به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند،10 نفر از این کشتهها را زنان کارگر، کودکی 12-10 ساله و باقی، مردان جوان و میانسال تشکیل میدادند! حادثه به توصیف نیروهای امدادی جمعیت هلالاحمر استان خوزستان به حدی تلخ و خونین بود که کسی باورش نمیشد از میان تکههای پارهپاره مینیبوس کسی جان سالم به در برده باشد، اما در سایه تلاش بیوقفه و حضور بهموقع هلالاحمریها خوشبختانه 8 نفر از این مهلکه خونین جان سالم به در بردند.
هنوز آفتاب، روشنی خود را بر خاک داغ خوزستان و شهرهای اطراف پهن نکرده بود که کارگران فصلی طایفه آرپناهی، خانههای خود را برای حضور در محل کار ترک کردند. مثل همیشه. زن و مرد، نوجوان و جوان. مینیبوس کهنه و زهوار دررفتهای آنها را برای انتقال به محل کارشان سوار کرد. کسی گمان نمیکرد به فاصله کمی از مبدا چه حادثه بزرگی انتظارشان را میکشد. صدای جیرجیر مینیبوس کهنه و چرتهای صبحگاهی مسافران ناگهان بهدنبال برخوردی شدید درهم شکسته شد.
تنها صدایی که در میان مشتی از آهنپارههای بهجا مانده مینیبوس به گوش میرسید صدای ناله مجروحینی بود که در میان اجساد دوستان خود افتاده بودند. مینیبوس دومی که گروه دیگری از همان کارگران فصلی را همراه داشت به صحنه حادثه میرسد. مسافران قوموخویشان غرقه در خون خود را میشناسند و به خانوادههایشان خبر میدهند. حادثه از طریق مردم به 112 و اورژانس اطلاع داده شد و نیروهای امدادی هلالاحمر سریعا در قالب 5 تیم به محل اعزام شدند.
جمعیت هلالاحمر شوشتر ازجمله پایگاههایی بود که در همان ساعتهای نخست حادثه با اعزام نیروهای امدادی در محل حاضر شدند. به گفته احمدعلی آهنگر شوشتری، رئیس شعبه هلالاحمر شوشتر وقتی خبر این حادثه به شعبه رسید امدادگران سریعا با امکانات و تجهیزاتی که همراه داشتند راهی محل حادثه شدند: «یکی از تلخترین و بدترین حوادثی بود که به عمر دیده بودم. تا چشم کار میکرد تکههای پارهپاره مینیبوس دیده میشد و لکههای خونی که روی زمین ریخته و صدای ناله مصدومان در فضای منطقه پیچیده بود. برای لحظهای ماتومبهوت این صحنه شدیم انگار قیامتی به پا شده بود.»
آهنگر بلافاصله با نیروهای امدادی بر بالین مصدومان میرود. بسیاری از آنها نه نبض داشتند نه نفس میکشیدند: «هیچکدام علائم حیاتی نداشتند. بهخاطر همین تمرکزمان را روی افرادی گذاشتیم که تکان میخوردند و معلوم بود جان سالم به در بردهاند. این افراد را سریعا با کمک نیروهای امدادی و اورژانس به بیمارستان منتقل کردیم.»تعداد زیادی از اجساد لابهلای آهنپارههای مینیبوس گرفتار شده بودند و نیروهای امدادی باید با استفاده از تجهیزات آنها را از آن وضعیت خارج میکردند.
کشته ها و مصدومین همه کارگر فصلی بودند
حسن مهامیدیان، از نجاتگران داوطلب هلالاحمر که در این حادثه حضور داشت میگوید: «تلخترین صحنهای که در این حادثه دیدم جسد پسربچه 12 سالهای بود که بهخاطر کارکردن در این سنوسال جانش را از دست داده بود.»
نفسی تازه میکند و میگوید در طول 19 سال فعالیت داوطلبانهام در هلالاحمر صحنههای تصادف زیادی را دیدهام اما این حادثه، هم به جهت تعداد کشتهها و هم نوع کشتهها که همه از میان اقشار فرودست جامعه بودند دل همه ما را سوزاند. به گفته او این کارگران هر روز صبح ساعت 5 از خانه بیرون میرفتند و با حضور در زمینهای کشاورزی یا دامداریها مشغول کار میشوند و قبل از شروع گرمای شدید روز به خانه برمیگشتند: «متاسفانه تعداد زیادی از این کارگران فصلی را زنان جوان تشکیل میدهند و در این تصادف نیز متاسفانه 10 زن جان خود را از دست دادند که یکی از آنها بهتازگی زندگی مشترکش را شروع کرده بود.»حسن هر روز تصادفهای زیادی را در محور کمربندی دزفول به شوشتر میبیند اما میگوید به لحاظ شدت و تعداد کشتهها این تصادف یکی از بزرگترین حوادثی است که تجربه کردهام.
ماموریتی سخت
در کنار حسن، امید صنعتی هم همراه با دوستانش در این ماموریت حاضر بود. او هم با اشاره به تعداد کشتههای بالای این حادثه میگوید متاسفانه تعداد حادثهدیدگان آنقدر زیاد بود که با وجود 5 تیم امدادی هلالاحمر، نیروهای آتشنشانی و اورژانس رسیدگی به آنها کار سختی بود اما هماهنگی خوب میاندستگاهی باعث شد تا بازماندگان این حادثه سریعا به مراکز درمانی منتقل شوند: «تنها یکی از مصدومان منتقلشده به بیمارستان در مسیر انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد اما باقی مصدومان جان سالم به در بردند.»امید هم از این حادثه به تلخی یاد میکند و میگوید: «سختترین کار ما، نجاتگران در این حادثه رهاسازی اجسادی بود که در میان آهنپارهها گرفتار شده بودند.»
او هم از نیروهای داوطلب جمعیت هلالاحمر گتوند است و ماموریتهای زیادی را در محورهای پرحادثه حضور داشته اما این تصادف از نگاه او هم یکی از تلخترین حوادث ثبت شده است: «وقتی به محل حادثه رسیدیم تعداد کشتهها آنقدر زیاد بود که برای لحظهای سرجایمان میخکوب شدیم. نیروها بلافاصله در محل توزیع شدند. گروهی به یاری نیروهای آتشنشانی رفتند و عدهای هم نیروهای اورژانس را در انتقال مجروحان یاری کردند.»
پشتیبانی خوب هلال احمر
نجفی، معاون امدادونجات جمعیت هلالاحمر خوزستان و فرمانده عملیات امدادرسانی این حادثه خونین بود. کسی که همراه با نیروهایش در همان ساعات اولیه در محل حادثه حضور داشت و با نظارت بر روند امدادرسانی همراه با نیروهایش تلاش کرد تا جان افراد بیشتری را از این مهلکه نجات دهد: «نیروهای امدادونجات رأس ساعت 6 و 30 دقیقه در محل حضور داشتند.
حادثه بسیار عظیم بود و تعداد کشتهها بسیار. گرچه طبق تصاویر منتشره کسی گمان نمیکرد که انسان سالمی از این مینیبوس خارج شود اما با تلاش نیروهای امدادی خوشبختانه تعداد قابل توجهی از مصدومان سریعا به بیمارستان منتقل شدند. امر مهمی که در سایه همراهی و همدلی نیروهای امدادی در بخشهای مختلف اتفاق افتاد. در واقع پشتیبانی خوب نیروهای امدادی از آتشنشانی و اورژانس موجب شد تا تعداد کشتههای این حادثه کمتر شود.»
به گفته او اگر آمبولانسهای جمعیت هلالاحمر در صحنه حادثه نبودند امکان انتقال سریع مجروحان به بیمارستان هم وجود نداشت: «برای امدادرسانی به این حادثه دو تیم امدادی از شوشتر، دو تیم از گتوند، دو تیم از مسجدسلیمان و یک تیم از دزفول همراه با 4 دستگاه آمبولانس، دو خودروی نجات و یک ست نجات به محل اعزام شدند.»براساس گزارش نجفی این حادثه دلخراش 16 فوتی و 8 مصدوم بر جای گذاشت.
اسامی کشتهشدگان
صدیقه روزبهانی
زینب نوروزی
آمنه صیفوری
فاطمه مختاری
بیژن براتی
فریبا داودی
پروانه عبدالهی
پرهام عبدالهی
فرخنده نوروزی
بنیامین داودی
محمدامین انصاری
توران براتی
لیلا داودی
لقمان عبدالهی
طوبی عبدالهی
و یک آقای ناشناس
نظر شما