به گزارش سلامت نیوز به نقل از زندگی آنلاین، آدمی در طول زندگی خود، آنقدر فرصت ندارد که در هر کاری تجربه کسب کند و از اشتباهاتش درس بگیرد. بااینحال باهوشترین و عاقلترین افراد، کسانی هستند که در تجربههای دیگران (بهویژه تجارب علمی) سهیم میشوند. امروزه از طریق تجربههای علمی و تحقیقات پیشین، نتایجی بهدستآمده است که بر اساس آن میتوان یک ازدواج موفق را پیشبینی نمود. با توجه به این یافتهها نکاتی به جوانان پیشنهاد میگردد که در نظر گرفتن آن، احتمال ازدواج غلط را به کمترین حد ممکن میرساند.
ازدواج امر مهمی است. تصمیمی است که برای یکعمر میتواند مسیر زندگی شمارا تغییر دهد. پس هرگز چشمان خود را نبندید و این امر مهم را صرفاً به اطرافیان نسپارید. در این راستا سهم شما باید بهمراتب بیشتر از آنها باشد. در یککلام...... «سنتی ازدواج نکنید»
برای یک ازدواج خوب، لازم است چشمانداز واضح و روشنی از آینده داشته باشید. باید دقیقاً بدانید که هدف شما از ازدواج چیست؟ چه خواستههای عینی و واقعی دارید؟ و درواقع معیارهای مشخص شما برای انتخاب همسر کدم است؟ لذا قبل از آن باید شرایط زندگی خود را مرور کنید و خودتان را بیشتر بشناسید. در این خصوص، مطالعه، مرور قصه زندگی، مشاوره، اجرای آزمونهای خودشناسی، شرکت در کارگاههای خودشناسی و .... میتواند مفید واقع شود.
به یاد داشته باشید که نمیتوانید خودتان را جدا از خانواده و اجتماعتان در نظر بگیرید. نمیتوانید اصول و هنجارهای خانوادگی، اعتقادی و فرهنگی را نادیده بگیرید چراکه بههرحال این ویژگیها بخشی از وجود شمارا تشکیل داده است. لذا، قبل از تصمیمگیری برای ازدواج، با اعضای مهم خانواده مشورت کرده و موارد مهم از دید آنها را بررسی کنید.
در شروع یک رابطه، خانواده را از تصمیم خود مطلع کنید. شاید در آغاز، این کار سخت به نظر برسد و نگران دخالت یا ممانعت از سوی خانواده باشید، اما بدانید که این کار بسیار آسانتر است از اینکه بعداً آنها را در برابر کار انجامشده قرار دهید و شاهد شوک و نگرانی شدید آنها باشید. ضمناً بدانید که والدین شما بههیچوجه دوست ندارند، آنها را دور بزنید. قطعاً بعداً مخالفت آنها شدیدتر خواهد بود.
اگر خانواده شما یا طرف مقابل، اصرار بر رسمی کردن رابطه دارند، آنها را توجیه کنید که لازم است برای شناخت بیشتر یکدیگر، وقت بیشتری بگذارید. خوشبختانه امروزه حتی خانوادههای خیلی سنتی ضرورت کسب این شناخت را احساس میکنند و تا آنجایی که تجربه کاری مشاوران ازدواج نشان میدهد، شرایط را برای دیدارهای لازم فراهم میکنند. البته هر خانواده، اصول و خط قرمزهای خود را دارد که بایستی محترم شمرده شوند.
قبل از رسیدن به تصمیم قطعی، رابطه عاطفی عمیق برقرار نکنید. هرچند وجود علاقه و زمینه ارتباط عاطفی برای انتخاب درست لازم است، اما دختر و پسری که در یک رابطه عاطفی عمیق درگیر میشوند، قدرت تصمیمگیری منطقی را از دست خواهند داد.
هرچند، شاید شما هم مانند بیشتر دختران و پسران امروزی ترجیح میدهید، دونفری و در فضاهای رمانتیک؛ مانند پارک، کوه و کنار رودخانه باهم دیگر ملاقات کنید؛ اما به یاد داشته باشید که در این فضای احساسی و البته گرم، نه شما و نه طرف مقابل، واقعاً خودتان نیستید. درحالیکه، بهویژه در حضور خانواده، عملکرد طبیعی دارید. بنابراین، برای شناخت بهتر و بیشتر، حتیالامکان سعی کنید ملاقاتی را در بطن و با حضور خانواده دو طرف فراهم کنید. سفرها و دیدارهای خانوادگی طولانی میتواند فرصت فوقالعادهای برای شناخت فراهم کند. البته امید است، دیدگاه سنتی خانواده مانع این ملاقات نشود.
برای شناخت بیشتر، وجود میزانی از ارتباط قبل از ازدواج مفید است اما لازم نیست این رابطه حتماً طولانی یا خیلی نزدیک باشد. برای تصمیم نهایی لازم است یک بررسی همهجانبه انجام دهید. در این خصوص، شرکت در جلسات مشاوره قبل از ازدواج (بهاتفاق همدیگر) میتواند مفید باشد.
برای کسب اطلاعات جنسی، لازم نیست قبل از ازدواج، وارد چنین رابطهای شوید. حتی توصیه میشود که رابطه جنسی را حتیالامکان به بعد از رسمی شدن رابطه موکول کنید. بههرحال، تجربه نشان میدهد که وجود رابطه جنسی قبل از ازدواج، بهویژه رابطه مکرر، میتواند موجب کاهش انگیزه طرفین برای ازدواج بشود.
تا زمانی که اشتیاق عاطفی و جسمانی نسبت بهطرف مقابل، در خود احساس نکردهاید، ازدواج نکنید. امروزه دارا بودن حداقلی از علاقه و اشتیاق عاطفی و جسمی، لازمه یک ازدواج صحیح است. چراکه همسران امروزی، انتظارات عاطفی و جنسی بالایی از یکدیگر دارند و وجود کاستیهایی در این زمینه، همیشه قابل جبران نیست. پس اگر اطرافیان شما صرفاً به خاطر اینکه فلان دختر یا پسر شرایط خوبی دارد و ......... شمارا به ازدواج با او ترغیب میکنند و میگویند: «عشق بعداً ایجاد خواهد شد»، باور نکنید. ممکن است، این اشتیاق، هرگز ایجاد نشود و شما بمانید و ....... یک ازدواج سرد و بدون اشتیاق.....
در گفتگوهای هنگام خواستگاری، به علاقه، مزاج جنسی، انتظارات و دیدگاههای عاطفی و جنسی، حتماً اشارهکنید. سعی کنید، چشمانداز واضحی از رابطه جنسی آینده به دست بیاورید (که با کمک مشاور ازدواج هم میتوانید این اطلاعات را کسب کنید). هر فرد به لحاظ فیزیولوژیکی و هورمونی دارای سیستم انرژی منحصربهفرد بوده و تمایل جنسی منحصربهفردی دارد که در اکثر موارد این میزان قابلتغییر نیست. البته نگرش و مهارتهای فرد برای رابطه جنسی قابلتغییر و اصلاح است ولی وضعیت مزاجی تغییرپذیری خیلی کمی دارد. پس اگر نمیخواهید، بعد از ازدواج با همسری روبرو شوید که ازلحاظ تمایل جنسی خیلی با شما متفاوت است (و متأسفانه قابلتغییر هم نیست)، قبل از ازدواج، خجالت را کنار بگذارید و در این زمینه با طرف مقابل گفتگو کنید. البته قبول دارم که این کار بهویژه در جامعه ما کمی دشوار است، لذا، در این مورد میتوانید از مشاور ازدواج کمک بگیرید.
فراموش نکنید که عشق، شرط لازم برای یک ازدواج موفق است اما «هرگز کافی نیست». پس هیچگاه صرفاً به خاطر عشق و بدون در نظر گرفتن شباهت شخصیتی، خانوادگی و .... ازدواج نکنید. بسیارند دختران و پسران عاشقی که به خاطر خصوصیات شخصیتی خاص خود نمیتوانند باهم سازگار شوند و رابطه پرفرازونشیبی باهم برقرار میکنند. بعلاوه، در ازدواجهای بدون شباهت خانوادگی و فرهنگی، عشق و علاقه دوامی نخواهد داشت.
یک عامل مهم، که رضایت زناشویی بعد از ازدواج را تضمین میکند، سلامت روانی و شخصیتی همسر است. بهویژه بین بعضی از اختلالات روانی و شخصیتی با مشکلات زناشویی رابطه زیادی وجود دارد که البته از حوصله این بحث خارج است. پس قبل از تصمیمگیری نهایی، از سلامت روانی خود و همسر آینده مطمئن شوید.
اگر درست یا غلط، وارد یک رابطه نزدیک و طولانیمدت شدهاید و در حال حاضر میخواهید با این فرد ازدواج کنید، نحوه تعامل شما در این مدت، اطلاعات مفیدی در اختیارتان میگذارد که میتوانید بر اساس آن تصمیم درستی بگیرید. پس بهاتفاق یکدیگر، محاسن و مشکلاتی را که در این مدت باهم داشتهاید، مرور کنید. درواقع ترازویی در مقابل خود بگذارید و لحظههای خوب و دشوار رابطه را تفکیک کنید. از خود و از یکدیگر بپرسید: «کدامیک سنگینتر بوده است؟ لحظههای خوب یا نهچندان خوب؟». برای ارزیابی بهتر وجود فرد سومی مانند یک دوست باتجربه، عضو عاقل خانواده و یا مشاور مجرب میتواند مفید واقع شود. البته برخی از مشکلات قابلحل و اصلاح هستند اما برخی دیگر به خصوصیات شخصیتی شما و طرف مقابل مربوط بوده و متأسفانه در طول زندگی مشترک با آَن دستوپنجه نرم خواهید کرد. لذا، اگر رابطه دشواری باهم داشتهاید، شاید صلاح این است که این رابطه را ادامه ندهید.
خصوصیات شخصیتی همسران میتواند روی موفقیت ازدواج آنها تأثیر بگذارد. مثلاً مطابق با تحقیقات پیشین، افراد انعطافپذیر همسران راضیتری دارند و برعکس، همسران افراد خودشیفته، از ازدواجشان ناراضیتر هستند. از سوی دیگر، هماهنگی یا شباهت شما و همسرتان ازلحاظ ویژگیهای شخصیتی، در آینده ازدواجتان تعیینکننده خواهد بود. حال با پذیرش این نکته که این خصوصیات، در طول زندگی افراد تغییر زیادی نخواهد کرد، این موضوع مهمتر خواهد شد. پس، قبل از ازدواج، حتماً از خصوصیات شخصیتی خود و طرف مقابل، اطلاعات دقیقی به دست بیاورید.
درزمان آشنایی برای ازدواج چه سؤالاتی باید از هم بپرسیم؟
کدامیک از دو جمله زیر به نظر شما درستتر است؟
اول: عشق به همدیگر و بعد به دست آوردن آشنایی.
دوم: آشنا شدن باهم دیگر و بعد رشد دادن عشق.
به نظر شما یک زوج قبل از ازدواج در خصوص چه مواردی باید باهم گفتگو نمایند؟ ازلحاظ زمانی چقدر باید وقت اختصاص دهند؟
آیا حاضرید در مورد موارد زیر اطلاعاتی در اختیار همدیگر قرار دهید؟
نام نام خانوادگی- سن- محل تولد- میزان تحصیل شغل و سابقه شغلی- چندمین فرزند خانواده هستند- رشته تحصیلی- در قید حیات بودن و نبودن اعضاء خانواده تعداد اعضاء خانواده و جنسیت آنان و سن آنان- تحصیل آنان- شغلی و ازدواج هرکدام محل زندگی خانواده هرکدام وضعیت پدر و مادر ازنظر سن و تحصیلات و شغلی با چه کسانی اکنون زندگی میکنند.
آیا تصمیم دارد که بعد از ازدواج مستقل از خانواده باشد آیا توانایی مستقل شدن را دارد؟
نظر هرکدام در مورد زندگی مشترک یا مستقل از خانواده چیست؟
آیا در حال حاضر مستقل (ازلحاظ منزل) زندگی میکند؟ چگونه اینطور شده است؟
خانوادههای هرکدام در مورد استقلال آنها چه نظری دارند و آیا این اجازه را به آنها میدهند؟
آیا خود فرد توانایی عاطفی و روانی مستقل شدن از والدین را دارد؟
فکرمی کنید که امروزه استقلال بهویژه استقلال عاطفی و روانی از خانواده تا چه حد در زندگی مشترک تأثیرگذار است؟
آیا توانایی استقلال و برخورداری مادی مناسب رادارید؟
یا فکر میکنید که ازدواج جزء جداییناپذیر و ضروری زندگی است؟ آیا فکرمی کنید که هر انسان سالمی باید در طول زندگی حتماً ازدواج کند؟ دلایل شما چیست؟
شما چرا میخواهید ازدواج کنید؟
انگیزه شما برای ازدواج چقدر است؟ بهعبارتدیگر تا چه حد نیاز به ازدواج را در خودتان احساس میکنید؟
آیا ممکن است که شما به خاطر رها شدن از شرایط خانوادگی فشار آور ازدواج کنید؟
آیا ممکن است شما به خاطر نگرانی از بالا رفتن سن ازدواج کنید؟
آیا انگیزه شما از ازدواج ناشی از نیاز خودتان است یا اینکه به دلیل وسوسهها یا فشارهای دیگران میخواهید ازدواج کنید؟
شما فکر میکنید ازدواج تا چه حد در حفظ سلامتی روحی و روانی و جسمانی انسان مؤثراست؟
هدفهای شما در زندگی تابهحال چه بودهاند و بعدازاین چه خواهند بود؟ اولویت آنها چیست؟
هدفهای شما باهدفهای خانوادهتان (از این به بعد) چقدر همانند هستند؟
هدفهای شما باهدفهای خانواده اتان قبل از این چقدر همانند بوده است؟ اگر همانند نبوده یا اختلافنظر احتمالی ایجادشده چه میکردهاید یا خواهید کرد؟ آیا تأثیری در تصمیمگیریهای شما خواهد داشت؟
الگوی همسر ایدهآل ازنظر شما چیست؟ قبلاً چه بوده است؟
الگوی همسر ایدهآل ازنظر خانواده شما چیست؟
آیا تفاوتی در نظرات شما خانوادهتان نسبت به الگوی همسر ایده آل وجود دارد؟
اگر تفاوتی وجود دارد نتایج احتمالی آن چیست و چگونه با آن کنار خواهید آمد؟
اطرافیان شما در طرز فکر و نگرش و انگیزه شما نسبت به ازدواج چه تأثیری داشتهاند؟
خصوصیات فردی مانند چاقی، لاغری، زیبایی (جذابیت صورت و کلام و تناسباندام) قد، وزن و تیپ داشتن چقدر برای شما مهم هستند؟
سابقه سلامت و بیماری از گذشته تابهحال چه بوده است؟ اگر مورد خاصی وجود دارد ذکر کنید.
سابقه سلامت و بیماری در خانواده شما و اقوام ازلحاظ جسمی روانی و ژنتیکی چگونه بوده است؟
آیا بلوغ جنسی برای شما بهعنوان یک واقعه خوشایند بوده است یا اینکه باعث ناراحتی شما گردیده بوده است؟
بهطورکلی در مورد جایگاه مسائل جنسی در زندگی زناشویی چه نظری دارید؟
(در صورت بالا بودن سن طرفین) چرا تابهحال ازدواج نکردهاید؟
اگر خواستگاری رفته و یا خواستگار داشتهاید؛ دلیل رد آنها چه بوده است؟
آیا سابقه تب و تشنج ، سرماخوردگی مکرر، حساسیتهای بدنی، حساسیت غذایی خاص، راه رفتن در خواب، دندان قروچه در خواب، خرخرکردن در خواب داشته یا دارید؟
آیا خواب کم میبینید؟ یا زیاد؟ آیا خواب برجسته و مهمی داشتهاید؟ در صورت امکان ذکر شود.
استرسهای مهم زندگی شما چه بوده است؟ با آنها چگونه برخورد کردهاید؟
چه چیزهایی در زندگی برای شما تهدید به شمار میآید؟(زندگی فردی و مشترک)
آرزو دارید که چه چیزهایی در زندگی شما اتفاق بیفتد؟
* مشاور خانواده و عضو هیأت علمی
نظر شما