به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری، ظهر روز یکشنبه 28خرداد، مأموران کلانتری 11دهدشت واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد برای انجام ماموریتی راهی خیابان رواق شدند. آنها در مسیر بودند که متوجه آتشسوزی در خانهای شدند. دود زیادی که از دور دیده میشدو نشان میداد آتشسوزی گستردهای اتفاق افتاده است. بهدلیل اهمیت ماجرا آنها ماموریت خود را نیمهکاره رها کرده و بهسوی محل آتشسوزی به راه افتادند.
آنجا خانهای یک طبقه و قدیمی بود که شعلههای آتش از سمت حیاط آن زبانه میکشید. همسایهها تلاش میکردند که آتش را خاموش کنند اما کاری از دست هیچکس ساخته نبود. در این بین معلوم شد که 3فرزند خانواده در خانه گرفتار شدهاند و معلوم نیست که در این حادثه چه بلایی بر سرشان آمده است. در این شرایط بود که مأموران کلانتری که یک افسر و 2سرباز وظیفه بودند با شجاعت به دل آتش زدند.
آنها با عبور از حیاط خانه که شعلهور بود به بنایی رسیدند که بخشی از آنجا نیز دچار آتشسوزی شده بود. وقتی مأموران پلیس وارد خانه شدند در کمال تعجب دیدند که پسربچه خانواده که حدود 6سال دارد بیخبر از همه جا مشغول تماشای تلویزیون و بازی است و 2دختر دیگر خانواده که 14و 16ساله هستند در خواب و از آتشسوزی خانهشان بیاطلاع بودند. در چنین شرایطی بود که مأموران وظیفه شناس پلیس پسر خردسال و 2دختر دیگر را از آنجا خارج کردند و به این ترتیب آنها از مرگ نجات پیدا کردند.
با وجود نجات این سهنفر اما خانه همچنان در آتش میسوخت و ممکن بود تا رسیدن آتشنشانان زمان از دست برود. به همین دلیل مأموران پلیس با استفاده از کپسول آتشنشانی که همراه داشتند و شیلنگ آبی که در حیاط خانه بود تلاش کردند آتشسوزی را مهار کنند و در ادامه با حضور آتشنشانان آتش بهطور کامل خاموش شد.
پلیس فداکار: وظیفهام را انجام دادم
گروهبان یکم حمیدرضا احمدی، سراکیپ گشت کلانتری 11دهدشت همان درجه داری است که همراه 2سرباز دیگر این سهخواهر و برادر را از مرگ حتمی نجات دادند. او درباره آنچه اتفاق افتاده بود به همشهری میگوید: ما برای انجام ماموریت دیگری از کلانتری خارج شده بودیم اما وقتی دیدیم این خانه در آتش میسوزد برای کمک به آنجا رفتیم. محل حادثه خانهای بود که از دو طرف حیاط داشت و حیاط پشتی در آتش میسوخت.
در آنجا مقدار زیادی ضایعات وجود داشت که شعلهور شده بود و حتی درختی که در حیاط بود نیز کاملا شعلهور بود. او ادامه میدهد: آنطور که همسایهها میگفتند در این خانه زنی همراه با 4فرزندش زندگی میکرد و پدر خانواده مدتی قبل فوت شده بود. آنها میگفتند که مادر در کار جمعآوری و فروش ضایعات است و 3فرزندش در خانه هستند و ممکن است در آتش گرفتار شده باشند.
دیوار خانه با چیدن چند بلوک سیمانی روی هم ساخته شده بود و ما تعدادی از بلوکها را از روی هم برداشتیم و از این طریق وارد خانه شدیم. آنطور که این افسر وظیفه شناس پلیس میگوید زمانی که آنها وارد خانه شدند آتشسوزی از حیاط به ساختمان رسیده بود و حرارت موجب شکسته شدن شیشهها شده بود. او میگوید: با وجود این آتشسوزی اما بچهها از حادثه خبردار نشده بودند. یکی از آنها که پسربچهای کم سن و سال بود بازی میکرد و دو خواهرش هم خواب بودند که به سرعت آنها را از آنجا بیرون بردیم.
او ادامه میدهد: چون هنوز نیروهای آتشنشانی به محل نرسیده بودند از خانه همسایهها و محل حادثه چند شیلنگ آب کشیدیم و تلاش کردیم تا آتش را خاموش کنیم که در ادامه آتشنشانان رسیدند و حادثه ختم بهخیر شد.او که 2سال است در فراجا مشغول به خدمت شده است درباره انگیزه خودش و 2سرباز وظیفه از انجام این کار میگوید: با اینکه کار خطرناکی بود اما ما نمیتوانستیم نسبت به جان 3کودک و نوجوانی که در خانه در آتش گرفتار شده بودند بیتفاوت باشیم و با وجود خطراتی که این حادثه داشت وارد خانه شدیم و در ادامه با همه وجود تلاش کردیم که آتشسوزی را خاموش کنیم. با اینکه ما پلیس هستیم اما در این حادثه هم وظیفه مان را انجام دادیم. هر کدام از همکاران مان هم بودند همین کار را انجام میدادند و خدا را شکر که در این حادثه به هیچکس آسیبی نرسید.
نظر شما