سلامت نیوز:من، تو و هر ایرانی دیگر از درختان قطعشده در جنگلهای هیركانی سهم داریم و ما آن درختان را سرپا میخواهیم! زیستبوم جنگلهای جلگهای و كوهستانی هیركانی از جنگلهای پهن برگ مختلط و معتدله جهان به شمار میروند كه در سطح كمتر از 2 میلیون هكتار در حاشیه سواحل دریای خزر ایران و بخشی از آذربایجان گسترده شدهاند.
نام این جنگلها از منطقه باستانی هیركانیا گرفته شده است. هیركانیا نام یونانی این منطقه است كه برگرفته از متون پارسی قدیم و به معنای سرزمین گرگهاست. جنگلهای هیركانی یك توده جنگلی منحصر به فرد را تشكیل میدهند كه 850 كیلومتر در امتداد سواحل جنوبی دریای خزر امتداد دارند. تاریخچه این جنگلهای پهن برگ به 25 تا 50 میلیون سال پیش باز میگردد، زمانی كه بخش وسیعی از مناطق معتدل شمالی زمین را تحت پوشش خود قرار میداده است.
در حال حاضر اما، جنگلهای هیركانی تنها بازمانده از نوع خود بوده و بنابراین از آنها به عنوان موزه طبیعی یاد میشود. تنوع زیستی این جنگلها نیز قابل توجه است و زیستگاه بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری بومی در منطقه به شمار میروند.
اما متاسفانه به دلیل عدم وجود اولویت در بخشهای مدیریتی و تحقیقاتی، هنوز آمار قابل استنادی درخصوص تنوع زیستی و گونههای در معرض تهدید در این منطقه وجود نداشته و آمار تكراری توسط رسانهها منتشر میگردد. در مجموع 3 پارك جنگلی در كشور آذربایجان و حدود 12 منطقه حفاظت شده در كشور ایران در محدوده جنگلهای هیركانی به ثبت رسیده است كه از این تعداد در ایران تنها پارك ملی گلستان دارای بالاترین سطح حفاظتی بوده و پس از آن چهار پناهگاه حیات وحش قرار میگیرند و سایر موارد جزو مناطق حفاظت شده و دارای پایینترین سطح حفاظتی و بعضا بدون طرح مدیریتی هستند.
اخیرا نیز با همت بنیاد آلمانی سوخو و سازمانهای ذیربط ایرانی، بخشی از جنگلهای هیركانی به عنوان میراث طبیعی یونسكو به ثبت رسیده است كه همچنان مرزهای آن به دلیل تداخل با برنامههای توسعهای متغیر است. در راستای قانون «حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخایر جنگلی كشور» نیز در حدود 40 ذخیرهگاه جنگلی با مساحت 17 هزار هكتار توسط سازمان جنگلها در این محدوده مشخص شده كه مدیریت حفاظتی خاصی در آنها به چشم نمیخورد.
میتوان چنین گفت كه جنگلهای هیركانی آخرین بقایای قابل توجه جنگلهای بكر پهن برگ خزانكننده در سراسر جهان به شمار میروند و براساس مطالعات صورتگرفته هنوز در حدود 5درصد از این سطح به صورت اكوسیستم كاملا طبیعی و دست نخورده باقی ماندهاند. مسلما غیر از تاكید قوانین و درخواست دوستداران طبیعت بر لزوم حفاظت از جنگلهای هیركانی و توقف بهرهبرداری از آن، سطوح باقیمانده از این جنگلهای بكر و باستانی، هرچند كه سهم كوچكی را به خود اختصاص میدهند، باید به صورت كامل از هر نوع تصرف و بهرهبرداری حفاظت شده و به عنوان میراث یا موزه طبیعی برای آیندگان و همچنین سایتهای تحقیقاتی با اهمیت ویژه جهانی درنظر گرفته شوند.
بهرهبرداری چوبی زیربنای مدیریت جنگلهای شمال تا به امروزمدیریت جنگلهای هیركانی براساس تهیه طرحهای جنگلداری مبتنی بر اصول جنگلداری كلاسیك یعنی استمرار تولید چوب و بازدهی حداكثر با همكاری كارشناسان داخلی و خارجی از اواخر دهه 30 شمسی آغاز شد و اولین طرحهای جنگلداری در سال 1338 در ریحانآباد ساری تهیه و اجرا شد. پس از دو دهه یعنی از سال 1360، ارزیابی عملكرد طرحهای جنگلداری با حمایت فنی دانشكدههای منابع طبیعی در دستور كار دولت قرار گرفت. از سال 1370 براساس نتایج به عمل آمده از ارزیابی، رویكرد جنگلشناسی همگام با طبیعت (شیوه جنگلشناسی تكگزینی) انتخاب و اجرا و ظاهرا میزان برداشت به یكسوم (از 2.5 میلیون مترمكعب به 800 هزار مترمكعب) كاهش یافت.
اما در عمل به دلیل عدم اعمال نظارت كافی، شیوه تكگزینی به تدریج به شیوه بهگزینی بدل شد و منجر به تغییر ساختار جنگلهای هیركانی در محدوده اعمال طرحهای جنگلداری شد. طرحهای جنگلداری در دست اجرا و فعال شمال حدود یك میلیون و پنجاه هزار هكتار (بیش از 50درصد سطح كل جنگلها) مساحت داشته و در قالب حدود پانصد سری (واحد طرح جنگلداری) و صد و ده قرارداد تقسیمبندی و برنامهریزی شده است.
52 مجری طرح از بخشهای مختلف اقتصادی، اجرای طرحهای جنگلداری را برعهده دارند. در این میان مجریان دولتی 11 واحد (53 درصد سطح)، مجریان خصوصی 27 واحد (40 درصد سطح)، تعاونیهای جنگلنشین 11 واحد (7درصد سطح) را تحت پوشش دارند.برنامه طرحهای جنگلداری 10 ساله است و به طور عادی در هر 10 سال و در شرایط ویژه در كمتر از آن مورد تجدیدنظر واقع میشود.
از درآمد طرحهای جنگلداری مقرر شده است كه حدود 30 درصد به امر حفاظت و امور پرسنلی، 10درصد به احداث و مرمت جادهها، 15 درصد به احیا و توسعه جنگل، 25 درصد به امور بهرهبرداری، 15 درصد سود مجری طرح و حدود 5 درصد به عوارض و بهره مالكانه دولتی اختصاص دارد. اما از آنجا كه تا به امروز هیچگاه دولت آمار شفافی از عملكرد خود در مدیریت جنگلهای هیركانی ارایه نداده است، به سختی میتوان گفت كه حتی بخش كوچكی از این درآمد به حفاظت یا احیای جنگل اختصاص یافته باشد.
ظهور تعهدات و قوانین درخصوص مدیریت پایدار جنگلدر سال 1377 با ابتكار جمهوری اسلامی ایران اولین نشست بینالدول كشورهای با پوشش كم جنگل (كمتر از 10 درصد سطح سرزمین) با حضور 37 كشور جهان و سازمانهای تخصصی بینالمللی و منطقهای در تهران تشكیل و درخصوص اهمیت مضاعف جنگل در این كشورها به لحاظ آسیبپذیری و ضرورت پایداری تصمیماتی اتخاذ شد و متعاقب آن دبیرخانه كشورهای با پوشش كم جنگل (LFCC) در ایران استقرار یافت.
در منطقه خاورمیانه ایران اولین كشوری بود كه نسبت به اجرای مدیریت پایدار جنگل براساس معیارها و شاخصهای فائو اعلام آمادگی كرد. پیرو آن با اقتباس از دستور كار 21 در كنوانسیون تنوع زیستی و همچنین معیارها و شاخصهای منطقهای فائو برای خاورمیانه درخصوص مدیریت پایدار جنگل، پیشدرآمدی بر اعلام اصول و سیاستهای مدیریت پایدار جنگل؛ مصوبه صیانت از جنگلهای شمال؛ برنامه بهینهسازی پایش، حفظ، بهرهبرداری و مدیریت جنگلهای كشور و تصویب قانون تنفس جنگلهای شمال شد.
ماده 16 برنامه جامع صیانت از جنگلهای شمال (حفظ، نگهداری و توسعه جنگلهای شمال)، مصوب هیات وزیران: ماده 16- در بازنگری و تدوین شرح خدمات تهیه و اجرای طرحهای جنگلداری رعایت اصل «مدیریت پایدار منابع جنگلی » با تكیه بر معیارهای زیر الزامی است: 1- حفظ و توسعه مناسب كاركردهای حفاظتی - حمایتی اكوسیستمهای جنگلی.
2- حفظ و توسعه مناسب تنوع زیستی در اكوسیستمهای جنگلی.3- حفظ سلامت و قدرت رشد اكو سیستمهای جنگلی با تاكید بر شناخت و رعایت ارتباط تنگاتنگ و متعامل مجموعه عوامل اكولوژیك رویشگاه.4- توجه به شرایط اقتصادی - اجتماعی حاكم بر جنگلهای شمال كشور و رعایت اصل برنامهریزی و مدیریت مشاركتی جنگلنشینان در اجرای طرحهای جنگلداری.
5- استفاده از تمامی استعدادهای حوضههای آبخیز جنگلی با هدف كاهش برداشتهای مجاز فعلی و غیرمجاز از جنگلهای شمال و ایجاد اشتغال سازگار با طبیعت نظیر برنامهریزی روی فعالیتهای اكوتوریسم، پرورش آبزیان، صنایع جانبی چوبی. ماده 2 برنامه بهینهسازی پایش، حفظ، بهرهبرداری و مدیریت جنگلهای كشور، مصوب هیات وزیران در شهریور 1392: ماده 2- وزارت جهاد كشاورزی موظف است بهرهبرداری از جنگلهای كشور را در چارچوب طرح مدیریت منابع جنگلی براساس شاخصها و نشانگرهای مدیریت پایدار جنگل به شرح پیوست كه تایید شده به مهر «دفتر هیات دولت» است، ساماندهی نماید. تبصره۱ـ وزارت جهاد كشاورزی موظف است با همكاری سازمان حفاظت محیط زیست و معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییسجمهور و وزارت صنعت، معدن و تجارت، بستههای اجرایی حصول شاخصها و نشانگرهای موضوع این ماده را ظرف یك سال تهیه و اجرا نماید.
بند «ف» ماده ۳۸ قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران: 1- هرگونه بهرهبرداری چوبی از درختان جنگلهای كشور از ابتدای سال چهارم اجرای قانون برنامه، ممنوع است. دولت در ارتباط با قراردادهای طرحهای جنگلداری مذكور كه مدت اجرای آن به اتمام میرسد، مجاز به تمدید قرارداد نیست.تبصره- بهرهبرداری چوبی در طرحهای جنگلداری طی سالهای اول تا سوم اجرای قانون برنامه توسعه صرفا از درختان شكسته، افتاده و ریشهكن در چارچوب قوانین و مقررات مربوطه خواهد بود.
3- به منظور تحقق بند (۱) دولت مكلف است با اختصاص ردیف اعتباری مستقلی نسبت به پیشبینی اعتبارات و امكانات در بودجههای سنواتی جهت ارتقای پوشش كامل و موثر حفاظت از جنگلهای كشور، مهار عوامل ناپایداری، جلوگیری از تغییر كاربری، تجاوز و تصرف، مبارزه با قاچاق چوب، استقرار مدیریت پایدار جنگل و اجرای تعهدات اقدام نماید.تبصره- دولت مكلف است تسهیلات لازم را جهت توسعه زراعت چوب و واردات مواد اولیه صنایع مرتبط با چوب (سلولزی) در اختیار صاحبان صنایع و كشاورزان طرف قرارداد آنان قرار دهد.
اولین اقدامات انجام شده در راستای قوانین و برنامههای مدیریت پایدار جنگلاواخر سال 1396 و پس از تصویب قانون تنفس جنگلهای شمال، سازمان جنگلها تصمیم گرفت برای بهروز رسانی شرح خدمات مدیریت و بهرهبرداری جنگل اقدام نماید. بنابراین معاونت مربوطه طی چندین جلسه با دستاندركاران كلیدی، شرح خدمات موجود را با در نظر گرفتن شاخصهای پایداری بررسی و نواقص آن را مشخص نمود.
سپس طی بیش از 10 نشست تخصصی، شرح خدمات جدید برمبنای سیاست و اصول مدیریت پایدار منابع طبیعی، برای تدوین دستورالعمل طرح تفصیلی و نیمهتفصیلی تهیه گردید. شرح خدمات مذكور برای تصویب به شورای عالی جنگل ارسال و در اسفند 96 تصویب و به عنوان سند راهبری ارایه گردید.
برای تدوین دستورالعمل نیز با وجود محدودیت زمانی و منابع مالی، كارگروههای تخصصی مربوطه از دستاندركاران كلیدی و متخصصین تشكیل و پس از انجام مطالعات و برگزاری دهها نشست تخصصی، درنهایت دستورالعمل موردنظر براساس شرح خدمات مصوب تهیه و نتیجه در آبان 97 برای تصویب به شورای عالی ارسال گردید.
شورایعالی جنگل نیز دستورالعمل تدوین شده را تصویب و در اردیبهشت 98 به ادارات كل و دفاتر ابلاغ نمود. براساس مطالعات صورتگرفته (تفصیلیو نیمه تفصیلی) برای مدیریت پایدار جنگلهای هیركانی، تمام دفاتر و ادارات كل موظف گردیدند كه مطالعات و دستورالعملهای خود را بهروز كنند. سپس ریاست وقت سازمان از طریق ستاد هیركانی وظیفه مطالعات تفصیلی را به دفتر مهندسی و با نظارت معاونت جنگل واگذار نمود.
بنابراین كلیه اطلاعات و مطالعات صورتگرفته در مرداد 98 به دفتر مهندسی تحویل داده شده تا نتایج برای بهرهبرداری به معاونت جنگل ارایه گردد. با این وجود بخشی از مطالعات نیمهتفصیلی محدود به این نتایج نبوده و امكان پیشبرد مطالعات تفصیلی خصوصا در بخش اجتماعی توسط ادارات كل امكانپذیر است. براساس مطالعات صورت گرفته، میتوان گفت كه با درنظر گرفتن 32 شاخص پایداری (اكولوژیكی، اقتصادی، اجتماعی)، تعداد 75 لایه اطلاعاتی (نقشه) برای 9 كاربری و نیز لایههای پهنهبندی به تفكیك هر حوزه آبخیز حاصل خواهد شد.
بنابراین با توجه به تعداد 104 حوزه آبخیز در محدوده زیست بوم جنگلهای هیركانی، نتایج حاصله شامل حجم وسیعی از دادهها، اطلاعات و در نهایت خروجی خواهد بود كه به عنوان یك پایگاه داده ارزشمند میتواند بسیاری از خلأهای مطالعاتی را در این حوزه پوشش داده و مقدمهای برای تدوین و اجرای رویكردهای پایداری در این زیست بوم فراهم سازد.
اما با وجود تمام فعالیتهای امیدبخش صورتگرفته طی سه سال برای تدوین شرح خدمات و انجام مطالعات نیمه تفصیلی و تفصیلی مدیریت پایدار جنگل، به ناگهان سازمان جنگلها رویكرد جدیدی را در پیش میگیرد و صحت كلیه مطالعات صورت گرفته و مستندات ارایهشده توسط معاونت زیرمجموعه خود را زیر سوال میبرد. و با وجود تاكید صریح قوانین درخصوص توقف بهرهبرداری و اعمال مدیریت پایدار، گروه جدیدی متشكل از مدیران، كارشناسان و اساتید دانشگاه برای تدوین طرح گذار به منظور شروع بهرهبرداری مجدد از جنگلهای هیركانی، اینبار با تاكید بر لزوم برشهای بهداشتی، اقدامات پرورشی و خروج درختان شكسته و افتاده به میدان میآیند.
حفاظت، تنها رویكرد ممكن در مدیریت پایدار جنگلهای هیركانیامروزه به دلیل رویارویی با معضلات و چالشهای ناشی از تغییرات اقلیم، افزایش جمعیت، توسعه ناپایدار و تهدید روزافزون تنوع زیستی به دلیل نیاز بشر به بهرهبرداری بیشتر از منابع، رویكرد حفاظت از منابع طبیعی، رویشگاهها، زیستگاهها و زیست بومهای طبیعی با مشاركت گروههای ذینفع و به خصوص جوامع محلی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است.
در این راستا جنگلهای باستانی همچون زیست بوم هیركانی كه میراث طبیعی بشر به شمار میروند نسبت به جنگلهای ثانویه یا دست كاشت برای نسل بشر، آیندگان و حفظ تنوع زیستی از ارزش بیشتری برخوردارند. این وظیفه سازمانهای متولی و مسوول است كه پس از دههها بهرهبرداری چوبی و چپاول این میراث ارزشمند، امروز با دنیا و صدای كنشگران طبیعت همراه و همگام شوند و حفاظت از جنگلهای هیركانی را در راس در برنامهریزی و سیاستگذاری خود بگنجانند.
اما متاسفانه میبینیم كه با وجود تصویب قوانین شفاف و قاطع، هنوز بسیاری از مدیران سازمانی، كارشناسان و حتی پژوهشگران و اساتید دانشگاهی بر ادامه بهرهبرداری از جنگلهای هیركانی پافشاری میكنند و به ظن خود آن را شیوهای برای حفظ و نگهداری از جنگل و جلوگیری از قاچاق چوب میدانند. این در صورتی است كه قاچاق چوب معضلی بوده كه همواره جان جنگل و جنگلبانان را تهدید میكرده است و حتی طرحهای بهرهبرداری هم نتوانستند در طول دهههای گذشته اندكی از میزان آن بكاهند و تنها طی سالهای اخیر به دلیل تعطیل شدن طرحهای بهرهبرداری است كه حجم عظیم قاچاق چوب از پس این پرده پدیدار شده است.
از آنجا كه همواره نوك پیكان قاچاق چوب به سمت جوامع محلی و روستایی نشانه گرفته میشود، با استناد به موارد مطرح شده در این نوشتار و با بررسی وضعیت اقتصادی اجتماعی در حوزه جنگلهای هیركانی، به سادگی میتوان نتیجه گرفت كه عدم همراهسازی و مشاركتگیری از این ذینفع كلیدی، همواره دلیل اصلی این رخداد بوده است. دهههاست كه سازمان جنگلها در قالب طرحهای كلان خروج دام از جنگل، تجمیع جنگلنشینان و غیره، در مقابل جوامع بومی و محلی منطقه قرار گرفته است كه صدها و بلكه هزاران سال است اجداد و نیاكان آنها ضمن حفاظت از طبیعت از آن بهره میبردهاند.
اما به ناگهان سازمان متولی در اتاقهای در بسته و بدون كمترین مطالعه و گفتوگویی با این مالكین عرفی، دست به تصمیمسازی و سیاستگذاری میزند و نتیجه میشود آنچه امروز و دیروز و فردا میبینیم كه سازمانهای متولی حفظ طبیعت یعنی محیط زیست و جنگلها تبدیل میشوند به دشمنان رده اول جوامع بومی و محلی. بنابراین چنین تقابلی منجر به رقابتی بیحد و حصر برای غارت منابع و اراضی میگردد كه هر روز یكی از دیگری پیشی میگیرد تا سهم بیشتری داشته باشد.
مدیریت پایدار جنگلهای هیركانی میتواند قدمی باشد برای بررسی ابعاد گوناگون این زیست بوم فرتوت و زخم خورده، راهی باشد برای آگاهسازی، توانمندسازی و همراهسازی جوامع، برای تجمیع و تكمیل خلأهای اطلاعاتی و برای تعریف شیوههای تامین معیشت غیر از آنچه تاكنون صورت میگرفت یعنی برداشت انحصاری چوب. ارزش درختانی چند صد و بلكه هزار ساله در دل رویشگاهی كه میلیونها سال عمر دارد و زیستگاه هزاران جاندار شده است را چگونه میتوان با ریال و دلار و بیتكوین مقایسه كرد؟ سرزمینی كه موهبتهای بیشماری برای درآمدزایی دارد نباید به چوب درختان بلندقامت و زیبای هیركان وابسته باشد.
صنایع چوب و كاغذ نباید برای تامین موارد اولیه خود به طبیعتی چشم بدوزند كه سهم تكتك انسانهای این مرزو بوم و بلكه جهان است. سازمان جنگلها نباید برای ایجاد اشتغال و سهیم بودن در چرخه اقتصاد، منابع طبیعی، اراضی ملی و جنگلها را قربانی كند. جنگلهای هیركانی از منابع ملی و انفال عمومی این سرزمین به شمار میروند و تامینكننده هر آنچهاند كه برای زندگی كردن و نفس كشیدن امروز ما و فردای فرزندان ما نیاز است.
من، تو و هر ایرانی دیگر از درختان قطع شده در جنگلهای هیركانی سهم داریم و ما آن درختان را سرپا میخواهیم!مدیرعامل، مركز حفظ و توسعه زیست بومهای پایدار (زی پاك)
نظر شما