سه‌شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۰

«باغ فرشته» نام مرکزی با چند ساختمان و خوابگاه و باغ و هنرستان در دل الهیه تهران است که از سال 1350، به‌عنوان مرکزی برای نگهداری از سالمندان راه‌اندازی شد. به مرور سالمندان این مرکز جای خود را به زنان و دختران دچار معلولیت بالای 14سال دادند.

دلتنگی‌های ساکنان باغ الهیه

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،باغ فرشته محل زندگی و سکونت بیش از 60نفر است که به معلولیت‌های مختلفی دچار هستند. با این حال در 3سال گذشته با راه افتادن هنرستان و شروع مهارت‌آموزی به ساکنان این باغ، رنگ و بوی زندگی بچه‌ها هم تغییر کرده است؛ از اداره کافه‌ای درون مرکز به‌دست مریم‌گلی گرفته تا سفارش‌هایی که به کارگاه خیاطی می‌رسد و آموزش موسیقی و نقاشی و... . در 2سال گذشته با شیوع کرونا و کم شدن ارتباط مردم با بچه‌های این مرکز، دلتنگی‌های ساکنان باغ فرشته هم بیشتر از قبل شده است.


اسم گوشه‌ای از سالن را گذاشته‌اند «کافه مریم‌گلی». صاحب این کنج دنج، مریم است‎؛ یکی از ساکنان قدیمی باغ فرشته که از وقتی خودش را به یاد دارد روی ویلچر می‌نشسته است. مریم‌گلی انگشتان سبزی دارد و هر شاخه خشک کوچکی را که در گلدان می‌کارد، خیلی زود سبز می‌شود و جوانه می‌زند. بچه‌های باغ فرشته می‌گویند «بس‌که مریم مهربان است.»

مریم‌گلی گیس‌های سفیدش را زیر روسری هل می‌دهد. با ویلچرش به سمت سماور همیشه روشن کافه‌اش می‌رود و برای مهمانانی که به او سر می‌زنند، استکانی چای می‌ریزد. به‌سختی حرف می‌زند، اما با نگاه مهربانش اشاره می‌کند به چایی که کم‌کم سرد می‌شود و این یعنی «بفرمایید تا از دهن نیفتاده.»


تمام گل‌های کاشته‌شده در باغچه محوطه آسایشگاه باغ فرشته و گلدان‌های ریز و درشتی که در این مرکز به چشم می‌خورد، دست‌پرورده مریم است؛ حتی اتاق بچه‌های آسایشگاه هم اگر گلدانی داشته باشد، مریم‌گلی تیمارش کرده یا آن را کاشته است. همین عشق گل و گلدان بودنش هم هست که اسمش را گذاشته‌اند «مریم‌گلی».

 

بهانه‌ای برای زندگی


اغلب بچه‌های ساکن در مرکز شبانه‌روزی باغ فرشته، به‌کار و فعالیتی مشغول هستند؛ به جز بچه‌هایی با معلولیت بالا که اصطلاحا به آنها «فلت» می‌گویند؛ بچه‌هایی که برای انجام تمام کارهایشان نیاز به کمک دارند و روز و شبشان را در تخت سپری می‌کنند. «هنرستان» همان‌جایی است که زنان و دختران ساکن در مرکز خیریه شبانه‌روزی باغ فرشته را توانمند می‌کند و به آنها مهارت‌های مختلفی یاد می‌دهد‎؛ از کارهای فنی و هنری مثل خیاطی گرفته تا ساخت دستبند و معرق‌کاری و آموزش هنرهایی مثل موسیقی و نقاشی.

قالی کوچکی به کمک همین آموزش‌ها و با دستان هنرمندانه ساکنان آسایشگاه شبانه‌روزی، آهسته و پیوسته روی دار بالا می‌رود و در حال تکمیل شدن است. حتی بچه‌های ویلچرنشینی که امکان حرکت دادن دستشان را نداشته باشند، یاد می‌گیرند که چطور به کمک انگشتان پا یا دیگر مهارت‌ها، فعالیت‌های روزمره را انجام دهند.

سپیده شفقی، مدیر هنرستان مرکز باغ فرشته است و مسئولیت برگزاری این کارگاه‌ها را بر عهده دارد. او می‌گوید: «وقتی ظرفیت‌های این هنرستان و اشتیاق بچه‌ها برای یادگیری را دیدم، تصمیم گرفتم به مهارت‌آموزی و کارآفرینی در آن بپردازم. نخستین کارگاه را با یکی از بچه‌های باغ‌فرشته شروع کردم. خیلی زود تعداد اعضای این کارگاه خیاطی به 10نفر رسید.»


روزهای اول از دوخت‌های ساده و تهیه دستمال و پارچه‌های مورد نیاز در آشپزخانه شروع کردند. این دستمال‌ها سر از بازارچه‌های خیریه درمی‌آورد و به‌دلیل اینکه بازار چندان پررونقی نداشت، اعضای کارگاه به سمت آموزش‌های دیگر سوق پیدا و خیاطی حرفه‌ای را آغاز کردند. حالا سفارش‌هایی که برای دوخت و دوز دریافت می‌کنند، مشخص می‌کند که هنرورزان این کارگاه باید چه بدوزند و چه کنند.

شفقی می‌گوید: «بچه‌های ساکن در مرکز باغ فرشته، مثل اغلب افراد دارای معلولیت در کشور، از فرصت چندانی برای آموزش و فعالیت‌های اجتماعی و اشتغال بهره‌مند نیستند. همین موضوع باعث می‌شود احساس یکنواخت بودن زندگی و بی‌هدفی را تجربه کنند؛ احساسی که اغلب منجر به افسردگی و انزوا می‌شود. درحالی‌که می‌دانیم این افراد هم مثل دیگر مردم جامعه استعدادها، توانایی‌ها و علایقی دارند که می‌توانند آن را پرورش دهند.»


این روزها کارگاه‌های کارآفرینی و مهارت‌آموزی باغ فرشته با حضور مربیان مختلف، دختران و زنان ساکن این مرکز را به سمت توانمندی و کسب درآمد سوق می‌دهد. مهناز نظری، مسئول فنی این مرکز می‌گوید: «تلاش ما این است که بتوانیم بچه‌ها را به توانمندی نسبی‌ای برسانیم.

اینکه این افراد برای خود مهارتی بلد باشند و از طریق آن کسب درآمد کنند، علاوه بر ایجاد حس خوب در آنها، باعث می‌شود استقلال مالی را تجربه کنند. برخی از این افرد ظرفیت این را دارند که زندگی مستقلی را برای خود تشکیل دهند. به همین دلیل داشتن درآمد برای آنها موضوع مهمی است.»
خیلی از بچه‌های ساکن در باغ فرشته، بعد از مهارت‌آموزی در مرکز و امیدوار شدن به امکان کسب درآمد حداقلی، به ترخیص از مرکز و تشکیل زندگی مستقل، فکر و خود را برای آن آماده می‌کنند.


کامپیوترهایی خریداری و به کارگاه مهارت‌آموزی هنرستان آورده شدند و تعدادی از دختران باغ فرشته آموزش تخصصی کامپیوتر را آغاز کردند. تولید محتوا و اپراتوری هم از دیگر راه‌هایی است که فعالیت در آن میسر شده است. حالا یکی از دختران مرکز، اینستاگرام مؤسسه را می‌گرداند و مسئولیت تولید محتوا برای صفحات مجازی مرکز را بر عهده دارد.

تبلت در دست در محوطه باغ فرشته می‌چرخد و وقایع روزانه‌ای که آنها با آن روبه‌رو می‌شوند را ثبت می‌کند؛ از جشن تولدها و دورهمی‌های بچه‌ها عکس و فیلم می‌گیرد یا بازی‌های جمعی و فعالیت‌های کارگاه و... را به نمایش می‌گذارد. خبر تازه‌ای اگر باشد به گوشش می‌رسانند تا خیلی زود در صفحه اینستاگرام مرکز منتشر کند و خلاصه دستی بر آتش نگارش دارد‎. همه اینها را در حالی انجام می‌دهد که به‌دلیل معلولیت، دستانش با محدودیت‌های حرکتی روبه‌رو ست.

 

به‌سوی زندگی مستقل


فرسودگی ساختمان‌های باغ وقفی و نیاز به مناسب‌سازی برخی فضاها، رخت نو بر تن محوطه و بناهای موجود در باغ کرده است. این نخستین چالشی بود که بنیاد همیاران خیر جمعی بعد از تحویل مرکز با آن روبه‌رو بود. مسئولیت دادن به ساکنان باغ فرشته و استفاده از ظرفیت بچه‌های مرکز برای انجام کارهای اداری و حتی انبارداری و... شروع دوره تازه‌ای از زندگی برای آنها بود.

سعید سعدآبادی، مدیر باغ فرشته و مدیرعامل انجمن عالی مراکز توانبخشی غیردولتی معلولان کشور می‌گوید: «ما کارهای جاری مرکز را به‌خود بچه‌ها سپرده‌ایم تا از مهارت‌هایی که دارند استفاده کنیم. ایجاد زندگی هدفمند برای آنها و دادن مسئولیت به آنها نتیجه خوبی هم برای ما داشت. این موضوع هم در روحیه بچه‌ها تأثیر زیادی گذاشت و هم مشارکت و تعاملشان را بیشتر کرد. ما حتی انبار مرکز را هم به‌خود بچه‌ها واگذار کردیم و بابت کارهایی که در مرکز انجام می‌دهند حقوقی به آنها تعلق گرفته است.» 


ترخیص دختران و زنانی که به توانمندی رسیده‌اند مهم‌ترین دغدغه‌های این روزها در باغ فرشته است؛ موضوعی که با چالش‌های اقتصادی گره خورده است. سعدآبادی می‌گوید: «تاکنون 4نفر از دختران از مرکز ترخیص شده‌اند و به کمک خیران و مؤسسه، زندگی مستقلی برای خود تشکیل داده‌اند. البته این به‌معنای آن نیست که ما آنها را به حال خود رها کرده‌ایم، بلکه حمایت‌های ما از این افراد همچنان ادامه دارد.»


کمک به تامین مسکن، اشتغال و امکان کسب درآمد حداقلی از قدم‌هایی است که باید در این راه برداشته شود تا شرایط برای استقلال دختران دچار معلولیت در مرکز باغ فرشته فراهم شود. گاه این شرایط به کمک یکی دیگر از معلولان مرکز راحت‌تر فراهم می‌شود و افرادی که توانمندی‌هایشان تکمیل‌کننده کار یکدیگر است، با هم ترخیص می‌شوند و به خانه جدید می‌روند.

 

حقوق شهروندی یک معلول


گرچه خیابان‌ها و معابر و اماکن عمومی شهر چندان با ویلچر و عصا و وسایل توانبخشی افراد دارای معلولیت مهربان نیست، اما دختران باغ فرشته برای آموزش و تحصیل و انجام دیگر امور روزمره‌شان، به بیرون از این مرکز رفت‌وآمد زیادی دارند. یکی از این افراد «باران» است؛ دختری که به‌دلیل فلج مغزی به‌سختی حرف می‌زند و ویلچر برقی‌اش، جای خالی حرکت آزادانه پاها را برای او پر کرده است. باران چهارمین کتاب شعر خود را سال گذشته منتشر کرده و پای ثابت جلسات نقد ادبی شهر کتاب است.

خرید کتاب، مهم‌ترین دلخوش‌اش به شمار می‌رود، اما هربار برای تردد در شهر و رسیدن به کتابفروشی سختی‌های زیادی را به جان می‌خرد؛ گرچه به قول خودش اگر شهر مناسب‌سازی‌ شود، دیگر نیازی به تحمیل سختی به معلولان هم نخواهد بود. باران می‌گوید: «خیلی از شهروندان من و دیگر معلولان را به‌عنوان شهروند قبول ندارند. وقتی به تنهایی به خرید می‌روم، بارها پیش آمده که فروشنده یا راننده تاکسی و... گفته‌اند که تو با این وضع چرا بیرون آمدی؟ چرا مردم فکر می‌کنند یک معلول حق ندارد به فروشگاه برود؟ حق ندارد به پارک برود؟ حق ندارد به کافه برود یا حتی تحصیل کند؟»


همین مشکلات را دلیل برای تشدید افسردگی در افراد دارای معلولیت می‌داند و به‌عنوان کسی که سال‌هاست در مرکز شبانه‌روزی زندگی می‌کند، می‌گوید: «بچه‌های زیادی را می‌شناسم که به‌دلیل همین رفتارها کم‌کم ترجیح داده‌اند از مرکز بیرون نروند و منزوی شده‌اند. دوستی داشتم که به‌دلیل همین انزوا و افسردگی و البته مشکلات روحی‌ای که از قبل داشت، دق کرد و مرد.»


 تعطیلی مراکز تفریحی و آموزشی و پارک‌ها و... در دوران شیوع کرونا در کشور، برای ساکنان مرکز باغ فرشته غوز بالای غوز شده و روزهای سختی را برای آنها رقم زده است. با کم شدن محدودیت‌های کرونایی، حالا مددکاران و مددجویان مرکز سعی می‌کنند شرایط را به روزهای قبل از کرونا برگردانند. حمید امن‌زاده، مسئول روابط‌عمومی بنیاد خیریه همیاران می‌گوید: «تا قبل از شیوع کرونا به بهانه‌های مختلف در مرکز مراسم و جشن و دورهمی برگزار می‌کردیم.

افراد زیادی به اینجا رفت‌وآمد داشتند و بچه‌ها هم فعالیت‌های مختلف آموزشی و... را بیرون از مرکز دنبال می‌کردند، اما شیوع کرونا ما را محدودتر از قبل کرد. تعداد بسیار کمی از خیران و داوطلبان به اینجا رفت‌وآمد دارند و اغلب آموزش‌ها و برنامه‌های مختلف شهر یا تعطیل شده یا به‌صورت مجازی انجام می‌شود. این موضوع در کنار ترس از شیوع کرونا در مرکز، بچه‌ها را با مشکلات روحی مواجه کرده بود و ما چالش‌های بزرگی داشتیم.»


او از مشکلات اقتصادی در سال‌های گذشته می‌گوید که دست خیران را برای مشارکت و کمک به مؤسسه بسته و حساب دخل و خرج را با محدودیت زیادی روبه‌رو کرده است: «تمام هزینه‌ها، از آموزش و تحصیل گرفته تا درمان، نگهداری، غذای روزانه و... توسط خیران مرکز تأمین می‌شود. این مرکز هم مثل اغلب مؤسسات مردمی و خیریه‌ها، این روزها با کم شدن درآمد و محدودیت در هزینه‌ها روبه‌روست.»

 

نیاز به حمایت عاطفی


خستگی و افسردگی ناشی از زندگی جمعی یک طرف، رنجیده‌خاطر بودن از خانواده‌هایی که فرزندان خود را از خانه به مرکز شبانه‌روزی سپرده‌اند و البته مشکلاتی که افراد دچار معلولیت با آن روبه‌رو هستند، به‌گفته روانشناس مرکز باغ فرشته ساکنان مراکز شبانه‌روزی را با تلاطم‌های روحی و عاطفی زیادی روبه‌رو می‌کند.

سحر صالحی می‌گوید: «بچه‌های ما علاوه بر مراقبت‌های جسمی، به حمایت‌های عاطفی هم نیاز دارند. معاشرت با دیگران و پیدا کردن دوستانی نزدیک خارج از این مرکز، می‌تواند امید به زندگی را در بین دختران مرکز بالا ببرد. برای همین هم برخی از ساکنان باغ فرشته توانسته‌اند حامیان عاطفی پیدا کنند و حتی شده برای زمان کوتاهی در ماه با آنها در ارتباط باشند.


او درباره ارتباط خانواده‌ها با فرزندانشان در مرکز شبانه‌روزی می‌گوید: «ما سعی می‌کنیم ارتباط سالمی بین آنها و خانواده‌هایشان برقرار کنیم و آنها را به‌طور کامل از خانواده خود دور نکنیم؛ چون به هر حال از نظر روحی و روانی به ‌ خانواده هم نیاز دارند.»مشاوره‌هایی که به کم شدن رنج و خشم ساکنان باغ فرشته از خانواده‌های خود کمک می‌کند، در این مرکز انجام می‌شود. صالحی می‌گوید: «ما از شهروندان دعوت می‌کنیم با تداوم رفت‌وآمد در مرکز باغ فرشته، به ما در تامین نیازهای عاطفی بچه‌ها کمک کنند.»

بچه‌های ساکن در مرکز باغ فرشته، مثل اغلب افراد دارای معلولیت در کشور، از فرصت چندانی برای آموزش و فعالیت‌های اجتماعی و اشتغال بهره‌مند نیستند. همین موضوع باعث می‌شود احساس یکنواخت بودن زندگی و بی‌هدفی را تجربه کنند؛ احساسی که اغلب منجر به افسردگی و انزوا می‌شود

اینکه این افراد برای خود مهارتی بلد باشند و از طریق آن کسب درآمد کنند، علاوه بر ایجاد حس خوب در آنها، باعث می‌شود استقلال مالی نسبی‌ای را تجربه کنند. برخی از این افراد ظرفیت این را دارند که زندگی مستقلی را برای خود تشکیل دهند و به همین دلیل داشتن درآمد برای آنها موضوع مهمی است

خیلی از مردم من و دیگر معلولان را به‌عنوان شهروند قبول ندارند. وقتی به تنهایی به خرید می‌روم، بارها پیش آمده که فروشنده یا راننده تاکسی و... گفته‌اند که تو با این وضع چرا بیرون آمدی؟ چرا مردم فکر می‌کنند یک معلول حق ندارد به فروشگاه برود؟ حق ندارد به پارک برود؟

تمام هزینه‌ها، از آموزش و تحصیل گرفته تا درمان، نگهداری، غذای روزانه و... توسط خیران مرکز تامین می‌شود. این مرکز هم مثل اغلب مؤسسات مردمی و خیریه‌ها، این روزها با کم شدن درآمد و محدودیت در هزینه‌ها روبه‌روست

معاشرت با دیگران و پیدا کردن دوستانی نزدیک خارج از این مرکز، می‌تواند امید به زندگی را در بین دختران مرکز بالا ببرد. برای همین هم برخی از ساکنان باغ فرشته توانسته‌اند حامیان عاطفی پیدا کنند و حتی شده برای زمان کوتاهی در ماه با آنها در ارتباط باشند

مهم است که ارتباط سالمی بین معلولان مرکز آنها و خانواده‌هایشان برقرار کنیم و آنها را به‌طور کامل از خانواده خود دور نکنیم. چون به هر حال دختران این مرکز از نظر روحی و روانی به حضور خانواده هم نیاز دارند

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha