شنبه ۱۰ دی ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۴
کد خبر: 349686

هر نوع رفتاری که والدین با کودکان داشته باشند، نقش اساسی در شکل‌گیری شخصیت آنها در بزرگسالی دارد. به همین دلیل است که همواره مطرح می‌شود تربیت کودکان به هیچ عنوان کار ساده و راحتی نیست.

سر به راه شو

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری، تنبیه و تشویق از راهکارهایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به‌کار می‌برند تا به این وسیله هم بتوانند رفتارهای ناپسند کودک را اصلاح کنند و هم رفتارهای نیکوی او را تشویق به تکرار کنند. با وجود این، تنبیه غیراصولی کودکان تأثیرات نامطلوب زیادی را بر شخصیت آنها بر جای می‌گذارد و باعث به‌وجودآمدن مشکلاتی در بزرگسالی‌شان می‌شود.

اگرچه گفته می‌شود تنبیه یک روش آموزشی است تا به این وسیله رفتار نامناسب فرد، حذف شود اما این رفتار آموزنده زمانی مؤثر خواهد بود که اصولی انجام شود و صرفا در جهت هدایت کودک به سمت رفتارهای درست باشد نه نشان‌دادن قدرت و صلابت والدین.


حانیه علی‌مددی، روانشناس و روان‌درمانگر ارشد بالینی با اشاره به اینکه در تنبیه، فرد به‌دنبال این است که احتمال تکرار یک عمل ناپسند را کاهش دهد، گفت:‌ آگاه‌کردن، نتیجه اصلی تنبیه‌کردن فرد است به این معنا که ما می‌دانیم فردی که تنبیه می‌شود یک انسان طالب رشد و شکوفایی است و قدرت درک و فهم دارد. این انسان می‌تواند جوانب کار خود را بررسی کند، قدرت انتخاب دارد و می‌تواند شرایط را تغییر دهد، با این نوع نگرش، نگاه ما به مسئله تنبیه عوض می‌شود.


به‌گفته این روان‌درمانگر، اگر نگاه ما به کودکی که قرار است در اثر کار اشتباهی که انجام داده به‌عنوان حیوان دست‌آموزی باشد که ما باید عادت‌هایی را در او ایجاد کنیم، ‌او را بترسانیم و یا مجبور به انجام رفتار دلخواه‌مان کنیم، نگاهی کاملا اشتباه است و آینده خوبی را به‌دنبال نخواهد داشت.



روشی برای آگاه‌سازی‌ کودکان


زمانی که والدین به درک این مسئله برسند که کودک آنها همانند افراد بزرگسال دارای قوه ادراک است بهتر می‌توانند با او تعامل داشته باشند. در این صورت معایب تنبیه را شاهد نخواهند بود در غیر این صورت با تنبیه کودک نه‌تنها احتمال بروز پرخاشگری و بزهکاری در آینده بالا می‌رود بلکه اگر تنبیه در سنین پایین مرتب تکرار شود هم عزت والدین و کودک از بین می‌رود و هم اعتماد به نفس کودک به مرور کاهش پیدا کرده و میل به انتقام در او قوت می‌گیرد.


علی مددی با طرح این سؤال که اگر بخواهیم رفتاری که عواقب منفی را به‌دنبال دارد، ‌کاهش دهیم، ‌چه کاری باید انجام دهیم؟ می‌گوید: زمانی که می‌خواهیم کودک را از عواقب کارش آگاه کنیم نباید درمقابل کودک قرار بگیریم. در زمان تنبیه و تهدیدکردن، ما در مقابل کودک هستیم؛ به این معنی که قدرت فکر و صلاحدید کودک در یک طرف ماجرا قرار می‌گیرد و خواست و میل کودک در مقابل آن، در این صورت این دو به تقابل با یکدیگر می‌رسند و اگر تنبیهی هم صورت بگیرد در کوتاه‌مدت ممکن است جواب بدهد اما در بلندمدت آثار منفی زیادی را به‌همراه خواهد داشت.


آگاه‌کردن، روش مثبتی است که این روانشناس به آن تأکید کرده و می‌گوید:‌ در روش آگاه‌کردن والد و کودک نه در مقابل هم که در کنار یکدیگر هستند. والد در این روش با کودک همدلی و محبت دارد و در او رشد و توانمندی می‌بیند و می‌داند که درصورت آگاه‌شدن کودک، او به سمت کار نامطلوب نخواهد رفت؛ یعنی یک سمت والد و کودک قرار دارند و سمت دیگر رفتار و کاری است که عواقب نامطلوبی به‌دنبال دارد و قرار است این دو در تقابل با هم باشند و در نهایت با آگاه‌سازی و نشان‌دادن عواقب نامطلوب کار، کودک انتخاب می‌کند که کدام راه را برود که مسلما آگاه‌سازی به جای تنبیه‌کردن روشی است که بازخورد مطلوب‌تری به‌دنبال خواهد داشت.


نشان‌دادن الگوی مناسب


الگوسازی‌ برای کودکان قبل از اینکه کار به مرحله تنبیه‌کردن برسد، یکی از راهکارهایی است که می‌تواند نقش مؤثری در تربیت اصولی کودکان داشته باشد؛ اینکه کودک بداند که والدین نه در مقابل او که در کنارش هستند و در مقابل والدین نیز متناسب با سن کودک درک کنند که خواسته او از عملی که انجام می‌دهد، ‌چیست و فرزند خود را متوجه این موضوع کنند که بدون رفتن به راه‌های نامطلوب و منفی می‌تواند به خواسته‌اش برسد.


علی‌مددی می‌گوید: ‌گاهی اوقات شاهد این هستیم که والدین فرزند خود را به‌دلیل به‌کار بردن الفاظ ناپسند و زشت تنبیه می‌کنند. در این صورت ما به والدین توصیه می‌کنیم که قبل از تنبیه‌ ابتدا به محیطی که بچه در آن قرار دارد نگاه کنند، آیا در آن محیط بچه شاهد به‌کار بردن الفاظ ناپسند نیست؟ آیا الگوی مناسبی در مقابل او قرار دارد یا نه؟ اگر کودک در محیطی رشد کند که به کاربردن الفاظ ناپسند و زشت هیچ منعی ندارد نباید انتظار داشت با تنبیه، ‌او هم این الفاظ را به‌کار نبرد، ‌ابتدا باید محیط را درست کرد و بعد به فکر اصلاح رفتار کودک برآمد.



موکول‌کردن تنبیه به آینده


برخی والدین در مواجهه با رفتار ناپسند فرزندان خود، تنبیه آنها را به آینده و مثلا به زمان بازگشت پدر از محل کار موکول می‌کنند. موضوعی که به‌گفته حانیه علی‌مددی این کار باعث افزایش ترس و اضطراب در کودک می‌شود؛ چراکه عواقب کار برای کودک مبهم است و کودک نمی‌داند زمانی که پدرش از سر کار به خانه بازگردد قرار است که چه تنبیهی‌ را برای او درنظر بگیرد.

از سوی دیگر والد هم به این دلیل تنبیه را به زمان دیگری موکول می‌کند تا بتواند فشار روانی ناشی از تنبیه را برای کودک بالا ببرد. غافل از اینکه با این روش به رابطه بین خود و کودک صدمه می‌زند و بالارفتن اضطراب در کودک اثرات نامطلوبی را به‌دنبال خواهد داشت و حتی ممکن است مشکلات بین کودک و والدین را بیشتر کند.


سرزنش کودک در مقابل دیگران یکی دیگر از راهکارهایی است که والدین برای تربیت کودک خود به‌کار می‌برند. این کار نه‌تنها باعث کاهش اعتماد به نفس او می‌شود بلکه این ایده در کودک تقویت می‌شود که حالا که آبروی من جلوی دیگران رفته و عزت‌نفسم را از دست داده‌ام چه دلیلی دارد که کار خوب انجام دهم و دیگر چیزی برای از دست‌دادن ندارم. این روش اگرچه در کوتاه‌مدت ممکن است جواب دهد اما آسیب‌های روانی که کودک از این عمل والدین خود می‌بیند، بسیار بیشتر از اثرات تربیتی آن است.



گر صبر کنی


وقتی کودکی کار اشتباهی انجام می‌دهد، در بیشتر مواقع از اشتباه‌بودن آن اطلاعی ندارد. شاید هم در راستای پاسخ به نیازی که دارد آن کار را می‌کند. شاید هنوز نیاموخته احساسات و نیازهایش را بی‌واسطه ابراز کند. پس نخستین گام این است که به او یاد بدهیم نیازهایش را به زبان بیاورد. اگر فریاد می‌کشد اول مطمئن شویم دلیل فریادکشیدن او چیست؟ اگر حرف بد می‌زند و کارهایی انجام می‌دهد که در راستای ارزش‌های ما نیست اول اطمینان حاصل کنیم که او می‌داند دارد چه می‌کند و در گام بعد نیاز او را ریشه‌یابی کنیم.

نیازهای کودکان مثل کوه یخ هستند؛ گاهی فقط یک‌سوم بالای آن را می‌بینیم و بقیه آن زیر آب است. اگر کمی کنکاش کنیم و با کودک وارد گفت‌وگو شویم می‌توانیم نیاز او را تشخیص دهیم و آن را برطرف کنیم. بعد هم برایش توضیح دهیم بار بعد قبل از اینکه داد بزند، چیزی پرت کند، حرف بد بزند و... نیازش را بیان کند چون زودتر به نتیجه می‌رسد. فراموش نکنیم دستیابی به این مقصود نیازمند گذر زمان و تکرار و تکرار و تکرار و البته صبوری فراوان است.


راه‌هایی برای روزهای مبادا


گاهی در موقعیت‌هایی قرار می‌گیریم که به‌رغم تلاش‌های فراوان نمی‌توانیم کودک را قانع کنیم دست از کار اشتباهش بردارد. اگر تصمیم به تنبیه دارید، می‌توانید این روش‌ها را امتحان کنید. البته حواستان باشد این روش‌ها نباید به کاری همیشگی تبدیل شود چون ممکن است اثرش را از دست بدهد. پس این روش‌ها را پر شال‌تان نگه دارید برای روزهای مبادا. در بیشتر مواقع گفت‌وگو و مهربانی اثری شگفت‌انگیز خواهد داشت.


بی‌اعتنایی کنید


اگر کودکی رفتاری انجام داد، به او بی‌محلی کنید، اما هیچ‌وقت از واژه قهر استفاده نکنید. این کار تأثیر زیادی می‌تواند بر جای بگذارد؛ چرا که او حس می‌کند تمام درها به روی او بسته شده و چاره‌ای جز دست‌کشیدن از رفتار بد خود ندارد. دقت کنید برای تأثیرگذاری پایدار و جلوگیری از پیامدهای منفی نباید این قهر را طولانی کنید. توجه کنید که علت بی‌توجهی والدین باید برای کودک مشخص باشد وگرنه این کار فقط پیامد منفی دارد و باعث لجبازی در کودک می‌شود. اما اگر کودک عذرخواهی کرد، خیلی زود آن را بپذیرید و به این روند خاتمه دهید. برای هر کار جزئی این روش را به‌کار نبرید. ممکن است برای کودک عادی شود و تأثیرش را از دست بدهد.


عصبانی شوید


عصبانیت یکی از گزینه‌ها برای تنبیه است. برای برخی کودکانی که عادت کرده‌اند به لجبازی، گاهی می‌توانید از اهرم عصبانیت استفاده کنید و کمی عصبانی شوید. با قاطعیت بگویید که «دیگه دارم عصبانی می‌شم» با این کار مقاومت او در هم می‌شکند؛ به شرط آنکه این جمله تکیه کلام‌تان نشده باشد و قبحش نشکسته باشد.


از کودک رفع مسئولیت نکنید


کودک نباید فکر کند بعد از تذکر، مسئولیت‌ اشتباهی که انجام داده از دوش او برداشته شده است. مثلا اگر دوستش را زد، بعد از اینکه دلیل‌ را جویا شدید و به او تذکر دادید، از او بخواهید مسئولیت اشتباهش را بر عهده بگیرد و از دوستش عذرخواهی کند. یا اگر ظرفی را شکسته از او بخواهید در جمع‌کردن تکه‌های آن تا جایی که برایش خطر نداشته باشد، با شما همراه شود.


محرومیت محدود


می‌توانید به جای فریاد و کتک‌زدن کودک و تهدیدکردن او برای مدت محدود او را از علاقه‌مندی‌هایش محروم کنید. مثلا 10دقیقه از زمان تلویزیون دیدنش کم کنید یا چند دقیقه اجازه بازی ندهید و از او بخواهید گوشه‌ای آرام بنشیند. حتی گاهی ممکن است برای مدت کوتاهی از او بخواهید به اتاقش برود تا عصبانیت شما فروکش کند. دقت کنید که هیچ وقت کودک را به اتاق تاریک نفرستید و هیچ وقت در اتاق را نبندید تا حس محبوس‌بودن به او دست ندهد.


تنبیه در زمان حاضر


کودک را به‌خاطر اشتباهاتی که اکنون مرتکب شده است، تنبیه کنید. یک قانون مهم برای تنبیه کودک این است که او را ببخشیم و فراموش کنیم. کودکی که به‌خاطر اشتباهات گذشته‌اش سرزنش شود، در بزرگسالی فردی قوی و بخشنده نخواهد شد. از انجام کارهای جدی می‌ترسد؛ نمی‌تواند کار جدیدی انجام دهد و از اشتباهاتش نمی‌تواند درس بگیرد؛ چرا که خودش را سرزنش خواهد کرد. از سوی دیگر نمی‌تواند اشتباهات دیگران را هم ببخشد. به جای تحلیل اشتباهات کودک‌تان و سرزنش او، بهتر است موضوع و مشکل را حل کنید. اگر کودک‌تان کار اشتباهش را مدام تکرار می‌کند، والدین بهتر است علت این را در رفتار خود جست‌وجو کنند.


به درجه تنبیه توجه کنید


فکر تنبیه بدنی را کلا از سرتان بیرون کنید. وقتی با یک نگاه خشمگین می‌توانید رفتار بد کودک‌تان را کنترل کنید، دیگر نیازی به داد و بیداد ندارید. باور کنید آن نگاه درنظر کودک‌تان می‌تواند سختگیرانه‌ترین تنبیه باشد. گاهی فقط لازم است جملات را با جدیت و با صدایی کمی بلندتر از حد معمول ادا کنیم. فراموش نکنید اقتدار و خشم دو مقوله کاملا متفاوت است. می‌توانید با اقتدار و بدون‌خشم خواسته خود را بیان کنید و بر سر آن بایستید.


دستور ندهید


دستوردادن با دعوت‌کردن، فرق دارد. با کودک‌تان با احترام رفتار کنید و به او دستور ندهید؛ چرا که اگر کودک شما روحیه حساسی داشته باشد، ممکن است وقتی بزرگ شد در برابر دستورات و زیاده‌خواهی‌های دیگران ضعیف شود و به‌خاطر عواقب آن، تن به هر کاری بدهد. تا جایی که ممکن است او را به انجام یا عدم‌انجام کاری دعوت کنید و اگر عواقب خطرناک و بدی در انتظار خودش یا دیگران بود، خیلی قاطعانه و محترمانه از او درخواست کنید.


ذهن‌آگاهی را جدی بگیرید


وقتی خیلی از دست کودک‌تان عصبانی هستید ذهن‌آگاهی به دادتان می‌رسد و مانع تنبیه و داد و بیداد می‌شود یا حداقل از شدت آن می‌کاهد. ذهن‌آگاهی را در زمانی که شرایط عادی است و عصبانی نیستید تمرین کنید تا عضلات مغزتان ورزیده شود و در زمان عصبانیت و بحران بتوانید به خوبی از آن استفاده کنید. گاهی چند نفس عمیق، نگاه‌کردن به جایی دیگر، انجام کاری متفاوت و... در موقع عصبانیت شدید، بسیار کارآمد خواهد بود. به این ترتیب کودک شما هم ذهن‌آگاهی هنگام عصبانیت را از شما می‌آموزد.


وقتی کودکی کار اشتباهی انجام می‌دهد، در بیشتر مواقع از اشتباه‌بودن آن اطلاعی ندارد. شاید هم در راستای پاسخ به نیازی که دارد آن کار را می‌کند. شاید هنوز نیاموخته احساسات و نیازهایش را بی‌واسطه ابراز کند. پس نخستین گام این است که به او یاد بدهیم نیازهایش را به زبان بیاورد.

برخی والدین در مواجهه با رفتار ناپسند فرزندان خود، تنبیه آنها را به آینده موکول می‌کنند. این کار باعث افزایش ترس و اضطراب در کودک می‌شود؛ چراکه عواقب کار برای کودک مبهم است و کودک نمی‌داند قراراست چه تنبیهی برای او درنظر بگیرند.

تنبیه‌کردن کودک نه‌تنها احتمال بروز پرخاشگری و بزهکاری را در آینده برایش بالا می‌برد بلکه اگر تنبیه در سنین پایین مرتب تکرار شود هم عزت والدین و کودک از بین می‌رود و هم اعتماد به نفس کودک به مرور کاهش پیدا کرده و میل به انتقام در او قوت می‌گیرد.

زمانی که می‌خواهیم کودک را از عواقب کارش آگاه کنیم نباید درمقابل کودک قراربگیریم. در زمان تنبیه، ما در مقابل کودک هستیم اما در روش آگاه‌کردن والد و کودک نه در مقابل هم که در کنار یکدیگر هستند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha