احیای دریاچه ارومیه، ‌محیط‌زیستی‌ترین شعار دولت در ابتدای كار بود؛ ٣ سال پیش، ‌دولت با وعده احیا پیش آمد و خود را دولتی محیط‌زیستی نامید. ستادی برای این امر تشكیل شد و كارشناسان‌ارشد حوزه آب و محیط‌زیست گردهم جمع شدند تا چاره‌ای علمی بیندیشند برای نجات بزرگ‌ترین دریاچه داخلی كشور و دومین دریاچه شور دنیا. بیش از ٩٠ درصد ارومیه خشك شده‌بود و امیدی برای احیا در میان نبود. حالا بعد از سه سال كار كردن ستاد، ‌تراز آب دریاچه تثبیت شده و قرار است اگر بودجه لازم از سوی دولت تزریق شود، ‌كار احیا شروع شود، ‌بودجه‌ای كه فعلا خبری از آن نیست و كارها خوابیده است.

نسل آینده مجبور به مهاجرت می‌شود

سلامت نیوز: احیای دریاچه ارومیه، ‌محیط‌زیستی‌ترین شعار دولت در ابتدای كار بود؛ ٣ سال پیش، ‌دولت با وعده احیا پیش آمد و خود را دولتی محیط‌زیستی نامید. ستادی برای این امر تشكیل شد و كارشناسان‌ارشد حوزه آب و محیط‌زیست گردهم جمع شدند تا چاره‌ای علمی بیندیشند برای نجات بزرگ‌ترین دریاچه داخلی كشور و دومین دریاچه شور دنیا. بیش از ٩٠ درصد ارومیه خشك شده‌بود و امیدی برای احیا در میان نبود. حالا بعد از سه سال كار كردن ستاد، ‌تراز آب دریاچه تثبیت شده و قرار است اگر بودجه لازم از سوی دولت تزریق شود، ‌كار احیا شروع شود، ‌بودجه‌ای كه فعلا خبری از آن نیست و كارها خوابیده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، عیسی كلانتری‌، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه، ‌از مشكلات بودجه‌ای می‌گوید، ‌مشكلاتی كه تنها تدبیر دولت می‌تواند راهگشایش باشد و اولویت قایل شدن برای نجات حوضه آبی كه می‌تواند ناجی چند شهر بزرگ و جمعیتی معادل ٧ درصد جمعیت كشور باشد و مرگش، ‌مهاجرتی عظیم را دربر خواهدداشت.

كلانتری، ‌تنها از ارومیه نمی‌گوید، ‌از مشكلات آب كشور می‌گوید كه انگار هنوز فردی از مسوولان كشوری بوی خطرش را به مشام نشنیده. او معتقد است بحرانی كه در حال حاضر با آن مواجهیم، ‌از هر بحرانی خطرناك‌تر است و پیامدهایش می‌تواند كشور را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار دهد. به سخن او، ‌اگر تمهیدی اندیشیده نشود برای مصرف درست آب كشاورزی، ‌آخرین ذخایر آب زیرزمینی‌مان در كمتر از یك دهه آینده به اتمام می‌رسد. آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگوست.


آخرین خبرهایی كه از دریاچه ارومیه شنیده می‌شود این است كه به خاطر مشكلات بودجه‌ای روند احیا متوقف شده است. چقدر این مشكلات در روند احیای دریاچه و رسیدن به چشم‌اندازی كه در نظر داشتید، تاثیرگذار است؟

دو سال اول برنامه، دوران تثبیت دریاچه بود. سال ما سال آبی است، از اول مهر شروع می‌شود تا آخر شهریور. از مهر ٩٣ تا پایان شهریور ٩٥ پایان دوران تثبیت بود. خوشبختانه این دوران را با موفقیت پشت سر گذاشتیم و نه تنها دریاچه تثبیت شد كه وضعیتش به مراتب بهتر از دو سال قبل هم شد. از مهر ماه امسال دوران احیا شروع شده كه ٨ سال هم دوران احیا طول خواهدكشید. متاسفانه با بی‌پولی شدید دولت روبه‌رو شدیم. یك بخشی‌اش كه مربوط به بودجه سنواتی نیست، خوب پیش می‌رود و آن انتقال آب از حوضه زاب به دریاچه است؛ باید دو سد زده شود و ٣٥ كیلومتر تونل حفر شود كه دارد طبق برنامه پیش می‌رود. اما بخش دیگری كه مربوط به كاهش مصرف آب كشاورزان است، سرمایه‌گذاری می‌خواهد و بخش انتقال مستقیم آب به درون دریاچه (انتقال پساب‌ شهرهای اطراف پس از تصفیه) است كه باید بتوانیم سالانه ٣ و نیم میلیارد مترمكعب در جمع آب به دریاچه از این طریق برسانیم. آنها با وقفه روبه‌رو شده‌اند. البته دولت یك ٣٠٠ میلیارد تومان تصویب كرده كه در حقیقت پول نیست، اوراق اسلامی است؛ اوراقی كه به پیمانكارانی كه بدهی بانكی دارند بابت طلب‌های‌شان پرداخت می‌شود.

در دوران تثبیت چه اتفاقی افتاد؟

در دوران تثبیت قرار بود كاهش آب نداشته‌باشیم و به تثبیت برسانیم. آب دریاچه نه‌تنها كاهش پیدا نكرد كه افزایش ٢٥ سانتی ارتفاع آب هم داشتیم، یعنی نزدیك یك میلیارد مترمكعب آب اضافی وارد شد. اگر از این به‌بعد بی‌پولی تداوم پیدا كند و بودجه به موقع تخصیص داده نشود، احیا عقب می‌افتد. مثلا اگر قرار است در ١٤٠٢ احیا به اتمام برسد، ‌می‌شود ١٤٠٣ یا ١٤٠٤. چون عملیات اجرایی ما مستقیما با بودجه‌ای كه دولت تخصیص می‌دهد، پیش خواهدرفت. اگر خزانه و سازمان برنامه پول ندهند، با دست خالی نمی‌شود كاری كرد. الان دستگاه‌های اجرایی‌مان خیلی بدهكارند. سازمان آب منطقه‌ای، وزارت جهاد كشاورزی هم بدهكارند، به اندازه‌ای هم كه باید كار می‌كردند، به علت كمبود پول نتوانستند كار كنند. عملیات اجرایی را سازمان‌های دولتی ذی‌ربط در حیطه وظایفش انجام می‌دهد، ستاد احیا تنها برنامه را می‌دهد و پشتیبانی می‌كند و سیاست‌های آنها را تغییر می‌دهد؛ ‌مثلا به جای توسعه كشت، محدودیت كشت یا عدم توسعه می‌خواهد، ‌یا به جای تخصیص آب نامحدود به كشاورز، می‌خواهد كه بیشتر از مقدار آب مصوب به كشاورزان از طریق سد و رودخانه داده‌نشود. مساله غبارهای نمكی و ریزگردها هم در میان است كه خوشبختانه سازمان جنگل‌ها خوب عمل كرده، اما الان دستش خالی است.

مبلغی كه برای روند احیا لازم است و قرار بود تخصیص داده‌شود و باعث توقف پروژه شد، ‌چقدر است؟

بودجه مصوب سال ٩٥ ما نزدیك به ١٨٠٠ میلیارد تومان بود. از این ١٨٠٠ میلیارد تومان، ٣٠٠ میلیاردش به انتقال آب از زاب برمی‌گشت كه از بودجه‌های آب‌های مرزی مصوب رهبری تخصیص داده‌شده، حدود ٣٥٠ میلیارد تومان بودجه عمرانی خود دستگاه‌ها بود كه از آن چیزی پرداخت نشده و حدود ١١٣٠ میلیارد تومان از بودجه حوادث غیرمترقبه بود كه از آن مبلغ، اخیرا ٣٠٠ میلیارد به شكل اسناد اسلامی تخصیص دادند.

این اسناد اسلامی اصلا به كارتان می‌آید؟

بعضی از پیمانكاران استفاده می‌كنند، اما خیلی‌ها نمی‌توانند. مشكلش این است كه كسانی باید بگیرند كه بدهی بانكی دارند و به جای بدهی بانكی‌شان پرداخت كنند. پیمانكاری كه بدهی بانكی ندارد، به دردش نمی‌خورد. اینجا كمی مشكل ایجاد شده، امیدواریم در ٤٠ روز باقیمانده سال، بهتر برخورد كنند تا بتوانیم سریع‌تر پیش برویم و بخشی از عقب‌ماندگی‌مان را جبران كنیم.

این یعنی در سال ٩٥ شما ٦٠٠ میلیارد تومان در قالب پول و سند اسلامی دریافت كردید، هنوز دوسومش مانده كه باید در باقیمانده سال تحویل بگیرید؟

باقی‌اش را ندارند بدهند، اگر می‌دادند پیمانكاران فعال‌تر می‌شدند، چون امیدی ندارند پول بگیرند، غیرفعال شدند. بدهی پیمانكاران ما در اثر فعالیت‌های‌شان اضافه می‌شود و در مقابل دیگران بدهكار می‌شوند. به همین دلیل فعالیت‌های‌شان را محدود كرده‌اند، ما هم فشاری نمی‌آوریم كه فعال‌تر عمل كنند، چون نمی‌خواهیم پیمانكاران‌مان به دردسر بیفتند و با شكایت طرف‌های مقابل‌شان، سرو كارشان به دادگاه بیفتد. جایگزین كردن اینها سخت است. تا بیایند با كار آشنا شوند طول می‌كشد. ما هم موافق بودیم علمیات را كند كنند تا دولت تكلیف را مشخص كند.

تنها بودجه داده‌شده، ‌انتقال آب از زاب است. این چقدر در احیا تاثیر دارد؟

این عملیات سالانه ٦٥٠ میلیون متر مكعب آب برای دریاچه می‌آورد. ان‌شاالله طبق برنامه اگر عملی شود، از آخر سال ٩٨ باید آب به دریاچه سرازیر شود.

این حجم چه سهمی از ارومیه را زنده‌می‌كند؟

‌این آب در سال حدود ٢٠ درصد آب مورد نیاز را تامین می‌كند. مقدار خوبی است، چون آبی است كه از طریق دجله به خلیج فارس می‌ریزد. در واقع این آب، اضافه بر سهمیه ارومیه است و قرار است بر‌گردد به حوضه دریاچه ارومیه.

غیر از زاب قرار است انتقال آب از جای دیگری هم اتفاق بیفتد؟

از باقی رودخانه‌ها هم آب می‌آید اما رودخانه‌های حوضه مثل زرینه‌رود، سیمینه‌رود، نازلو، آجی‌چای، تلخه‌رود و گدار. وقتی٤٠ درصد از حقابه كشاورزان و افزایش بهره‌وری كاسته شود می‌تواند از رودخانه‌ها به دریاچه سرریز شود.

ورود آب از این رودخانه‌ها كه انتقال محسوب نمی‌شود. منظور رودخانه خارج از حوضه است.

علت خشك شدن دریاچه این است كه كشاورزان، آب دریاچه را از این رودخانه‌ها برداشت كرده‌اند، بخشی‌اش برمی‌گردد به اضافه زاب كه عقب ماندگی تاریخی ٢٠ ساله را جبران می‌كند.

این رودخانه‌ها كه در حوضه دریاچه‌اند هر كدام چه سهمی در پرآب شدن ارومیه دارند؟

٥٠ درصد آب دریاچه ارومیه از زرینه‌رود و سیمینه‌رود می‌آید (٤٠ درصد از زرینه‌رود و ١٠ درصد از سیمینه‌رود) . در حال حاضر كشاورزان آب این رودخانه‌ها را برداشت می‌كنند و چیزی به دریاچه نمی‌رسد. به جای ٦/١ میلیارد مترمكعب آبی كه وارد دریاچه می‌شد، كمتر از ٧٠٠ میلیون مترمكعب وارد می‌شد. با كاهش مصرف آب كشاورزان و افزایش بهره‌وری، این مقدار به ٦/١ می‌رسد. ٤٧ درصد باقی‌مانده هم از بقیه رودخانه‌ها می‌آید كه با كاهش مصرف آب كشاورزی از آنها وارد می‌شود. همچنین بخشی از آب دریاچه به شهر تبریز منتقل می‌شد (سالی ١٢٠ میلیون متر مكعب) كه ما این را از فاضلاب پساب شهر تبریز پس از تصفیه برمی‌گردانیم چون قرار است ٣٠٠ میلیون مترمكعب در سال از پساب شهرهای اطراف آب وارد دریاچه شود. در حال حاضر چیزی وارد نمی‌شود.

در مورد زرینه و سیمینه‌رود به چه اعدادی رسیدید؟

قرار است هر سال ٨ واحد درصد مصرف آب كشاورزی در حوضه‌های سیمینه و زرینه‌رود و دیگر حوضه‌ها صرفه‌جویی شود. در زرینه‌رود حدود ١٨ درصد صرفه‌جویی شده، بقیه جاهایی است كه آب‌های سطحی وارد دریاچه می‌شود. (خوشبختانه دریاچه ارتباطی با آب‌های زیرزمینی ندارد). منتها در حاشیه رودخانه‌هایی كه باید آبش وارد دریاچه شود هم، برداشت‌های غیرمجاز دارند، چه به صورت پمپاژ، چه به صورت سردهنه‌سازی، چه به صورت حفر چاه‌های غیرمجاز در مسیر رودخانه كه داریم سرو سامان می‌دهیم. البته مشكلات بودجه در ٦ ماه دوم ما را بسیار محدود كرده، ولی این اتفاقات باید بیفتد كه دریاچه احیا شود.

در رودخانه‌هایی كه نام بردید، بیشتر صرفه‌جویی در مصرف آب كشاورزی می‌تواند این آب را برگرداند؟

بله، چون ٩٠ درصد آب مصرفی در بخش كشاورزی است.

برای كشاورزی منطقه دقیقا چه كارهایی كردید؟

چون متاسفانه یا خوشبختانه آب را كشاورزان به مراتب بیش از حد نیازشان مصرف می‌كردند، نه تنها اضافه تولید نداشتند كه آب اضافه باعث كاهش تولیدات‌شان شده‌ بود. ١٦ واحد درصدی كه ما كاهش دادیم، تا به حال طبق اعلام رسمی وزارت جهادكشاورزی، نه‌تنها باعث كاهش محصول نشده كه ١٧ درصد محصولات را هم اضافه كرده، چون آب اضافه مانع رسیدن هوا به ریشه خاك می‌شد و عملكردها به‌شدت كاهش می‌یافت. هنوز مقدار مصرفی آب در حوضه به مراتب بیش از نیاز محصولات كشاورزی است، یعنی امسال هم اگر مصرف آب را كاهش دهیم، نه‌تنها محصول كم نخواهد شد كه اضافه هم خواهد شد. در ١٦ درصد آخری یعنی سال چهارم و پنجم اگر بخواهیم آب را كاهش دهیم، باید بهره‌وری آب را بالا ببریم و سیستم‌های آبیاری بهتر جایگزین كنیم كه لطمه‌ای به كشاورزان وارد نشود.

در زمین‌های حوضه ارومیه تنها كاهش مصرف آب بوده و به سمت اصلاح سیستم آبیاری نرفتید؟

نه، برای اینكه همین كاهش مصرف، محصول را اضافه كرده. در حقیقت نوعی كار آموزشی-ترویجی بود. سال چهارم و پنجم اگر بخواهیم دو تا ٨ واحد درصدی كاهش دهیم، آن وقت نیاز به سرمایه‌گذاری برای اصلاح سیستم‌ها داریم.

این اصلاح آبیاری به شكل پایلوت هم در روستاها اتفاق نیفتاده؟

چرا، دارد اتفاق می‌افتد. كشت حوضه دریاچه ارومیه به ٥٠٠ هزار هكتار رسیده. سالانه چیزی حدود ٢٠ هزار هكتار این سیستم دارد اصلاح می‌شود كه پاسخگوی نیاز منطقه نیست. سرعت تبدیل باید زیاد شود. محدودیت اعتباری نمی‌تواند سرعت را بیشتر از این كند. باید به سالی ٥٠ تا ٦٠ هزار هكتار برسد.

عدد تراز اكولوژیكی دریاچه چند است؟

ارتفاع آب باید ١/١٢٤٧ متر از سطح دریا باشد، مقدار آب دریاچه باید ٧/١٤ میلیارد متر مكعب شود، شوری آب هم باید به ٢٥٠ گرم در لیتر برسد.

میزان بودجه‌ای كه برای اصلاح سیستم كشاورزی و تغییر الگوی سنتی لازم دارید چقدر است؟

متوسط هر هكتار حدود ٢٢ میلیون تومان هزینه دارد. اگر بخواهیم حداقل ٣٠٠ هزار هكتار از ٥٠٠ هزار تا را اصلاح كنیم، چیزی نزدیك به ٦٥٠٠ میلیارد تا ٧ هزار میلیارد تومان در طول ١٠ سال لازم داریم. كل بودجه‌ای كه برای احیای دریاچه به قیمت سال گذشته نیاز بود، حدود ١٩ هزار میلیارد تومان بود كه اگر تورم امسال را ٧ تا ٨ درصد بگیریم، حدود ٢٠ هزار میلیارد می‌شود. نزدیك ١٥٠٠ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری شده، با بودجه تخصیص داده‌شده امسال می‌شود ٢ هزار میلیارد. یعنی ١٨ هزار میلیارد تومان دیگر نیاز است؛ یعنی حدود ٥ میلیارد دلار.

ما تا سال ١٤٠٢ فقط ٧ سال وقت داریم و ١٨ هزار میلیارد تومان پول لازم داریم. این به این معنی است كه دریاچه به احیا نمی‌رسد؟

اگر بودجه تامین نشود، دریاچه احیا نمی‌شود. دریاچه زمانی به احیا می‌رسد كه بودجه‌اش تخصیص داده ‌شود. شما یك منطقه ٥٢ هزار كیلومتر مربعی را كه می‌شود حدود سه و نیم درصد خاك كشور و حدود ٥ میلیون نفر آدم كه می‌شود ٧ درصد جمعیت كشور را می‌توانید با ٥ میلیارد دلار معاوضه كنید. هرچه به نفع اقتصاد كلان كشور است تلقی كنید. جابه‌جایی شهر تبریز به تنهایی بیش از هزار میلیارد دلار پول می‌خواهد، به اضافه ٢٠ تا ٣٠ شهر دوروبرش نزدیك دو هزار میلیارد دلار می‌شود، دریاچه اگر نباشد آنجا دیگر قابل زیستن نیست. اگر ارزش ٥ میلیارد دلار خرج كردن را نداشته ‌باشد، دولت می‌تواند تصمیم بگیرد، می‌تواند این دو را معاوضه كند.

كمك‌های جهانی چقدر تاثیر دارند؟ بانك جهانی وارد نشده است؟

بانك جهانی وارد نشد. كمك‌های جهانی بیشتر برای كشورها تبلیغاتی است. كل كمك‌هایی كه از ارگان‌های بین‌المللی و دولت‌ها رسیده به ٣ میلیون دلار نمی‌رسد، در مقابل ٥ میلیارد دلار می‌شود یك ١٧٠٠‌ام. بانك جهانی تا به حال وارد نشده چون افسارش دست امریكایی‌هاست، صندوق ‌ای‌ام‌اف همین‌طور. كمك‌های جهانی در حد تبلیغات آن كشورها درباره دریاچه است كه خوب هم هست اما به درد احیا نمی‌خورد. از نظر فنی و علمی كشورهای مختلف كمك می‌كنند، امریكایی‌ها خیلی كمك كردند.

بیشترین كمك مالی كه داشتیم از ژاپن بوده؟

تنها از ژاپن بوده.

چه مصوباتی از برنامه ششم ضد حفظ منابع آب محسوب می‌شود؟

مثل ٩٥ درصد خودكفایی كالای اساسی كه از نظر علمی مسخره است. تعجب می‌كنم از مجلس كه وقت خودش را تلف این برنامه كرد كه بی‌حاصل و بی‌فایده است. اصلا اجرایی نیست، اجرایی هم باشد به جای اینكه كشور ١٥ ساله خشك شود، ٥،٦ ساله از بین می‌رود.

چند سال است كارشناسان بخش كشاورزی می‌گویند نمی‌توانیم به خودكفایی برسیم، یكسری دیگر می‌گویند كلا كشاورزی باید تعطیل شود. شما نگاه برنامه ششم را ناقض این می‌بینید؟

مجموعه برنامه ششم اگر اتفاق بیفتد، نابودی اكولوژی كشور است. خوش‌بینانه فرض كنیم كه دستگاه اجرایی هم پیروی كند، امكانات اجرایی‌اش هم به وجود بیاید، منابع مالی‌اش هم تامین شود، نابودی سرزمین ٧ هزار ساله است. از مجلسی كه امیدوار بودیم افراد دانشمند، آگاه، وطن‌پرست، افرادی كه منافع ملی كشور را درنظر بگیرند و درازمدت كشور را به كوتاه‌مدت نفروشند، تصویب چنین برنامه‌ای به‌خصوص در كشاورزی، مایه شرمساری است. این مایه تاسف است كشوری كه منابع آبش را به‌شدت ازدست داده، كشوری كه الان حداقل دو برابر بیشتر از توان خودش دارد آب استحصال می‌كند، كشوری كه حق و حقوق نسل بعدی‌اش را به كل دارد آتش می‌زند و می‌سوزاند، كشوری كه بچه‌های شما، نوه‌های ما باید مجبور شوند مهاجرت كنند. با این سیاست‌ها كه حتی آبی در اكثر نقاط كشور برای بهداشت وجود نخواهد داشت.

قصه همین قدر تلخ است كه شما می‌گویید؟

دقیقا همین است، البته اگر عملی شود، خوشبختانه عملیاتی نخواهد شد، دستگاه‌ها مجبور خواهندشد خلاف قانون عمل كنند، اگر عمل كنند این اتفاق خواهد افتاد.

چون آبی وجود ندارد نمی‌توانند عمل كنند؟

بله، قضیه اینقدر تلخ شده كه استحصال و بهره‌وری آب ارتباط‌شان از هم گسیخته. مجلس مصوب كرده تا پایان برنامه سالانه ١١ میلیارد مترمكعب از مصرف آب كم شود، ما الان مصرف آب‌مان ٩٧ میلیارد متر مكعب در سال است، توان تجدیدپذیری آبهای سرزمینی‌مان ٨٨ میلیارد است، ما ١١٠ درصد آبهای تجدیدپذیر را داریم مصرف می‌كنیم، در حالی كه استاندارد جهانی مصرف ٤٠ درصد است، برای حفظ سرزمین، حفظ اكولوژی، حفظ محیط‌زیست، حفظ كیفیت آب. مجلس گفته ١١ میلیارد كم كنید، یعنی ٩٧ میلیارد بشود ٨٨ میلیارد، یعنی ١٠٠ درصد آبهای تجدیدپذیر را استفاده می‌كنیم، در حالی كه سقفمان ٤٠ درصد است.

فكر می‌كنید مجلس می‌تواند ٩٧ میلیارد را به ٤٠ میلیارد برساند؟ این عدد بزرگی است.

شما باید درنظر بگیرید سرزمین محو بشود یا نه.

از آن طرف شما در نظر بگیرید كشاورزان باید این مصرف را پایین بیاورند.

باید ببینید آیا می‌خواهید كشورتان را قربانی كشاورزی كنید؟ شما یك كشوری دارید با ٧ هزار سال سابقه. همین الان در شدیدترین بحران آبی‌اش به سر می‌برد، ذخایرمان دارد تمام می‌شود. بقای شما در این است كه در ظرف ١٠، ‌١٥ سال اخیر بیش از ٧٥ درصد ذخایر میلیون‌ها سال‌تان را مصرف كرده‌اید، چیزی حدود ٤٠ تا ٥٠ میلیارد متر مكعب از این ذخایر باقی مانده. با این روند آن را هم در ٥ سال آینده مصرف می‌كنیم، یعنی ذخایر میلیون‌ها سال‌مان را تمام می‌كنیم، ذخایری كه طبیعت در زیر زمین كشور حفظ كرده.

پس معتقدید خیلی باید ضربتی عمل كرد.

در ٧، ٨ سال گذشته ضربتی باید عمل می‌كردیم.

شما دیدید در چند سال اخیر چقدر در ایران مركزی شاهد تنش‌های آبی در استان‌های همجوار بودیم. انتقال آب، مشكلات كشاورزی. اگر حرف مجلس هم بخواهد عملی شود و ٩٧ میلیارد بشود ٨٨ میلیارد، اعتراضات زیادی را در پی خواهد داشت چه برسد كه بشود ٤٠ میلیارد.

مشكل ما هم همین است. هیچكس باور ندارد این اتفاق خواهد افتاد. رسانه‌های ما، سیاستمداران ما، مسوولان محلی، كشاورزان، سران كشور، رسانه ملی هیچ‌كدام باور ندارند این اتفاق می‌افتد. این اتفاق خواهد افتاد، دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد. با این روند اگر منابع آبی‌مان را تخلیه كنیم، ٥ سال دیگر خشك می‌شود. شما حق انتخاب ندارید. باید این كار را بكنید، اما چون سیاستمداران باور نمی‌كنند یا حرف‌های فنی را قبول ندارند و برای‌شان قابل درك نیست كه آب تمام می‌شود، ‌این اتفاق می‌افتد. الان روان‌آب‌های جاری ما بیش از ٥٣ درصد كاهش پیدا كرده، خیلی از رودخانه‌ها به مقاصدشان نمی‌رسند. تجدیدپذیری آبهای زیرزمینی‌مان ٢٠ میلیارد مترمكعب است، با بازچرخانی‌اش می‌شود ٣٠ میلیارد مترمكعب. ما سالی بیش از ٥٢ میلیارد مترمكعب برداشت می‌كنیم، این ٢٢ میلیارد را از آن آب شیرینی برداشت می‌كنیم كه ظرف میلیون‌ها سال، زیر زمین ذخیره شده‌بود. ١٥٠ میلیارد آنها مصرف شده‌اند، خیلی جاها خشك شده، خیلی جاها شور شده، یكسری جاها هم هنوز شیرین است. اما اگر این روند برداشت ادامه‌دار باشد، تمام سرزمین از شرق زاگرس تا مرزهای شرقی، از جنوب البرز تا مرزهای آبی جنوبی با آب‌های زیرزمینی زنده‌اند. رودخانه جاری در مركز كشور زاینده‌رود بود كه خشكید. آب‌های زیرزمینی را دارید غارت می‌كنید، دو، سه تا استان شمالی و دو، سه تا در غرب زاگرس زنده خواهند‌ماند، بقیه خشك می‌شوند. حق انتخاب ندارید، حتی انتخاب بین بد و بدتر هم نیست. اصلا چاره‌ای نداریم، باید سریع و صحیح تصمیم بگیریم.

این تصمیم سریعی كه می‌گویید تعطیلی كامل كشاورزی است؟

كامل نه. وقتی ٣٣ میلیارد آب تجدیدپذیر زیرزمینی دارید، دیگر حق ندارید ٢٠٠ درصد آب برداشت كنید. قطعا یكسری جاها خشك خواهد شد، اجتناب‌ناپذیر است، اما اگر این روند را ادامه دهیم، همه‌اش خشك می‌شود. مثل كشتی است كه شكسته، اگر شكستگی را تعمیر كنیم، به مقصد می‌رسیم، اگر همین‌طور ادامه دهیم، چند ساعت دیگر كشتی غرق می‌شود. امروز ببینید استان كرمان دارد ١٠٠ هزار هكتار باغات پسته‌اش را كف‌بر می‌كند، باغات مركبات استان فارس دارد خشك می‌شود، شاهد مرگ تدریجی هستیم. كسی كه می‌فهمد، می‌بیند. من كه نمی‌خواهم به خاطر ٤ تا تولید و ٤ تا كشاورز، كشورم بمیرد، اما اینها درك نمی‌كنند؛ نه مجلس، نه دولت، نه مردم، نه كشاورزان.

به محدود كردن كشاورزی اشاره كردید، ‌لطفا بفرمایید اگر بخواهیم به ٤٠ درصد مصرف برسیم، باید به همه كشاورزان‌مان نه بگوییم؟

ما پیشنهاد ٥٥ درصد كردیم؛ در وهله اول می‌شود ٥٠ میلیارد مترمكعب. ١٠ تایش مصرف غیركشاورزی است و ٤٠ تایش كشاورزی. در وهله اول باید آب كشاورزی‌مان را نصف كنیم، بعدا بهره‌وری‌اش را افزایش دهیم. نمی‌توانیم با افزایش بهره‌روی، نصف مصرف داشته‌باشیم. با روند موجود از سال ٧٠ تا امروز راندمان آبیاری‌مان از ٣٠ درصد به ٤٠ درصد رسیده، یعنی در ٢٥ سال، سالی ٤/٠ واحد درصد افزایش دادیم. این روند پاسخگو نیست، بهره‌وری آب‌مان هم در ١٥ سال گذشته از ٧٥٠ گرم به یك كیلو رسیده، ‌در حالی كه باید به ٣ تا ٣ و نیم كیلو برسد.

در مناطقی برای جبران كمبود آب به انتقال آب روی می‌آورند. شما آن را راه‌حل می‌بینید یا مشكل جدید؟

انتقال‌ آب پاسخگو نیست. اگر می‌بینید در حوضه ارومیه انتقال آب داریم، ‌آن حقابه ما از رودخانه زاب در حوزه سردشت است كه جای مصرف نداریم. ما نصف رودخانه زاب را می‌توانیم مصرف كنیم، اما یك‌سومش را مصرف می‌كنیم. چون در حوزه سردشت بارندگی هزار میلی‌متر است، اما به خاطر دره‌های عمیق، جای كشاورزی و مصرف آب را نداریم. لذا آب‌مان را برمی‌داریم می‌آوریم دریاچه ارومیه را نجات می‌دهیم. اما اینكه آب را از این حوضه به آن حوضه انتقال دهیم، ‌نمی‌شود. چون آب كم است. الان كارون خوزستان مشكل آب دارد پیدا می‌كند، شالیزارهای گیلان دارند مشكل آب پیدا می‌كنند، از كارون هم اگر ٥ یا ١٠ متر مكعب به حوزه مركزی كشور ببریم، ‌می‌شود ٣٠٠ میلیون متر مكعب كه معادل پساب شهرهای حوزه دریاچه ارومیه است، كاری نمی‌شود با آن كرد. آب دریا را شیرین می‌كنند برای مصارف شرب و صنعتی، آب مترمكعبی ١٠ هزار تومان را نمی‌شود برای كشاورزی استفاده كرد. باید٤٠ میلیارد مصرف آب كشاورزی‌مان را سرمایه‌گذاری سریع و شدید كنیم، بهره‌وری‌اش را بالا ببریم، ضایعاتش را كم كنیم. با این روش همه كشاورزی تعطیل نمی‌شود به اندازه٤٠ تا باقی می‌ماند. به جای اینكه با بهره‌وری یك كیلو در مقابل یك مترمكعب پیش برویم، ‌می‌توانیم به دو كیلویا سه كیلو برسانیم، آن هم با ‌سرمایه‌گذاری می‌شود. اگر سه كیلو كنیم، می‌شود ٥٠ درصد بیشتر از الان، راندمانش را به جای ٤٠ درصد بكنیم ٦٥ درصد می‌شود دوبرابر فعلی. كشورداری سخت است. با راه آسان و بدون سرمایه‌گذاری نمی‌شود كشورداری كرد، با شعار هم نمی‌شود. كشورداری هزینه می‌خواهد، هزینه‌اش باید تامین شود وگرنه همه‌چیز از هم می‌پاشد.

شما شبیه این كار را دارید در حوضه ارومیه انجام می‌دهید، مصرف آب كشاورزی را می‌آورید پایین بدون اینكه تولید كم شود.

آنجا آب زیادی مصرف می‌كردند، این را می‌شود به بعضی جاها تعمیم داد، مثل خوزستان. جاهایی كه از رودخانه آب را مصرف می‌كنند، زیادی مصرف می‌كنند، اما آنجایی كه با چاه و آب زیرزمینی مصرف می‌كنند، زیاد نیست چون هزینه‌اش بالاتر است. كسی كه از ١٠٠ متری آب را بالا می‌كشد ٢٥ درصد هزینه‌اش آب است، اما كسی كه از رودخانه جاری آب مصرف می‌كند، ٢ درصد هزینه تولیدش آب است. آب جاری هم الان كم داریم، در خوزستان، دشت مغان، گیلان و مازندران آب جاری داریم، بقیه جاها آب زیرزمینی است. خشكی به مرور می‌آید، تصادف و خودكشی نیست كه ناگهانی باشد، سرطان است، طول می‌كشد آدم را بكشد. بچه‌های شما با ادامه این روند با یك مصیبت بزرگ مواجه می‌شوند.

آن روزی را می‌بینیم كه مهاجرت به خاطر آب اتفاق بیفتد؟

بله، مگر اینكه كشور عاقلانه مدیریت شود.

الان در دولت تدبیر و امید و مجلس دهم هستیم، ‌دورانی كه باید عاقلانه‌ترین تصمیمات گرفته شود، اما همچنان اوضاع كشور در بدترین شرایط آبی است.

من به شخصه هیچ امیدی ندارم، حتی دولت تدبیر و امید هم حاضر نیست كار ضربتی كند. حاضر نیست آب كشاورزی را نصف كند، از پیامدهای اجتماعی‌اش می‌ترسد. سیاست‌های گام به گام در مورد آب به زودی قربانی بزرگی خواهدگرفت به نام ایران. آب، شوخی‌بردار نیست. الان آب شرب مشهد وابسته شده به سد دوستی افغانستان. سال گذشته آب ندادند، مشهدی‌ها را با ته‌مانده آب سد دوستی سیراب كردند. اگر خودشان نیاز داشته باشند، به ما نمی‌دهند و آبی نخواهد آمد.

شما خودتان وزیر كشاورزی بودید، فكر می‌كنید اگر در مقام دولتی قرار بگیرید، می‌توانید ضربتی عمل كنید؟

چرا نمی‌تواند؟ حكومت باید تصمیم بگیرد، نه وزیر. می‌گوییم كشت‌های پرآب‌بر را در جایی كه آب نیست ممنوع كنند. چغندر در همه‌جا ممنوع شود، خوزستان و مغان كه آب دارند، بكارند، خارج از این دو استان ممنوع، برنج در خارج از مازندران و گیلان ممنوع، سطح زیركشت‌ها محدود، باغات پرآب‌بر محدود. اول یكسری ممنوعیت‌ها را ایجاد كنیم، بعد جاهایی كه آب را هدر می‌دهند، یا تولیدات‌شان ارزش اقتصادی ندارد، دولت در مناطقی كه تهدید بالاست، نگذارد بهره‌برداری كنند. زیر كشت از بین برود، می‌شود٤٠، ٥٠ هزار میلیارد تومان به جای یارانه بی‌حاصل. چیزی در حدود ٥٠٠ مترمكعب در ثانیه آب چاه‌ها را بخرد، می‌شود ١٥ میلیارد مترمكعب در سال. از طرفی دیگر كشت‌ها را ممنوع كند، می‌شود ٢٢ میلیارد. قدم بعدی محدود كردن زراعت و تولیدات كشاورزی است. نمی‌شود بهره‌وری را ناگهانی زیاد كرد، زمان می‌خواهد، بودجه هم باشد، در سال ٥، ٦ درصد می‌شود. از نظر مهندسی زمان‌بر است، فرصت كافی برای آن نداریم. این را باید سران كشور درك كنند، منتها خیلی خوش‌خیال‌اند، این‌كاره هم نیستند. مسوولان اجرایی محافظه‌كار كشور، مدیران آب، كشاورزی، دانشگاه‌ها همه اینها باید وارد عمل شوند. سیاسیون زبان افراد علمی را نمی‌فهمند، دنبال این‌اند سروصدایی در كشور نشود. بچه درد دارد، گریه نكند، بمیرد. مسائل كشور بی‌سروصدا جلو برود، آن‌موقع ‌هركسی هركاری می‌خواهد بكند. این، با سرنوشت كشور جور در نمی‌آید. الان بزرگ‌ترین معضل كشور مشكل بیكاری نیست، درست است معضل بزرگی است، اما بیكاری را می‌شود با یك مشت مدیر عاقل و سرمایه‌گذاری منابع خارجی اشتغال ایجاد كرد. بی‌آبی را چكار می‌كنیم. صد میلیارد دلار می‌آوریم، یك میلیون نفر شاغل می‌شوند، با این صد میلیارد دلار یك قطره از ذخیره‌گاه‌های‌مان را نمی‌توانیم احیا كنیم. سالی ٢٠ تا ٢٥ سانتی‌متر دشت‌های كشور دارند نشست می‌كنند. یعنی محل ذخیره آب كه دارد آن پایین از بین می‌رود، مثل اسفنج كه فشاری دایمی از رویش برداشته می‌شود. مسوولان این معضل آب را باید لمس كنند. از رهبری و رییس‌جمهور و دولت و مجلس تا مردم و كشاورز. همه باید درك كنند، كشور دارد تجربه بسیار بسیار سخت، تلخ و خطرناكی را از سر می‌گذراند. جای برگشت هم ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha