به گزارش سلامت نیوز تنها چند ماه پس از تصویب "قانون ممنوعیت برداشت چوب از جنگل های شمال ایران" موسوم به قانون تنفس، زمزمه های مخالفت با آن از هر سو آغاز شد. از برخی دانشگاهیان و نمایندگان استان های شمالی گرفته تا صاحبان صنایع چوب و بهره برداران و پیمانکاران و حتی بسیاری از کارشناسان و مدیران بدنه سازمان جنگل ها که حالا نام جنگل ها از آن حذف شده. اغلب آنها از اساس با چنین طرحی مخالف بوده و با آن بنای مخالفت را گذارده و تا آنجا که توانستند چوب لای چرخ "قانون تنفس جنگل" گذاشتند.
بهره بردارانی که نزدیک به 60 سال، شیره جان جنگل های هیرکانی را مکیدند و برای خود ثروت های میلیاردی در داخل و خارج کشور اندوختند – نگاه کنید به دارایی های پیمانکاران چوب، قبل و بعد از قراردادها و اجرای آن- با قطع شدن این منبع درآمد رایگان از کیسه ثروت های ملی آنقدر متضرر شدند که با ترفندهای متعدد و گوناگون دوباره راه را بازکنند. یکروز با قطع دستمزد کارگران صنایع چوب و تحصن آنها به دولت ها فشار آوردند و روز دیگر با تحریک قرق بان هایی که با جان شان از جنگل حفاظت می کردند.
پس از رخداد سیل اسفند 1397 و فروردین 1398 نتیجه این تلاش ها منجر به صدور بخش نامه هایی شد که به بهانه سیل و با نام "درختان سیل آورده"، به برداشت هر چند بسیار کمتر از پیش از هیرکانی شد. این روند تا امروز ادامه داشته و نگرانی های بسیاری را برای فعالان حوزه جنگل ومحیط زیست پدید آورد. نگرانی از شکست "قانون تنفس جنگل های هیرکانی" و آغاز بهره برداری دوباره از چوب آن.
با تغییر رییس "سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری" و آمدن عباسعلی نوبخت که به "مرد تنفس جنگل" معروف است خیلی ها نفس راحت کشیدند که دیگر خطر برگشت دوباره مافیای جنگل و بهره برداری چوبی از جنگل های ایران وجود نخواهد داشت؛ با اینهمه حالا همزمان با تثبیت جایگاه و حکم نوبخت به عنوان رییس "سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری کشور" نامه ای با امضای او مبنی بر حذف پوشش گیاهی در حریم رودخانه و جاده ها، خبر از ورود دوباره مافیا در جنگل می دهد. در حالی که بر اساس "قانون تنفس جنگل" هرگونه بهرهبرداری تجاری و صنعتی از چوب جنگلهای شمال کشور از ابتدای سال چهارم اجرای قانون برنامه ممنوع است و دولت مجاز به تمدید قرارداد طرحهای جنگلداری که مدت اجرای آن به اتمام رسیده نیست.
آگاهان بر این باورند که فشارها از سوی نمایندگان استان های شمالی در مجلس شورای اسلامی که اغلب در صف نخست تخریب محیط زیست قرار دارند یکی از دلایل چنین اقدامی است؛ اگر چه به نظر می رسد این تصمیم گیری و نامه، دلایل متعدد و پیچیده دیگری نیز داشته باشد که باید در گزارش جداگانه ای کالبدشکافی شود .
متن کامل نامه
در نامه عباسعلی نوبخت آمده است:« در اجرای برنامه سال اول طرحهای مصوب فاز اول "مدیریت پایدار جنگل هیرکانی"(مدیریت فنی و حفاظتی) و نیز به منظور بازگشایی و مرمت جادههای جنگلی (ریزشبرداری، زهکشی، پاکسازی جویهای کناری آبراههها، تثبیت مناطق لغزشی و رانشی) جهت استفاده در اقدامات حفاظتی و حمایتی و انجام سایر طرحها و پروژههای در دست اقدام (مطالعات تفصیلی-اجرایی مدیریت پایدار و ارزیابی کمی و کیفی دورهای جنگلهای هیرکانی) و *با عنایت به نامه شماره 119179 مورخ 13/6/1401 رئیس سازمان مدیریت بحران کشور مبنی بر جمعآوری درختان افتاده در داخل و حریم مسیلها* مقتضی است با تشکیل گروههای کارشناسی فنی (اکیپ نشانهگذاری) * نسبت به شناسایی و نشانهگذاری درختان ریشهکن، شکسته و افتاده تجمعی و مزاحم مسیر طرفین جادههای جنگلی* مطابق قوانین و مقررات مربوطه اقدام لازم را معمول نمایید. بدیهی است با اخذ تصمیمات لازم، نحوه جمعآوری و خروج درختان موصوف متعاقباً ابلاغ خواهد شد.»
تلاش دوباره مافیای چوب
علی بناگر رییس انجمن علمی جنگلبانی ایران در اینباره به "سلامت نیوز" می گوید:« به بهانه مرمت جاده های جنگلی می خواهند راه مافیای جنگل خوار را به درون جنگل باز کنند. اگر واقعا هدف، مرمت جاده هاست باید کنترل پوشش گیاهی و استقرار پوشش روی ترانشه ها و اقدامات زیست مهندسی در مسیل ها تقویت شود؛ اما به جای این ها حالا دستور حذف پوشش گیاهی در حریم رودخانه و جاده صادر شده است.»
او تاکید می کند:« مافیایی که راش سیلندریک و بلوط کهنسال و افراهای تنومند و گونه های اندمیک را سال ها سر بریده اند اکنون نگران توسکاهای قطر 30 حاشیه رودخانه و جاده شده اند و آنقدر از دلالی درختان جنگلی ذی نفوذ شده اند که بالاخره "سازمان مدیریت بحران" را با لطایف الحیل مجبور کردند با چراغ سبز خود دستگاه متولی، در دام حمایت از بهره برداری بیفتد.
بناگر گفت:« عقل اجرایی تصمیم گیر بی اعتنا به پیکر نیمه جان جنگل های هیرکانی، بهره برداری در جنگل را پذیرفت؛ درحالی که کارشناسان و فعالان منابع طبیعی و غالب مردم به شدت با قطع و برداشت درختان به هر بهانه بزک شده ای در جنگل مخالف هستند.»
رییس انجمن علمی جنگلبانی کشور در ادامه با اشاره به اینکه در 50 سال اخیر، جنگل های کشور نصف شد و در تمام این حدود دو میلیون هکتار جنگل های شمال از دست رفت می گوید:« چه قانونی، چه غیر قانونی، چه فنی و چه غیرفنی، پوشش گیاهی از دست رفته است و اکوسیستم آسیب دیده و برای بهره برداری فعلی که ابلاغ شده نیز سرنوشتی غیر از این نمی توان متصور بود.»
او درباره همراهی ها و تلاش ها برای آغاز دوباره بهره برداری از چوب جنگل های شمال گفت:« سناریوی ورود مجدد اره موتوری ها به جنگل توسط مافیا و بهره برداران تجاری رقم خورد؛ در این بین با توسل به اهرم سیاست و فرافکنی، برخی از بدنه اجرایی و علمی را با خود همراه کرده اند. کسری بودجه و بهانه تامین نقدینگی حاصل از فروش چوب ( بخوانید شیره جان جنگل) برای حفاظت و نگهداری، بهانه ای برای نرمش برخی متخصصان شده است؛ ولی نیم قرن تجربه جنگلداری کشور نشان داد که پول تمام برداشت بی حد و حصر در این سال ها، نه به جنگل برگشت؛ نه رفاه و تجهیزات قرقبانش شد که اگر شده بود این وضعشان نبود؛ نه زیرساخت جنگلبانی شد که اگر بود این وضع ادارات و امکاناتش نبود؛ نه خرج برای حفاظت؛ که اگر بود این وضعیت خودروها و امکانات حفاظتی در مقابل قاچاقچیان تا دندان مسلح نبود و نه تامین کننده دانش و سخت افزار و نرم افزارهای پشتیبان برای مدیریت هوشمند جنگل و نه هزینه ای برای اصلاح قوانین و رفع معضلات آن.»
بناگر افزود:« سوال مهمی که تاکنون بدان پاسخی داده نشده این است که اینهمه پول، به چه کسانی و کجا پرداخت شده و در چه جایی خرج شده است؟ مافیایی که راش سیلندریک و بلوط کهنسال و افراهای تنومند و گونه های اندمیک را سر بریده اند؛ اکنون نگران توسکاهای قطر 30 حاشیه رودخانه و جاده شده اند.»
رییس انجمن علمی جنگلبانی کشور در ادامه گفت:« آنقدر از دلالی درختان جنگلی ذی نفوذ شدند که "سازمان مدیریت بحران" را با لطایف الحیل مجبور و با چراغ سبز خود دستگاه متولی در دام حمایت از بهره برداری می اندازند.»
جاده های جنگلی
بناگر درباره اینکه مرمت جاده های جنگلی بهانه ای برای ورود و برداشت بهره برداران چوب هیرکانی است گفت:« اگر جاده های جنگلی اهمیت داشت چرا برای 5 هزار کیلومتر تخریب آن، 5 سال بودجه اخذ نشد یا خودشان دست به کار نشدند؟ ولی الان برای چند درخت افتاده که در مسیرهای اطراف جاده انگشت شمارند و صد البته اقتصادی برای فروش، نگران شده اند!»
او افزود:« ارجح آماربرداری جاده Road Inventory ) )، تناوب و اولویت عملیات تعمیر و نگهداری، ترمیم فنی سیستم زهکشی، تثبیت بستر، لکه گیری، روسازی و بازسازی، حفظ و شکل دهی مجدد الگوی شیب و تمیز و مسلح کردن جوی هاست؛ نه دستور پاک تراشی درختانی که در هر چند 10 کیلومتر انگشت شمارند. در حالی که باید کنترل پوشش گیاهی و استقرار پوشش روی ترانشه ها و اقدامات زیست مهندسی در مسیل ها تقویت شود دستور حذف پوشش گیاهی در حریم رودخانه و جاده صادر می شود.»
رییس انجمن علمی جنگلبانی کشور با اشاره به اینکه ابزار حفاظت از جنگل باید با حفظ خود اجزای اکوسیستم آن جنگل باشد گفت:« درخت و پوشش گیاهی خودش آبخیزدار است؛ حفظ پوشش گیاهی، جلوگیری از چرای مفرط و حفاظت فیزیکی با حمایت علمی با رویکرد دانش بومی، راهکار جلوگیری از سیل است. نشانه گذاری، بهره برداری و کسب درآمدی که به جیب جنگل نرفته، نمی رود و نخواهد رفت؛ خلاف قانون، غیرعلمی و بازکننده مسیری مخوف برای غارت جنگل هاست.»
بناگر در انتها خطاب به عباسعلی نوبخت تاکید کرد:« از رییس محترم سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری کشور انتظار داریم در مقابل مافیای بهره بردای تجاری ایستادگی و به همراه رییس سازمان مدیریت بحران و سازمان بازرسی و رییس سازمان برنامه و بودجه به منظور اجرای ماده 48 مکر (هرگونه بهرهبرداری تجاری و صنعتی از چوب جنگل های کشور از ابتدای سال چهارم اجرای قانون برنامه ممنوع میباشد) و تحقق بند (1) مصوبه لایحه برنامه ششم توسعه کل کشور که دولت را مکلف به اختصاص ردیف اعتباری مستقل نسبت به پیشبینی اعتبارات و امکانات در بودجههای سنواتی جهت ارتقای پوشش کامل و مؤثر، حفاظت از جنگل های کشور، مهار عوامل ناپایداری، جلوگیری از تغییرکاربری، تجاوز و تصرف، مبارزه با قاچاق چوب، استقرار مدیریت پایدار جنگل و اجرای تعهدات اقدام کند.»
نظر شما