بر اساس شاخص تركیبی در سال گذشته، به لحاظ وضعیت محرومیت، شرایط استان‌های سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و لرستان از سایر استان‌ها بدتر بوده و در مقابل استان‌های تهران، یزد و البرز از وضعیت نسبی بهتری برخوردار بوده‌اند.

نقشه محرومیت در استان‌ها

سلامت نیوز: بر اساس شاخص تركیبی در سال گذشته، به لحاظ وضعیت محرومیت، شرایط استان‌های سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و لرستان از سایر استان‌ها بدتر بوده و در مقابل استان‌های تهران، یزد و البرز از وضعیت نسبی بهتری برخوردار بوده‌اند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، داده‌های پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان، استان سیستان و بلوچستان بالاترین نرخ فقر و استان یزد پایین‌تر نرخ فقر را داشته است.
رتبه‌بندی وضعیت محرومیت به صورت «تركیبی» براساس شاخص‌هایی بوده كه علاوه بر سهم خوراكی‌ها در اطلاعات تراكنش‌های بانكی افراد كه توسط بانك مركزی گردآوری شده، یكسری معیارهای اصلی «محرومیت» نیز درنظر گرفته شده است. این معیارها مختص «5 دهك پایینی جامعه» بوده‌اند و شامل «فاقد شغل و بیمه بودن و تحت پوشش كمیته امداد و بهزیستی بودن» است. بنابراین از دیدگاه نویسندگان این پژوهش، اگر افراد دو شرط از این شروط را داشته باشند؛ محروم شناخته می‌شوند.
در میان استان‌هایی كه بالاترین میزان محرومیت را دارند؛ 5 استان، عددی بالای 40 درصد محرومیت را ثبت كرده‌اند و استان كردستان در عدد 40 درصد مانده است. نرخ محرومیت در استان همجوار گلستان و خراسان شمالی كه استان‌های مرزی با كشورهای تركمنستان و تاجیكستان محسوب می‌شوند؛ به بالای 40درصد رسیده است. در استان هرمزگان كه بزرگ‌ترین بنادر جنوبی كشور و حتی مناطق آزاد متعدد در آن شكل گرفته نیز نرخ محرومیت به عدد 44درصد رسیده است. اما بالاترین نرخ محرومیت در استان سیستان و بلوچستان رخ داده كه عدد آن را به 62درصد رسانده است. در این میان 10 استان نیز بالاتر از 30 درصد محرومیت دارند. فقط در دو استان یزد و تهران است كه شاخص محرومیت به زیر 20درصد رسیده است.

بالاترین و پایین‌ترین نرخ فقر
پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان عنوان كرده كه استان سیستان و بلوچستان بالاترین نرخ فقر واستان یزد، پایین‌ترین نرخ فقر را داشته است. اما این گزارش به همین موضوع بسنده كرده و توضیحات بیشتری درباره اینكه نرخ فقر در این استان‌ها چقدر بوده یا معیار به دست آوردن این عدد چه چیزی بوده؛ نداده است. اما به‌طور كلی، نرخ فقر، درصد خانوار‌هایی را كه زیر خط فقر قرار دارند، نشان می‌دهد. در سال 98، یعنی آخرین باری كه وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی گزارشی از میزان خط فقر منتشر كرده، نرخ فقر در كل كشور 32درصد عنوان شده است. بنابراین می‌توان گفت كه در سال 98 نزدیك به یك‌سوم از جمعیت ایران زیر خط فقر قرار داشته‌اند. با توجه به تورم سال 99 كه ركوردهای عجیبی را جابه‌جا كرده، احتمال زیادی دارد كه این عدد در سال گذشته بالاتر از این هم باشد.  با این حال به نظر می‌رسد با توجه به مبنایی كه این وزارتخانه برای تعیین نرخ فقر در نظر گرفته، یعنی درآمد ماهیانه یك میلیون و 254 هزار تومان كه حدود 40 دلار در ماه می‌شود؛ به نوعی از «فقر شدید» خبر می‌دهد، چراكه همین الان، در كلانشهرها سبد خوراكی مردم عددی بالای 3 میلیون تومان است. هر چند، معمولا سازمان‌ها و دستگاه‌های دولتی هنگام تعیین «خط فقر» نرخ دلار را با قیمت‌های آزاد آن محاسبه نمی‌كنند و همان قیمت «رسمی» (مثلا ارز نیمایی) را مبنای محاسبه دلاری خط فقر قرار می‌دهند. اما هنگام اجرای سیاست‌های افزایش قیمت، همواره شركت‌ها و سازمان‌های تولیدكننده كالا، بالا رفتن قیمت دلار در بازار آزاد را به عنوان مبنای درخواست برای افزایش قیمت مطرح كرده و با همین حربه، شوك قیمتی به بازار وارد می‌شود. اتفاقی كه در نهایت، مصرف‌كننده نهایی را متضرر می‌كند.

شاخص فلاكت و نرخ محرومیت
شاخص فلاكت از جمع كردن نرخ تورم با نرخ بیكاری به دست می‌آید و نشان‌دهنده وضعیت رفاهی و محرومیت كشور است. در واقع، تورم، همواره به قدرت خرید مردم حمله می‌كند و بیكاری نیز به فقر منجر می‌شود. گزارش‌های اخیر در حوزه شاخص فلاكت، تا حد زیادی با نرخ محرومیت همخوانی دارد. به‌طور مثال، این شاخص در استان‌های لرستان و كردستان بالاترین ركوردها را ثبت كرده است. استان‌های خراسان شمالی و سیستان و بلوچستان یا گلستان و هرمزگان نیز در رده‌های بعدی هستند.
این شرایط را می‌توان در حوزه تورم نیز مشاهد كرد. در همین تیر ماه سال گذشته بود كه مركز آمار ایران گزارش داده بود تورم 22 استان كشور بالاتر از تورم سالانه كل كشور شده است. به‌طور مثال، كردستان تورم 50.1 درصدی را ثبت كرده است. لرستان نیز در همین عدد قرار گرفته است. در واقع این دو استان كه در رده بالاترین نرخ محرومیت قرار دارند؛ تورم بالایی را نیز تجربه می‌كنند.  این در حالی است كه تورم نقطه به نقطه خوراكی‌ها و آشامیدنی‌ها در اسفند ماه سال گذشته به حدود 67درصد رسیده بود. در كنار تورم خوراكی‌ها، تورم نقطه به نقطه كالاهای بادوام نیز به حدود 84درصد رسیده كه مشكلات رفاهی و محرومیت زیادی در استان‌ها ایجاد كرده است. این موضوع به دو دلیل است: اول اینكه دهك‌های پایینی درآمدی، در سبد خرید خود هزینه خوراكی و آشامیدنی بیشتر خود را نشان می‌دهد، چراكه آنها درآمد آنچنانی برای پس‌انداز یا خرید كالای بادوام ندارند. بنابراین بخش زیادی از درآمد خود را صرف «سیر كردن شكم خود» می‌كنند تا حداقل به سوءتغذیه دچار نشوند. دلیل دوم این است كه تورم بالای كالاهای بادوام جیب دهك‌های بالایی درآمدی را پر می‌كند در حالی كه سبد خرید دهك‌های پایینی، از این نوع كالاها، خالی‌تر می‌شود، چون آنها پولی ندارند كه صرف خرید این نوع كالاها كنند.

اثر كرونا بود؟
البته باید به این نكته نیز توجه كرد كه در دو سال اخیر شیوع ویروس كرونا موجب تعطیلی‌های گسترده در حوزه كسب و كارها و اقتصاد ایران شده است. به‌طور مثال، اطلاعات تراكنش‌های فروش نشان می‌دهد كه فعالیت‌های حمل و نقلی 90درصد نسبت به سال 98 كاهش پیدا كرده است. این عدد در خدمات ورزشی، تفریحی یا فرهنگی نزدیك به 39درصد است. استان‌هایی كه با بیشترین نرخ محرومیت مواجه هستند اكثرا استان‌های توریستی كشور محسوب می‌شوند كه به نظر می‌رسد به دلیل شیوع بیماری كرونا، از بخش بزرگی از درآمدهای حوزه گردشگری و خدمات مرتبط با آن محروم مانده‌اند. اما در عین حال نمی‌توان این موضوع را نیز نادیده گرفت كه سهم مردم از تولید ناخالص داخلی طی دهه 902 كه بالاترین میزان تحریم‌های ظالمانه علیه ایران اعمال شده روندی كاهشی داشته است. در واقع ایرانی‌ها در تمام استان‌ها طی دهه 90 با كاهش سطح رفاه خود مواجه بوده‌اند. اما به نظر می‌رسد این آمار در دو سال اخیر كه با شیوع كرونا همراه بوده، شدیدتر هم شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha