سلامت نیوز : عبدالرضا مصری، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس درمورد معضل اجتماعی تکدیگری عنوان کرد: بحث تکدیگری وابسته به قانون نیست و یک مسئله فرهنگی تلقی میشود و قانون نمیتواند در این زمینه کاری انجام دهد. نماینده مردم کرمانشاه افزود: به لحاظ قانونی ممنوع بودن یا نبودن این مساله تاثیری بر حل آن نمیگذارد و تا هنگامی که مردم به متکدیان کمک کنند این مساله ادامه پیدا میکند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ؛ ما نمیتوانیم در هر خیابانی برای این کار مامور بگذاریم یا همه را دستگیر و جریمه کنیم زیرا این گونه اقدامات بسیار هزینهبر است. او در پاسخ به این مساله که «هماکنون شهرداری و نیروی انتظامی درحال جمعآوری متکدیان و ارجاع آنها به مقام قضایی هستند»، افزود: اینگونه اقدامات تنها این افراد را از معابر اصلی به معابر فرعی و حتی در منازل میکشاند. هرچند این سازمانها تکلیف قانونی دارند و تا آنجا که برایشان مقدور است به این تکالیف عمل میکنند اما مردم بیش از هرکس دیگری میتوانند در این زمینه تاثیرگذار باشند. مصری ادامه داد: نیازی نیست که مجلس به این مساله ورود کند. او در ادامه با اشاره به اینکه این مسئله کاملاً فرهنگی است، ادامه داد: تکدیگری حتی به وضعیت اقتصادی نیز بستگی ندارد زیرا بسیاری از مردم در فشارهای شدید اقتصادی هستند.
اما به این کار اقدام نمیکنند درحالی که متکدیان درآمد بسیار خوبی دارند و حتی برخی از آنها منازلی در شمال شهر و اتومبیل نیز در اختیار دارند. در واکنش به این صحبتها، فرشید یزدانی بهعنوان یک سیاستگذار مسائل اجتماعی در گفتوگو با آرمان گفت: تکدیگری امری است که بنیان اقتصادی دارد و نمودهای آن میتواند شکل فرهنگی پیدا کند. بهواقع ریشه تکدیگری را باید دراقتصاد یک کشور جستوجو کرد نه ریشههای فرهنگی کشور، شاید تکدیگری نمودهای فرهنگی داشته باشد ولی منشا آن را باید در مسائل و مشکلات اقتصادی دانست.
نقش مجلس در رابطه با مساله تکدیگری و متکدیان خیابانی چیست؟
برخی از سیاستهای اقتصادی مثل توزیع یارانهها بین همه مردم نمیتواند در کاهش فقر در بین اقشار مختلف جامه تاثیر لازم را بگذارد. در این میان مجلس با تصویب و تائید سیاستهای اقتصادی و اجتماعی میتواند هم نقش مثبت و هم نقش منفی در فرآیند فقر داشته باشد. پس تکدیگری ناشی از فقر است و این فقر ریشه اقتصادی دارد نه فرهنگی که از تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای غیردقیق نشات میگیرد و مسائل فرهنگی در ادامه مشکل تکدیگری مطرح میشوند نه بهعنوان عوامل شکلگیری تکدیگری.
پس شما برخی قوانین را در بهوجودآمدن تکدیگری در جامعه مقصر میدانید؟
از نظر من بله. هرچند اگر تکدیگری ریشههای فرهنگی هم داشته باشد باز هم مسئول آن برنامهریزان هستند چراکه آنها تنها در حوزههای اقتصادی فعالیت نمیکنند و مسئول امور فرهنگی هم هستند.
عملکرد دیگر حوزهها مثل نیروی انتظامی و بهزیستی را در مورد معضل تکدیگری چگونه ارزیابی میکنید؟
داشتن نگاه انتظامی به مسائل و حوزههای اقتصادی اجتماعی نگاه دقیقی نیست. برخورد با این امر آن هم از موضع برخورد انتظامی کاری اشتباه است و نیاز به اصلاح دارد. در این حوزه باید نگاه اجتماعی وجود داشته باشد. نگاه اجتماعی به معنای نگاهی مسئولانه که در برابر ریشههای مشکلات پاسخگو باشد. از نظر من داشتن چنین برخوردی با تکدیگری به منظور حذف متکدیان امر محالی است چراکه، برخورد نهتنها این مشکل را حل نمیکند بلکه عامل مشکلات دیگری مثل زورگیری، فروش موادمخدر و مسائلی از این دست میشود.
نداشتن مشکل اقتصادی و رفاه نسبی تکدیگران صحت دارد؟
تکدیگری مسالهای است که بنیان آن را میتوان در فقر جستوجو کرد. اینکه متکدیان افرادی با رفاه نسبی باشند از نظر من حرفی با پایههای اشتباه است. امکان ندارد که افرادی در رفاه نسبی بهسر ببرند و به گدایی مشغول باشند. برای گفتن چنین حرفی باید تحقیقی جامع از این متکدیان صورت بگیرد تا بشود درخصوص عموم آنها قضاوت کرد.
درست است که حل معضل تکدیگری ریشه قانونی ندارد؟
برای رفع مشکل متکدیان باید در ابتدا ریشه مشکلات این افراد شناخته شود و در ادامه با داشتن شناخت کافی از این معضل برای رفع آن قانون وضع شود. قوانینی که در این زمینه ایجاد میشوند نباید قوانین منعی همراه با دخالت نیروی انتظامی باشند بلکه، برای ریشهکن کردن تکدیگری بدون داشتن حاشیه باید قوانین حمایتی دراینباره وضع شود.
منظور از قوانین حمایتی چیست؟
با توجه به اینکه مشکل تکدیگری مشکلی در حوزه اجتماعی و اقتصادی است باید ابزارهای لازم برای حمایت از این قشر فراهم شود. به این معنا که پس از شناخت این افراد سازمان بهزیستی باید وارد عمل شود و بهعنوان سازمانی که در حوزه حمایتی فعالیت میکند این افراد را تحتپوشش بگیرد و اگر با اقدامات درست و بجای این سازمان نتیجهای حاصل نشد آن وقت نیروی انتظامی باز هم به شکل حمایتی وارد عمل شود.
انجام چنین کاری امکانپذیر است؟
من این اطمینان را میدهم که بهترین راه برای حل این معضل انجام دادن این کار است. بهعنوان مثال، از شهرهایی که این کار را در ایران انجام دادهاند شهر تبریز است که بهعنوان شهری بدون متکدی شناخته میشود. مهمترین نکته فهمیدن این امر است که این اتفاق ریشهای اقتصادی دارد و اجبار اقتصادی است که به این قشر فشار وارد میکند و آنها را به تکدیگری میکشاند. پس با شناخت درست این مشکلات و انجام حمایت کافی از این افراد میتوان این مشکل را حل کرد.
با توجه به صحبتهای آقای مصری راجع به هزینهبربودن ایجاد ممنوعیت برای این افراد، انجام چنین کاری با کمبود بودجه مواجه نمیشود؟
توجه به این نکته حائز اهمیت است که ما در تامین بودجه مشکل نداریم بلکه، در توزیع بودجه با مشکل مواجهیم. بهعنوان مثال در بودجه آموزش و پرورش با مشکل مواجهایم درحالی که به بعضی از بخشها بیش از حد نیازشان بودجه تعلق گرفته است.
نظر شما