جناب دکتر، خیلی اوقات از دست دوستان و اعضای خانواده ناراحت و خشمگین شده و بعد از مدتی نیز از کرده خود پشیمان می شویم. به نظر شما این نشانه بیماری است؟
برای پاسخ دادن به پرسش شما؛ نخست باید بپذیریم که خشم یکی از جنبه های عادی زندگی است و هر کسی گاهی دچار خشم می شود. خشم یک امر کاملا عادی و طبیعی و واکنشی غریزی است که اساسا در پاسخ به تهدید علایق حیاتی بروز می کند و بنا به دلایلی از جمله حوادث و رویدادهای بیرونی یا تغییرهای درونی پیش می آید. آنگاه که خشم از کنترل خارج می شود به یک حس مخرب و ویرانگر تبدیل می شود که به اشکال متعددی در محیط اطراف و روابط با سایر اشخاص دیده می شود. در واقع نحوه ابراز خشم یک رفتار اکتسابی و خصلت آموخته شده است که تحت تاثیر محیط و اجتماع و خانواده است.
چه طور از خشم فرار کنیم؟
نیازی نیست از خشم فرار کنید. با آن دوست هم نشوید. بلکه آن را به عنوان علامت و نشانه دقیقی بپذیرید که مشکلات زندگی را به شما نشان می دهد،آنگاه درصدد ترمیم بخشهای آسیب دیده باشید. خشم مثل چراغ چشمک زنی است که در تقاطع راه آهن، روشن می شود و خبر از آمدن قطار در حال حرکت می دهد. خشم به این معنی است که باید به دنبال مشکل بگردید. باید برای بهبود وضعیت، کاری انجام دهید. خشم پیامی است که نشان می دهد یک نیاز یا خواسته، برآورده نشده است.
اگر شما خشمگین شوید و پرخاش کنید در بیشتر موارد ظاهر قصه، رفتار خشمگینانه است و عملا نیازی از شما مرتفع نشده یا نادیده گرفته شده است اگر دیگران هم خشمگین شوند، بهتر است قبل از پاس خدهی به خشم آنها به منشأ آن توجه کنید.
وقتی به پیام احساسات خود یا دیگران توجه نکنید، نیاز برآورده نشده، از بین نمی رود و به اشکال مختلف بروز می یابد تا شما از آن مطلع شوید و متاسفانه اگر زمانی از نیازهایتان مطلع شوید که احساسات شما سخت و حاد شده باشد به جای کنش، واکنش نشان می دهید و در اغلب موارد اینگونه است که نسبت به خود یا دیگران خشمگین می شوید.
اگر خشم از محور اصلی خارج شود، چه اتفاقاتی روی می دهد؟
خشم نیرویی دفاعی است، که برای دفاع از خود و حقوق فردی یا اجتماعی در وجود انسان گذارده شده است که اگر از محور اصلی خارج شود به خوی ناپسندی تبدیل می شود و خویهای ناپسند دیگری را با خود به همراه می آورد.
خشمی که بر اساس خودخواهی پدید آید، مادر بسیاری از صفتهای زشت می شود و اگر شخص، قدرت انتقام داشته باشد او را وادار به اعمال خشونت می کند و اگر در موضع قدرت نباشد آن را درون خویش ریخته وا گر نتواند آن را حل کند، همچون عقده های روانی در قالب کینه درمی آید. خشم یک کینه موقت است اما کینه یک خشم دایم است. در واقع کینه، فرم تغییر شکل یافته غضب است که برحسب شرایط بیرونی به صورتهای حسد، غیبت، دروغ، شماتت، تحقیر، بدزبانی و تضییع حقوق دیگران بروز می کند.
اگر بخواهیم به طور کاربردی کنترل خشم را بیاموزیم باید به چه نکاتی توجه کنیم؟
هنگام خشمگین شدن نخستین مطلبی که باید توجه کنید کنترل زبانتان است.اگرچه باید پذیرفت کنترل زبان هنگام عصبانیت و خشم سخت و دشوار است چون برای برخی افراد کنترل دست خود که به کسی صدمه نزنند و کنترل پای خود که در مسیر خلاف گام برنندارند بسیار آسانتر از کنترل زبان است اما باید بدانیم که بسیاری از گناهان و خطاهایشان به دلیل کنترل نکردن زبان روی می دهد.
نکته دیگری که برای کنترل خشم توصیه می شود سکوت و خاموشی است. سعی کنید باسکوت حاکم بر لحظه ها، ارزش واقعی آن را دریابید. اغلب در خلوت و سکوت است که پرمعناترین لحظه های زندگی خود راپیدا می کنید. سکوت روح را تغذیه می کند و فضایی نفوذناپذیر بین شما و دنیای پرهیاهویی که در آن زندگانی می کنید به وجود می آورد.
هنگامی که با کسی بر سر موضوعی اختلاف نظر داریم و خشمگین شده ایم چه طور صحبت کنیم؟
بهترین توصیه زیبا و درست صحبت کردن است. هرگاه فردی کنترل زبانش را در دست گرفت به راحتی می تواند هر جا که لازم است سکوت اختیار کند و اگر ایجاب کرد سکوت را بشکند و سخن بگوید و نکته های ظریف سخن گفتن را رعایت کند تا کلامش به عمق جان نفوذ کند. اگر در شرایطی می خواهید با فردی که شما را ناراحت کرده سخن بگویید به طرف مقابل نگویید « تو مرا عصبی کرده ای « بلکه بگویید »این رفتار تو مرا عصبی کرده است « همچنین اگر از طرف مقابل در حال انتقاد کردن هستید هرگز وی را با دیگری مقایسه نکنید چون معمولا مقایسه کردن در آن شرایط مخرب است و می تواند به تصویر ذهنی بد منجر شود.
به طور مثال اگر همسرتان را با زنان یا مردان دیگر مقایسه کنید و حتی در پایان بگویید »تو هم می توانی این کار را بکنی «باز هم به نتیجه مطلوب نخواهید رسید. توجه داشته باشید که در مکالمه رودررو، بیشتر پیامهای شما غیرکلامی است لذا چگونگی ایستادنتان و حالت چهره شما هم دارای معنی است بنابراین با لحن کاملا مودبانه سخن بگویید و از بلند و صریح صحبت کردن بپرهیزید.
اخم کردن، پوزخند زدن یا با صدای تمسخرآمیز صحبت کردن هنگام خشم چه تاثیری بر طرف مقابل دارد؟
چنین رویکردهایی احساسهای منفی را در طرف مقابل پرورش داده و ناخودآگاه، شنوایی او نسبت به حر فهای شما کاهش می یابد. نکته دیگری که لازم می دانم درباره کنترل خشم تاکید کنم صبر و بردباری است. همانطور که می دانید خشم انرژی و انگیزه ای در واکنش به یک تهدید ایجاد می کند که هر چه شدت آن بیشتر باشد توانایی خود را در حل مسایل ضعیفتر می کند.
معمولا وقتی خشمگین هستیم می خواهیم مسایل را بلافاصله حل و فصل کنیم و توجه نمی کنیم در این شرایط نمی توان اقدام مناسبی اتخاذ کرد. یکی از واقعیتهای مهم زندگی این است که به ندرت مسال های پیدا می شود که بلافاصله حل شود و برخی از مسایل را می توان به بعد موکول کرد. در واقع وقتی اقدام خود را به عقب می اندازید به آرامش می رسید و می توانید از قدرت استدلال خود استفاده کنید و اقدامات بهتری انجام دهید.
مطمئن باشید هنگام خشم، همیشه اولین راهی که به ذهن می رسد بهترین راه نیست بنابراین با به تعویق انداختن خشم می توانید بهترین راه را برگزینید.
منبع : دکتر محمد مهدی قاسمی، روانپزشک - هفته نامه سلامت
نظر شما