سه‌شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۶

در نظرگرفتن شرایط روحی بیمار و پرداختن به مشکلات روانی او نیازمند برنامه‌ریزی طولانی مدت و بهرمند بودن از اطلاعات کافی در این زمینه است.موقعیت موجه اجتماعی، موفقیت درکار یا تحصیل و برخورداری از موقعیت مالی مناسب از جمله عواملی هستند که فرد را در برابر بسیاری از بیماری‌ها ایمن می‌کند. «استرس بیماری‌زا است» جمله‌ای است که این روزها زیاد به گوش می‌خورد، اما برخلاف آنچه به نظر می‌رسد نظریه تازه‌ای نیست. این جمله بر روی پاپیروس سه‌هزار و پانصد ساله‌ای که از پزشکی مصر باستان باقی مانده نوشته شده است.

پروفسور ولفگانگ هرزوگ Wolfgang Herzog استاد دانشگاه هایدلبرگ آلمان و مدیر کلینیک روان‌درمانی این دانشگاه می‌گوید: « از آن زمان به بعد ما شاهد دگرگونی در علم پزشکی هستیم که بسیار سودمند است. به دلیل اینکه می‌توان علل بروز بیماری‌های مختلف را با در نظرگرفتن وضعیت روحی بیمار بررسی کرد. دست کم عواملی که در حال‌حاضر در مورد آنها مطلع هستیم و می‌دانیم چه‌طور موجب بروز بیماری می‌شوند و یا اینکه چطور می‌توان آنها را هر چند اندک تحت تاثیر قرار داد. اما بخش بزرگی از این علم کهن از میان رفته است. بخش مهمی که مربوط به ارتباط روح و جسم می‌شود.»
محدود کردن دایره دانش پزشکی تنها به جسم، نه تنها گستره این علم را کوچک می‌کند بلکه یافتن علت بروز برخی از بیماری‌ها را با مشکل مواجه می‌کند. گذشته از آنچه از پزشکی باستان برجامانده پزشکی نوین هم ثابت کرده است که بسیاری از بیماری‌ها مانند آسم، آلرژی و اگزما ریشه روانی دارند. اما تاثیر وضعیت روحی به این چند بیماری محدود نمی‌شود. مثلا در بیماری‌های مانند سکته قلبی و یا دیابت که هر دو در دسته بیماری‌های شایع قرار دارند وضعیت روحی بیمار نقش مهمی بازی می‌کند.
تقریبا در تمامی موارد، درمان با در نظرگرفتن شرایط روحی بیمار نه تنها موثرتر است بلکه سریعتر نیز پاسخ می‌دهد. اما در نظرگرفتن شرایط روحی بیمار و پرداختن به مشکلات روانی او نیازمند برنامه‌ریزی طولانی مدت و بهرمند بودن از اطلاعات کافی در این زمینه است. آنچه که معمولا از بیمار دریغ می‌شود. نکته مهم دیگر بالا بودن هزینه درمان همراه با روانکاوی است. هرزوگ ادامه می‌دهد: « واقعیت این است که در بسیاری از زمینه‌های پزشکی قسمت عمده پروسه درمانی زمانی آغاز می‌شود که بیماری پیشرفت کرده و یا کهنه شده است و به همین جهت پیشگیری و یا احتیاط و یا روان‌درمانی دیگر اهمیت چندانی ندارد.»
شاید بتوان در تعریف استرس چنین گفت: استرس عبارت است از واکنش‌های فیزیکی، ذهنی و عاطفی که در نتیجه تغییرات و نیازهای زندگی فرد، تجربه می‌شوند. تغییرات می‌توانند بزرگ یا کوچک باشند. پاسخ افراد به تغییرات زندگی متفاوت است.
نتیجه یک تحقیق جامع که توسط دانشگاه هایدلبرگ در آلمان صورت گرفته نشان می‌دهد عوامل اجتماعی مانند نداشتن تحصیلات و یا بیکاری زمینه بروز بیماری را فراهم می‌کنند. نداشتن شغل فرد را از دایره فعالیت‌های اجتماعی خارج می‌کند و فرد خارج شده از این دایره از ارزش اجتماعی کمتری در مقایسه با سایرین برخوردار است. پروفسور هادولا Hadulla یکی از افراد تیم تحقیقاتی دانشگاه هایدلبرگ می‌گوید: «به نتایج جالبی رسیده‌ایم که دقیقا نشان می‌دهند: داشتن موقعیت موجه اجتماعی، موفقیت در کار یا تحصیل و برخورداری از موقعیت مالی مناسب فاکتورهایی هستند که فرد را در برابر بسیاری از بیماری‌ها ایمن می‌کنند.»
اما برای حفظ این موقعیت اجتماعی فرد درگیر شرایطی می‌شود که زمان کمتری برای زندگی خصوصی، دوستان و خانواده باقی می‌گذارد. از سوی دیگر تنها در چند دهه گذشته زندگی سنتی تبدیل به زندگی مدرن و صنعتی شده است. ارزش‌های اجتماعی که ریشه در آداب و رسوم یک جامعه دارند، به علت ظهور تکنولوژی کم‌رنگ شده‌اند. نتیجه این دگرگونی افزایش بی‌سابقه بیمای‌های روحی و روانی است. این تغییرات مرزهای ساختار طبیعی روح و جسم را برهم می‌زنند.
پرفسور گونتاتمبروک Gunter Tembrock استاد رفتارشناسی دانشگاه آزادی برلین می‌گوید: « هر نسل جدیدی با کمی تغییر نسبت به نسل قبلی پا به عرصه می‌گذارد. اما این تغییرات وقتی خطرناک می‌شوند که زیر ساخت و ثبات جامعه را از بین می‌برند. همیشه این‌طور بوده که نسل جدید تا حداکثر تا ۲۵ درصد با نسل قدیمی فرق داشته اما باقی ارزش‌ها و عادات و رسوم و فرم زندگی همان‌گونه که بوده باقی می‌ماند. اگر تغییر بیش از این مقدار باشد از کنترل خارج می‌شود.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha