سلامت نیوز:نه یك نفر و دو نفر و سه نفر، چهار عضو یك خانواده یعنی «ناصر بهزادی»، متولد ۱۳۵۳ پدر خانواده، پسرش «رضا بهزادی» ۲۲ ساله و «حامد»، پسرِ ۲۲ ساله برادر همسر ناصر بهزادی در مورخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ شهید شدند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،متعاقبا بزرگ خانواده بهزادی «جهانبخش بهزادی» دارای ۶۶ سال سن پس از 20 روز مقاومت در برابر مرگ با ۶۴درصد سوختگی در سحرگاه دوم شهریور ۱۴۰۰ پر كشید و به جمع شهیدان بهزادی پیوست (زهرا بهزادی خواهر شهید ناصر بهزادی نیز به دلیل رفت و آمد دیگران برای دلجویی از آن خانواده داغدیده، دچار كرونا شد و جمعه ۵ شهریور درگذشت).
آنها میخواستند زنده بمانند و زندگی كنند اما نتوانستند تنها بیننده سوختن تناور درختان بنه باشند، از روز قبل به دل آتش زدند و با سركشی حریق در روز بعد، مجددا به مقابله با آتش برخاستند، بادی كه وزید سرعت آتش و گستره دود را بالا برد، آنها میدویدند و دود با آتش پرواز میكرد تا به آنها رسید، گوشه لباسشان را گرفت، خودش را به پوست رساند و سوزشی عمیق ایجاد كرد.
تمام بدن درگیر آتش شد تا شمار جانباختگان زاگرس از اردیبهشت سال ۹۹ تاكنون به عدد ۱۲ شهید و كودكی سه ساله برسد. مسوولان میگویند بیش از 90درصد آتشسوزیها عامل انسانی دارد، انگیزه آنها میتواند منافع شخصی باشد، گرفتن زغال از بلوطها یا به آتش كشیدن مرتع رقیب، درگیری و تعارض با دولت و... اما این روزها برخی فعالان محیطزیست میگویند آتشی كه به دل زاگرس افتاده نه در راستای منافع شخصی بلكه به نظر سیستماتیك و سازمان یافته است. بهمن ایزدی كه نزدیك به نیم قرن است برای حفاظت از این سرزمین تلاش میكند یكی از این افراد است.
او میگوید: كوهستان زاگرس از آذربایجان غربی شروع شده و در یك ریخت پیكره 1600 كیلومتری از شمال غرب به سوی جنوب شرق و به جزیره هرمز در خلیجفارس ختم میشود. براساس آمار موجود در رویشگاههای زاگرس 2372 گونه گیاهی، 61 گونه پستاندار، 27 گونه ماهی، 167 گونه پرنده و 37 گونه خزنده شناسایی شده كه این موضوع بر اهمیت زیست سپهر آن و متعاقبا محافظت دربرگیرنده از رویشگاهها، زیستگاهها و منابع پایه آن میافزاید.
با اینكه دهههاست شاهد آتشسوزی در جنگلهای زاگرس هستیم اما اگر به سابقه 16 ماهه آتشزدنها در این منطقه كه عمدتا به دلیل دخالت انسانی انجام شده، نگاهی بیندازیم و آن را از اردیبهشت سال گذشته كه هزاران هكتار از رویشگاهها و جنگلهای بنه و بلوط كهنزی را به خاكستر مبدل كرده، ارزیابی كنیم، میبینیم بیشتر محدودههایی از جنگلهای زاگرس طعمه حریق شدهاند كه در آذربایجان غربی و كردستان قرار داشته و سپس در استان فارس و محدودههایی از استانهای كهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال بختیاری و ارتفاعات شمال شرق خوزستان قرار دارند كه جزو اصلیترین مناطق رویشی به حساب میآیند.
او با اشاره به اینكه به نظر میرسد این آتشها به شكل حساب شده انجام شدهاند، میافزاید: از نظر اقلیمشناسی به نظر میرسد عاملین این آتش زدن یا اتاق فكر آنها میدانند چه مناطقی را باید آتش بزنند كه براساس آنها بقیه بوم ناحیههای زاگرس دچار مشكلات جدی اكولوژیك و هیدرولوژیك شده و تعادل خود را از دست بدهند. ایزدی میگوید: زاگرس تحت تاثیر دو جریان هوا یكی مرطوب و خنك مدیترانه و دیگری گرم و خشك سودانی و عربستانی است. جریان هوایی اول از نواحی كردستان و آذربایجان وارد شده و جهت آن از شمال غرب به جنوب شرق است.
جریان دوم نیز از جنوب و جنوب غرب وارد میشود. ارتفاعات پرپوشش جنگلی در خوزستان و كهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری و ارتفاعات شمال شرق خوزستان مانند یك فیلتر عمل میكند تا هوای گرم و خشك به اندازهای كه نیاز است به نواحی رویشی مركزی و شمال غربی زاگرس برسد. علاوه بر این با تلاقی دو جریان هوایی مذكور ابرها بارور شده و موجب ریزش نزولات آسمانی میشود. علاوه بر زاگرس این جبهههای هوایی در حال چرخندی خود نواحی مركزی ایران را هم تحت تاثیر قرار میدهند كه بخش بزرگی از باران و برفی كه در آن نواحی ریزش میكند، نتیجه فعل و انفعالات جریانهای هوایی است كه در زاگرس رخ میدهد.
او معتقد است چنانچه رویشگاههای زاگرس در جنوب شرق و استانهای یاد شده از بین بروند موجب بههم خوردن تعادلات جریانهای هوایی میشود و متاثر از آن تعادلات آب و خاك در این منطقه از بین میرود. لذا زون و سپر حفاظتی زاگرس را از دست میدهیم و به این ترتیب هوای گرم و خشك عربستانی، سودانی بیش از حد متعادل وارد رویشگاهها و زیستگاههای زاگرس شده و باعث كم بارشی و خشكی آن بوم سازگان و نزول منابع آبخوانها و استقرار شرایط گرم و خشك بیابانی بر ریخت پیكره زاگرس میشود.
در این صورت حوزههای میانی تا بوم ناحیههای شمال غرب زاگرس دچار اضمحلال شرایط طبیعی و تشدید شیوع انواع بیماریها نظیر قارچ زغالی، سوسك چوبخوار، لارو پروانه جوانهخوار میشود كه چند سالی است به دلیل تغییرات اقلیمی، تخریب منابع جنگل، برداشت بر رویه از آبهای زیرزمینی، انتقال آب از حوضههای آبخیز به حوزه دیگر، تغییر كاربری اراضی و... نتیجهاش را در سالهای اخیر به شكل اپیدمی آفتها میبینیم.
ایزدی اضافه میكند: ما با تراژدی خشكسالی و بیآبی در زاگرس مواجهیم. آتشسوزیهایی كه در كردستان و آذربایجان غربی داریم باعث شده آن بخش زاگرس كه از رطوبت و شادابی بیشتری برخوردار است توان مكش هوای مرطوب و خنك مدیترانهای خود را از دست داده و ریخت پیكره زاگرس دچار چالشهای جدی و خشكی مضاعف شود.این فعال محیط زیست با اشاره به اینكه زاگرس و رویشگاههایش 40درصد آب شیرین ما را تامین كرده و مدیریت نادرست این عرصهها ما را با تنش آبی مواجه خواهد كرد، میگوید:
آتش زدنها و ایجاد هر مشكلی در این منطقه باعث میشود آهنگ مهاجرت در این منطقه كه چند سالی است از جنوب و جنوب غربی آغاز شده شدت بگیرد. منطقهای كه تمدن چندین هزار ساله در پیچ و خم درهها و دشتهایش بود و باعث ارتقای هویت ملی و فرهنگی ماست، خالی از صاحب خانهها و وارثان این تمدن دیرینه شود و همین امر به غیر مسكون شدن برخی از زیست بومها و شدت تخریب ارزشهای زیستی زاگرس دامن بزند كه در نهایت تعادلات اقتصادی و اجتماعی ایران را بههم خواهد زد.
محمدهادی بینازاده، مدیر انجمن سبزاندیشان كلات سرخ زاگرس كه در شهر شیراز فعالیت میكند به «اعتماد» میگوید: احتمال ما هم این است كه این آتشسوزیها هدفمند باشد و در نتیجه صدمات جدی به زاگرس وارد كند. او با اشاره به اینكه زاگرس علاوه بر تولید اكسیژن در هدایت نزولات آسمانی به زیر زمین نقش اساسی دارد، میافزاید: زمانی كه بارشی صورت میگیرد آنها به لایههای زیرزمینی هدایت میشوند اما زمانی كه ما پوشش جنگلی را در زاگرس از دست دهیم، بارشها به شكل سیلاب جاری شده و تنها اثر تخریبی دارند.
این فعال محیطزیست از بلوط و بنه به عنوان درختان ارزشمند زاگرس نام برده و اضافه میكند: ما نمیتوانیم نه با ریال و نه با دلار برای این عرصهها قیمت تعیین كنیم و این در حالی است كه با آتشسوزیهایی كه بیش از 90درصدشان براساس عامل انسانی است رویشگاههایمان را از دست میدهیم. محمد یزدانپور، فعال محیطزیست در نورآباد ممسنی هم معتقد است انجمنهای محیط زیستی نسبت به آتشسوزیها شك و تردید دارند. او میگوید: نقطهای از جنگل ممسنی به آتش كشیده شده كه صعبالعبور است یا ما شاهد آتشسوزی در منطقه حفاظت شده دشت ارژن هستیم كه ذخیرهگاه زیست كره ارژن و پریشان و سرمایه بینالمللی ماست. او با اشاره به تجربههای خود در اطفای حریق عنوان میكند:
بارها شده كه ما در پایین كوه توانستهایم آتش را مهار كنیم و یكباره در قله شاهد آتشسوزی بودهایم یا در یك كیلومتری آتش به یكباره حریق دوبارهای رخ داده است. در آتشسوزیهای بزرگ هم ما لكههای بزرگ آتش را دیدهایم. همچنین مواردی از آتشسوزیهای همزمان وجود دارد، به عنوان مثال در دو هفته گذشته ما در شهرستان ممسنی در یك نقطه حریق داشتیم كه خاموش كردن آن سه روز طول كشید و تمام انجمنها و ادارات درگیر عملیات اطفا بودند، به یكباره 50 كیلومتر آنسوتر دچار آتشسوزی شد.
یزدانپور تردیدهای خود را به همراه دیگران با مدیركل منابع طبیعی فارس در میان گذاشته و از آنها خواستهاند قوه قضاییه و سازمانهای اطلاعاتی وارد شوند تا با پایش مخابراتی در این مناطق بتوانند دادههای بیشتری را به دست آورند. او میگوید: برای ما سوال است چرا مناطقی در حال سوختن هستند كه برای اقلیم ایران اهمیت زیادی دارند. متاسفانه زاگرس به دلایل مختلف تحت فشار است، یك درخت بلوط سالی شش سانتیمتر رشد كرده و پس از 50 سال ثمر میدهد اما ما به راحتی در حال از دست دادن آنها هستیم. حیات ما در ایران به زاگرس وابسته است و ما باید بتوانیم از زندگیمان حفاظت كنیم.
نظر شما