سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۶

در کشور ما حوادث دومین علت مرگ‌ومیر است که سالانه 50هزار نفر را به کام مرگ می‌کشد، اما از میان انواع حوادث، در این عرصه حوادث رانندگی بی‌رقیب هستند و به تنهایی سالانه 28هزار کشته، 600 هزار مجروح و بیش از 6 میلیارد دلار هزینه بر جای می‌گذارند.این درحالی است که‌ 25 درصد از مرگ‌های ناشی از حوادث ترافیکی مربوط به موتورسیکلت‌سواران و 68 تا 70 درصد صرفاً به علت صدمات و ضربات مغزی در اثر فقدان و یا عدم استفاده صحیح از کلاه ایمنی در موتورسواران است.این آمار و ارقام نه‌چندان جدید یک بار دیگر در شانزدهمین کنفرانس جهانی جامعه ایمن که از 21 تا 23 خرداد در تهران برگزار شد، ارائه شد تا شاید با پیوستن سه شهر ایران به جامعه ایمن شاهد کاهش اندک آماری از این دست باشیم.دانشگاه کارولینسکای سوئد یکی از شرکت‌کنندگان و رئیس بخش پزشکی اجتماعی این دانشگاه از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های بین‌المللی حاضر در این کنفرانس بود.گفت‌وگوی همشهری با دکتر لیف سوانستروم را بخوانید.شما به عنوان یکی از فعال‌ترین اعضای کمیته جهانی جامعه ایمن شناخته می‌شوید. برای خوانندگان ما از چگونگی شکل‌گیری ایده ایجاد جامعه ایمن بگویید.30 سال از آن تاریخ می‌گذرد. ایده این طرح سال1975 به ذهن ما رسید. البته در مجامع بین‌المللی هم حرف‌هایی بود اما در نهایت ما در سوئد آغازگر این طرح بودیم و شروع این کار برای ما اهمیت زیادی داشت. ما طرح ایجاد جامعه ایمن را برای شهرها و جوامع کوچک آغاز کردیم و کم‌کم به شهرهای بزرگ‌تر و کشورهای دیگر رسیدیم.

ظاهراً اولین کنفرانس جامعه ایمن را هم در سوئد برگزار کردید؟
بله، اولین کنفرانس سال1991 برگزار شد. اما از سال 1999 موافقتنامه‌ای با سازمان بهداشت جهانی امضا کردیم که جامعه جهانی را به یک شبکه جهانی تبدیل کنیم و از آن پس این کمیته همکاری تنگاتنگی با سازمان بهداشت جهانی دارد به طوری که در هر کشوری که WHO دفتر نمایندگی دایر کرده است، کمیته جهانی جامعه ایمن نیز در آنجا نمایندگی دارد. در واقع ما نقش هماهنگ کننده را برای جوامع در جهت رسیدن به جامعه جهانی ایمن ایفا می‌کنیم.

و اکنون جامعه ایمن جهانی چند عضو دارد؟
تاکنون 112 شهر دنیا به جامعه ایمن جهانی پیوسته‌اند و پیوستن سه شهر کاشمر، ارسنجان و شمیرانات ایران به جامعه ایمن جهانی نیز اعضای جدید این جامعه خواهند بود.

یک شهر برای عضویت در این جامعه باید از چه مشخصه‌هایی برخوردار باشد؟
میزان مشارکت مردمی در حفظ ایمنی شهر، مشارکت بین بخشی و وجود برنامه‌های درازمدت مستمر برای تمام گروه‌های سنی و جنسی با هدف گروه‌های در معرض خطر، مستندسازی اطلاعات و وجود نظام ارزشیابی در پایان هر سال برای کاهش حوادث از شاخص‌های برنامه بین‌المللی جامعه ایمن است.

و در این میان کمیته جهانی جامعه ایمن چه نقشی دارد؟
ما باید یک وحدت رویه در جوامع ایجاد نماییم و در حال حاضر نیز برای ترویج جامعه ایمن، شش شبکه جامعه ایمن در سراسر جهان راه‌اندازی کرده‌ایم. به علاوه کمیته جهانی جامعه ایمن ضمن تهیه شاخص جامعه ایمن، در خصوص ایمنی در ترافیک، در محل کار، خانه و مکان‌های دیگر نیز آموزش لازم را ارائه می‌کند.

خب، با این برنامه‌ها چه دستاورد قابل ذکری داشته‌اید؟
به عنوان نمونه می‌توانم به کشور خودم اشاره کنم که در مدت 5/2 سال توانسته‌ایم امنیت اجتماعی را 30 درصد بالا ببریم که این عدد بسیار چشمگیر و قابل توجه است. اما نکته جالب اینجاست که با این وجود مردم کشور من هنوز احساس امنیت ندارند.

چرا؟
چون مردم می‌فهمند. منظورم این است که در جوامعی که بیشتر روی این مباحث کار می‌شود آگاهی و همچنین حساسیت و توقع مردم بالا می‌رود. در این صورت مردم منتظر نمی‌شوند تا تمام مشکلات را دولت حل کند و همچنین کسی منتظر کمک خدا نمی‌ماند.

البته من قصد ندارم اعتقادات را زیر سوال ببرم فقط فکر می‌کنم وقتی ما برای امنیت خودمان تلاش می‌کنیم خداوند هم رضایت بیشتری دارد.

آقای دکتر، به نظر شما برای رسیدن به چنین موفقیتی آموزش کفایت می‌کند؟
مطالعات مختلف نشان می‌دهد کاهش هر یک کیلومتر سرعت با کاهش 2 تا 3 درصدی جراحات وارده در تصادفات همراه است یا استفاده از صندلی ایمن برای کودکان در خودروها 35درصد تلفات کودکان در تصادفات را کاهش می‌دهد.

اثر آموزش مواردی از این دست این است که به عنوان مثال در کشور من سوئد 30سال است که در خودروها از صندلی مخصوص کودکان استفاده می‌شود و بسیار کم دیده می‌شود که کودکی در این کشور به دلیل تصادف کشته شود.

البته قبول دارم که در زمینه ایمنی در ترافیک تنها آموزش کافی نیست بلکه دولت‌ها باید سرمایه‌گذاری جدی در ایمنی صورت دهند.

حالا که بحث به اینجا رسیده، می‌توانم از شما خواهش کنم ارزیابی‌تان از کشور ما ایران را از نظر ایمنی جامعه بگویید؟
باید توجه داشته باشید که میان یک شهر کوچک با یک شهر بزرگ تفاوت‌های زیادی وجود دارد. سیستم حمل و نقل، صنایع و حتی بخش‌های خانه در هر یک از این دو نوع شهر متفاوت است و بنابراین مشکلات، فاکتورها و شاخص‌ها و همچنین راه‌حل‌ها برای ایمن‌سازی در شهرهای کوچک و بزرگ از اساس با یکدیگر تفاوت دارند.

بنابراین ما فقط می‌توانیم هر شهر را با شهر مشابه آن از نقطه نظرهای مختلف مقایسه کنیم. ضمن اینکه مشکلاتی که ایمنی یک جامعه را مختل می‌کنند از یک جامعه به جامعه دیگر متفاوت است.

با این اوصاف سوال من این است که تا آنجایی که شما با شهرهای مختلف کشور ما آشنایی دارید و در مقایسه متناظر، جایگاه ما را از نظر حوادث ترافیکی که بزرگترین معضل ما در این مورد است، چگونه ارزیابی می‌کنید؟
براساس آمارهای موجود، تعداد صدمات سوانح رانندگی در کشورهای در حال توسعه 9 برابر سوئد به عنوان یک کشور توسعه یافته است و من نمی‌توانم چیزی به این آمار اضافه کنم، اما می‌توانم به این نکته اشاره کنم که مشاهدات من در این کشورها نشان می‌دهد معمولاً بخش‌های مختلف جامعه جدا از هم کار می‌کنند، درحالی‌که برای رسیدن به یک جامعه ایمن ما نیاز به همکاری بخش‌های مختلف با یکدیگر داریم و این کلید ماجراست.

آیا مطلب ناگفته‌ای باقی مانده است؟
من در تمام کنفرانس‌هایی که در نقاط مختلف جهان شرکت کرده‌ام شاهد بوده‌ام که کنفرانس‌ها به زبان بین‌المللی انگلیسی برگزار می‌شد، اما در تهران برایم بسیار جالب بود که شما از زبان خودتان استفاده کردید و این نشان‌دهنده یک علاقه و دیدگاه مردمی است.

به نظر من مردم شما با این علاقه و با توجه به اینکه می‌دانند چطور باید دور هم جمع شوند و به صورت محلی کار کنند، توانایی زیادی دارند و سیستم حاکم در این مورد از پایین به بالاست در حالی که برای موفقیت، شما به هر دو نوع سیستم پایین به بالا و بالا به پایین نیاز دارید و دولت باید از این حرکت‌ها حمایت لازم را به عمل آورد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha