ادعای كشف هزار میلیارد متر مکعب آب‌ زیر زمینی در سیستان و بلوچستان كه می‌تواند 137 سال آب شرب ایران را تامین كند؛ موجب خوشحالی و البته امیدواری بسیاری از هموطنان‌مان شد اما شوربختانه این خبر سرابی بیش نبوده است.

خبر جنجالی کشف سفره زیرزمینی كه می‌تواند 137 سال آب شرب ایران را تامین كند

سلامت نیوز: ادعای كشف هزار میلیارد متر مکعب آب‌ زیر زمینی در سیستان و بلوچستان كه می‌تواند 137 سال آب شرب ایران را تامین كند؛ موجب خوشحالی و البته امیدواری بسیاری از هموطنان‌مان شد اما شوربختانه این خبر سرابی بیش نبوده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ، به‌گفته مسعود مرسلی، عضو کارگروه آب‌های ژرف کشور، اخبار منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی درباره اكتشاف هزار میلیارد متر مكعب آب زیرزمینی در سیستان و بلوچستان، صحت ندارد و از نظر علمی رد شده است. شاید جالب باشد بدانید كه ماجرای شایعه اكتشاف منبع هزار میلیارد متر مكعبی ایران از مطالعات مقدماتی در حوزه آب‌های ژرف در زابل سرچشمه می‌گیرد.

شایعه‌ای كه دوباره پرونده آب‌های ژرف ایران را بر سرزبان انداخته است. در روزگاری كه هیولای خشكسالی و بحران بی‌آبی ایران را فرا گرفته است، از دست رفتن سفره‌های زیرزمینی، مرگ آبخوان‌ها و فرونشست، مسئولان را از خواب غفلت بیدار كرده است. مسئولان ‌اكنون دریافته‌اند، بحران بی‌آبی در كشور جدی است و به‌فكر چاره‌ای برای حل آن افتاده‌اند؛ هزار راه نرفته برای حل بحران باقی مانده اما مسئولان همچنان به‌دنبال پاك كردن صورت مساله یا راحت‌ترین راه‌حل هستند. برداشت از آب‌های ژرف، گواه روشنی بر این مساله است.تاكنون روش‌هایی همچون مدیریت صحیح منابع آبی، تغییر روش‌های كشاورزی سنتی به مدرن، ممنوعیت كشت محصولات آب‌بر، سیستم بازچرخانی آب، اصلاح روش‌هایی همچون انتقال آب و سدسازی و ... استفاده نشده است. آب‌های ژرف یا فسیلی به آب‌هایی گفته می‌شود که به‌هنگام شکل‌گیری زمین در عمق بیش یك هزار متر ذخیره شده‌اند. برخی كارشناسان نیز آن را در 500 متری عمق زمین در نظر گرفته‌اند. استفاده از این آب‌ها در هر دو بخش خطرآفرین است. تاكنون اطلاعات دقیقی از میزان آب موجود در عمق (ژرفایی) زمین به‌دست نیامده است. در ایران نیز اطلاعات چندانی در این‌باره وجود ندارد.

اگر ایران آب‌های ژرف خود را برداشت كند، فاجعه‌ای رخ خواهد داد؛چرا كه آب مانند ستونی برای خاك است. برداشت آب‌های ژرف، موجب از بین رفتن ستون خاك در زیر زمین می‌شود. هنگامی‌كه این اتفاق رخ دهد، خاك نشست می‌كند. درحال حاضر بسیاری از دشت‌های كشور با فرونشست مواجه هستند وحتی می‌توان گفت از پدیده فرونشست عبور كرده‌ایم و در برخی از مناطق كشور با فروچاله مواجه هستیم. به‌عنوان نمونه در دشت میناب به‌دلیل برداشت ‌بی‌رویه آب، دشت به عمق یك خانه فرو رفته است. براساس آمار، سالانه 70 سانتی‌متر فرونشست در دشت‌های كشور رخ می‌دهد. فرونشست، پیامد برداشت بی‌رویه از سفره‌های زیرزمینی است. حال تصور كنید برداشت از آب‌های ژرف چه بلایی بر سر دشت‌های ایران خواهد آورد.

فاجعه‌ای به‌نام برداشت آب‌های ژرف

محمد درویش، كارشناس محیط زیست درخصوص استخراج آب‌های ژرف، به «قانون» گفت: «آب‌های ژرف در عمق 500 تا 1000 متری زمین و آب‌های فسیلی نیز در اعماق بالاتر از یك هزار متر قرار دارند. آب‌های فسیلی و ژرف تجدیدپذیر نیستند. استفاده از آب‌های فسیلی نیز فوق‌العاده خطرناك است و نباید به‌هیچ عنوان برداشت شوند. در مورد استفاده از آب‌های ژرف باید مطالعه شود. از برخی منابع آن، در شرایط بحران می‌توان برداشت كرد.تجربه نشان داده است كه استفاده از آب‌های فسیلی فاجعه‌ای به‌بار خواهد آورد كه دیگر قابل جبران نخواهد بود. به‌عنوان نمونه كشورهایی مانند عربستان و لیبی، آب‌های فسیلی خود را برداشت كرده‌اند؛ كه نه‌تنها مشكل بحران آبی آن‌ها حل نشد، بلكه همان منابع اندك خود را نیز از دست دادند. عربستان در سال 1992 با استفاده از آب‌های فسیلی ششمین صادركننده گندم در جهان بود اما پس از آنكه آب‌های فسیلی این كشور خاتمه یافت؛ به بزرگ‌ترین واردكننده گندم در جهان تبدیل شد.كشور لیبی نیز در زمان دیكتاتور سابقش به سمت‌وسوی استخراج آب‌های فسیلی رفت و نتیجه آن تشدید بحران آبی و از دست رفتن آب‌های فسیلی شد».

مطالعه‌‌‌ اشتباه

درویش با اشاره به اینكه حتی مطالعه درباره استخراج آب‌های فسیلی نیز اشتباه است، افزود:«درحال حاضر تصویب شده است كه نخست درخصوص منابع آب‌های ژرف در ایران مطالعه انجام شود؛ با این تحقیقات مشخص می‌شود از چه منابع آبی امكان برداشت وجود دارد. ما با مطالعه هیچ‌گونه مشكلی نداریم ، این كار به دانش ایران كمك می‌كند؛ اما گاهی اوقات، مطالعه از اساس با مشكل مواجه است. به‌عنوان مثال مطالعه درباره كشتار تعدادی از انسان‌ها صحیح نیست؛ به‌ همین دلیل مطالعه درباره برداشت از آب‌های فسیلی اشتباه است و نباید چنین تحقیقاتی صورت گیرد».

غبار فراموشی بر بازچرخانی آب

رفتن ایران به سمت‌و سوی برداشت از آب‌های ژرف موجب نگرانی بسیاری از مردم كشور شده است. زیرا كشورهایی كه از منابع آب‌ فسیلی خود استفاده كرده‌‌اند، قبل از انجام این‌كار آب‌های ژرف خود را برداشت كرده‌اند. تكرار تجربه این كشورها در ایران، كابوس این روزهای بسیاری از مردم شده است. درویش در این مورد می‌گوید«پیامد مصرف بی‌رویه آب، برداشت از آب‌های ژرف است. مدیریت منابع آبی در كشور اشتباه است. طبق قانون باید 40 درصد از منابع آبی كشور مصرف شود؛ درحالی‌كه بیش از 90 درصد ازآن‌ها مصرف شده‌اند. اغلب دشت‌های كشور دچار فرونشست شده و در برخی دشت‌ها با بحران فروچاله‌ها مواجه هستیم. به‌دلیل طرح‌های انتقال آب در كشور، تنش‌های اجتماعی مابین شهرهای ایران به‌وجود آمده و بحران كم‌آبی ما را مجبور به نمك‌زدایی از آب دریا كرده است؛ انجام این كار نیز معضلات زیست محیطی و هزینه خاص خود را دارد. باتوجه به مشكلات كم‌آبی و خشكسالی در كشور باید به‌سوی روش‌های كم‌هزینه برویم».

ایران كم آب است نه بی‌آب

برداشت از آب‌‌های ژرف، كابوس كارشناسان و كنشگران محیط زیست كشور شده است. خدیجه گلین مقدم ،كارشناس محیط زیست، معتقد است، باتوجه به وضعیت آبی ایران، به نظر می‌رسد به‌طور كلی برداشت آب‌های ژرفایی نباید مطرح شود؛ چراكه طرح سوال درخصوص چگونگی استفاده از آب‌های فسیلی نظر سودجویان این حوزه را به آب‌های ژرفایی جلب می‌كند. پیامد این جلب توجه، تكرار تجربه تلخ برداشت از آب‌های سطحی و زیرزمینی است. گلین مقدم درباره برداشت آب‌های ژرف در ایران به «قانون» گفت: «ایران در مقایسه با برخی مناطق و کشورهای دنیا کم آب است اما بی‌آب نیست. با تكیه برهمین اندك منابع آبی، می‌توان بدون آنکه چشم طمع به سرمایه‌ آیندگان درخصوص استفاده از منابع طبیعی غیرقابل دسترس دوخت، منابع قابل دسترس را به خوبی مدیریت کرد؛ چرا كه از یك طرف هزینه کمتری دارد و پیامدهای منفی از بحران آبی و خشكسالی كاهش می‌یابد و از طرف دیگر توسعه ناپایدار در كشور رخ نمی‌دهد».

از سدسازی به آب‌های ژرف رسیدیم

خدیجه گلین مقدم، با تاكید بر اینكه یکی از عوامل اصلی ایجاد بحران آب در کشور ناشی از ر‌اه‌اندازی نهضت سدسازی توسط دولت‌ها بوده است، افزود: «اگر چه ممکن است دولت‌ها در گام اول دارای نیت خیر بوده باشند اما ورود پیمانکاران سودجو در این عرصه موجب شد کارها با دقت پایین کارشناسی پیش رفته و کشور با بحران ساختگی آب روبه‌رو شود. مساله مهم دیگر این است كه پای پیمانكاران سدسازی به پروژه برداشت آب‌های ژرفایی كشور باز شده است. بدون شك با ورود این پیمانكاران بار دیگر کشور به ورطه نابودی خواهد رفت. آیا ‌غیر از این است که سدسازان با مجوز وزارت نیرو، ارومیه را نابود، گتوند را شور، هامون را خشک کرده‌اند و تاكنون پاسخگوی این خسارت‌ها نیز نبوده‌اند؟ سدسازان گذشته كه هم‌اكنون به پیمانكاری استخراج آب‌های ژرفایی یا انتقال آب خزر به کویر روی آورده‌اند، به‌دلیل خدمت به میهن خویش چنین اقداماتی را انجام نداده‌اند بلکه از آن جهت است که می‌خواهند به منافع خود دست یابند؛ بنابراین وزارت نیرو و پیمانکاران داخلی، با امنیتی کردن آب، خطرات جدی را متوجه ایران خواهند کرد. در این مهم باید نمایندگان مجلس دخالت کرده و جلوی این مساله خطرآفرین را بگیرند. مساله‌ای که در آینده‌ای نزدیک، امنیت ملی و تمامیت ارضی ما را به مخاطره خواهد انداخت. آب‌های ژرف، آخرین ذخیره زمین است؛ بنابراین به دلیل خطراتی که ایجاد می‌کند، نباید مورد استفاده قرار بگیرد. با این حال می‌دانید که برداشت آب ژرفایی هزینه‌های گزافی می‌خواهد ضمن آنکه مشخص نیست آبی که به‌دست می‌آید، آب است یا آب همراه با انواع املاح‌و‌آلودگی‌ها».

تجربه تلخ آب‌های ژرف

گلین مقدم با اشاره به اینكه تاكنون تعداد اندکی از کشورها به این کار اقدام کرده‌اند، بیان كرد: «لیبی به‌طور اتفاقی به آب فسیلی دسترسی پیدا کرد. عربستان نیز از این نوع آب حتی برای کشاورزی استفاده کرده است. اما این دلیل نمی‌شود که ایران نیز به این سمت حركت و تجربه اشتباه آن‌ها را تكرار كند. لیبی و عربستان هر دو از کشورهای خشک و بیابانی هستند. چه بسا اگر در آن کشورها مدیریت آب به خوبی انجام می‌گرفت، نیازی به برداشت آخرین ذخایر آبی وجود نداشت. برداشت از آب‌های سطحی مانند رودخانه یا چشمه هزینه‌ای برای كشور ندارد. اما اگر بخواهیم به آبی که در 10متری زمین قرار داد، دسترسی پیدا کنیم، باید هزینه شود. حال اگر این آب در عمق 500 تا دو هزار متری زمین وجود داشته باشد، به‌طور حتم هزاران برابر، هزینه آن از برداشت آب‌های سطحی و زیرزمینی بیشتر خواهد بود. حال باید به این مساله نیز توجه داشت كه باوجود هزینه چند هزار برابری، مشخص نیست آبی كه برداشت شده، قابلیت استفاده داشته باشد یا خیر؟چرا كه آب‌های ژرف را نمی‌توان به‌صورت مستقیم مصرف كرد و باید آب‌های ژرف در پروسه‌ای تصفیه و شیرین شوند. پس از طی این مراحل، می‌توان آب‌ها را مصرف كرد. چه بسا آلودگی آرسنیکی یا فلزات سنگین را نیز به همراه داشته باشند. بی‌تردید ذخیره آب‌های فسیلی به‌آن حد نیست كه بتواند در طولانی‌مدت پاسخگوی نیاز آبی كشور باشد. بنابراین مسئولان حوزه آبی كشور به‌جای راه حل‌های کوتاه مدت، گزاف و البته بی‌نتیجه، باید در اندیشه به‌كارگیری روش‌های نوین برای حل بحران آبی ایران باشند. راه‌حل‌هایی مانند اصلاح شیوه مدیریت منابع آبی و اجرای مدیریت اصولی و كارآمد در منابع آبی كشور، می‌تواند معضل خشكسالی و بحران آبی را حل كند».

احتمال آلودگی به رادیواكتیو

این كارشناس محیط زیست درباره شایبه‌های آلودگی آب‌های ژرف به رادیواكتیو گفت:« آب‌های ژرفایی به‌دلیل قرارگیری در لایه‌های زیرین زمین، ممکن است آلوده به مواد مختلف از جمله رادیو اکتیو باشند. انواع کانی‌ها، مواد معدنی، فلزات و مواد رادیو اکتیویته مواد تشکیل دهنده لایه‌ها، در اعماق زمین قرار دارند. بی‌تردید آب موجود در این لایه‌های زمین، از این مواد تاثیرپذیری عمیقی خواهد داشت. از این رو آبی که ما آن را آب ژرفایی می‌نامیم، بر خلاف تصور ما در بسیاری مواقع آب به مفهوم عام کلمه نیست. چه بسا برای زیست انسان نیز خطرآفرین باشد».

خشكسالی مدیریت منابع آبی

گلین مقدم، برداشت آب‌های ژرف را هزینه گزافی برای بودجه كشور می‌داند و راه‌حل برون رفت از بحران آبی كشور را برنامه‌ریزی برای استفاده بهینه از آب‌های موجودی که در دسترس هستند، اعلام می‌كند. او ادامه داد:« توسعه زیرساخت‌ها برای جلوگیری از هدررفت آب در بخش کشاورزی می‌تواند بهترین گزینه برون‌رفت از بحران آبی كشور باشد؛ چرا كه براساس آمار بیش از ۷۰ درصد و گاهی تا ۹۲ درصد از آب كشور در بخش كشاورزی مصرف می‌شود كه حجم بالایی از این آب به‌هدر می‌رود. اصلاح شیوه‌های آبیاری در بخش كشاورزی، تاثیر شگرفی خواهد داشت. ایجاد و توسعه تصفیه‌خانه‌های فاضلاب نیز یكی دیگر از روش‌های مقابله با بحران آبی ایران است.


بحران آب در ایران جدی نیست! آنچه جدی است، بحران مدیریت در بخش آب است. در گذشته نیز گفته‌ام ایران کم‌آب است اما بی‌آب نیست. آنچه در ایران آب را به طرف بحران برده، وجود برخی مدیران تکراری کم‌توان یا بی‌توان است که در دوران‌هایی در رأس وزارت نیرو و کشاورزی و صنعت قرار گرفته‌اند. سطح زیرین دشت‌های ایران پر است از آب‌هایی که می‌توان با مدیریت صحیح، آن‌ها را به آب شیرین تبدیل کرد و در پالایش دوره‌ای، خاک دشت‌های شور را به خاک شیرین تبدیل کرد. در بخش کشاورزی که بیش از ۷۰ درصد یا بیشتر هدر رفت آب وجود دارد، می‌توان این هدررفت را به 10 درصد کاهش داد. صنایع آب‌بر را نبایددر مناطق خشک و فلات مركزی ایران ایجاد و توسعه دهیم. به‌عنوان مثال ایجاد و توسعه صنعت فولاد در مبارکه اصفهان كه با كم‌آبی دست و پنجه نرم می‌كند، ضرورت ندارد. هنگامی‌كه کشور کم‌آب است، باید در تمام موارد از مزیت نسبی استفاده کنیم. برنج‌كاری در کویر، هنر مدیریتی نیست و مدیرانی كه مجوز این كار را صادر كرده‌اند، نباید خوشحال باشند. هنگامی‌كه برای برداشت یك کیلو برنج پنج‌هزار لیتر آب مصرف می‌شود و محصول آب‌بری است، چرا باید مسئولان اجازه كاشت چنین محصولی را در كویر ایران بدهند؟ محل كشت برنج در شمال كشور است نه كویر بی‌آب. اما می‌بینید که در شالیزارهای شمال كشور نیز به‌جای برنج، آجر و آهن سبز می‌شوند. ویلاهایی كه غیرقانونی ساخته می‌شوند و كویرهایی كه شالیزار می‌شوند؛ بنابراین راهکارهای متعددی را می‌توان برای مقابله با بحران آب و خشکسالی به کار گرفت. مدیریت آب و استفاده از مزیت نسبی از راهکارهای مهم آن است. ضمن آنکه می‌دانید خشکسالی با خشکی تفاوت دارد. زیرا خشکسالی مقطعی و خشکی دایمی است و مدیریت خشکسالی بسیار سخت و پیچیده‌تر از مدیریت خشکی محیط است. راه دیگر مقابله با بحران آب، ترمیم و تعمیر قنات‌های ایران است. ایجاد رشته مقنی‌پروری در دانشگاه‌های كشور ضرورت دارد. ضرورتی که باید مورد توجه قرار گیرد. پر کردن چاه‌های عمیق و نیمه عمیق نیز یكی دیگر از این اولویت‌هاست. براساس آمار تعداد چاه‌ها در یك دوره 40 ساله به بیش از یک میلیون رسیده واحداث چاه‌های عمیق و نیمه‌عمیق، دو مشکل اساسی برای کشور ایجاد کرده ؛ از یك سو موجب خشک شدن قنات‌ها و از سوی دیگر موجب فرونشست دشت‌های ایران شده است. به‌طوری که از حدود ۶۰۰ دشت ایران در حدود ۳۰۰ دشت نشست کرده اند. این فرونشست‌ها در آینده‌ای نه‌چندان دور، خطراتی را نیز برای ریل قطارها ایجاد خواهد کرد».

سراب ژرف قبل از مرگ سرزمین

آخرین مرحله قبل از مرگ یك سرزمین، استفاده از آب‌های ژرف و پس از آن آب‌های فسیلی است. اسماعیل كهرم با اشاره به اینكه حتی كشورهای كم‌آبی مانند فلسطین اشغالی و مصر از این‌گونه منابع آبی خود استفاده نمی‌كنند، به «قانون»گفت: «در اعماق صحرای سینا، میلیاردها مترمكعب آب وجود دارد اما فلسطین اشغالی و دولت مصر باوجود بحران كم‌آبی در این كشورها تاكنون سراغ این منابع آبی نرفته‌اند. آب‌های ژرف و فسیلی در زیر زمین برای خاك این كشورها همچون ستونی است و آن‌ها به‌خوبی می‌دانند اگر آب‌های ژرف و فسیلی را استفاده كنند، با فرونشست زمین و فروچاله مواجه می‌شوند. كلید بحران آبی كشور در آب‌های ژرف نیست بلكه اگر سفره‌های زیرزمینی احیا شوند، مشكل فرسایش خاك حل می‌شود. 85 درصد عوامل ریزگرد، عدم مدیریت صحیح منابع آب است. اگر مدیریت صحیح و كارآمد در منابع آبی كشور وجود داشته باشد، مساله ریزگرد و خشكسالی حل خواهد شد.برداشت از آب‌های ژرف را فاجعه‌ می‌داند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، فاجعه است. تمام مشكلات كشور در بحث بحران آبی نشات گرفته از صدور مجوزهای استخراج آب است». به‌باور برخی مسئولان وزارت جهاد كشاورزی آب‌های ژرف منابع تجدیدپذیر هستند. كهرم در این مورد گفت: «براساس آمار كارشناسان، تراز آب‌های زیرزمینی منفی است. هنگامی‌كه توانایی احیای سفره‌های زیرزمینی در عمق 250 تا 300 متر را نداریم، چگونه می‌توان آب‌های ژرف در عمق 500 تا یك هزار متر را تجدید كرد؟ باتوجه به كاهش نزولات جوی و بحران خشكسالی، آب‌های ژرف تجدیدناپذیر هستند. البته شاید 150 سال دیگر شرایط اقلیمی ایران تغییر كند و میزان نزولات جوی افزایش چشمگیری داشته باشد اما تا آن زمان، این منابع آبی كشور تجدیدناپذیر هستند».

اصلاح مدیریت نه شیوه مصرف

یكی از روش‌های مدیریت منابع آبی كشور كه تاكنون مسئولان برنامه‌ریزی‌های بسیاری در این بخش انجام داده‌اند و اعتبارهای كلانی نیز برای آن صرف شده است؛ كاهش مصرف آب‌ در شبكه‌ خانگی است. كهرم با اشاره به مصرف كمتر از 10 درصد از منابع آبی ایران در بخش خانگی تصریح كرد: «حتی اگر میزان مصرف هر ایرانی نصف شود، كمتر از سه درصد آب ذخیره می‌شود. این اعداد و آمار در مقابل آبی كه در كشاورزی و صنعت مصرف می‌شود، هیچ است. حدود 90 درصد از آب كشور در بخش كشاورزی مصرف می‌شود. كلانتری رییس سازمان محیط‌زیست، از این مساله آگاه است. با سیستم‌های آبیاری نوین مانند آبیاری قطره‌ای، بارانی، مهرپاش و ...می‌توان در مصرف آب كشاورزی صرفه‌جویی و از هدررفت آن جلوگیری كنیم».

نبرد آب آغاز شده و بسیاری از كشورهای دنیا را درگیر خود كرده است. هجوم ریزگردها از سوی عراق و سوریه و ربودن حقابه ایران از سوی دولت‌های تركیه و افغانستان، كشور را به‌سمت و سوی نبرد برای آب در آینده می‌كشاند. از كشورهای همسایه كه بگذریم، عملكرد اشتباه مسئولان كشور در اجرای پروژه‌های سدسازی، انتقال آب و كشاورزی به شیوه چند قرن گذشته، به بحران خشكسالی و كم‌آبی در داخل كشور دامن زده است. پرونده آب‌های ژرف این بحران را افزایش می‌دهد و این درحالی است كه روش‌های كم‌هزینه و بهتری نسبت به استخراج آب‌های ژرف وجود دارد كه به آن‌ها توجه نشده؛ روش‌هایی مانند سیستم بازچرخانی آب و مدیریت مصرف منابع آبی بیش از استخراج آب‌های ژرف نتیجه‌بخش است. طرح‌های مطالعاتی هزینه بالایی ندارند و از طرفی نیز به ارتقای دانش ایران كمك می‌كند؛ اما صحیح نیست كه بدون انجام برخی اقدامات مانند كاهش ضایعات كشاورزی برای بازچرخانی آب، از آب‌های ژرف برداشت شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha