مدتی پیش بود که خبر تعطیل شدن خانه خورشید یکی از سمنهای بسیار فعال و موثر در حوزه آسیبهای اجتماعی و بهویژه آسیب و اعتیاد زنان فعالان و علاقهمندان این حوزه را دچار بهت کرد.
این مرکز که در دل دروازهغار یکی از محلات آسیبخیز پایتخت فعالیت کرده و ی که ۲هزار و ۵۰۰ زن آسیب دیده را تحت پوشش خدمات خود داشت و در طول فعالیت خود توانسته بود نجاتبخش تعدادی از زنان آسیبدیده باشد.
لیلی ارشد در توضیح علت تعطیلی این مرکز گفته بود: «با دست بسته نمیتوان شنا کرد.»
او همچنین در گفتوگویی با همشهری ضمن اعلام این خبر بدون اشاره به سازمان یا مسئول خاصی عنوان کرده بود: «به ما گفتند این آسیبدیدهها را رها کن. اینها بالاخره میمیرند؛ اما آخر اینها که نمیمیرند.»
چند روز بعد از این ماجرا پروانه سلحشوری نماینده در مجلس دهم تهران درباره چالشهای حوزه آسیبهای اجتماعی و دستان بسته فعالان این حوزه به جامعه ۲۴ گفته بود: «به نظر میرسد این نوع اقدامات بیشتر ناشی از رویکرد مبتنی بر جامعهمدنیزداییست این درحالیست که جامعه مدنی قدرتمند متشکل از سمنهایی است که که میتوانند به کمک مردم آمده و آنان را قدرتمند کنند. از این رهگذر آسیبهای اجتماعی نیز کاهش مییابد؛ بنابراین به نظر میرسد افرادی که چنین رویکردی دارند به دنبال جلوگیری از تشکیل یک جامعه مدنی توانمند هستند.»
به هرحال خبرهایی از گوشه و کنار مبنی بر بیتوجهی و عدم حمایت از موسسات مردمی فعال در حوزه آسیبهای اجتماعی شنیده میشود. خبرهایی که تعطیلی خانه خورشید را میتوان نمونه ای از آن دانست.
با فرشید یزدانی فعال حقوق کودک و مدیرعامل پیشین انجمن حمایت از حقوق کودکان درباره چالشها و مشکلات فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی گفتگو کردیم.
افراد نظامی و امنیتی نمیتوانند مشکلات اجتماعی را حل کنند
یزدانی در اینباره به سلامتنیوز میگوید: همواره یک چالش کلان همواره در حوزه اجتماعی وجود داشته است مبنی بر اینکه نگاه اجتماعی ضعیف و بیشتری نگاهی امنیتی بوده است. حتی در بسیاری موارد نگاه به سمنها هم امنیتی بوده است. یعنی بسیاری موارد میشنویم که افراد مرتبط با حوزههای امنیتی و نظامی وارد مناطق آسیبخیز میشوند تا به جای سمنها بتوانند فعالیت کنند که امکان کارکرد این افراد با رویکردهایی که دارند، وجود ندارد.
وی ادامه میدهد: این نگاه کلان در حوزه سیاستگذاریاجتماعی اعم از حوزه کودکان و ... وجود دارد. به بیان دیگر به دلیل ضعف رویکردی در حوزه اجتماعی ، نگاه پلیسی امنیتی جایگزین این مساله میشود. وقتی بیکاری و فقر زیاد میشوند ناخودآگاه مساله سیاسی میشود اما حقیقت این است که نگاه و راه حل این معضلات پلیسی و امنیتی نیست.
این فعال حقوق کودک در پاسخ به این سوال که همکاری دولت با حوزه آسیبهای اجتماعی خوب است یا نه ؟ عنوان میکند: این مسیر در سالهای مختلف با پستی و بلندی بسیاری مواجه بوده است. اما اساسا نگاه به این حوزه مبتنی بر اعتماد نبود، به این معنا که هم حوزه مدنی به حوزه حاکمیتی اعتماد نمیکرد و هم حاکمیتی نگاه پلیسی به سمنها داشت همین نگاه هم باب گفتگو را میان این دو حوزه مهم بسته است. که این آسیب بسیار جدی بوده و نیازمند راهگشایی برای گفتگو میان حوزههای مختلف مرتبط با معضلات اجتماعیست.
وی خاطرنشان میکند: اگر نهادهای مدنی بخواهند در حوزه آسیبهای اجتماعی فعالیت کنند بخش کوچکی از کار را میتوانند با تکیه بر فعالیتهای خود انجام دهند مثلا تعداد مشخصی از کودکان کار را میتوانند تحت پوشش و حمایت خود قرار دهند درحالیکه برنامههای کلان اقتصادی و اجتماعی روزانه هزاران مورد کار کودک و کودک کار ایجاد میکند. به همین دلیل برای حل مسائل اجتماعی نیاز به یک گفتگوی دو طرفه بوده و این خلا گفتگویی به شدت احساس میشود. حاکمیت نگاه پلیسی و امنیتی دارد و جامعه مدنی هم معتقد است که طرف مقابل فاصله زیادی با ما داشته و دنبال سرکوب است و کار نمی کند. این نگاه منفی دو طرفه تا وقتی باب گفتگو باز نشود حل نمیشود.
مسائل اجتماعی با ایجاد قرارگاه حل نمیشود
یزدانی اظهار میکند: حدود سال ۹۵ یا ۹۶ در وزارت کشور قرار گاه ساماندهی آسیبهای اجتماعی را راهاندازی کردند، این درحالیست که آسیبهای اجتماعی با قرارگاه حل نمیشوند این مساله نشان میدهد که نگاه به این مساله از بنیاد اشتباه بوده و با چنین رویکردی نمیتوان به نتیجه اصلاحگرانه رسید. تا این نگاه در حوزه اجتماعی درست نشده و سیاسی، امنیتی و پلیسی باشد نتیجه آن راهاندازی قرارگاه برای سیاستگذاری اجتماعی میشود.
وی میافزاید: اخیرا وزارت کار اقدام به راهاندازی قرارگاه در حوزه رفاه اجتماعی کرده بود درحالیکه رفاه اجتماعی با راهاندازی قرارگاه تامین نمیشود بلکه نیاز به نگاه و تحلیل اجتماعی دارد. تا زمانیکه چنین رویکردی وجود دارد نه گفتگو میان دو حوزه جامعه مدنی و نهادهای متولی شکل میگیرد و نه گرهی از حوزه آسیبها حل میشود.
این فعال حوزه کودکان با تاکید بر اینکه با چنین رویکردهایی جامعه به سمت گسست اجتماعی پیش میرود میگوید: سالها پیش این هشدار توسط جامعهشناسان داده شده است. به دنبال این گسست بزرگ جامعه در حال فروپاشی است. من فکر میکنم که ما در حال عبور از مرز بحران هستیم و درحال رسیدن به مرز فروپاشی اجتماعی هستیم. اگر این رویکرد اصلاح نشود و به همین شکل ادامه پیدا کند که به نظر میرسد رویکرد غالب همین نگاه امنیتی و پلیسی به حوزه اجتماعیست، آسیبی جدی به جامعه وارد میشود که به سادگی قابل جبران نیست.
نظر شما