سلامت نیوز:چندي پيش، در كارگاهي شركت كردم كه عنواني مرتبط با نحوه تخصيص منابع به خدمات سلامت داشت. يكي از مواردي كه در اين كارگاه مطرح شد، چگونگي تصميمگيري در مورد بهكار گيري داروها و روشهاي درماني جديد، با استفاده از تحليل هزينه و فايده بود. اين مساله من را به فكر فرو برد. علم اقتصاد تا كجا اجازه نفوذ دارد؟ چه كالاهايي را ميتوان بهوسيله تحليلهاي اقتصادي قيمتگذاري كرد؟ و آيا جان انسان يك كالا محسوب ميشود؟ از آنجا كه من نه اقتصاددانم، نه فيلسوف و نه استاد اخلاق، نميتوانم جوابهايي مطلق و قاطع به سوالهاي مطرح شده بدهم. كار من انعكاس است. بنابراين خلاصهيي را از كارگاه مذكور انعكاس ميدهم. پاسخگويي، بماند بر عهده آنها كه مسووليت تصميمگيري بر گردنشان است.
تحليل هزينه – فايده (Cost-Benefit)، يك فرآيند اقتصادي است. روشي است كه هزينه يك پروژه، سياست يا تصميم دولتي را، با منافع و عايديهاي آن مقايسه ميكند و نشان ميدهد كه آيا آن پروژه، سياست يا تصميم بهصرفه هست يا نه. هزينهيي كه در اين تحليل محاسبه ميشود، هزينه حسابداري نيست، بلكه هزينه اقتصادي است. يعني هزينه حسابداري بهعلاوه هزينه فرصت و هزينه فرصت، برابر است با عايدي بهترين جايگزين آن طرح يا سياست كه از آن صرفنظر شده است. در واقع تحليل اينگونه است كه اگر منابعي كه صرف يك طرح ياتصميم شده، صرف طرح يا تصميم ديگري ميشد، درآمد حاصل چه اندازه بود؟ اگر اين درآمد از درآمد فعلي بيشتر باشد، در نظر اقتصاددانان، منابع صرف تصميم يا طرح اشتباهي شده است.
كميابي منابع، يكي از اصول اساسي علم اقتصاد است. به خاطر كمبود منابع، كنشگر اقتصادي مجبور است بين چند طرح يا سياست، يكي را انتخاب كند و منابع را صرف آن كند. وقتي اين منابع، منابعي باشند كه قرار است صرف خريد يا توليد دارو شوند، پاي تحليل هزينه و فايده به نظام سلامت باز ميشود.
اما پيش از پرداختن به تحليل هزينه و فايده در تخصيص منابع براي خريد يا توليد دارو، لازم است به يك سوال پاسخ داده شود و آن اينكه از نظر اقتصاد غالب، ارزش يك دارو چگونه تعيين ميشود؟
ارزش داروي جديد
فرض كنيد يك دارو يا روش درماني جديد، با اثربخشي بيشتر نسبت به داروهاي قبلي وارد بازار شده است. قيمت اين دارو را بازار تعيين ميكند، بنابراين توليدش در قيمت بازار مقرون بهصرفه است. اما ارزش اين دارو چقدر است؟ از نظر حسابداري، ارزش دارو، اختلاف قيمت آن با ساير داروها يا به عبارتي قيمت مقايسهيي است. اما علم اقتصاد، ارزش را به روش حسابداري حساب نميكند.
داروي جديد، اثر بخشي بيشتري دارد. اين يعني درمان بيماران بهتر انجام ميگيرد. مرگ و مير كاهش مييابد، تعداد روزهاي درمان كم ميشود و منابع كمتري از بخش سلامت صرف درمان ميشوند.
اينها عوايدياست كه استفاده از داروي جديد، براي نظام سلامت به دنبال دارد و «منفعت باليني» ناميده ميشود.
(Clinical Benefit) . منفعت باليني، همان ارزش تفاضلي است كه در علم اقتصاد مطرح و عبارت است از ارزش افزودهيي كه استفاده از يك كالا، نسبت به ساير كالاها ايجاد ميكند. ارزش اقتصادي، برابر است با قيمت حسابداري بهعلاوه ارزش تفاضلي. بنابراين در اين تحليل، ارزش اقتصادي داروي جديد، حاصلجمع منفعت باليني و قيمت رقابتي آن داروست.
حال كه ارزش اقتصادي داروي جديد مشخص شد، بايد سوال ديگري پاسخ داده شود: چگونه ميتوان تصميم گرفت كه كدام دارو در فرآيند درمان استفاده شود؛ داروي جديد يا داروهاي موجود؟
مرگ يا هزينه بيشتر؟
دارويي جديد ابداع شده كه ميتواند تعداد بيشتري از بيماران را درمان كند. اثربخشي آن بيشتر است و سرعت درمان بالاتري دارد. مرگ و مير بيماران نيز در اثر استفاده از اين دارو كاهش مييابد. آيا اين داروي جديد، بايد وارد نظام دارويي كشور شود و با استفاده از منابع موجود سلامت، در اختيار بيماران قرار گيرد؟ بيشتر افراد در نگاه اول، در جواب بله خواهند گفت. اما يك اقتصاددان، براي پاسخگويي به اين سوال تامل بيشتري ميكند.
از نظر جريان غالب اقتصادي، بايد منافع استفاده از اين داروي جديد را با هزينههاي آن سنجيد و اين همان جايي است كه تحليل هزينه – فايده وارد ميشود. وارد شدن داروي ابداعي به نظام دارويي كشور، تنها در صورتي توجيه دارد كه منافع بيشتري نسبت به هزينههايش داشته داشد. اين منافع، تنها به اثربخشي دارو محدود نميشود و ميزان منفعتي كه زنده ماندن بيماران نصيب نظام اقتصادي ميكند را نيز شامل ميشود. اين يعني محدوديت منابع، باعث ميشود كه منابع موجود، صرف تهيه مقدار بيشتري از داروي قديمي شود كه نرخ مرگ و مير بالاتري نيز دارد. چرا كه از نظر اقتصادي، هزينه زنده نگهداشتن يك انسان، بيشتر از منفعت آن است.
داروي جديد، به شرط آنكه بيارزد
فرض كنيد شما مدير يك بيمارستان دولتي هستيد و بايد در مورد استفاده از داروي جديدي كه به تازگي ابداع شده است، تصميمگيري كنيد. قيمت اين دارو، 10 ميليون تومان است و نرخ مرگ و مير را 25 درصد، نرخ استفاده از منابع را 25 درصد و نرخ مسموميت را 50 درصد كاهش ميدهد. داروي پيشين 100 هزار تومان قيمت داشت، نرخ مرگ و مير آن 2 درصد و نرخ مسموميت آن 4 درصد است. در صورت استفاده از اين دارو، بيمار بايد 4 روز در ايسييو و 16 روز در اتاق عادي بستري باشد. هزينه ايسييو براي هر شب 300 هزار تومان و هزينه اتاق عادي 100 هزار تومان است. داروي جديد، زمان بستري در اي سي يو را به 3 شب و زمان بستري در اتاق عادي را به 12 شب كاهش ميدهد. در صورتي كه بيمار وارد فاز مسموميت شود، بهطور متوسط جدا از هزينه عادي درمان، يك ميليون تومان هزينه درمان او خواهد شد و احتمال مرگش به 30 درصد افزايش مييابد. اگر بيمار وارد فاز مسموميت شود، داروي جديد در درمان او بياثر بوده است. بنابراين شرايط درمان و هزينهاش مانند شرايط داروي قديمي محاسبه ميشود.
شرايط به همينجا ختم نميشود. متوسط عمر بيماران بيمارستان شما 60 سال است و انتظار ميرود كه بهطور متوسط، هر يك از آنها تا 15 سال ديگر زنده باشند. متوسط تعداد سالانه بيماران اين بيمارستان 300 نفر است.
يك حساب سر انگشتي، نشان ميدهد كه استفاده از داروي قديمي براي هر بيمار، بهطور متوسط 2 ميليون و 940 هزار تومان هزينه دارد. در حالي كه هزينه متوسط استفاده از داروي جديد، 12 ميليون و 134 هزار تومان است. اين يعني با وجود اينكه داروي جديد، هزينه درمان را به اندازه 706 هزار تومان كاهش داده، باز هم هزينه كلي درمان با احتساب قيمت خودش، بالاتر از هزينه كلي درمان با داروي قديمي است.
البته تحليل اينجا تمام نميشود. هنوز بايد يك عامل ديگر نيز سنجيده شود؛ با استفاده از داروي جديد، چند سال به طول عمر افراد اضافه خواهد شد؟
انسان بهمثابه كالا
براي آنكه تحليل هزينه و فايده انجام شود، بايد منفعت دارو را با هزينه استفاده از آن مقايسه كرد. داروي جديد، 706 هزار تومان هزينه درمان را كاهش داده است. اما اين كاهش هزينه، تنها عامل تعيينكننده منفعت باليني دارو نيست. بايد محاسبه شود كه اين داروي جديد، چند سال به عمر افراد اضافه ميكند و هزينه اضافه كردن هر يك سال، با استفاده از اين داروي جديد چقدر است.
نرخ مرگ و مير استفاده از داروي قديمي در حالت عادي 2 درصد و در فاز مسموميت 30 درصد است. با توجه به احتمال 4 درصدي ورود به فاز مسموميت، نرخ مرگ و مير كلي اين دارو 3.12 خواهد بود. در مورد داروي جديد، اين ارقام به ترتيب 1.5 درصد، 30 درصد و 2.07 درصد هستند. اين يعني استفاده از داروي جديد، احتمال مرگ را به اندازه 1.05 درصد كاهش ميدهد.
اختلاف قيمت دو دارو 9 ميليون و 900 هزار تومان است و استفاده از داروي جديد، 706 هزار تومان هزينه درمان را كاهش ميدهد. بنابراين هزينهيي كه به خاطر استفاده از داروي جديد اضافه ميشود، 9 ميليون و 194 هزار تومان است.
با تقسيم هزينه اضافه درمان بر احتمال مرگومير، هزينهيي كه براي جلوگيري از يك مرگ بايد پرداخت شود، به دست ميآيد. اين رقم، نزديك به 875 ميليون و 619 هزار تومان است. پيشتر گفته بوديم كه انتظار ميرود هر بيمار اين بيمارستان، تا 15 سال ديگر زنده باشد. اين يعني هزينه هر سال زنده نگهداشتن يك فرد با استفاده از داروي جديد، رقمي در حدود 58 ميليون و 374 هزار تومان خواهد بود و اين رقمي است كه به خاطر استفاده از داروي جديد، بر هزينههاي درمان پيشين اضافه ميشود.
رجوع متوسط به بيمارستان، 300 نفر در سال است. استفاده از داروي جديد، با توجه با كاهش 1.05 درصدي نرخ مرگ و مير، ميتواند جان 3 نفر را در سال نجات دهد.
حال شما به عنوان مدير بيمارستان، بايد تصميم بگيريد كه با توجه به منابع موجود و بودجه بيمارستان، كدام يك را انتخاب ميكنيد، استفاده از داروي جديد و نجات جان سه نفر، يا ادامه استفاده از داروي قديمي.
منبع:روزنامه تعادل
نظر شما