شنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۲۳
کد خبر: 391834

ایران پنجمین کشور در فهرست کشورهایی است که بیشترین میزان اضطراب را دارند.

تبعات  روانی اضطراب در جامعه ایرانی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری، تقریبا همه ما نگران چیزی هستیم؛ نگران مشکلات اقتصادی، ناتوانی از تامین نیازهای زندگی روزانه و بی‌ارزش شدن دارایی اندکی که داریم، نگران خشکسالی که تا نیمه پاییز ادامه دارد و آلودگی هوا که بعد از آن شروع می‌شود.

نگران تحریم‌های بسیاری که باعث سختی‌های متفاوت می‌شود؛ نگرانی‌هایی که به شکل اضطراب از تک تک افراد به کل جامعه سرایت می‌کند. بنا به آماری که از قول سازمان جهانی بهداشت منتشر شده، ایران پنجمین کشور در فهرست کشورهایی است که بیشترین میزان اضطراب را دارند. در سال‌های قبل آمارهای دیگری هم در این‌باره اعلام شده است که درباره افزایش اضطراب و افسردگی یا به بیان دیگر درباره افزایش اختلال روانی هشدار می‌دهد.



مادر بیماری‌های روانی


یک‌ماه قبل نتایج تازه‌ترین پیمایش ملی سلامت روان نشان داد بیش از یک‌چهارم ایرانیان به اختلالات روانی مبتلا هستند. علیرضا شریفی یزدی، فوق‌دکترای روانشناسی اجتماعی در این‌باره می‌گوید: «اینکه جامعه ما نسبت به نُرم جهانی اضطراب بیشتری دارد هم با پژوهش‌های علمی و هم با مشاهدات میدانی دیده می‌شود. ما در خاورمیانه، آسیا و جهان یکی از پراضطراب‌ترین کشورها هستیم و اضطراب مادر همه بیماری‌های روانی ازجمله افسردگی، وسواس، اختلال‌های خلقی و... است.»  او دلیل افزایش اضطراب را اینطور شرح می‌دهد:« در 5-4دهه اخیر در التهاب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به سر می‌بریم که نمونه آن تورم دورقمی برای بیش از 4دهه است. مسائل اقتصادی منبع اضطراب است. از طرف دیگر این حجم اضطراب که تولید، پمپاژ و دریافت می‌شود در میان مردم باعث پیامدهایی می‌شود که یکی از آنها خشم است.»

شریفی یزدی با اشاره به اینکه اضطراب، خشم و خشونت معانی متفاوتی دارند، تأکید می‌کند:«در جامعه ما خشم خیلی زیاد است و در کلام و صحبت‌ مردم این را می‌بینید. وقتی با ترافیک شدید شهری روبه‌رو می‌شویم خشمگین هستیم اما این خشم زمانی که به رفتار تبدیل شود پرخاش و بعد از آن خشونت نام دارد.»



خشم یا افسردگی


همه مردم مسیر تبدیل اضطراب به خشم را طی نمی‌کنند. این روانشناس می‌گوید:«کسانی هم هستند که خشم را تبدیل به پرخاش نمی‌کنند اما در مرحله بعد دچار افسردگی می‌شوند. افسردگی انزوای اجتماعی به‌وجود می‌آورد. کسی که دچار جمع‌گریزی شود به ابزارهایی پناه می‌برد تا به‌طور موقت این مشکل را رفع کند. یکی از این ابزارها موادمخدر و دیگری شبکه‌های اجتماعی دیجیتال است و در نتیجه جامعه معتادگون می‌شود.» به‌گفته او اضطراب منجر به خشم، مسیرهای متفاوتی را در جامعه طی می‌کند. گاهی متوجه شریک زندگی می‌شود و به‌صورت رفتارهای خشن در می‌آید و گاهی به شکل «خود ناتوان‌سازی‌» بروز می‌کند مانند دانش‌آموزانی که از درس خواندن خودداری می‌کنند و نتیجه آن به کاهش معدل عمومی مدارس منجر می‌شود.



راه فرار از اضطراب


مشکلات اقتصادی را در بسیاری از کشورهای جهان می‌توان دید اما این کشورها در رتبه‌های بالای اضطراب اجتماعی قرار نمی‌گیرند. چگونه ممکن است که در عین تورم شدید تنش‌های روانی جامعه افزایش پیدا نکند؟ شریفی یزدی می‌گوید: «یکی از عواملی که اضطراب را زیاد می‌کند این است که سازوکار فرهنگی برای جلوگیری از رسوب کردن عوارض اضطراب‌زا نداریم. در همسایگی ما کشورهایی در منطقه قفقاز هستند که هم مشکلات اقتصادی دارند و هم اخیرا دچار جنگ شده‌اند اما سازوکارهای فرهنگی دارند که برخی به درستی و برخی به غلط می‌توانند عوارض اضطراب را کاهش دهند.» او در شرح تأثیر فرهنگ بر اختلال‌های روانی مثالی می‌زند: «ترکیه از نظر فرهنگی یک‌دست نیست. شرق و شمال شرق این کشور شبیه ماست. جنوب و جنوب شرق ترکیه در همسایگی عراق و سوریه هم مشکلات مشابه دارد اما قسمت‌های دیگر مانند استانبول، آنکارا و ازمیر شاخص‌های بهتری دارند.»



شکاف نسلی و اجتماعی


آرین عمرانی، کارشناس روانشناسی دلایل دیگری جز اقتصاد را در ایجاد اضطراب اجتماعی مؤثر می‌داند. او می‌گوید:« تعارض عامل اصلی ایجاد اضطراب است؛ مخصوصا زمانی که فرد باید بین چند چیز مصالحه کند و نمی‌تواند این کار را انجام دهد. اضطراب چند دلیل دارد و صرفا اقتصادی نیست، بلکه برهم‌کنشی از عوامل فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی و بین فردی یعنی در سطح خرد جامعه است.» 
 او ادامه می‌دهد:«آمار اختلال روان خیلی زیاد است و نباید آن را صرفا به اقتصاد تقلیل داد. ما تقابل فرهنگ سنتی با زندگی مدرن را داریم که در این مقطع با مشکل اقتصادی همراه شده است.» عمرانی می‌گوید:«الان می‌خواهند فرهنگ سنتی را که مربوط به اقتضائات زمانی دیگری بود همچنان اجرا کنند که نتیجه آن شکاف نسل‌هاست. شکاف نسلی و فرهنگی دائما عمیق‌تر می‌شود درحالی‌که تلاش می‌کنیم با انکار واقعیت‌ها آن را بپوشانیم اما این شکاف گسترش پیدا می‌کند و باعث سقوط جامعه در گرداب اضطراب می‌شود.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha