به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، اول دسامبر، برابر با ۱۰ آذر، «روز جهانی اچآیوی/ایدز» نامگذاری شده است؛ روزی برای یادآوری اینکه افراد مبتلا به اچآیوی نیز حق دسترسی به درمان، احترام و رفتار عادلانه دارند. با وجود پیشرفتهای پزشکی و امکان زندگی کاملا عادی با این ویروس، بسیاری از بیماران همچنان با تبعیض، افشاگری بدون اجازه و رفتارهای نادرست در مراکز درمانی روبهرو میشوند.
روایتی که در ادامه میآید، تجربه یکی از همین بیماران در یکی از بیمارستانهای تهران است؛ تجربهای که نشان میدهد مشکل اصلی هنوز «ویروس اچآیوی» نیست، بلکه برخورد اشتباه و انگ اجتماعی اطراف آن است. وقتی پایش روی پلههای خانه لیز خورد، فقط به درد شدیدی فکر میکرد که از ساق پایش بالا میرفت. هیچ وقت تصور نمیکرد آن سقوط کوچک، راز چندساله زندگیاش را فاش کند. «س» که به ویروس اچآیوی مبتلا است و از مادران حامی سلامت در انجمن احیاست، میگوید: «مرا به بیمارستانی در شمال تهران بردند، اما گفتند ارتوپد نیست. درد به جانم چنگ میزد و راهی بیمارستان دیگری در جنوب شهر شدیم. هنوز فرصت نکرده بودم به دخترانم بگویم چه چیزی را سالها در سینه نگه داشتهام. نمیخواستم بار نگرانی را به دوششان بگذارم. پزشک گفت باید جراحی شوم. آزمایش خون گرفتند.
تا آن روز هیچکس، حتی دخترانم، نمیدانستند که من با ویروس اچآیوی زندگی میکنم». او ادامه میدهد: «چند ساعت بعد، پرستاری دخترم را کنار کشید و آهسته گفت مادر شما «به یک بیماری مبتلاست» و برای جراحی باید از بیرون دستکش مخصوص تهیه کنید. دخترم گیج شد. پرسید چه بیماریای؟ و کادر درمان، بدون هیچ ملاحظهای، گفتند: «مادرتان ایدز دارد». همانجا شنیدم که دخترم روی زمین افتاد و تشنج کرد. صدای گریه خواهرش که او را تکان میداد هنوز در گوشم است. همان لحظه بود که خواهر بزرگتر هم حقیقت را فهمید. زانوهایم سست شد، نه از درد پا، بلکه از شکستن دل دخترانم. سالها بود برای محافظت از آنها سکوت کرده بودم. حالا حقیقت با بیملاحظگی کامل، درست وسط راهروی بیمارستان، روی سرشان خراب شد».
با هزار سختی پول خرید دستکش را جور کردند. اما حقارت اصلی هنوز مانده بود: «برای جراحی به من لباس پاره و دستدوم دادند؛ لباسی که بوی کهنگی میداد، انگار نشانهای برای اینکه من «دیگری» هستم. وقتی مرخصم کردند، در برگههای پایانی، ۹۰۰ هزار تومان هزینه همان لباس را نوشته بودند؛ لباسی که حتی ارزش یک بار پوشیدهشدن نداشت. آن روز فقط پاشنه پایم نشکست، چیزی در درونم هم شکست. چیزی بین اعتماد و کرامت. سالها با این ویروس زندگی کردهام، داروهایم را منظم گرفته و زندگی عادی داشتهام. آنچه من را آزرده کرد، خودِ بیماری نبود، بلکه رفتار آدمهایی بود که باید در بیمارستان پناه و حامی باشند».
«زهرا حاجیزاده»، مدیرعامل انجمن احیای ارزشها، در گفتوگو با «شرق» به مشکلات این بیماران، بهویژه برای زنان اشاره میکند: «در ایران بسیاری از زنان مبتلا به اچآیوی، نه از خود ویروس، بلکه از برخوردهای اجتماعی آسیب میبینند. ترس از برچسبخوردن باعث میشود برخی از آنها دیر به خدمات درمانی مراجعه کنند یا مشکلاتشان را پنهان نگه دارند؛ موضوعی که میتواند سلامت خودشان و فرزندانشان را تهدید کند. این در حالی است که امروزه اچآیوی یک بیماری قابل کنترل به حساب میآید و با درمان منظم، فرد میتواند زندگی طبیعی داشته باشد».
به گفته او، بسیاری هنوز نمیدانند که اچآیوی از طریق تماس عادی، استفاده مشترک از وسایل یا معاشرت روزمره منتقل نمیشود. آگاهیرسانی درست نهتنها از ایجاد ترس بیمورد جلوگیری میکند، بلکه مانع تبعیض در محیط خانواده، مدرسه و مراکز درمانی میشود. در این میان نقش «مادران حامی سلامت» اهمیت زیادی دارد. این عنوان که از سوی انجمن احیای ارزشها به زنان مبتلا داده شده، فرصتی ایجاد میکند تا این مادران با تجربههای خود، پیامهای درست درباره پیشگیری و درمان را به دیگران منتقل کنند. مشارکت آنها در کلاسها و کارگاهها باعث میشود اطلاعات علمی و معتبر به خانوادهها، نوجوانان و جامعه برسد و نگرشهای اشتباه درباره اچآیوی اصلاح شود. او ادامه میدهد: «فعالیت این زنان نشان میدهد، وقتی جامعه از قضاوت و پیشداوری فاصله بگیرد، افراد مبتلا میتوانند بدون ترس و شرمندگی برای مراقبتهای پزشکی اقدام کنند و زندگی سالمی داشته باشند.
انگزدایی و افزایش آگاهی عمومی، مهمترین گام برای حمایت از این مادران و پیشگیری از گسترش اچآیوی است». حاجیزاده، کاهش سن شروع رابطه جنسی را یکی از دلایل افزایش موارد جدید ابتلا به اچآیوی عنوان کرده و ادامه میدهد: «بسیاری از نوجوانان و جوانان پیش از آنکه آگاهی لازم درباره مراقبتهای جنسی و راههای انتقال داشته باشند، وارد رابطه میشوند. نمونههای اخیر نشان میدهد افرادی در حدود ۲۰سالگی، فقط چند ماه پس از اولین رابطه، با نتیجه مثبت تست مواجه شدهاند. نبود آموزش کافی و ناآگاهی از مراکز تست رایگان و محرمانه، باعث میشود بخش بزرگی از موارد ابتلا پنهان بماند؛ وضعیتی که معمولا به «کوه یخ آماری» تشبیه میشود، چون تعداد زیادی از افراد هنوز هیچگونه تستی ندادهاند».
براساس اعلام او، در فرایند تست اچآیوی، داوطلبان ابتدا اطلاعات پایهای درباره اچآیوی و هپاتیت سی دریافت میکنند و پس از آن آزادانه تصمیم میگیرند تست بدهند یا نه. تستها کاملا داوطلبانه، بدون اجبار، رایگان و محرمانه انجام میشود. آمار تستهای انجامشده نشان میدهد مراجعه برای تست اچآیوی در سال جاری نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، در حالی که هنوز موارد جدید ابتلا مشاهده میشود. این کاهش مراجعه، ضرورت آگاهیرسانی گستردهتر را نشان میدهد. او در ادامه به مشکلات اطلاعرسانی در مدارس اشاره میکند: «در زمینه آموزش نوجوانان درباره پیشگیری از اچآیوی، چالش جدی در سیستم آموزشی دیده میشود. با وجود پیگیریها و مکاتبات متعدد، امکان ارائه آموزش منظم در مدارس محدود است.
برخی مدیران نسبت به این موضوع حساسیت یا مقاومت دارند و آموزش جنسی را تابو میدانند. ما نامهای از پزشکیان زمانی که وزیر بهداشت بود داریم مبنی بر اینکه مدارس میتوانند در زمینه اطلاعرسانی در حوزه پیشگیری از اچآیوی برنامهریزی کنند. اما متأسفانه همچنان با مقاومت در مدارس مواجهیم». حاجیزاده این را هم میگوید: «بررسیها نشان میدهد سطح آگاهی بسیاری از کارکنان مدارس نیز در این زمینه پایین است، به همین دلیل جلسات مختلفی با اولیا و مربیان برگزار شده تا حداقل اطلاعات ضروری درباره راههای انتقال و پیشگیری ارائه شود. اما محدودیتها همچنان وجود دارد و همین موضوع باعث شده نوجوانان بدون آموزش کافی وارد روابط جنسی شوند. در شرایطی که سن شروع رابطه جنسی در مواردی به حدود ۱۶ سال رسیده است، آموزش درباره بیماریهای آمیزشی اهمیت بالایی پیدا میکند و میتواند نقش مهمی در محافظت از سلامت نوجوانان داشته باشد».

نظر شما