اندکی پس از ورود امارت اسلامی به افغانستان، وزرا و نمایندگان این حکومت به مسائل حساس کشور از جمله آب ورود کرده و به‌طور ویژه بازدیدهای میدانی متعددی با هدف پیگیری وضعیت سدهای این کشور آغاز کردند.

افغانستان به‌دنبال کنترل آب ورودی به ایران

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران، از آنجا که عمده پروژه‌های بزرگ این کشور روی منابع آبی مشترک با ایران تعریف شده بود، دولت افغانستان نیز تمرکز یک‌ساله خود را بر تکمیل این پروژه‌ها گذاشت و تغییری در رویکرد امارت اسلامی نسبت به دوره پیشین در خصوص مدیریت منابع آب مشترک دیده نشده است.

تا جایی که طبق گزارش عملکرد یک‌ساله امارت ‌اسلامی‌ افغانستان، از پنج پروژه قابل افتخار وزارت آب و انرژی این حکومت، چهار پروژه سد کجکی، سد کمال‌خان، سد بخش‌آباد و سد پاشدان مربوط به کنترل آب ورودی به ایران است. برای نمونه، در دوم آذر 1400 عباس استانکزی، معاون وزارت خارجه افغانستان، در بازدید از سد کمال‌خان در استان نیمروز اظهار داشت که دولت افغانستان از این سد در مرز ایران محافظت خواهد کرد و در تلاش است تا هر چه زودتر کار ساخت سد را به پایان برساند.

به گفته سیدعبدالوحید قتالی، والی هرات، کار ساخت سد پاشدان روی رودخانه هریرود نیز 85 درصد تکمیل شده‌است. پروژه سد بزرگ بخش‌آباد نیز با ظرفیت ذخیره‌سازی 1,36 میلیارد مترمکعب آب (26 برابر سد کمال‌خان) در 27 کیلومتری داخل مرز افغانستان در استان فراه و روی رود فراه واقع شده است که منبع اصلی تغذیه‌کننده تالاب بین‌المللی هامون به حساب می‌آید. همچنین در مرداد ماه سال 1401، در مراسمی با حضور سفیر ترکیه در کابل، امارت اسلامی افغانستان فاز دوم سد کجکی را افتتاح کرد.

طی این فاز از پروژه، ظرفیت ذخیره سد کجکی از 1.2میلیارد متر مکعب به 2.34 میلیارد مترمکعب افزایش یافت و تولید برق این سد از 51 مگاوات به 152 مگاوات رسید. افتخارآمیز شدن پروژه‌های کنترل آب‌های مشترک با ایران و این حجم از تمرکز امارت اسلامی بر کنترل منابع آب مشترک با ایران باید برای سیاستمداران جمهوری اسلامی حساسیت‌آفرین باشد.برای شناخت بهتر عملکرد یک سال اخیر امارت اسلامی افغانستان در عرصه آب و محیط‌زیست، در ادامه به بررسی دکترین آب فرامرزی و واکاوی عملکرد این حکومت در تولید خشخاش می‌پردازیم.

دکترین آب‌های فرامرزی افغانستان


وزارت آب و انرژی امارت اسلامی در بدو شروع اقدامات خود با اعلام آنکه ۷۰ درصد آب افغانستان هدر می‌رود بیان داشته این دولت تلاش دارد کار ساخت سدهای بزرگ آب را از سرگیرد. روز چهارم دی‌ماه 1400، مقام‌های وزارت آب و انرژی دولت افغانستان اعلام کردند که با مهار آب‌های از دست رفته، این کشور در بخش‌های صنعت، زراعت و تولید انرژی به خودکفایی خواهد رسید.

به نقل از خبرگزاری دولتی افغانستان «به‌منظور مدیریت بهتر امور آب، منابع آبی این کشور مهار و مدیریت می‌شوند.» این خبرگزاری اضافه کرد: «وزارت آب و انرژی مطابق میزان بودجه توسعه‌ای سال ۱۴٠۱، پروژه‌ها و برنامه‌هایی در دستورکار دارد و کارهای باقی‌مانده سدهای خود را تکمیل می‌کند.» در این راستا کمک‌های بین‌المللی نیز به ساخت‌وساز این کشور سرعت می‌بخشند.


بر این اساس، شواهد نشان می‌دهد دکترین مهار آب‌های فرامرزی، ملقب به دکترین هارمون، در دستور کار امارت اسلامی است. دکترین هارمون یکی از تئوری‌های بدآوازه در میان قوانین منابعِ طبیعی بین‌المللی است که در سال 1895 بر اساس دیدگاه دادستان کل امریکا، جادسون هارمون، در پاسخ به‌ درخواست وزارت امور خارجه برای مشاوره در مورد اختلاف ایالات متحده با مکزیک درخصوص استفاده از آب رودخانه‌ ریوگرانده شکل گرفت.

این دکترین به حاکمیت مطلق سرزمین بر آبراهه‌های بین‌المللی مشترک داخل مرزی هر کشور اشاره دارد و معتقد است آن قسمت از رودخانه‌های فرامرزی که در سرزمین هر کشور واقع شده است، جزء آب‌های ملی و داخلی آن کشور است و هر کشوری می‌تواند به هر روشی که بخواهد از آن استفاده کند. این دکترین به‌طور کامل برخلاف عدالت و انصاف است و توسط بسیاری از کنوانسیون‌ها و نهادهای بین‌المللی رد شده است.


این در حالی است که اسلام برای دو کشور جمهوری اسلامی ایران و امارت اسلامی افغانستان، قاعده الهی بسیار پایدارتری را مد نظر قرار داده که بسیار کامل‌تر از دکترین‌های بین‌المللی است و آن اصل «لاضرر و لاضرار» است. دو کشور ایران و افغانستان می‌توانند با اتکا به هشدارهای الهی یک سازکار نوینی را در همکاری و مشارکت برای هم ایجاد کنند.


اقتصاد خشخاش در دولت جدید افغانستان


شواهد نشان می‌دهند طی یک سال اخیر در افغانستان، کشت خشخاش افزایش یافته است. به گفته رئیس اداره کشاورزی ولایت قندهار، کشت خشخاش در این استان نسبت به سال 1400، 75 درصد افزایش یافته است. نشانه‌ها حاکی از آن است که این کشور جلوی کشت خشخاش را [در عمل] نگرفته است؛ زیرا یکی از منابع درآمدی آن در حال حاضر دریافت زکات و عشر از درآمد ناشی از کشت خشخاش است.

همچنین در استان ننگرهار نیز امسال کشت خشخاش افزایش چشمگیری داشته است. برخی شواهد حاکی از آن است که در استان ارغنداب، باغ‌های انار از بین رفته و مزارع خشخاش جایگزین شده است. نکته حائز اهمیت این است که کشت خشخاش، کشتی آب‌بر بوده و توسعه روزافزون مزارع خشخاش باعث مصرف آب در حوضه‌های بالادست کشورمان خواهد بود.


کشت تریاک بین 9 تا 14 درصد تولید ناخالص ملی افغانستان را تشکیل می‌دهد و هرگونه ممنوعیت در خصوص تجارت این محصول اثر قابل توجهی بر اقتصاد این کشور دارد. با وجود این، رهبر افغانستان حکمی مبنی بر ممنوعیت کشت و استفاده از مواد مخدر در افغانستان صادر کرده است زیرا بر اساس مبانی دینی امارت اسلامی، استفاده از هرگونه مواد مخدر حرام است. در عین حال، به لحاظ اقتصادی، اعلام ممنوعیت کشت خشخاش می‌تواند افزایش چند برابری قیمت مواد مخدر در بازار سیاه را در پی داشته باشد و در کوتاه‌مدت بازار افغانستان را به حرکت درآورد.


نیویورک‌تایمز در مطلبی به دشواری‌های افغانستان برای مقابله با کشت خشخاش پرداخت. در این گزارش به پنل‌های خورشیدی ارزان‌قیمت در جنوب افغانستان اشاره شد. این پنل‌ها منبع تأمین‌کننده انرژی برای پمپ‌های برداشت آب هستند. به‌دلیل وجود این تجهیزات، نیروهای دولت افغانستان در بهار امسال علاقه‌ای به ریشه‌کنی سریع کشت خشخاش نداشتند و اعلام کردند که امکان برداشت کشت گذشته وجود دارد، اما اجازه کشت جدید داده نخواهد شد. به همین دلیل انتظار نمی‌رود در کوتاه‌مدت تغییری در میزان سطح زیر کشت خشخاش در این کشور حاصل شود و میزان مصرف آب در بالادست ایران کاهش یابد.


جمع‌بندی


در یک سالگی دولت جدید افغانستان مشخص شد که در رویکردهای کلان و راهبردهای مدیریت منابع آب، فرقی بین امارت اسلامی و جمهوریت اشرف غنی نیست. دکترین دولت جدید با غنی در هر جا تفاوت داشته باشد، در مدیریت منابع آب یکی است. تکنوکرات‌ها همچون گذشته مشاورین این حکومت هستند و همچنین، برای هر دو گروه، آب در افغانستان مشروعیت‌زا و مقبولیت‌زا است. نکته مشترک در میان تمامی حاکمان افغانستان کنترل آب ورودی این کشور به ایران است.

اما راه‌حل آن در تاریخ اشاره شده است، به گفته اشرف غنی، رئیس‌جمهور سابق افغانستان، در فروردین 1400 در مراسم افتتاح بند کمال‌خان «آینده نیمروز به تأمین برق و دسترسی به بندر بین‌المللی وابسته است. ما باید برق نیمروز را تأمین کنیم... و زرنج را به یک بندر بین‌المللی تبدیل کنیم و کلید زرنج چابهار است». اهمیت چابهار برای افغانستان به اندازه اهمیت آب برای جمهوری اسلامی ایران است. لذا تسهیل دسترسی افغانستان به بنادر ایران در صورتی که با یک سیاست واحد در سطح ملی همراه باشد می‌تواند عاملی برای شکست سیاست ناپایدار کنترل آب در افغانستان باشد. بدون شک همکاری میان ایران و افغانستان برای پایداری و توسعه هر دو کشور الزامی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha