سلامت نیوز: دولت یازدهم دو سال پیش در شرایطی وزارتخانه پرچالش بهداشت را برعهده گرفت که از همان ابتدا مجبور شد بر دو صندلی داغ «هزینههای کمر شکن درمان» و «از هم گسیختگی بازار دارو» تکیه بزند، دو چالش بزرگی که اگرچه تلاشهای زیادی برای رفع آن انجام شد و به نتایجی مثل رضایتمندی 70 درصدی مردم و کاهش پرداختی مردم تا 6 درصد هم رسید، اما تا به همین امروز هم برخی مشکلات مثل کمبود تختهای بیمارستانی گریبان دولت را رها نکرده است، با این حال همچنان این امید هست که با لغو تحریمها توسعه زیرساختهای حوزه سلامت هم رقم بخورد....
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران نوشت: معاون درمانی وزیر بهداشت که در یکی از روزهای زمستان 94 میهمان ما بود در گفتوگویی تفصیلی از مشکلات زیربنایی در حوزه سلامت گلایه کرد و گفت: برای جبران کمبود 115 هزار تخت بیمارستانی به 53 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری نیاز داریم در حالی که توان دولت ساخت 2 هزار تخت در سال است. در این مصاحبه دکتر محمد آقاجانی پس از آنکه آخرین دستاوردهای طرح تحول سلامت را با گذشت 22 ماه از اجرای این طرح برشمرد، به تبیین و تشریح اقداماتی که قرار است در فضای پس از برجام در حوزه درمان اتفاق بیفتد اشاره کرد و از بیمارستانسازی شرکتهای بزرگ خارجی و راهاندازی خط تولید تجهیزات پزشکی در کشور خبر داد. آقاجانی در ادامه این مصاحبه به سؤالات <ایران> درباره شائبههایی که حول و حوش طرح تحول نظام سلامت از سوی برخی منتقدین مطرح میشود، پاسخ داد.
نیم نگاه
در برنامه کاهش پرداختی مردم 12میلیون بیمار در بیمارستانهای وزارت بهداشت بستری شدهاند. سهم مردم از هزینههای بستری از 37 درصد به 5/8 درصد کاهش پیدا کرده است
عمر متوسط بیمارستانها 35 سال است و بیش از 80 بیمارستان کشور عمر بیش از 50 سال دارند این یعنی بیمارستانها فرسودهاند و به لحاظ فیزیکی و تأسیساتی نیازمند بازسازی هستند
قرار است در دو سال آینده، 250 پلی کلینیک جدید را به 600 کلینیک قبلی اضافه کنیم تا بتوانیم دسترسی مردم را در مناطق مختلف کشور به خدمات ویزیت استاندارد و ارزان قیمت با پوشش بیمهای فراهم کنیم
در حال حاضر 120 هزارتختخواب دولتی وخصوصی در کشور داریم و تقریباً به همان تعداد یعنی 115 هزار هم کمبود تخت داریم که به 53 هزار میلیارد تومان برای سرمایهگذاری در این حوزه نیاز است
اجازه بدهید، سؤالاتمان را با عملکرد و دستاوردهای دو ساله حوزه معاونت درمان در طرح تحول نظام سلامت شروع کنیم. تحول حوزه درمان در این دو سال چه دستاوردهایی داشته است؟
میخواهم ابتدا به فعالیتهای حوزه درمان در دولت یازدهم در مجموعه وزارت بهداشت اشارهای کنم. خدمات درمانی یک بخش بسیار حساس کار را تشکیل میدهد و اصولاً به صندلی داغ معروف است چون حوزه درمان آبستن حوادث و اتفاقات بسیاری است از یک سو ما ارائه دهنده حدود 80 درصد خدمات بستری در کشور هستیم و از سوی دیگر بقیه خدمات را هم ما نظارت میکنیم. یعنی وزارت بهداشت هم متولی بخش قابل توجهی از خدمات بستری و هم بخشی از خدمات سرپایی پزشکی است. علاوه بر اینها وزارت بهداشت در بخش غیردولتی نیز با نظارت، اعتبار بخشی و کنترل خدمات در رگولاتور بازار خدمات پزشکی نقش ایفا میکند. با آغاز به کار دولت یازدهم، تحولی در حوزه سلامت اتفاق افتاد و نقطه عطف آن 15 اردیبهشت ماه سال 1393 بود که طرح تحول نظام سلامت به طور رسمی با حضور و دستور رئیس جمهوری در وزارت بهداشت شروع شد. پیشانی طرح تحول نظام سلامت هم حوزه درمان بود. این وزارتخانه با برنامههای ششگانه درمان، طرح تحول نظام سلامت را شروع کرد و در ادامه مسیر نیز سایر حوزهها اعم از دارو و غذا، حوزه بهداشت و پیشگیری و حوزه آموزش و پژوهش هم به این مسیر پیوستند ولی پرچمدار و طلیعهدار آغاز برنامههای طرح تحول نظام سلامت حوزه درمان بود که با شش برنامه این جهش و این حرکت جدید را آغاز کرد. پس اصل اول عدالت در دسترسی به خدمات سلامت و اصل دوم حفاظت مالی یا دسترسی مالی مردم به این خدمات بود. واقعیت این بود که در مجموع خدمات سلامت، پرداختی از جیب مردم حدود 60 درصد و پرداختی در بیمارستانهای دولتی 37درصد بود، بیمه درمانی پوشش کافی نداشت و هزینهها از تحمل بسیاری از خانوادهها خارج بود. همین موضوع وضعیت نامطلوبی را در هزینهها و حفاظت مالی رقم زده بود. اصل سوم هم کیفیت خدمات پزشکی بود. طرح تحول سلامت به سه اصل عدالت در دسترسی، حفاظت مالی و کیفیت خدمات پزشکی توجه کرد و بر مبنای این سه اصل برنامههای شش گانه در حوزه درمان از 15 اردیبهشت 93 آغاز شد و تاکنون شاهد نتایج شیرین آن برای مردم هستیم.
این نتایج را بهصورت خلاصه تشریح میکنید؟
زمانی این طرح آغاز شد که دولت با دو صندلی داغ مواجه بود. یکی از هم گسیختگی بازار دارو بود که یا بسیاری از داروها در دسترس نبودند یا قیمت داروها به خاطر افزایش نرخ ارز خارجی گران شده بود؛ و دیگری بیمارستانهای فرسوده، تجهیزات ناکافی و هزینههای خیلی بالا و دسترسی محدود مردم. دو صندلی داغ درمان و دارو در آغاز به کار طرح تحول مورد توجه ویژه قرار گرفت. نخستین و مهمترین برنامه طرح تحول، کاهش پرداختی مردم در بیمارستانهای دولتی بود. آخرین آمارهای ستاد طرح تحول (از 15 اردیبهشت 93 تا پایان آذر 94) نشان میدهد در برنامه کاهش پرداختی مردم 12میلیون بیمار در بیمارستانهای وزارت بهداشت بستری شدهاند. سهم مردم از هزینههای بستری از 37 درصد به 5/8 درصد کاهش پیدا کرده است. همچنین تقریباً 100 درصد خدمات در زنجیره بیمارستانهای دولتی ارائه میشود، یعنی مردم برای گرفتن خدمات یا تهیه دارو و لوازم به خارج بیمارستان هدایت نمیشوند بلکه همه بسته خدمتی درمانی و دارویی را در داخل بیمارستان دریافت میکنند. خوشبختانه پوشش بیمه سلامت نیز برای مردم گسترش قابل توجهی پیدا کرد و به حدود 95درصد رسید و تعداد خانوارهایی که با هزینههای فاجعه بار سلامت مواجه میشوند به کمتر از نصف در مقایسه با قبل از آغاز طرح تحول رسیده است. برنامه دوم برنامه ارتقای کیفیت خدمات هتلینگ در بیمارستانهای دولتی است. واقعیت این است که عمر متوسط بیمارستانها 35 سال است و بیش از 80 بیمارستان کشور عمر بیش از 50 سال دارند این یعنی بیمارستانها فرسودهاند و به لحاظ فیزیکی و تأسیساتی نیازمند بازسازی هستند. در حال حاضر علاوه بر نوسازی ناوگان تجهیزات پزشکی، دو میلیون متر مربع فضای اقامتی بیماران بازسازی شده است که بزرگترین طرح بازسازی اماکن دولتی در کشور است که به طور همزمان در 560بیمارستان در تمامی استانهای کشور آغاز شد. این برنامه حدود 70درصد پیشرفت داشته و امیدواریم بتوانیم سال آینده برنامه توسعه و بازسازی فضاهای فیزیکی بیمارستانی را تمام کنیم. در بخش توزیع تجهیزات جدید و سرمایهای عمده پزشکی تاکنون 9 هزار قلم تجهیزات پزشکی سرمایهای جدید برای 560 بیمارستان ارسال شده و حدود 15 هزار قلم نیز برای بیمارستانهای جدیدالاحداث تهیه شده است. همچنین در برنامه ارتقای هتلینگ 77 هزار قلم تجهیزات پزشکی تاکنون در کشور توزیع شده و بیش از 12 هزار یخچال و تلویزیون بین بیمارستانها توزیع کردهایم و 12 هزار و 500 اتاق استراحت پرسنل پرستاری نیز بازسازی و تجهیز شده است. البته باید اشاره کنم در محور نیروی انسانی نیز توانستهایم 9 هزار نیروی پرستاری را جذب کنیم ولی با این حال همچنان مشکل جدی وجود دارد. البته توجه به محورهای دیگر مثل بهداشت و تغذیه نیز رضایتمندی 86 درصد مردم از خدمات بیمارستانهای وزارت بهداشت را جلب کرده است. در نظرسنجی که خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) در اوایل پاییز 94 انجام داد بالاترین رضایتمندی مردم از دستگاههای دولتی مربوط به بیمارستانهای وزارت بهداشت است. برنامه بعدی ترویج زایمان طبیعی است که رایگان شدن زایمان طبیعی در بیمارستانهای دولتی و توسعه بلوکهای زایمان را مدنظر قرار داد.
این روزها کلینیکهای دولتی بسیار شلوغند. شلوغی که کیفیت ویزیت سرپایی و معاینه بیمار را در بخش دولتی بشدت تحت تأثیر قرار داده است. علاوه براین، پزشکان در مطبهای خصوصی نیز زمان استاندارد ویزیت را بعضاً رعایت نمیکنند و همین موضوع نیز موجب افزایش بار مراجعه به آزمایشگاههای تشخیص طبی و مراکز تصویربرداری شده است. این یعنی مردم پول را در بخش دیگری که عمدتاً خصوصی هستند پرداخت میکنند. وزارت بهداشت چه برنامهای برای افزایش کیفیت ویزیت دارد؟
مشکلی که همچنان با آن مواجه هستیم و به مرور باید حل شود این است که پزشکان باید به منظور تشخیص دقیق بیماریها و کاهش تستهای آزمایشگاهی و تصویربرداری بیدلیل باید به معاینات بالینی و گرفتن شرح حال و ویزیتهای دقیق توجه کنند. این شرایط حاصل نمیشود مگر اینکه ویزیت پزشکان را تقویت کنیم. قبل از اجرای گام سوم طرح تحول، دستمزد پزشکان متخصص در بیمارستانهای وزارت بهداشت 2800 تومان بود آیا میشد با 2800 تومان انتظار ویزیت استاندارد داشت؟ پاسخش منفی است. برای اینکه ویزیت و معاینات بالینی را در کشور بها دهیم، گام سوم را شروع کردیم. به چند طریق این کار را انجام میدهیم. یک: پرداخت مابهالتفاوت حق ویزیت با نرخ تمام شده در حالی که پرداخت مردم افزایش پیدا نکرده است. دو: پرداختیها از دو طریق سازمانهای بیمهگر پایه و برنامه طرح تحول نظام سلامت صورت میگیرد و مردم با پرداختن حدود 3 هزار تومان از این خدمات بهرهمند میشوند. پزشکان هم باید دریافتی متناسبی به ازای هر ویزیت داشته باشند که علاقهمندیشان برای کار در این کلینیکها افزایش پیدا کند.
رئیس سازمان نظام پزشکی کشور پیشنهاد داده در سال جدید تعرفه ویزیت سرپایی را بازنگری کنند و افزایش دهند. فکر نمیکنید افزایش دوباره نرخ ویزیت سرپایی مراجعه به بیمارستانهای دولتی و تشکیل صفهای طولانی را در این مراکز درمانی افزایش خواهد داد؟
در مورد خدمات سرپایی درست برخلاف خدمات بستری نسبتها معکوس است. یعنی 80 درصد خدمات بستری را وزارت بهداشت و 20 درصد این خدمات را سایر بخشها ارائه میکنند اما در مورد خدمات سرپایی برعکس است یعنی 20درصد خدمات را دولت و 80درصد خدمات را بخش خصوصی ارائه میکند. در واقع نقش دولت در ارائه خدمات سرپایی از جمله ویزیت پزشکان خیلی محدود است. همین مشکلی که اشاره میکنید واقعاً وجود دارد. اقشار متوسط یا طبقات پایین جامعه برای دریافت خدمات از بخش خصوصی دچار مشکل میشوند. راهاندازی کلینیکهای جدید هم به همین منظور است. قرار است در دو سال آینده، 250 پلی کلینیک جدید را به 600 کلینیک قبلی اضافه کنیم تا بتوانیم دسترسی مردم را در مناطق مختلف کشور به خدمات ویزیت استاندارد و ارزان قیمت با پوشش بیمهای فراهم کنیم. یکی از نکات مهم این برنامه تمام وقت شدن 10 هزار پزشک متخصص و فوق تخصص در این کلینیکها و بیمارستانهای وزارت بهداشت است. امیدواریم در دو سال آینده دسترسی به خدمات ویزیت به گونهای فراهم شود که مردم در همه نقاط کشور دو گزینه پیش رو داشته باشند. گزینه بخش خصوصی که مثل سابق فعال است و گزینه دیگر خدمات دانشگاهی است که اقشار متوسط با هزینه بسیار کم و پوشش بیمهای میتوانند از این خدمات بهرهمند شوند.
شما به حضور پزشکان متخصص و فوق تخصص در بیمارستانهای وزارت بهداشت اشاره کردید، ما به عنوان رسانه دولت قرار است در اینجا حرفهای مردم را بگوییم و دفاع منطقی مسئولان را هم بشنویم. مشاهدات ما از بیمارستانهای دولتی نشان میدهد زمانی که بیماران وقت قبلی از پزشک متخصص مقیم در بیمارستانهای دولتی میگیرند هنگام مراجعه معمولاً پزشک متخصص را نمیبینند و رزیدنتها شرح حال بیمار را میگیرند و دارو یا سایر خدمات تشخیصی را هم آنها تجویز میکنند. این موضوع را تأیید میکنید؟
هنوز این واقعیت وجود دارد که تعداد کلینیکها و پزشکان ما متناسب با بار مراجعه نیست و ما نیاز به گسترش آنها داریم تا این گلایهها برطرف شود. با همه این اوصاف تاکنون حدود 76 میلیون بار ویزیت تخصصی و فوق تخصصی با حمایت این برنامه صورت گرفته است.
پیش از آنکه به برنامههای جدید معاونت درمان در سال جدید بپردازیم قرار است در دوران پسا برجام شاهد چه تغییراتی در نظام سلامت باشیم؟
در دوران بعد از تحریم حوزه سلامت میتواند بالقوه دستاوردهای زیادی داشته باشد. این دستاوردها یکی در بحث تأمین تجهیزات پزشکی است. در دوران تحریمها به ظاهر گفته میشد در زمینه دارو و تجهیزات پزشکی تحریم نیستیم ولی وقتی سوئیفت بسته و بانکها تحریم بودند یعنی حوزه سلامت نیز تحریم بود. یعنی اینکه هم هزینههای واردات به دلیل واسطههایی که برای انتقال ارز میدهند بالا بود و هم سرعت انتقال ارز و واردات با مشکل مواجه بود. واردات تجهیزات «هایتک» هم با مشکل مواجه بود بنابراین به دنبال لغو تحریمها امیدواریم دسترسی مردم به تجهیزات پزشکی پیشرفته، ثابت و مصرفی، رادیو داروها و برخی داروهای بیماران خاص و صعب العلاج بهتر شود و قیمت تمام شدهشان هم کاهش پیدا کند. دومین دستاوردی که پسا برجام در حوزه سلامت رقم زد حضور کمپانیهای سازنده اصلی تجهیزات پزشکی و نمایندگیهای اصلی آنها در ایران است. تحریمها باعث شده بود که تنها شعبهای از نمایندگی این محصولات در ایران تأسیس شود و این یعنی بحران قطع یدکی و بحران کمبود تکنسینهای ورزیده برای تعمیر تجهیزات مدرن پزشکی. ایران علاوه بر آنکه بهترین نقطه برای پوشش خاورمیانهای این کمپانیها است و بزرگترین بازار است، به لحاظ دانش فنی نیز در شرایطی قرار دارد که میتواند به کشورهای دیگر خدمات دهد.
بیشترین تفاهم همکاری در کدام زمینهها انجام شده است؟
اکثر کمپانیهای معتبر دنیا اعم از کمپانیهای غربی و شرقی هم برای تأسیس نمایندگیهای مستقل و منطقهای و هم برای راهاندازی خطوط تولید و سرمایهگذاری اعلام آمادگی کردهاند. یکی از فرصتهای بزرگی که پسا تحریم در حوزه سلامت ایجاد میکند فرصت سرمایهگذاری در این حوزه است بویژه آنکه زیر ساختهای ما در مورد تختهای بیمارستانی خیلی محدود است.
یعنی معتقدید، تنها راه حل چالش کمبود تختهای بیمارستانی استفاده از ظرفیت سرمایهگذاری خارجی است؟
ما در شرایط فعلی با شاخص 6/1 تخت به ازای هزار نفر جمعیت یکی از پایینترین شاخصها را در خاورمیانه به خود اختصاص دادهایم. در این حوزه قصد مقایسه با کشورهای توسعه یافته را نداریم. حتی الان با کشورهای همسایه هم فاصله داریم. در حال حاضر 120 هزارتختخواب دولتی وخصوصی در کشور داریم و تقریباً به همان تعداد یعنی 115 هزار هم کمبود تخت داریم که به 53 هزار میلیارد تومان برای سرمایهگذاری در این حوزه نیاز است در حالی که روند 30 سال پیش نشان میدهد با سرمایه دولتی میتوان 2 هزار تخت جدید در سال راهاندازی کرد. بنابراین سرمایهگذاری داخلی و خارجی که هر دو به پسا تحریم، ثبات سرمایه گذاری، ثبات اقتصادی و گسترش روابط اقتصادی و تجاری ایران با سایر کشورها بستگی دارد، توسعه تختهای بیمارستانی را رقم خواهد زد. همچنین پسا تحریم در زمینه تبادلات علمی پزشکی و تبادل دانشجو و استاد با کشورهای توسعه یافته زمینههای خیلی خوبی را فراهم میکند که امیدواریم در سالهای آینده شاهد باشیم.
چقدر طول میکشد، خط تولید تجهیزات پزشکی در ایران توسط کمپانیهای خارجی به بهرهبرداری برسد؟
طلیعه تحریمها از چند ماه پیش آشکار شده یعنی حتی قبل از اینکه به طور رسمی تحریمها لغو شوند، روابط کمپانیهای سازنده با حوزه سلامت در ایران بهتر شد. بنابراین بخشی از آنها سهل الوصول است ولی توسعه زیر ساختها، ایجاد خطوط تولید و گسترش خدمات نیازمند زمان است البته همه اینها بالقوه هستند و عملکرد مجموعه حاکمیت در دوران پساتحریم توسعه زیر ساختها را رقم خواهد زد ولی باید باور داشته باشیم برجام همه کار نیست ولو دستاورد بسیار بزرگ و فرصت ارزشمندی در حوزه تبادلات علمی، تجهیزات پزشکی و دانش فنی است اما زمانی این به عرصه عمل میرسد که دولت و مجلس همه با هم تلاش کنند که این فرصتها را تبدیل به فعل کنند. به نظر میآید یک دوره متوسط حدود 5 ساله زمان خواهد برد تا شاهد این تغییر و تحولات عمده در حوزه سلامت باشیم.
قرار است، شرکتهای بزرگی مانند سامسونگ و چند برند معتبر ایتالیایی در ایران بیمارستان بسازند. بعد از آنکه این بیمارستانها به بهرهبرداری رسید با تعرفههای دولتی خدمات میدهند یا خصوصی؟
چند اصل در مشارکتهای اقتصادی بخش غیر دولتی حاکم است که یکی را شما در سؤالتان اشاره کردید و آن اصل دسترسی عمومی و حفاظت مالی از مردم است. یعنی بدون توجه به دسترسی مالی مردم به خدمات، صرف تأسیس بیمارستان مشکلات مردم را حل نمیکند به همین خاطر برنامهریزی کردیم که این بیمارستانها تعرفههای مشارکتی دولتی و خصوصی داشته باشند. خوشبختانه این تعرفه بینابینی دولتی و خصوصی بعد از تمایل شرکتهای خارجی برای ساخت بیمارستان در ایران به تصویب هیأت وزیران رسید و امیدواریم این بیمارستانها با تعرفه مشارکتی اداره شوند تا هم خدمات مدرنتری بدهند و هم برای همه مردم از لحاظ مالی قابل دسترسی باشند. البته لازم است در آینده نقش بیمههای درمانی اعم از بیمههای پایه تکمیلی و درمانی را برای پوشش این هزینهها در این بیمارستانها تعیین کنند.
یکی از انتقاداتی که به طرح تحول نظام سلامت مطرح میشود ایجاد شکاف بین پرسنل درمان است. در واقع فاصله درآمدها و اختلاف چند صد برابری کارانه پزشک و پرستار هنوز محل گلایه است. به همین دلیل هم برخی وزارت بهداشت را به پزشک سالاری متهم میکنند اینکه توجه بیش از اندازه به گام سوم و گران شدن هزینه درمان موجب پررنگ شدن درمان شده و بهداشت به حاشیه رانده شده است طوری که همه پرسنل به سمت درمان رفتهاند و کسی به بهداشت توجه نمیکند؟
شما چند نکته را مجموعاً با هم اشاره کردید. یکی از نکات بحث بهداشت و درمان است. گفته میشد چرا درمان پیشانی طرح تحول بود و چرا با درمان طرح تحول آغاز شد؟ خیلی روشن است به دلیل اینکه مردم زیر بار هزینههای کمرشکن درمان تاب تحمل نداشتند. یعنی درمان، صندلی داغ دولت و ملت بود که باید این معضل بسرعت حل میشد. درمان به عنوان نیاز اورژانسی ضروری احیا شد. دلیل صحت این موضوع را خانم «توچان» دبیر کل سازمان بهداشت جهانی به عنوان عالیترین مقام سلامت در دنیا نیز تأیید کرد. ایشان بر اساس نظر تیمهای کارشناسی سازمان بهداشت جهانی از طرح تحول سلامت به صراحت گفتند «من تصدیق میکنم، شما مسیر را درست انتخاب کردید» این مهر تأیید عالیترین مقام بهداشتی جهان بر مسیری بود که دولت در طرح تحول در پیش گرفت. اما آیا کار در اینجا متوقف شد؟ نخیر. در گام دوم طرح تحول حوزه بهداشت متحول شد و برای نخستین بار 10میلیون ساکن مناطق حاشیهای شهرهای بزرگ خدمات بهداشتی اولیه را تجربه کردند. خدمات بهداشت در روستاها و مناطق عشایری و شهرهای زیر 20 هزار نفر بشدت رنگ باخته بود و غبار کهنگی و فرسودگی و بیتوجهی بر شبکه بهداشتی درمانی نشسته بود. بسیاری از مراکز فاقد پزشک و داروهای اولیه بودند، واکسن یا مکملها در اختیار نداشتند و ساختمان مراکز بهداشتی و درمانی فرسوده بودند همچنین پرسنل و پزشکان نیز به دلیل پرداختیهایشان بسیار بیانگیزه شده بودند با اجرای برنامههای متعدد خدمات بهداشتی در حال تحول است. اتفاقاً نخستین گروه پزشکان که مشمول دریافتهای متفاوت با قبل شدهاند پزشکان عمومی در شبکه روستاییاند و بیشترین افزایش دستمزد هم شامل حال آنها شده است که گاهی اوقات درآمدشان در روستاها بیش از دو برابر شهرها است به گونهای که امروزه برای جذب پزشک عمومی در بیمارستانها با مشکل مواجه شدیم و پزشکان عمومی در سراسر کشور مراکز بهداشتی و درمانی روستاها را به بیمارستانهای ما ترجیح میدهند که توجه خاص وزارت بهداشت به شبکه PHC و خدمات بهداشتی در مناطق محروم و روستاها را نشان میدهد. در مورد پرداختی هم باید بگویم با نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد گام بلندی برای ایجاد عدالت نسبی در پرداختها برداشته شد. بسیاری از پرستاران در دریافتیشان مشکل داشتند. پرستاران طرحی، شرکتی و قرار دادی کارانه نمیگرفتند. پرستاران برای کار در بخشهای دشوار مثل اورژانس، آی سی یو، سوختگی و روانپزشکی در ازای کار سخت دستمزد بیشتری نداشتند. بعضی از پرستارها به خاطر کمبود پرستار دو شیفت کار میکردند گاهی تا 350 ساعت در بیمارستان کار میکردند ولی برای یک شیفت کارانه میگرفتند. اما نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد در جهت عدالت در پرداختیها عمل میکند و ملاک دریافتیها عملکرد افراد است. تفاوت دریافتی بین پزشکان عمومی با متخصصین و همچنین بین رشتههای مختلف تخصصی و پزشکان شاغل در روستاها و شهرها و مناطق محروم با مناطق برخوردار زیاد بود. تلاش شده تمام این فاصلهها معقول شود. البته ادعای رسیدن به عدالت ادعای بزرگی است که چنین ادعایی نداریم اما کاملاً مدعی هستیم که حرکت ما یک خیز بلند به سمت عدالت بوده است.
چرا باید یک پزشک یا پرستار هم حقوق بگیرد هم کارانه؟ برای مثال یک استاد دانشگاه زیست شناسی در ازای تدریس، حقوق میگیرد. پزشک هم کارش این است که ویزیت یا جراحی کند و در مقابل کاری که انجام میدهد، حقوق میگیرد. کارانه برای چیست؟ یا حتی پرستاران چرا باید هم حقوق بگیرند و هم کارانه؟
سؤال خوبی کردید. ببینید نظام پرداخت به ازای خدمت در نظام درمانی به دلایل مختلف مطلوب نیست اما گاهی اوقات تنها راه چاره است. در شرایطی که تعداد پزشک متخصص و پرستار بشدت محدود است و مجبویم دو شیفت پرستار را بهکار بگیریم یا وقتی مجبوریم به جای ویزیت 20 بیمار در یک شیفت کاری گاهی اوقات بیش از 60 تا 80 بیمار را به پزشک تحمیل کنیم و کار چند برابری را به پزشکان و پرستاران و سایر ارائه دهندگان خدمت سلامت در بیمارستانها تحمیل میکنیم بنابراین باید پرداختی به ازای عملکرد داشته باشیم و بر این مشکل غلبه کنیم. تعداد بیمارستانها، کلینیکها، پزشکان و پرستاران محدود است ولی نیاز مردم وجود دارد به همین خاطر کادر درمان باید با کار چند برابری نیاز مردم را پاسخ دهند. پس باید نظامهای تشویقی بر اساس عملکرد ایجاد کنیم تا از صفها بکاهیم و بر مشکل کمبود زیر ساختها حداقل به طور نسبی فایق آییم.
با وجود آنکه طرح تحول سلامت دستاوردهای زیادی را به همراه داشته اما هنوز با برخی چالشها در بیمارستانها مواجه هستیم. مثلاً در یک سال گذشته شاهد ماجراهایی مانند کشیدن بخیههای صدرا یا کتک زدن پزشک ممسنی بودیم. چه توجیهی دارید که باز هم اتفاقات مشابه اینچنینی تکرار نشود؟
عرصه ارائه خدمات درمانی بسیار گسترده است. این را باید بپذیریم بیش از 8 میلیون بیمار فقط سالانه در کشور بستری میشوند. یعنی ممکن است در بعضی از موارد بستری یا چندین ده میلیون خدمات سرپایی سهواً یا بر اثر ناکارآمدی خطاهایی اتفاق بیفتد این یک امر پذیرفته شده در پزشکی است. اصولاً ذات پزشکی با خطاها و عوارضی میتواند همراه باشد. این خطاها بر دو دسته است. عدهای عوارض طبیعی اقدامات درمانی است که مردم با این عوارض آشنا نیستند بعضی اوقات هم قصور پزشک یا پرستار عوامل دخیل در این موضوع است. نکته مهم این است چرا باید یک اتفاق ولو بسیار ناگوار خدمات شبانه روزی خیل عظیم پرستاران و پزشکان و مدیران این حوزه را در سراسر کشور تحتالشعاع قرار دهد؟ البته این اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد. مردم به درمانگاهها مراجعه میکنند و شاهد ایثارگریها و تلاشهای کادر پزشکی هستند، رضایتمندی بالای 80 درصدی مردم کاملاً گواه این ادعا است.
وزارت بهداشت به بازار دارو، تجهیزات و پزشک و پرستار بدهکار است چگونه این هزینهها را جبران میکنید؟
ما از مجلس و دولت تقاضا داریم به بودجه بیمه سلامت در سال جدید توجه خاصی داشته باشد. حدود 8 ماه بین ارائه خدمت و دریافت هزینه فاصله ایجاد شده و این فاصله بیشتر هم خواهد شد که آسیب جدی به مراکز درمانی و خدمات به مردم وارد میشود.
به نظر میرسد وزارت بهداشت در اجرای طرح تحول سلامت مثل یارانهها عمل کرده است یعنی همینطوری به همه اعلام کردند بروید بیمارستان، 95 درصد پول را ما میدهیم. چرا نگفتید عدهای که واقعاً درآمد ندارند از این امکانات استفاده کنند. به نظر میرسد همین امر در بدهی بیمهها به مراکز درمان دولتی بیتأثیر نبوده است؟
نه ربطی به بدهی ندارد. پوشش بیمهای را باید آحاد مردم داشته باشند ولی اگر کسی خواست به بخش خصوصی برود مابه التفاوت پرداخت میکند. من به یک نکته اشاره میکنم که دولت هدفش را درست انتخاب کرد آنهم در جایی که مردم خدمت سلامت را در بحرانیترین لحظاتی که نیازمند بستری در بیمارستان هستند، میگیرند. طرح تحول مهمترین خدمت دولت از بین تمام خدمات اجتماعی است که مردم را در مقابل این خدمت حفاظت مالی کرد. نکته دوم اینکه بیمارستانهای دولتی مرجع اقشار مستضعف و متوسط هستند و عمدتاً اقشار برخوردار به بیمارستان خصوصی مراجعه میکنند به همین خاطر جهتگیری دولت کاملاً درست بود. اتفاقاً جایی که دولت یازدهم میتواند ادعا کند هدفمندی را هدفمند اجرا کرد در حوزه سلامت و طرح تحول نظام سلامت است. اقشار برخوردار در بیمارستان خصوصی نیز بر اساس تعرفه مصوب هزینههایشان را پرداخت میکنند که مشمول نظام سلامت و هدفمندی یارانهها نبود. دلیل دیگر این ادعا تغییر شاخصها است. ما شاهد هستیم که کمتر کسی به خاطر هزینههای فاجعه بار سلامت به زیر خط فقر میرود. شاخصی که مرکز ملی آمار ایران مورد بررسی قرار داده حکایت از این دارد که دولت مسیرش را کاملاً هوشمند، هدفمند و با برنامه انتخاب کرد و دقیقاً تیر را به هدف زد.
نظر شما