سلامت نیوز: حدود یک ماه دیگر مدرسهها باز میشوند.اما او عزا گرفته است و در حالیکه گلایه میکند، میگوید: بچهام خوب حرف میزند...خوب راه میرود... قشنگ میخندد... با دوستهایش راحت بازی میکند... در کارهای خانه به ما کمک میکند اما وقتی پای درس و مشق وسط میآید سست میشود و گاهی گریه سر میدهد...خانواده عاجز شده است. مدرسه اخطار میدهد و دیگر نمیدانند چه راهی را برای خلاصی کودک و خانواده از گرفتاری توصیه کنند. کودکانی که از بهره هوشی کافی برخوردارند اما درست زمانی که وارد مدرسه میشوند از ناتوانی در یک یا چند درس مینالند و این نالیدن راهی بجز سپردن آنها به مراکز آموزش و پرورش کودکان استثنایی باقی نمیگذارد. چنین مواقعی است که باید گفت کار را به کاردان باید سپرد.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه روزان نوشت: به گفته کارشناسان زبده روانشناسی، دیگر به چنین کودکانی کودن یا اصطلاحاتی از این قبیل نسبت نمیدهند بلکه با توجه به یافتههای جدید در مورد یادگیری، از سال 1963 جمعی از متخصصین اصطلاح اختلالات در یادگیری را برای این کودکان در نظر گرفتند.
15 تا 20 درصد دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری هستند
رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور ماه گذشته با اعلام نرخ بالای کودکان دارای این اختلال گفت: آمارهای جهانی نشان میدهد که بین 15 تا 20 درصد دانش آموزان اختلالات یادگیری دارند. ما تلاش داریم بدون اینکه این افراد را از بقیه جدا کنیم در همان مدارس عادی درخصوص رفع این اختلال اقدام کنیم که جزئی از طرح فراگیرسازی ماست. مجید قدمی، رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور با اشاره به موضوع طرح فراگیرسازی و هدایت دانش آموزان ناتوان و کم توان به تحصیل در مدارس عادی، گفت: ما در حال حاضر 1500 مدرسه ویژه دانش آموزان استثنایی در سراسر کشور داریم؛ ولی با توجه به رویکرد فراگیرسازی، سعی داریم دانش آموزان نابینا و نیمه بینا، ناشنوا و نیمه شنوا، بچههای دارای اختلالات یادگیری و بچههای ناتوان جسمی حرکتی را به سمت تحصیل در مدارس عادی هدایت کنیم.
چه کسانی دارای اختلالات یادگیری هستند ؟
افراد مبتلا به ناتوانیهای یادگیری در تمام سطوح و در تمام پایههای کلاسی از آمادگی تا دانشگاه وجود دارند. هرچند همگی ایشان نیز مسبوق به سوابق بدی نیستند.افرادی چون آلبرت انیشتین نابغه ریاضی، توماس ادیسون مخترع و مبتکر و نابغه آمریکایی، اگوست رودین مجسمه ساز بزرگ فرانسه، لئوناردو داوینچی و بتهون همگی دچار اختلالات یادگیری بودند. اختلال یادگیری، اختلالی عصب زیست شناختی است که از یک مشکل جدی در خواندن، حساب کردن و یا کلمهبندی نوشتن به وجود میآید که انتظار نمیرود به یک فرد عادی نسبت داده شود.
تاریخچه اختلالات یادگیری در کشور
رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور درخصوص تاریخچه شناسایی اختلالات یادگیری میگوید: نخستین بار حدود 17-18 سال پیش اجرای یک طرح را به صورت آزمایشی آغاز کردیم. الان حدود 49 هزار نفر از دانش آموزان معلول تحت پوشش این طرح در مدارس عادی درس میخوانند و هم خود بچهها و هم خانواده هایشان رضایت دارند. از این تعداد حدود 14 هزار نفر شامل دانش آموزان با مشکلات بینایی، شنوایی، جسمی حرکتی و بقیه دارای اختلالات یادگیری هستند.
مشکل ردیابی و درمان کودکان دارای اختلال
محمد دانشیان کارشناس ارشد علوم تربیتی در مورد اینکه کودکان دارای چنین اختلالاتی را چگونه میتوان شناسایی و درمان کرد به روزان میگوید: در این مورد باید اولیا با مربیان آموزشی ومدیران مدارس همکاری کنند و از اینکه کودکشان دارای چنین مشکلی است ناراحت و شرمسار نشده و دربرابر واقعیت مقاومت نکنند. در حال حاضر عدم شناسایی کودکان مشکل دار در دروس حساب یا دیکته در کلاسهای ابتدایی یا با برچسب عقب مانده باید راهی دبستانهای استثنایی کشور شوند یا به طرق غیر متعارف و غیر اصولی مقاطع تحصیلی را با لنگیدنهای متوالی طی کنند.
مشکل معلمان در شناخت کودکان مشکل دار
معلمان مدارس عادی تخصص لازم برای تدریس به کودکان دارای اختلالات یادگیری را ندارند. این جمله رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور است. وی میگوید: اختلالات یادگیری که از آن به اختصار ال دی (Learning Disability) یاد میشود در دانش آموزانی تشخیص داده میشود که از نظر ضریب هوشی تفاوتی با بقیه ندارند و تنها در یک یا دو درس مشکل یادگیری دارند و ضعیف هستند. فرق این بچهها با بچههای کم توان این است که دانش آموز کم توان در همه درسها ضعیف است ولی بچههای دارای مشکل یادگیری در یک یا دو درس مشکل دارند. این اختلال کاملا قابل درمان است. معلمان ما در دوره ابتدایی و پیش از آن باید از تخصصهای روانشناسی، شیوههای تدریس، روانشناسی کودک و. .. برخوردار باشند تا از ایجاد این نوع اختلالات پیشگیری شود.
با این همه اما راههای شناسایی یا در دسترس نیستند یا دیرتر از موقع یافت شده و یا والدین کودک دیگر ناامید از طی روال کودکان عادی میشود. در حالیکه به گفته قدمی، ریس سازمان آموزش و پرورش استثنایی ابزارهایی موجود است که با ارزشیابی توصیفی به راحتی این بچهها را شناسایی کرده و آموزش هایی ببینند که به راحتی و بدون اینکه دچار افت تحصیلی شوند بسمت ارتقای تحصیلی هدایت شوند.
مشکلات مربیان کجاست؟
دانشیان درمورد اینکه چه مراکزی به این کودکان برای درمان و مداوا کمک میکنند؟ گفت: در تهران متاسفانه از مراکز آموزشی اختلالات یادگیری استقبال نشده است. این مراکز در شهری به بزرگی تهران با جمعیت دانش آموزی قابل توجه و میزان بالای کودک دبستانی، بیش از یک میلیون و 80 هزار نفر، به دلیل عدم شناخت معلمان ابتدایی و بالتبع عدم شناخت والدین ایشان این مراکز قلیل، ناشناخته و مهجور مانده است. این روانشناس تربیتی همچنین به دلایل مهم دیگری که این مراکز را ناشناخته و خالی گذاشته است اشاره کرد و گفت:در تهران بایست طبق آیین نامه هر منطقه یک مرکز آموزشی درمان اختلالات یادگیری داشته باشد؛ اما سه دلیل عمده در نبود این مراکز وجود دارد که گرانی محل و خرید یا رهن جایی برای ایجاد و تاسیس مرکز از نخستین دلایل آن بوده که معلم یا مربی علاقهمند به این موضوع را دلسرد میکند. دلیل دیگر عدم همکاری متولیان منطقهای آموزش و پرورش با مربیان دایرکننده این مراکز است. ایشان باید در قالب یک بسته تعداد دانش آموزان نیازمند به کمک درمانی و آموزشی را به این مراکز اعلام کنند و یا با تشویق و دلگرمی به خانوادهها آنها را در جریان این امر قرار دهند. اما در عمل چنین اتفاقی نمیافتد. دلیل عمده دیگر عدم حمایت مالی از موسسین این مراکز است که خودبخود کار تشکیل چنین مراکزی را به تعویق انداخته یا پس از تشکیل به تعطیلی وامیدارد.
کورسوی امیدی برای کودکان دچار اختلال یادگیری
هرچند گفتههای قدمی در باره این مراکز درمانی میتواند برای خانوادههای دارای کودک مشکل دار امیدوار کننده باشد اما باید همکاریهای لازم بین مراکز و مدارس ایجاد شود. بنا به گفته ریاست سازمان آموزش و پرورش استثنایی، هر منطقه در شهر تهران نیازمند یک مرکز است اما نه نیروی متخصص آن موجود است و نه امکان تربیت آنان در دانشگاه. پس از هر انچه موجود است باید به میزان بالای بهره وری استفاده کرد. شاید با تقویت بنیه علمی و با توجه بیشتر به این مراکز مشکل کودکانی که در یک درس پای شان میلنگد زودتر و رحت تر از تصور والدین شان برطرف شده و از تحمیل هزینههای مالی و نیروی انسانی بر بدنه آموزش و پرورش کاسته شود.
نظر شما