چهارشنبه ۴ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۰
کد خبر: 346281

اوتیسم معمولا درست درک نمی‌شود و باورهای اشتباه درباره‌ی این بیماری حتی در حوزه‌ی روان‌شناسی هم وجود دارد. در این مطلب ۶ اختلال را معرفی می‌کنیم که با اوتیسم اشتباه گرفته می‌شوند.

 اختلالاتی که با اوتیسم اشتباه گرفته می‌شوند

به گزارش سلامت نیوز به نقل از فرادید از verywellmind، اوتیسم یک نورودایوِرجِنس (تنوع عصبی) است که خودش را به شکل دشواری در تفسیر نشانه‌ها و قوانین اجتماعی نوروتیپیکال (از نظر عصبی طبیعی)، پیرویِ سرسختانه از برنامه‌های روزمره و حساسیت حسی نشان می‌دهد و در نتیجه‌ی تفاوت‌های رشدعصبی رخ می‌دهد.

چرا اوتیسم ممکن است اشتباه تشخیص داده شود

ارزیابی روانی برای اوتیسم شامل مشاهدات رفتاری والدین و معلمان همینطور آزمون‌ها و مشاهدات رفتاری توسط ارزیاب می‌شود. بزرگسالان مبتلا به اوتیسم که بیماری‌شان در کودکی تشخیص داده نشده ممکن است در دسترسی به پزشکی که بتواند آن‌ها را ارزیابی کند مشکل داشته باشند، چون بسیاری از آزمایشات اوتیسم برای کودکان طراحی شده است. افزون بر این، بسیاری از افراد اوتیسمی تشخیص سلامت روان تکمیلی دارند. بدین لحاظ گاهی‌اوقات بیماری آن‌ها اشتباه تشخیص داده می‌شود.

بیشتر بدانید: اوتیسم را بهتر بشناسیم

اختلالات اضطراب

بسیاری از افراد اوتیسمی معیارهای مربوط به اختلال اضطراب را هم دارند. با این حال، پیش از اینکه اوتیسم تشخیص داده شود، به بسیاری از افراد گفته می‌شود اضطراب دارند نه اوتیسم.


نیاز شدید به برنامه‌ی روزانه، مشکلِ نقل و انتقال ناگهانی یا غیرمنتظره و بهم‌ریختگی‌های حسی می‌تواند شبیه اختلال اضطراب به نظر برسد. علاوه براین، اگر یک فرد اوتیسمی به واسطه‌ی مشکلِ تفسیر نشانه‌های اجتماعی، واکنش منفی را تجربه کرده باشد، ممکن است در موقعیت‌های اجتماعی به شدت مضطرب شود.


اگر فردی مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی تشخیص داده شود و متوجه شود اضطراب او ریشه در مکالمات پیش‌بینی‌نشده یا مشکلِ انتخاب زبان بدن و لحن صدا دارد، ممکن است اضطراب او ناشی از اوتیسم باشد. به طرز مشابهی، اگر فردی مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تشخیص داده شود و دریابد رفتارهای مضطربانه‌ی او همراه با رفتارهای عصبی نیست، این احتمال وجود دارد که بیماری او را اشتباه تشخیص داده باشند.

اختلال کمبود توجه/بیش‌فعالی

تقریباً نیمی از افراد اوتیسمی اختلال کم توجّهی - بیش فعالی (ADHD) هم دارند بنابراین بسیار عادی است اگر فردی معیارهای مربوط به هر دو اختلال را داشته باشد. اگر فردی مبتلا به ADHD تشخیص داده شود، اما احساس کند این تشخیص تمام نشانه‌های او را بطور کامل توصیف نمی‌کند، بهتر است از ارزیابی اضافه‌ای کمک بگیرد که مختص اوتیسم باشد. میان معیار تشخیصی برای این دو اختلال همپوشانی وجود دارد. به عبارت دیگر هم اوتیسمی‌ها و هم مبتلایان به ADHD با توجه، ارتباط و برنامه‌ی روزانه مشکل دارند. تفاوت‌های این دو اختلال را در ادامه می‌خوانید:


اوتیسم

• مشکل تمرکز روی فعالیت‌هایی که علاقه‌ای به آن‌ها ندارد، اما تمرکز بیش از حد روی فعالیت‌های مورد علاقه.
• احتمال دشواری در درک نشانه‌های اجتماعی (مگراینکه علاقه‌ی خاصی به این تعاملات وجود داشته باشد) و احتمال دشواری در واژه‌یابی و ارتباط کلامی.
• احتمال طرح‌ریزیِ برنامه‌های خاص روزانه که ممکن است پیروی از آن‌ها برای دیگران دشوار باشد و احتمال تجربه‌ی اضطراب یا پریشانی در صورتِ تغییر این برنامه.


اختلال کم توجّهی - بیش فعالی

• فرد ممکن است تمرکز بیش از حد داشته باشد، اما کارهایی را ترجیح دهد که نیازی به تمرکز پایدار نداشته باشد.
• ممکن است با فیلتر کردن افکاری که می‌خواهد به اشتراک بگذارد دچار مشکل شود. این افراد احتمالاً به طور پی در پی حرف دیگران را قطع می‌کنند یا بدون اندیشه یا اراده شروع به صحبت کردن می‌کنند.
• با برنامه‌های روزمره پیشرفت می‌کند، اما ممکن است نتواند برنامه‌ای را به خاطر بهم‌ریختگی دنبال کند.

اختلال شخصیت مرزی

اختلال شخصیت مرزی (BPD) یک بیماری است که با بی‌ثباتی خلق و خو، رفتار آنی (بدون فکر) و مشکل در روابط بین‌فردی مشخص می‌شود. مانند تشخیص‌های دیگر بحث‌شده در این مقاله، این امکان وجود دارد که یک شخص اوتیستی یک اختلال شخصیتی هم داشته باشد. با این حال، گاهی‌اوقات نورودایوِرجِنس (تنوع عصبی) به عنوان یک اختلال شخصیتی به اشتباه تشخیص داده می‌شود و این اشتباه به ویژه برای زنان رایج است. نشانه‌های زیر گاهی‌اوقات به BPD نسبت داده می‌شوند نه اوتیسم:


• کنترل احساسی: افراد مبتلا به BPD تغییرات خلقی قابل‌توجه و دشواری در کنترل درست احساسات را از خودشان بروز می‌دهند. گاهی‌اوقات به بهم‌ریختگی‌های احساسی ناشی از اوتیسم برچسب اختلال در نظم یا اختلال بی‌نظمی زده می‌شود.
• تکانش‌گری: هم اوتیستی‌ها و هم مبتلایان به BPD ممکن است رفتارهای تکانشی داشته باشند، از جمله خرج کردن زیادِ پول یا استفاده از مواد مخدر.
• ناسازگاری در روابط: از آنجا که توانایی‌های ارتباطی و اجتماعی افراد اوتیسمی از افراد نوروتیپیکال متفاوت است، ممکن است آن‌ها در روابط‌شان ناسازگاری را تجربه کنند، به ویژه اگر ندانند به اوتیسم مبتلا هستند.

اختلال وسواس اجباری

اختلال وسواس اجباری (OCD) خود را به صورت افکار مزاحم و تصاویر مضطرب‌کننده‌ای نشان می‌دهد که رهایی از شر آن‌ها یا نادیده گرفتن‌شان دشوار است، همینطور رفتارهای بی‌اختیاری که پی‌درپی تکرار می‌شوند تا اضطراب ناشی از افکار را کاهش دهند. افراد مبتلا به OCD ممکن است وسواس فکری، وسواس عملی یا هر دو را تجربه کنند. برخی افراد اوتیسمی OCD هم دارند. با وجود این، گاهی‌اوقات به اشتباه به رفتار خودمحرکی (حرکت بدنی یا صداهای تکراری یا غیرعادی) برچسب وسواس عملی می‌زنند، چون زبان یا حرکت تکراری می‌تواند شبیه رفتار وسواس‌گونه به نظر برسد.


مراسم و برنامه‌های منظم روزانه ممکن است وسواس‌گونه به نظر برسند. اگر برنامه‌های روزانه به شکل تلاش برای کاهش اضطراب درنیاید، وسواس‌گونه نیست.

اختلال اضطراب پس از سانحه

زندگی کردن به عنوان فردی که نورودایوِرجِنس (تنوع عصبی) دارد در دنیایی که برای نوروتیپیکال‌ها (از نظر عصبی طبیعی) خلق شده به شدت استرس‌زا است، به ویژه برای کسانی که هنوز بیماری‌شان تشخیص داده نشده است.


پوشش یا تلاش برای رفتار کردن به یک شکل نوروتیپیکال وقتی به صورت طبیعی صورت نگیرد، استرس زیادی ایجاد می‌کند. علاوه بر این، افراد اوتیسمی در قیاس با نوروتیپیکال‌ها بیشتر در معرض قلدری، سواستفاده و بهره‌کشی هستند. به همین دلیل درصد بالایی از اوتیسمی‌ها سابقه‌ی تروما (ضربه‌ی روحی) دارند. میان بازنمود اوتیسم و نشانه‌های تروما همپوشانی وجود دارد که تا حدی به واسطه‌ی شمار بالای اوتیسمی‌هایی است که سابقه‌ی تروما هم دارند.

اختلالات روان‌پریشی

در دهه‌ی ۱۹۴۰، اوتیسم نوعی اسکیزوفرنی در نظر گرفته شد که در کودکی آغاز می‌شود و به شکل دشواری در برقراری ارتباط با واقعیت ظاهر می‌شود. اوتیسم و اختلالات روان‌پریشی هم هم‌پوشانی علائم دارند از جمله دشواریِ ارتباط موثر و جدایی یا کناره‌گیری اجتماعی. علاوه بر این، روان‌پریشی معمولاً با استفاده از آزمون‌های شخصیت شناسایی می‌شود. در این آزمون‌ها سوالات خاصی درباره‌ی ادراک و واقعیت پرسیده می‌شود. افراد اوتیسمی گاهی‌اوقات پرسش‌های این آزمون‌ها را تحت اللفظی‌تر از چیزی که مدنظر طراح آزمون است می‌خوانند و این موضوع می‌تواند مقیاس سنجش را برای روان‌پریشان بالا ببرد. برای نمونه، هدف سوالی که می‌پرسد «آیا شما صداهایی که دیگران نمی‌شوند می‌شنوید» مشخص کردن وجود یا عدم‌وجود توهمات است، اما یک خواننده‌ی اوتیسمی ممکن است در پاسخ بنویسد «من صدای کسی را شنیدم وقتی دیگران به صدای او گوش نمی‌دادند».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha