای شیمیایی و بمبهایی که استفاده آنها ممنوع است، استفاده کرده. همچنین یکی از فشارهایی که به بشار اسد وارد شد این بود که گفته میشد برای سرکوب مخالفانش از این سلاحها استفاده میکند و سازمان ملل هم برای اثبات این ادعا، کارشناسانی به آنجا فرستاد. معتقدم کارهای زیادی را میتوان در این زمینه انجام داد؛ اینکه آلودگی مناطق مختلف کشور قبل از ۲۳ خرداد چقدر بوده و الان چقدر شده است و چقدر به موج بمبارانها و مهاجرتها مرتبط است. همچنین درباره مصرف بنزین در کشور و اینکه مقدار آن چگونه در حال تغییر است و جنگ چقدر در جهت حرکت پرندگان اثر گذاشته و مسیر مهاجرت آنها را تغییر داده است و اینکه آیا آلودگیها میتواند به صورت پایدار اثرات جبرانناپذیری را روی این ماجرا بگذارد. این موضوع برای سازمان محیط زیست منابع طبیعی و سایر دستگاهایی متولی محیط زیست کشور فرصتی است که همه را بسیج کرده و گزارش مستدلی ارایه کنند. در جریان اشغال کویت توسط عراق، انفجار چاههای نفت یکی از استدلالهایی بود که ایران و کشورهای خلیجفارس در مجامع جهانی انجام دادند تا بتوانند خسارت عمدهای را از عراق بگیرند؛ اینکه آلایندگیها چقدر روی محیط زیست و اکوسیستم زیستمندان تاثیر گذاشته است و الان هم میتوانند بر همان مبنا ماجرا را جلو ببرند.
اگر این وضعیت تدوام پیدا کند چه چیزی در انتظار محیط زیست ایران است؟
اگر تصمیم بگیرند که سراغ انفجار زیرساختهای نفتی، واحدهای پتروشیمی و مراکزی که نسبت به این انفجارها میتوانند آسیبپذیر باشند، بروند ابعاد فاجعه، قابل توصیف نخواهد بود. ابعاد آن میتواند کشورهای حاشیه خلیج فارس را هم متاثر کند. این در حالی است که ما هنوز احتمال خرابکاری در نیروگاه بوشهر را در نظر نمیگیریم و فقط مثلا عسلویه یا پتروشیمیهای هرمزگان مطرح است که همینها هم میتواند تا سالها، اثرات جبرانناپذیری را بر محیط زیست منطقه بر جای بگذارد.
آیا طی روزهای گذشته در میان جوامع محیط زیستی و فعالان حوزه حساسیتی نسبت به این موضوع پدید آمده است که کارزاری راه بیندارند یا بیانیهای خطاب به سازمانهای بینالمللی بدهند؟
الان اینترنت قطع است و فعالان حتی نمیتوانند با هم ارتباط برقرار کنند. ما اصلا نمیتوانیم در این زمینه موضعگیری کنیم و صدای ما قطع شده است در حالی که کسانی که ایران را دوست دارند میتوانند این تجاوز را محکوم کنند. نمیدانم این چه داستانی است و به اعتقاد من، این کار گل به خودی است. امیدوارم مساله رفع شود و در این شرایط اجازه بدهند ایرانیانی که ایران را دوست دارند صدای حقانیت ایران را به گوش جهانیان برسانند.
نظر شما