در حالی که تا کنون 189 نفر شامل 144 محیط‌بان ، 22 جنگل‌بان و نیروی حافظ منابع طبیعی، 7 نفر از همیاران مردمی محیط‌زیست و 15 نفر از همیاران مردمی منابع طبیعی در راستای حفاظت از عرصه‌های طبیعی، مناطق حفاظت‌شده، حیات وحش و تنوع زیستی کشور جان خود را از دست داده‌اند، هنوز این قشر جزء مظلوم ترین و ضعیف ترین اقشار جامعه قلمداد می شوند. قشری که نه تنها در قبال کار سختی که دارند حقوق و مزایای ناچیزی دریافت می کنند که حتی اگر حین خدمت، فوت کنند یا مجروح شوند، هنوز «شهید» و «جانباز» تلقی نمی شوند. شاید تنها جایی که نامی از محیط بان ها برده شده باشد، برگی از تقویم تاریخ کشورمان باشد.

جان ارزان محیط‌ بانان

به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان امروز، در حالی که تا کنون 189 نفر شامل 144 محیط‌بان ، 22 جنگل‌بان و نیروی حافظ منابع طبیعی، 7 نفر از همیاران مردمی محیط‌زیست و 15 نفر از همیاران مردمی منابع طبیعی در راستای حفاظت از عرصه‌های طبیعی، مناطق حفاظت‌شده، حیات وحش و تنوع زیستی کشور جان خود را از دست داده‌اند، هنوز این قشر جزء مظلوم ترین و ضعیف ترین اقشار جامعه قلمداد می شوند. قشری که نه تنها در قبال کار سختی که دارند حقوق و مزایای ناچیزی دریافت می کنند که حتی اگر حین خدمت، فوت کنند یا مجروح شوند، هنوز «شهید» و «جانباز» تلقی نمی شوند. شاید تنها جایی که نامی از محیط بان ها برده شده باشد، برگی از تقویم تاریخ کشورمان باشد.

شما سال‌هاست که به خاطر کار و فعالیت‌های زیست محیطی که داشته و دارید، ارتباط تنگاتنگی با محیط‌بان‌ها دارید. با همین رویکرد اگر بخواهید تحلیلی داشته باشید از مهمترین مشکلات و دغدغه های محیط بان ها فکر می‌کنید که در حال حاضر مهمترین دغدغه این قشر چه مساله ای است؟

اولین و مهمترین دغدغه محیط بانان کشورمان «معیشت» این عزیزان است. شما هیچ کارمند دولتی را در کشورمان نمی توانید پیدا کنید که مثل محیط بان ها از آن ها بهره کشی شود. شاید باور نکنید ولی ما شکاربان هایی را داریم که محل خدمتش در گرمسار است اما هر چند ماه یکبار می تواند برود به خانه و خانواده اش که در یکی از روستاهای اطراف کرج قرار دارد، سر بزند!‌چون نه پول دارد که در گرمسار خانه ای اجاره کند و نه می تواند هر هفته پول کرایه بدهد و برود خانه و اهل و عیالش را ببیند. همسرش هم می گوید: وی هیچ وقت در مقاطع حساس زندگی ما حضور نداشته است. نه وقتیکه بچه ها به دنیا آمده اند و نه وقتیکه مشکلی در خانه داشته ایم.

خود شما هم شخصا، با این محیط بان ها زندگی کرده اید؟

بله. زیاد. حتی یکبار که حساب می کردم دیدم بیش از هزار روز را در کنار این عزیزان در محل ماموریت ها و یا پاسگاه‌ها بوده‌ام.

پس باید از نزدیک با شیوه زندگی آنها در محیط کارشان آشنا باشید.

دقیقا. زندگی این عزیزان واقعا همراه با سادگی و مشقت فراوان است. مثلا اکثر آنها هر روز، تخم مرغ و یا املت می خورند. چرا؟ چون تنها غذای سالمی که در روستاهای نزدیک مراکز حفاظت شده می توانند پیدا کنند تخم مرغ است! برخی از آنها نیز کشک را می سابند و با نان می خورند. درحالیکه کشک از لحاظ ارزش غذایی، جزء کم اثرترین مواد غذایی است.یعنی می خواهم بگویم که این عزیزان حتی از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود نیز محروم هستند.

یکی از دغدغه های دیگر محیط بان ها، شهید تلقی شدن محیط بان هایی است که در جریان انجام وظایف خود فوت شده اند. قبول دارید؟

صددرصد. الان به قدری آمارکشته های محیط بانی بالاست که هنوز آماری از تعداد کشته ها اعلام نشده، یک یا چند محیط بان دیگر هم کشته می شوند. اما با این حال تاکنون هیچ یک از تلاش های صورت گرفته برای شهید قلمداد شدن محیط بان ها به نتیجه نرسیده است. درحالیکه اگر یک افسر پلیس فرد خلافکاری را در یک درگیری بکشد، در دادگاه اگر 50 درصد هم حق با پلیس باشد، مامور را تبرئه می کنند. اما در مورد محیط بان ها، مثلا محیط بانی که در کرمان و در یک درگیری برای حفظ گونه های حفاظت شده، مجبور به شلیک شده و فرد متخلف را کشته است، به سادگی اعدام می شود. یا چند نفر از محیط بانانی که در درگیری ها، شکارچیان غیرمجاز را کشته اند و مبرا شده اند، توسط خون خواهان نزدیک وی مجروح یا حتی کشته می شوند. با این حال هنوز خبری از اصلاح قوانین برای شهید قلمداد شدن آنها نیست.

زمانی‌که در عملیات ها مجروح هم می شوند، هیچ کمکی به آنها نمی شود؟

خیلی کم و ناچیز. حتی در برخی موارد خییرین به مساله ورود می کنند و هزینه های درمانی آنها را می پردازند. مثلا چندی قبل یکی از محیط بان های ما، پایش را در حین ماموریت از دست داد. به همت خییرین قرار شد پولی جمع شود و برای وی پای هوشمند مصنوعی از آلمان با قیمت حدود 3 میلیارد تومان بخرند. البته من موافق نبودم و نیستم. چون معتقدم اگر این پای مصنوعی هوشمند خراب شود باید برود آلمان تا بتوانند آن را تعمیر کنند و این یعنی اوج فاجعه برای محیط بانی که مجروح شده است. من می گفتم بهتر است 5/2 میلیارد آن را بدهید برای آن محیط بان مجروح یک خانه بخرید و با مابقی این پول یک پای مصنوعی خوب و در حد قابل قبول تهیه کنید. تازه این فرد شانس آورده است وگرنه خیلی وقتها هزینه های درمانی آن ها نیز به درستی پرداخت نمی شود!

خب چرا پروسه شهید قلمداد شدن محیط بان ها هنوز به نتیجه ای نرسیده است؟

ساده است. چون برای سازمان محیط زیست هزینه دارد! چون باید به فوت شدگان و خانواده های آنها حقوق بدهند، مزایا بدهند، سهمیه کنکور بدهند و... برای همین رغبتی به این کار ندارند. الان اگر یک محیط بان فوت شود برای اینکه شهید قلمداد شود، باید از هفت خان رستم عبور کند. در حالیکه ماموران نیروی انتظامی اگر حین ماموریت شهید شوند به راحتی شهید قلمداد می شوند.

یعنی قبول دارید که ما در مورد قوانین هم ضعف قانون داریم؟

صد درصد! چرا محیط بانی که برای حفظ جان خود یا همکارش مجبور به شلیک آنهم با تجهیزات 30 سال قبل می شود، باید مجرم شناخته و مجازات شود؟ چون ضعف قانونی داریم. می دانید مشکل کجاست؟ چون نمایندگان مجلسی که عضو کمیسیون محیط زیست هم هستند، اصلا نمی توانند به هیچ عنوان شرایط محیط بان ها را درک کنند. اگر برای آنها یک تور یک هفته ای بگذارند و مجبور باشند در طول این مدت با گروهی از محیط بان ها زندگی و کار کنند، آنوقت به ضرورت اصلاح قانون در مورد حمایت از محیط بان ها پی می بردند.

هر وقت صحبت از این مشکلات می شود، مسئولان می گویند ما بودجه نداریم وگرنه می توانستیم همه خواست های محیط بان ها را برآورده کنیم. واقعا همه چیز به همین بودجه مربوط است؟

اینها همه بهانه است. اصولا وقتیکه از روز اول می خواهند تعدادی محیط بان استخدام کنند فکر همه چیز آن را می کنند. از حقوق و مزایا تا کفش و لباس و حقوق بازنشستگی و... پس بودجه های لازم برای آن را هم در نظر می گیرند. بنابراین کمبود بودجه واقعا محلی از اعراب ندارد!.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha