سلامت نیوز: بلاتکلیفی، نگرانی و نگاهی گنگ نسبت به آینده باعث شده شادی و نشاط اجتماعی مطالبه اصلی و واقعی جوانان از مسئولان باشد.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه آرمان نوشت: روز جوان شاید یک بار دیگر نیازها و مشکلات سیل انبوه جوانان این مملکت را یاد مسئولان بیاورد و اینکه فرصتها به سرعت از دست میروند و به تهدید تبدیل میشوند. پنجره جمعیتی که در اثر افزایش زاد و ولد در خلال سالهای دهه ۶۰شمسی رخ داده بود به سرعت در حال بسته شدن است. این پنجره یعنی فرصتی که کشور داشت و میتوانست با استفاده از ظرفیت عظیم جوانان به سرعت به توسعهیافتگی برسد، اما با گذر سالهای جوانی این افراد و رسیدن آنها به سنین میانسالی و بعد هم پیری این فرصت به مرور حتی میتواند به تهدید برای جمعیت کشور بدل شود.
همزمان با روز جوان پای درد و دل تعدادی از جوانان این کشور نشستیم تا نشان دهیم مطالبات جوانان در ازدواج و حتی اشتغال خلاصه نمیشود. جوانان این مرز و بوم در پی نشاط، پویایی و تحرک اجتماعی هستند.
سال گذشته نماینده دبیرخانه شورای عالی جوانان کشور با بیان اینکه ۱۲ میلیون نفر از مردم کشور در معرض آسیب هستند، گفت: افراد از سن ۲۵ تا ۲۹ سال به عنوان جوان تلقی میشود و اکنون حدود ۱۰ میلیون نفر از جمعیت کشور جوان است. محمدتقی حسنزاده، از سن جوانی با عنوان سن آسیب یاد کرد! به طور کلی نگاهی که در میان مسئولان در مورد جوانان و برنامهریزی برای آنها حاکم است نگاهی محتاطانه است. بلاتکلیفی، نگرانی و نگاهی گنگ نسبت به آینده باعث شده شادی و نشاط اجتماعی مطالبه اصلی و واقعی جوانان از مسئولان باشد.
نسلی که سعی میکند کم نیاورد
وقتی داخل اتوبوس می شوم از حدود ۲۰ مسافر، ۱۲ نفر آنها جوان هستند و برای همین لازم نیست برای گفتوگو با یک جوان زیاد بگردم. صدای دو دختر جوان را که با هم در مورد مراسم عروسی و تدارکات آن صحبت میکنند میشنوم. یکی از آنها با صدای تقریبا بلندی با دیگری در مورد سالن عروسیاش و مخارج آن صحبت میکند و میگوید: احسان از من بدتر است و اصلا دوست ندارد کم بیاورد! در مورد مخارج سنگین منوهای غذاهای سالنهای معروف صحبت میکند و آرایشگاه و مخارجی از این دست، همه را موبهمو برای دوستش تعریف میکند. فکر کردم این بهترین سوژه است. وقتی برگشتم تا با فرد مورد نظر که تا اینجا فقط صدایش را میشنیدم صحبت کنم متوجه شدم برخلاف تصورم مائده و دوستش منصوره ظاهری بسیار ساده دارند. وقتی از آنها میپرسم درخواست اصلیشان به عنوان یک جوان از مسئولان و دولت چیست؟ منصوره می گوید: بیبرنامگی و بلاتکلیفی ویژگی مشترک همه جوانان ایرانی است، حتی خیلی از آنهایی که کار میکنند هم دغدغه و مشغله واقعی در زندگی ندارند. از مائده که تا دقایقی پیش در مورد هزینههای ازدواجش صحبت میکرد در مورد سادهسازی ازدواج میپرسم و او در پاسخم میگوید: تو که خودت جوانی چرا این حرف را میزنی؟ کدام جوان ایرانی حاضر است بدون هیچ مراسمی زندگی خود را شروع کند؟ به او گفتم بعضیها حاضرند این کار را بکنند تا پولشان را خرج هزینههای ضروریتری کنند، که او در پاسخم میگوید: هزینههای ازدواج را هر طوری بخواهی نگاه کنی سنگین است و با این وامها و کمکها هم هیچ جوانی نمیتواند حتی به اطرافیان خود یک شام معمولی بدهد چه رسد به بقیه خرجها. او میگوید: کسی که ازدواج میکند باید پیه همه چیز را به تن خود بمالد و در برگزاری مراسم هم فقط سعی کند از کسی کم نیاورد.
نسلی که میخواهد تنها باشد
مهسا دختری که آرایش غلیظی دارد کمی آن طرفتر ایستاده است. وقتی از او میپرسم مطالبه اصلیات به عنوان یک جوان چیست، از بیکاری میگوید و گرانی هزینههای زندگی و اینکه چون پدرش نمیتواند خرج درس خواندن او را بدهد مجبور شده قید درس خواندن در فوقلیسانس رشتهای را که قبول شده بزند. از نداشتن تفریح و شادی میگوید و اینکه تنها دلخوشیاش این است که بعضی روزها با دوستانش دور هم جمع شده و قلیان بکشند! از او فاصله میگیرم و با فرانک دختر۳۰ سالهای که گرافیک خوانده صحبت میکنم. او میگوید بیکار است و گاهی پروژهای کار میکند. فرانک با نگاهی خسته به من میگوید: با پدر و مادر و چهار خواهر و برادر دیگرم که همه بین سنین ۲۰ تا ۴۰ سال هستیم و همه مجرد در یک خانه ۱۱۰ متری زندگی میکنیم، خیلی مشکل داریم. فرانک با ناراحتی میگوید: چرا دولت نباید شرایطی ایجاد کند که یک جوان بعد از ۳۰ سال زندگی بتواند از نظر اجتماعی و اقتصادی مستقل باشد. او میگوید: نه فقط من، برادر من هم که پزشک است و نزدیک ۴۰ سال سن دارد هنوز هم نمیتواند از نظر اقتصادی به وضعیتی برسد که برای خودش خانه جدا بگیرد و در کنار این از نظر اجتماعی هم هنوز هیچ خانواده ایرانی این را نمیپسندد که فرزندش تنها زندگی کند، به ویژه اگر دختر باشد.
نسلی که مجانی برای کسی کاری نمیکند
نیاز امروز جوانان مثبتاندیشی، اعتماد کردن، مسئولیتپذیری و وارد کردن آنان به میدان است. اعتماد به جوانان سبب بروز خلاقیت و استعدادهای آنان میشود. تجربه نشان میدهد در جایی که به جوانان اعتماد شد آنان به خوبی خود را نشان دادند و تنها در این صورت است که جوان می تواند به خلاقیت و ابتکار که سبب نشاط و شادابی او میشود برسد. مقابل پارک ساعی داخل خیابان ولیعصر تهران تعدادی دختر و پسر دانشجو در حال رنگ کردن دیوارهای مقابل پارک و نقاشی روی آن هستند. پیرمرد و پیرزنی هم که از ظاهرشان مشخص است دلهای جوانی دارند با آنها خنده و شوخی کرده و با هم صحبت میکنند. کمی که نزدیک میشوم متوجه میشوم در مورد کاری که این جوانان برای شهرداری و به سفارش آنها انجام میدهند از آنها سوال میکنند. پیرزن که مشخص است زن تحصیلکرده ای است به یکی از دخترها میگوید: من هم نقاش هستم. و دختر جوان در پاسخ او با خوشحالی او را به دوستش نشان میدهد و با هم عکس میگیرند. از مرسده یکی از دخترهای نقاش در مورد مبلغ دریافتیاش برای این کار میپرسم و او میگوید: خیلی کم است اما از بیکار ماندن بهتر است. یکی از پسرهای جوان که تا اینجا ساکت بوده وارد صحبت میشود و میگوید: به تازگی شهرداری تهران متوجه شده هنرمند داخلی هم در این مملکت وجود دارد و برای همین برای طراحی فضاهای شهری از نقاشی روی در و دیوار تا طراحی نشانهای شهری به هنرمندان و افرادی که در این رشتهها در داخل کشور درس میخوانند رجوع میکند که جای تقدیر دارد، اما دستمزدی که برای این کار به ما می دهند بعضی وقتها خندهدار است. در این لحظه پیرمرد با شنیدن صحبتهای ما رو به همسرش میگوید: میبینی خانم؟ فقط ما و همنسلهای ما بودند که مجانی کار کردیم! و پسر جوان که نامش یاسر است در پاسخ او میگوید: برای من سامان دادن به وضعیت مالیام اولویت دارد!
یاسر در پاسخ به این پرسش که به عنوان یک جوان چه درخواستی از دولت و مسئولان داری، میگوید: ما از مسئولان میخواهیم نشاط و شادی را به جوانان برگردانند. مریم دوست دیگرشان در تکمیل حرفهای یاسر می گوید: شاد کردن دل این مردم و به ویژه جوانان هزینههای سنگینی برای دولت ندارد و بهتر است حالا که دولتها در مورد مسائلی مانند اشتغال و ازدواج در ایران به دلیل بحرانهای اقتصادی به بنبست رسیدهاند به همدلی و یکرنگی با مردم دست بزنند تا این خلأها را جبران کنند. تعامل و مشارکت اجتماعی میتواند گره بسیاری از مشکلات را باز کند. مرسده میگوید: به نظر من در کشوری که مردمش شاد هستند و روح زندگی در آن جاری است با وجود مشکلات و تنگناهای اقتصادی، مردم فعالانه برای رفع این مشکلات مبارزه میکنند. در این میان نباید بیاعتمادی وجود داشته باشد. اعتماد دوطرفه راهحل بسیاری از مشکلات و عبور از تنگناهاست. باید کوشید در کنار هم و با مشارکت هم بر مشکلات فائق آمد.
نظر شما