شنبه ۴ تیر ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۸
کد خبر: 341169

یادش به خیر! در سریال «پدرسالار» روز جشن عقد پسر کوچک خانواده، حاج اسدالله گردنبندی به همسرش ملوک‌خانم هدیه می‌دهد و از او به‌خاطر زحماتش برای بزرگ‌کردن فرزندان تشکر می‌کند.

هشدار! به سردی رابطه نزدیک می‌شوید

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،یادم می‌آید پدربزرگم هم این عادت را داشت که موقع عقد فرزندانش اول به مادربزرگم هدیه می‌داد، بعد به عروس و داماد. گاهی فکر می‌کنم بهانه‌های کوچک برای ابراز محبت چقدر در استحکام خانواده و تازه نگه‌داشتن روابط نقش دارند. چطور می‌شود یک رابطه زناشویی را از روزمرگی و سردی نجات داد؟ روابطی که در بیشتر اوقات با عشق و علاقه و شور آغاز می‌شود و به مرور دچار عادت و بی‌روحی می‌شوند. چه چیزی می‌تواند این روابط را تازه و بانشاط نگه دارد.


برقراری رابطه خوب و سازنده، همان‌قدر که ساده و لذتبخش آغاز می‌شود می‌تواند خیلی سخت، پیچیده و آزاردهنده پیش ‌رود؛ وقتی دوطرف نمی‌توانند با زبان مشترکی با هم گفت‌وگو کنند، نوعی خاموشی و تاریکی بر جو رابطه حاکم می‌شود و به‌تدریج به سمتی می‌رود که انگار همانگونه که گوش شنوایی برای شنیدن و درک‌شدن وجود ندارد، چشم بینای رابطه هم کم‌سو شده و دوطرف همدیگر را نمی‌بینند.


آغاز بی‌تفاوتی


 دکتر یدالله دمیرچی، روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه، در مورد سردی و خاموشی روابط خانوادگی‌می‌گوید: گاهی افراد از روی عادت یا اجبار در کنار هم زندگی می‌کنند؛ انگار محکوم به بودن در کنار یکدیگرند. در این موارد می‌توان گفت رابطه، بینایی خود را از دست داده و فضایی برای دیده شدن دوطرف وجود ندارد.

ممکن است سال‌ها از این اتفاق بگذرد و این روند چنان ادامه یابد که طرفین دیگر حتی به فکر اصلاح و بهبود رابطه هم نباشند. شاید در مواردی که دوطرف با هم اختلاف سلیقه دارند و حتی با هم جر و بحث می‌کنند، بیشتر بتوان به بهبود رابطه امیدوار بود نسبت به زمانی که همسران اهمیتی به چگونگی روند رابطه خود نمی‌دهند.


کوری عاطفی


به‌گفته دمیرچی، کوری عاطفی زمانی اتفاق می‌افتد که دو نفر دیگر حرفی برای گفتن ندارند و با وجود اینکه در یک خانه زندگی می‌کنند، هریک به انجام کارهای خود مشغول است و این بی‌تفاوتی‌ها حتی دیگر آزاردهنده هم به‌نظر نمی‌رسد و ادعا می‌کنند اوضاع خوب است. این روانشناس می‌گوید: اگر زندگی شما به این مرحله رسیده باید به فکر چاره باشید؛ چون در واقع دچار کوری عاطفی شده‌اید و اگر حواستان نباشد به‌زودی عمر رابطه عاطفی‌تان به پایان خواهد رسید.


دمیرچی، کوری عاطفی را نوعی اختلال در روابط عاطفی خانوادگی می‌داند و می‌افزاید: وقتی به اشتراک گذاشتن عواطف بین زن و مرد به صفر رسیده، آنها به نقطه‌ای می‌رسند که دیگر هیچ حرف مشترک مهمی به غیر از رسیدگی به کارهای فرزندان‌شان ندارند.


مشکل از کجا شروع شد؟


دمیرچی تأکید می‌کند با نگاهی به روابط سرد و خاموش زوج‌ها متوجه می‌شویم بسیاری از آنها با عشق و عاطفه بسیار زیادی شروع شده و قبل از ازدواج حرف‌های زیادی برای هم داشتند اما با آغاز زندگی مشترک، میزان این گفت‌وگوها خیلی کمتر شده، تا جایی که دیگر تقریبا پایان یافته و دیگر هیچ حرف مشترکی باقی نمانده است.

به‌نظر می‌رسد این مشکل معمولا بین زوج‌هایی پیش می‌آید که یکی از دو طرف بسیار درون‌گرا و دیگری بسیار برون‌گراست. احتمال رسیدن این زوج‌ها به کوری عاطفی خیلی بیشتر است؛ چون این تفاوت‌ها اوایل تازگی دارد. ضمن‌آنکه محبت و علاقه زیاد باعث می‌شود افراد با هم کنار بیایند.


دمیرچی می‌گوید: تیپ شخصیتی افراد تأثیر زیادی در ارتباطات آنها دارد؛ یعنی وقتی هر دو طرف برون‌گرا باشند دیرتر به مرحله کوری عاطفی می‌رسند؛ همانگونه که احتمال رسیدن به کوری عاطفی در افراد درون‌گرا هم بسیار کمتر است. در واقع این مشکل بیشتر بین زوج‌هایی اتفاق می‌افتد که یک طرف درون‌گرا و دیگری برون‌گراست. چون به این ترتیب، فرد درون‌گرا حرف زیادی برای گفتن ندارد، درحالی‌که فرد برون‌گرا دوست دارد مشکلات خود را مطرح کند و گوشی برای شنیده شدن لازم دارد اما چون اشتیاقی از طرف مقابل نمی‌بیند .


البته فرد درون‌گرا هم چون علاقه‌ای به شنیدن ندارد به نوعی فرد برون‌گرا را هم از خود دور می‌کند. توجه داشته باشیم انتخاب اشتباه افراد بعد از مدتی که هیجان‌های شروع رابطه تمام شود تبعات خود را نشان خواهد داد؛ بنابراین مهم‌ترین موضوع برای اینکه در روابط عاطفی دچار سردی و بی‌تفاوتی نشویم، انتخاب درست و برداشتن گام‌های صحیح در ادامه راه است. چون هر حرکت اشتباهی می‌تواند تأثیر بدی در آینده روابط ما داشته باشد.


سواد عاطفی


 به‌گفته دمیرچی، وقتی ما از لحاظ عاطفی از غنای لازم ‌برخوردار نیستیم در واقع به نوعی دچار بی‌سوادی عاطفی هستیم. طبیعی است وقتی سوادی هم در این زمینه نداشته باشیم موفق نخواهیم شد. وقتی ما قادر به شناخت و توصیف احساسات و هیجانات خود نباشیم با مشکلاتی در تفکر احساسی خود مواجه می‌شویم؛ یعنی نمی‌توانیم نمایش درستی از احساسات خود داشته باشیم، چون مهارت کافی در این زمینه نداریم.

بنابراین پس از مدتی و با توجه به‌شدت مشکلات‌مان در روابط عاطفی دچار همان کوری عاطفی خواهیم شد که می‌تواند زندگی زناشویی ما را تحت‌الشعاع قرار دهد. ضمن آنکه سبک تربیتی افراد و برخورداری آنها از احساس عشق و امنیت بسیار مهم است، چون باعث می‌شود آنها راحت‌تر بتوانند با هم گفت‌وگو کنند و بتوانند با تفاوت‌های تربیتی یکدیگر کنار بیایند و آنها را بپذیرند. در واقع لزوم ورود افراد به رابطه هم آگاه بودن از اینگونه تفاوت‌ها و قدرت پذیرش آنهاست.


علائم رسیدن به کوری عاطفی


دمیرچی می‌گوید: رابطه به مرور سرد می‌شود و به‌تدریج به مرحله کوری عاطفی می‌رسیم. نخستین مرحله، مخالفت و کنار نیامدن با اختلاف عقیده و پذیرش تفاوت‌هاست. طبیعی است با هر کسی تعامل بیشتری داشته باشیم احتمال بیشتری دارد به تعارض برسیم و ترسیدن از این تعارضات باعث فاصله گرفتن افراد از همدیگر خواهد شد.


رنجش و عصبانیت نیز موضوعی است که اگر نتوانیم به خوبی آن را مدیریت و به موقع به آن رسیدگی کنیم رابطه را به مرحله بعدی یعنی طرد نزدیک می‌کند. مرحله بعد، سرکوب احساسات مثبت یا منفی است که باعث نوعی کرختی و سرخوردگی عاطفی می‌شود. در این هنگام رابطه محدود به رفع نیازهای روزانه و رسیدگی به کارهای بچه‌ها خواهد بود و صمیمیت عاطفی دیگر وجود ندارد.


به‌گفته این روانشناس، دلایل زیادی برای شیوع سردی روابط وجود دارد. مهم‌ترین عامل در این خصوص نداشتن اطلاعات کافی و به‌نوعی بی‌سوادی عاطفی است؛ یعنی وقتی افراد آمادگی لازم برای ورود به رابطه را ندارند و نمی‌دانند چه چشم‌اندازی در انتظار آنهاست، اغلب خود را برای مقابله با مشکلات رابطه و زندگی زناشویی آماده نکرده‌ و هیچ آموزشی هم در این زمینه ندیده‌اند. بنابراین نمی‌توانند رابطه موفقی داشته باشند.
توجه داشته باشیم حرف زدن نیز به تنهایی کاری از پیش نمی‌برد چون گفت‌وگو باید با درک و ذوق و همراهی دوطرف همراه باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha