سلامت نیوز: معاون وزیر جهاد کشاورزی و رییس سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری کشور اخیرا گفته است: « می توانیم آب مورد نیاز 2 میلیارد نفر را تأمین کنیم .... اگر دور تا دور کشور را دیوار هم بکشند و با جای دیگری ارتباط نداشته باشیم باز هم می توانیم امور کشور را پیش ببریم... تعداد محدودی از افراد مشخص به طرق مختلف به بهانه خشکی و نیمه خشکی، پایه های امنیتی زیستی مملکت را نشانه گرفته اند. با جرأت و ادله های کارشناسی می گوییم که کور خوانده اند؛ ما همچنان زنده ایم و آرمان های این مرز و بوم را دوست داریم و بی ریا و صادقانه برای کشور خدمت خواهیم کرد و می توانیم ایران را به نتیجه برسانیم.» الهام فریدونی کارشناس ارشد ارزیابی و آمایش سرزمین، یادداشتی اختصاصی برای سلامت نیوز نوشته است که در ادامه می آید.

تامین آب برای 2 میلیارد نفر و صندلی آقای رییس!

به گزارش سلامت نیوز الهام فریدونی کارشناس ارشد ارزیابی و آمایش سرزمین در واکنش به ادعای عباسعلی نوبخت برای تامین آب مورد نیاز 2 میلیارد نفر در یادداشتی برای سلامت نیوز نوشت:« جملات معاون وزیر و رئیس سازمان منابع طبیعی با واکنش‌هایی در سطح جامعه همراه شد. متخصصین کوشیدند تا با نظرات کارشناسی این ادعا را رد کنند و جامعه‌شناسان هم ریشه‌های توهم را از آن بیرون کشیدند.

این عبارت ها و ادعاها چنان فاصله‌ زیادی با واقعیت سرزمین و یافته های علمی و داده‌های آماری دارد که ما را بی نیاز از "اثبات پوچ بودن" آنها می‌دارد. این هم البته از فواید بدیهیات است و اجماع متخصصین و مردم در رد چنین سخنانی؛ هر چند مدیران ایشان کوشیدند تا به یاری رئیس‌شان بشتابند و ادعای غیرواقعی ایشان را در ذهن‌ها جای دهند؛ اما این کوشش‌ها فقط فضایی بودن اتمسفر فکری مدیران را در دورترین کهکشان ها هویدا ساخت و فرضیه توهم‌زدگی را برای جامعه شناسان تقویت کرد.

در این یادداشت می کوشم تا تحلیل خود را از سخنان آقای رئیس سازمان ارائه دهم :

  • برای تحلیل این سخنان بیش از آنکه اجازه دهم تا عبارت‌ها و سخنانی مرا به خود مشغول دارند که خود ناممکن بودنشان را فریاد می زنند و بیشتر بوی شعارهای سیاسی می‌دهند تا منابع طبیعی، می‌کوشم علت بیان این جملات را پی بگیرم.

  • چرا آقای رئیس اینگونه سخن گفت؟ مگر تاکنون صدای خرد شدن کمر مردم زیر بار سیاست‌های انزوایی به گوشش نرسیده است؟ مگر ایشان الفبای مباحث محیط ‌زیست و اکوسیستم‌های طبیعی که "جهان شمول بودن" آنهاست را نمی داند؟ اگر نمی داند پس همین ساعت در روسیه چه می‌کند؟! علت این تهدیدها و خشم ایشان از منتقدان چیست که به آنها می گوید کورخوانده اند؟! پیام واقعی این سخنان چه بود و برای چه کسانی بود؟!

پس موضوع اصلی نه خود ادعا که علت بیان ادعاست؛ این آن چیزی است که بایستی تحلیل شود. برای رسیدن به علت هم کافی است وقایع رفته بر این سازمان و سرزمین را از ذهن بگذرانیم :

  1. سال هاست که سازمان منابع طبیعی از ریل اصلی خودش یعنی "حفاظت و صیانت از منابع طبیعی" خارج شده و روی ریل شعارگرایی و عملکردسازی قرار گرفته و اصل "شعار می دهم پس می‌آیم" و "عملکرد می‌سازم پس می‌مانم" در ساختار این سازمان به رویکردی مدیریتی تبدیل شده است!

  1. یک بیمار سرطانی تنها در یک صورت می‌تواند به نجات خود امید داشته باشد؛ پذیرش بیماری و تلاش برای درمان. سرزمین ما در حال مرگ است، جنگل ها نابود و رها شده‌اند؛ مراتع زیر سم دام‌ها از رمق افتاده‌ یا واگذار شده‌اند؛ کوهستان‌های مان زیر تیغ معدن‌کاوان فرو ریخته‌اند؛ رودخانه‌های مان با برداشت شن و ماسه تهی و با دیوارکشی تبدیل به کانال شدهاند، خشکی و کم آبی حیات نه تنها دیگر موجودات که خود هموطنان مان را به چالش کشیده است و...

  1. اما مسئولین به ویژه متولیان حفاظت و صیانت از منابع طبیعی، نه تنها این شرایط را نمی‌پذیرند که انکار هم می‌کنند، چرا؟ چون تجربه کرده‌اند که احتمال ماندن در جایگاه با عملکردسازی و شعارگرایی بسیار بیشتر از خدمت کردن است!

-برای همین ریاست جدید سازمان هم به محض نشستن بر مسند ریاست، تغییر موضع داد( یا بهتر است بگوییم خود واقعی‌اش را نشان داد) و از جامعه کنشگری فاصله گرفت و به شعار روی آورد. چون می‌دانست که آوردن سازمان روی ریل درست حفاظت، کار سختی است؛ ولی ماندن در همان مسیر شعارگرایی و سیاست‌زدگی بسیار راحت است، این راه فقط یک زبان می‌خواهد و اندکی سیاست‌بازی و دیگر هیچ !

-اما فراموش کردند که حقیقت را نمی‌توان از چشمان تیزبین ایرانیان‌ که میراث‌دار کهن‌ترین فرهنگ هستند پنهان داشت؛ اینکه کاشت یک میلیارد نهال فقط عبارتی بیش نیست؛ اما رها شدگی جنگل ها و مراتع یک واقعیتی است که هر روزه در حال رخ دادن است و از سویی دیگر، دیر یا زود انتصابات ناکارآمد، خودش را نشان می دهد و علت مبارزه با نیروهای سالم روشن می‌شود.

-آقای رئیس انتصابات ناکارآمدی داشته است، مدیرانی که به دلیل پرونده‌های تخلفات‌شان نمی‌تواند برای آنها پست سازمانی بزند و به گونه‌ای در حد عنوان آنها را گماشته است. یا انتصاب برخی مدیران در دفاتر حساسی که بحث مالکیت اراضی مطرح است تا فساد درون سازمانی هم خودش را در بالاترین رده‌های این سازمان نشان دهد.

-کار مسئولین این سازمان به جایی رسیده که دیگر حتی از حفظ ظاهر هم عبور کرده و آشکارا بر سر منتقدان خود کوبیدند.

-عجز و ناتوانی در مدیریت این سازمان آشکار است برای همین مسئولین از مرحله شعارگرایی هم عبور کردند و وارد ساحت تازه ای شدند. شرایط چنان برایشان سخت شده است که می خواهند حمایت سیاسی گروهی خاص را با خود داشته باشند؛ برای همراه کردن این نحله‌ی فکری، به دشمن سازی روی آورده اند. از انزوای کشور صحبت می‌کنند و وعده‌ی یوتوپیایی می‌دهند؛ فقط برای اینکه بتوانند طرفداران این نحله‌ی فکری را با خود همراه کنند برای دو روز بیشتر نشستن بر آن صندلی‌ها!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha