دکتر وحید نوبهار، عضو وابسته انجمن متخصصان پوستDSGNY طی یادداشتی به سلامت نیوز نوشت : این پدیده را که می توان اختلال ادراک زیبایی تحتتأثیر رسانههای اجتماعی (Social Media–Induced Beauty Perception Disorder) یا خودزشت انگاری Selfie Dysmorphia نامید، موجب افزایش مراجعات غیرضروری به کلینیکهای زیبایی و تقاضای مداخلات غیرمنطقی مانند تزریقهای مکرر، لایهبرداریهای سنگین یا درمانهای لیزری بدون اندیکاسیون علمی شده است.
اغلب بیماران این گروه معیار زیبایی را نه بر اساس سلامت فیزیولوژیک پوست بلکه بر مبنای استانداردهای غیرواقعی فضای مجازی تعریف میکنند. لذا میتوان گفت که فاصله میان پوست واقعی و پوست دیجیتال به یکی از چالشهای نوپدید در حوزه درماتولوژی زیبایی تبدیل شده است. اما باید تاکید کرد نقش اخلاقی و حرفه ای متخصص پوست علاوه بر درمان ضایعات فیزیکی شامل بازگرداندن ادراک واقعگرایانه از سلامت و زیبایی پوست نیز میشود.
چهرهای که دیگر واقعی نیست
رسانههای اجتماعی بهویژه اینستاگرام معیارهای زیبایی را بازتعریف کردهاند. پوست دیگر فقط نشانه سلامت نیست؛ به نمادی از کمال دیجیتال بدل شده است. فیلترها، نورها، ویرایشها و اپلیکیشنهای زیباسازی تصویری از پوستِ بدون منافذ، بدون چروک و بیتحرک ساختهاند که در دنیای واقعی وجود ندارد.
پدیدهای که در روانشناسی از آن با عنوان “Face Dysmorphia” یاد میشود در کلینیکهای پوست چهرهای جدید یافته است: برخی بیمارانی که از پوست طبیعی خود احساس شرم دارند چون آن را با نسخه فیلترشدهای از خویش یا دیگران مقایسه میکنند. این مقایسه آرام اما مداوم تبدیل به اضطراب میشود و پوست را بیمارتر میکند. از دیدگاه درماتولوژی استرس مزمن حاصل از اضطراب زیبایی تنها یک تجربه ذهنی نیست و اثرات بیوشیمیایی مستقیم دارد. ترشح طولانیمدت کورتیزول (هورمون استرس) میتواند موجب افزایش التهاب، تشدید آکنه، درماتیت سبورئیک و حتی تسریع فرآیند پیری پوست شود. به بیان ساده تر بدن در پاسخ به فشار روانی “زیباتر بودن” خود را تخریب میکند. چنانکه بسیاری از بیماران با پوستهای ملتهب و آسیبدیده مراجعه میکنند، در حالیکه ریشه مشکل نه در پوست، بلکه در ذهن مضطرب آنها نهفته است،ذهنی که از مقایسه خسته شده و از تصویر خود فرار میکند.
پزشک در برابر موج انتظارات غیرواقعی
روزانه مراجعانی وارد مطب میشوند که درخواستهایی غیرمنطقی دارند: "میخوام این خط کاملاً محو بشه"، "میخوام پوستم شبیه فلان بلاگر باشه"، "میخوام هیچ منفذی دیده نشه." تصمیم پزشک با تسلیم شدن در برابر تقاضای بازاری یا پافشاری بر اخلاق پزشکی و سلامت بیمار، در این لحظه تعیینکننده است. زیبایی واقعی نتیجه تزریق بیشتر یا درمانهای پیدرپی نیست و نتیجه توازن است. گاهی گفتن «نه» به بیمار زیباترین درمان است.
پوستِ خیالی و واقعیت بالینی
گسترش پوست خیالی یکی از خطرناکترین پیامدهای فیلترمحوری است. پوست خیالی همان تصویر ذهنی از پوست ایدهآل است که با هیچ درمانی قابل دستیابی نیست. این توهم دیجیتال، صنعت زیبایی را به سمت تزریقهای بیهدف، اقدامات ترکیبی بدون اندیکاسیون علمی و اعتماد کورکورانه به محصولات تبلیغاتی. منحرف می کند. بسیاری از چهرههایی که امروز در شبکههای اجتماعی تصویر محور دیده می شود، دیگر پوست واقعی ندارند؛ بلکه لایهای از فیلتر، نور مصنوعی و پردازش نرمافزاریاند. متخصصان پوست باید دوباره “زیبایی طبیعی” را نه بهعنوان بازگشت به گذشته، بلکه بهعنوان پاسداشت زیستپذیری و صداقت پوست معنا کند.
راهکارهای پیشنهادی برای عصر فیلترها
۱. آموزش بیمار درباره واقع بینی پوست “Skin Realism” و توضیح علمیِ اینکه هیچ پوست سالمی کاملاً صاف نیست و یا اینکه منافذ بخشی از فیزیولوژی طبیعیاند.
۲. ترویج مراقبت علمی، حداقلی و مؤثر : تأکید بر پاکسازی، استفاده از مرطوب کننده متاسب و ضدآفتاب بهجای درمانهای پرخطر یا ترکیبات بیاساس.
۳. رد درمانهای بیمنطق: شجاعت گفتن «نه» به درخواستهایی که فقط برای شباهت به تصویر دیجیتال مطرح میشوند.
۴. تقویت اعتماد به پزشک، نه فالوورها: توضیح علمی و صبورانه درباره محدودیتهای واقعی پوست، برای جایگزینی آگاهی بهجای الگوریتم.
۵. مدیریت استرس پوست: معرفی سبک زندگی ضدالتهاب، خواب کافی، تغذیه متعادل و پرهیز از وسواس شستوشو یا درمانهای بیپایان.
از فیلتر تا واقعیت؛ دعوت به آشتی با پوست
زیباییِ واقعی در آرامش پوست و نه در حذف تمام نشانههای زندگی از چهره نهفته است. هر لک، هر خط و هر منفذ بخشی از داستان زیسته ماست. فیلترها این داستان را پاک میکنند اما پزشک باید آن را بازگو کند.
در جهانی که تصویر بر تجربه غلبه کرده، شاید رسالت جدید متخصص پوست بازگرداندن حقیقت به سطح پوست باشد؛ یادآوری این نکته ساده که پوست کامل، پوست زنده است.

نظر شما