[ عاطفه شمس]  ایران با توجه به شرایط اقلیمی، جزو کشورهای دارای محدودیت آب محسوب می‌شود. اما در سال‌های اخیر این محدودیت رنگ بحران به خود گرفته و هرچه پیش‌تر می‌رویم مدیران و تصمیم‌گیران این صنعت را با چالش‌های جدی‌تری روبه‌رو می‌کند.

 ۲۷۵ شهر ایران تنش آبی دارند

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، گرچه به گفته کارشناسان این حوزه، مشکلات آب در ایران فقط منوط به شرایط اقلیمی نبوده و عوامل دیگری نیز در به وجود آمدن این وضعیت دخیل هستند، مثل سوءمدیریت که طی سالیان گذشته یکی از عوامل موثر بر مشکل کم‌آبی بوده است.

حدود ۲۷۵ شهر ایران تنش آبی دارند


در سال‌های اخیر به‌ویژه چهار سالی که از ورود کشور به خشکسالی می‌گذرد، برداشت از منابع زیرزمینی به نسبت کم‌سابقه ۷۰ به ۳۰ رسیده است و در بعضی از روزها میزان تامین آب از محل چاه‌ها از مرز ۷۰درصد هم می‌گذرد. رشد ذخایر ۳۲ سد کشور نیز منفی شده و میزان آب واردشده به سدهای کشور نسبت به سال گذشته ۳درصد کاهش داشته است.

در چنین شرایطی پرداختن به مسئله آب و چالش‌های آن و رسیدن به راهکارهایی برای مدیریت بهینه و کاهش هدررفت آن اهمیتی دوچندان می‌یابد. در همین رابطه، هاشم امینی، مدیرعامل شرکت آبفای کشور، با بیان اینکه امسال، چهارمین سال خشکسالی در ایران است، می‌گوید: «بر اساس اطلاعات آماری موجود بیش از پنج دهه، امسال یکی از بدترین سال‌های کشور از نظر کم‌آبی محسوب می‌شود.» او ادامه می‌دهد: «کشور ما دارای اقلیم خشک و نیمه‌خشک است، به این معنا که متوسط بارندگی در دنیا حدود ۸۰۰ تا ۸۵۰ میلی‌متر و در قاره آسیا ۶۰۰ تا ۶۵۰ میلی‌متر در سال است، ولی در کشور ما این عدد حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلی‌متر بوده و میزان بارش‌ها در اقلیم‌های مختلف ما ناهمگن است و این امر باعث شده مدیریت تامین آب شرب و بهداشت با چالش‌های متعددی مواجه باشد.»

امینی با اشاره به اینکه در حال حاضر، تقریبا ۲۷۵ شهر ما دارای تنش آبی است، می‌گوید: «بین منابع و مصارف این شهرها ناترازی وجود دارد و عدد آن بیش از ۱۰درصد است.» او در ادامه تاکید می‌کند: «خوشبختانه تمام این شهرها را رصد و پایش کرده و طرح‌هایی برای رفع تنش و پایداری شبکه برای این شهرها تعریف کرده‌ایم.»

منابع آب سطحی به سامانه‌های آبرسانی کشور اضافه می‌شوند


مدیرعامل آبفای کشور «تغییرات اقلیمی، محدودیت‌های منابع آبی، اقتصاد غیراصولی آب، کمبود منابع مالی، قدمت و فرسودگی تاسیسات و توسعه‌نیافتگی بخش خدمات فاضلاب» را از عمده‌ترین چالش‌های پیش‌روی آبفا می‌داند و اضافه می‌کند: «ناکامی در جلب سرمایه‌گذاری، بهره‌برداری سنتی، تمرکز نداشتن بر مدیریت تقاضا به جای مدیریت تامین، متناسب‌نبودن طرح‌های توسعه شهری و روستایی با ظرفیت‌های آبی در دسترس و کمبود نیروی انسانی ماهر با گستردگی خدمات، دیگر چالش‌هایی است که در این صنعت با آنها مواجه‌ هستیم.»

امینی در ارتباط با مهم‌ترین راهکارهای رفع چالش‌های صنعت آب و فاضلاب معتقد است: «عملیاتی‌کردن مصوبات کارگروه‌های استانی سازگاری با کم‌آبی، استفاده از ظرفیت‌های قانونی بودجه ۱۴۰۲ به‌منظور تخصیص آب فرآیندی صنایع، الزام مجتمع‌های بزرگ به بازچرخانی آب خاکستری و آب باران، اصلاح نظام تعرفه‌گذاری در چارچوب مدیریت بهینه مصرف آب و حذف یارانه آب برای مالکان با بیش از یک واحد مسکونی، از مهم‌ترین راهکارهای رفع چالش‌های صنعت آب و فاضلاب است. همچنین، نظارت بر تاسیسات آب و فاضلاب اماکن، جداسازی آبیاری فضای سبز از آب شرب و لزوم صاحب رأی شدن شرکت‌های آبفا در کمیسیون ماده ۵ از دیگر راهکارهای مواجهه با چالش‌های آبفاست.»


او در پاسخ به راهکارهای برداشت کمتر از سفره‌های زیرزمینی می‌گوید: «۶۰درصد آبی که به دست مردم می‌رسد، از طریق منابع زیرزمینی و ۴۰درصد از طریق منابع سطحی است که یکی از مهم‌ترین منابع مدنظر وزارت نیرو است. در دولت سیزدهم بخشی از سدهای در حال بهره‌برداری و طرح‌های آبرسانی در جهت تامین آب شرب و بهداشت که در کنارش تصفیه‌خانه، سامانه‌های انتقال و توزیع تعریف می‌شود، منابع آب سطحی هستند که به سامانه‌های آبرسانی کشور اضافه می‌شوند. همچنین، نگاه وزارت نیرو به‌ویژه در چند سال اخیر این است که از ظرفیت آب دریا و از ظرفیت آب‌شیرین‌کن‌ها استفاده کند که خوشبختانه وزارت نیرو در این زمینه برنامه‌های خوبی را به‌ویژه در استان‌های ساحلی، سیستان‌وبلوچستان، بوشهر، هرمزگان و خوزستان تعریف کرده است.»

هدررفت آب در ایران ٤ برابر نرم جهانی


امینی با بیان اینکه در کشور ما حدود چهار برابر نرم جهانی هدررفت آب اتفاق می‌افتد، ادامه می‌دهد: «شاخص هدررفت ما در سال حدود ۱۶درصد است که بیشتر از فرسودگی شبکه‌های آب، فرسودگی انشعابات و حوادثی که در شبکه اتفاق می‌افتد، ناشی می‌شود. در کشورهای خیلی پیشرفته و کشورهایی که در حوزه آب پیشرو بوده و از شبکه‌های استاندارد و جنس لوله‌های اسفنج استیل استفاده می‌کنند، هدررفت آب بین ۳ تا ۴درصد است.» او همچنین تاکید می‌کند: «البته در ایران نیز بعضی از استان‌ها در این زمینه کار کرده‌اند تا با اصلاح شبکه و استفاده از فناوری‌های روز در حوزه مدیریت توزیع آب، سامانه‌های تله‌متری و تله‌کنترل این شاخص را کاهش بدهند.»


به گفته مدیرعامل آبفای کشور، «حدود ۹۲درصد مصرف آب در ایران در حوزه کشاورزی، ٦ تا ٧درصد حوزه شرب و مابقی آن در حوزه صنعت و سایر مصارف صنایع است.» او در ارتباط با حوزه کشاورزی که بیشترین هدررفت را به خود اختصاص داده، می‌گوید: «در حوزه تغییر الگوی کشت و تغییر سبک آبیاری که اخیرا در قالب کارگروه‌های سازگاری با کم‌آبی تعریف شده است، به صورت ماهانه برای هر استان تعریف شده که در حوزه کشاورزی چه اقداماتی صورت بگیرد یا صنایع چه اقداماتی کنند. در حوزه شرب نیز برنامه‌هایی در حال تدوین است و کارگروه‌ها تلاش می‌کنند با کاهش این شاخص‌ها، مدیریت مصرف آب را در همه بخش‌های مصرفی کشور لحاظ کنند.»

اجرای ۵۵هزار و ۵۰۰ پروژه در بخش آب و فاضلاب از ابتدای دولت سیزدهم


مدیرعامل شرکت آبفای کشور درخصوص پروژه‌های آب و فاضلاب کشور نیز می‌گوید: «از ابتدای دولت سیزدهم تاکنون ۵۵هزار و ۵۰۰ پروژه در بخش آب و فاضلاب کشور اجرا شده و ۴۹هزار و ۵۰۰ پروژه دیگر، در حال حاضر، در دست اجرا هستند که در مجموع بیش از ۱۰۵هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری شده است.»

امینی با اشاره به اینکه پوشش آب شرب کشور در مناطق شهری ۹۹.۹درصد و در مناطق روستایی ۸۷درصد است، ادامه می‌دهد: «در طرح‌های ویژه آبرسانی ۲۴ پروژه با ظرفیت ۳۹۴میلیون مترمکعب در سال را در برنامه داریم که ۱۲ مورد از این پروژه‌ها با ظرفیت ۲۵۲میلیون مترمکعب در سال به ثمر نشسته و ۶۴درصد از برنامه‌ها در این حوزه محقق شده است.»

او همچنین اضافه می‌کند: «۱۹۸۴ پروژه رفع تنش آبی در کشور در برنامه‌ها اعلام شده که تاکنون و تا نیمه دولت سیزدهم، ۵۰درصد آن اجرایی شده است.»مدیرعامل شرکت آبفای کشور در ادامه به طرح‌های حوزه فاضلاب اشاره می‌کند و می‌گوید: «جمعیت تحت پوشش شبکه فاضلاب ۵۴درصد است و در این حوزه نیز برنامه‌ها به درصد تحقق ۵۱درصدی رسیده و امید می‌رود تا پایان دولت تمامی ۷۱ پروژه حوزه فاضلاب تکمیل شود.»

او همچنین، درخصوص آخرین وضعیت جهاد آبرسانی به روستاهای کشور می‌گوید: «در این طرح، آبرسانی ۱۰هزار روستا مورد هدف است که مجموعا جمعیتی ۴.۷میلیون نفری دارند. پیشرفت خوبی نیز در این طرح رقم خورده و با آبرسانی به ۳۶۴۰ روستا، ۴۵درصد این طرح اجرایی شده است.»

ضرورت توجه به سند توسعه آمایش سرزمینی


حجت میان‌آبادی، استاد دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگر دیپلماسی آب، با بیان اینکه سند توسعه‌ پایدار، نشان‌دهنده‌ تعادل منابع و مصارف آب در یک منطقه است، ریشه‌های بحران آب در ایران را در بی‌توجهی به سند توسعه آمایش سرزمینی می‌داند و می‌گوید: «عامل اصلی بحران آب و تشدید آن در ایران، نداشتن سند آمایشی است که براساس آن، میزان مصارف کشاورزی، صنعتی و شرب و چگونگی پراکندگی جمعیت در مناطق مختلف و ماموریت هر استان مشخص می‌شود.

به طور مثال، ماموریت استانی که به دریا نزدیک باشد، با استانی که در فلات مرکزی یا در مرز قرار می‌گیرد، متفاوت است. ما چنین سندی را نداشتیم و حتی سندی هم که اواخر سال ٩٩ به تصویب رسیده، ناقص و عملا به همان مشکلات قبلی دچار است.»او با تاکید بر اینکه «بی‌توجهی به سند توسعه آمایش سرزمینی، ریشه‌ اصلی یا شروع انحراف از یک مسیر صحیح است»، می‌گوید: «به طور مثال، دولت‌ها در دوره‌های مختلف –مشخصا وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی- بحث انتقال آب بین‌حوزه‌ای از سرشاخه‌های کارون به سمت فلات مرکزی را که البته از قبل از انقلاب مطرح بود، مطرح کردند و این در شرایط بعدی تشدید پیدا کرد، به این معنا که در اواخر دهه ٧٠ و اوایل دهه ٨٠، بحث انتقال آب بین‌حوزه‌ای برای صنعت فولاد یا آب بیشتر برای کشاورزی مطرح شد و جمعیت به این مناطق مهاجرت کردند، یعنی عملا متناسب با شرایط توسعه‌ای جدید تغییر بافت جمعیتی شکل گرفت. به همین دلیل نیز در حال حاضر فلات مرکزی از بحرانی‌ترین مناطق کشور از دیدگاه شرایط منابع آبی و موضوع مشکل و بحران آب است.»

تاثیر مدیریت کارآمد در مواجهه با بی‌آبی


میان‌آبادی در کنار فقدان سند آمایشی، خشکسالی‌ها و تغییرات اقلیمی که همگی در به وجود آمدن مشکل کم‌آبی در ایران تاثیرگذار هستند، به مدیریت ناکارآمد یا ضعیف به عنوان قوی‌ترین عامل اشاره می‌کند و می‌گوید: «نمی‌توان نقش مدیریت را جدا از سند توسعه آمایشی در نظر گرفت، بخشی از کار مدیریت کارآمد این است که براساس یک سند منطقی و توسعه پایدار حرکت کند.»

او ادامه می‌دهد: «ما عامل تغییر اقلیم و خشکسالی‌های متوالی را نیز جدی نمی‌گیریم و اغلب براساس شرایط نرمال برنامه‌ریزی و عمل می‌کنیم و این دو عامل سبب می‌شود که ما در حال حاضر در فلات مرکزی با بحران مواجه باشیم. به طور مثال، توسعه‌ ساخت‌وساز و توسعه جمعیتی در تهران و انتقال آب از اطراف به آن مشکل‌ساز است.

در حال حاضر، آب شرب تهران از سدهای طالقان، ماملو، لتیان، لار و کرج تامین می‌شود و هنوز هم نیاز آب تهران حدیقف(انتها) ندارد. به همین دلیل، در شرایط فعلی که در تهران بارش نداشته‌ایم، اگر با همین وضعیت خشکسالی پیش برویم، تامین آب شرب نیز با مشکل روبه‌رو خواهد شد، بنابراین بحث توسعه پایدار مبتنی‌بر تعادل مصارف با منابع است.»

لزوم اصلاح تفکر حاکم بر بخش کشاورزی


میان‌آبادی به خشک‌شدن دریاچه ارومیه اشاره می‌کند و آن را ناشی از «تغییر الگوی کشت از کم‌مصرف به پرمصرف و افزایش تقریبا چهار پنج برابری مساحت زیر کشت و مصارف کشاورزی» می‌داند و اضافه می‌کند: «مصارف کشاورزی در کشور بیش از ٨٠درصد منابع آب را به خود اختصاص می‌دهد. آب شرب حدود ٦ تا ٨درصد و مصارف صنعتی حدود ٣درصد است، یعنی جمع این دو حداکثر ١١درصد می‌شود، بنابراین اصل مشکل ما در بخش کشاورزی با بازدهی پایین است. در حال حاضر، کشاورزی ما، کشاورزی معیشتی است، شاید به این دلیل که افراد زیادی تصور می‌کنند سرمایه‌گذاری و فعالیت در این زمینه زودبازده است و به آن روی می‌آورند.»


او مسئله بعدی را تفکر ناقص حاکم بر بخش کشاورزی می‌داند و می‌گوید: «بحث امنیت غذایی و ارتباط آن با امنیت آب بسیار جدی است که تا به حال در ارتباط با آن درجا زده‌ایم و سیاست‌گذاران و مسئولان ما به شکل خیلی متناسب با این بحث و تعادل این دو یا خط‌مشی صحیحی که بر اساس آن امنیت آبی مبنا شود، حرکت نکرده‌اند.

امنیت غذایی یعنی تامین غذا برای آحاد مردم به شکل پایدار، خودکفایی هم باید متناسب با منابع آبی و در حد امنیت غذایی پایدار باشد، نه امنیت غذایی دچار اشکال که مشکلات زیادی را به دنبال دارد. بنابراین مجموعه این عوامل یعنی سند آمایش سرزمین و عدم تعادل منابع و مصارف، اثرات متوالی خشکسالی و تغییر اقلیم، بحث تفکر و عدم‌تعیین تکلیف امنیت آبی با امنیت غذایی سبب می‌شود ما روزبه‌روز کمتر بتوانیم به مسئله آب رسیدگی کنیم.»

میان‌آبادی به افت آب‌های زیرزمینی به عنوان یکی از آثار بحران آبی اشاره و اضافه می‌کند: «افت آب‌های زیرزمینی باعث فرونشست در فلات مرکزی، تهران، کرمان، اصفهان، یزد، فارس و در بسیاری از استان‌های دیگر می‌شود. این فرونشست‌ها نیز خطرساز تمدنی است که بازگشتی هم ندارد، مثل آثار باستانی اصفهان که هم‌اکنون به دلیل این فرونشست‌ها در معرض خطر است.»

اهمیت توسعه مبتنی بر دریا و توجه به منابع آب تجدیدپذیر


استاد دانشگاه تربیت مدرس همچنین به راهکارهای مواجهه با این چالش می‌پردازد و می‌گوید: «ما کشور دریایی هستیم و توسعه ما نیز باید بیشتر به سمت دریا باشد، نه اینکه صنایع آب‌بر مثل فولاد، کاشی، سرامیک، پتروشیمی و... را هزاران کیلومتر دورتر از دریا در بیابان و فلات مرکزی متمرکز کنیم، فقط به این دلیل که علاقه و ترجیح ماست. متاسفانه نگاه حاکم بر بحث توسعه صنایع ما هم علمی نیست. ما دریای خود را رها کردیم و تازه در این چند سال اخیر کمی به این موضوع توجه کرده‌ایم.»

او به اهمیت منابع آب تجدیدپذیر اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «میانگین سالیانه منابع آب تجدیدپذیر ما که از طریق بارش‌ها به دست می‌آید، پیش از این ١٣٠میلیارد مترمکعب بوده که در ١٠ سال اخیر به ١٠٠میلیارد مترمکعب رسیده و در ٢-٣ سال اخیر کمتر هم شده و به سمت ٩٠میلیارد مترمکعب رفته است که از همین مقدار هم براساس اصول مهندسی منابع و علوم منابع آب، حداکثر باید ٤٠درصد آن را مصرف کنیم، اما در بعضی از مناطق متاسفانه بیش از ١٠٠درصد منابع آب تجدیدپذیر را استفاده کرده‌ایم و این عدم‌تعادل باعث شده که بحران آب تشدید شود.

بعضی مناطق اصلا پتانسیل توسعه ندارند، اما ما کشاورزی را توسعه می‌دهیم، به همین دلیل، چاه‌های غیرمجاز زیادی در کشور حفر شده، به شکلی که از مجموع ٨٠٠هزار چاه موجود در کشور بیش از ٤٠٠هزار حلقه آن غیرمجاز است و به تبع آن، به میزان بسیار زیادی افزایش برداشت غیرمجاز هم داریم.»

برگشت به سند آمایش سرزمینی راه‌حل بحران آب


میان‌آبادی در توضیح راه‌حل مواجهه با مشکلات بی‌آبی می‌گوید: «راه‌حل این است که ما برگشت به یک سند آمایش سرزمین داشته باشیم و بر اساس آن، در تعدیل، کنترل و محدودکردن توسعه‌های ناپایدار صورت‌گرفته تلاش کنیم و حرکت به سمت تصحیح امور را پیش ببریم. به‌ویژه در بخش کشاورزی و بحث امنیت غذایی باید به شکلی برخورد کنیم که امنیت غذایی مخدوش نشود، اما تجدیدنظر در برنامه‌ریزی کشاورزی و تغییر الگوی کشت و توسعه دریایی مدنظر قرار گیرد.

باید برای هر استان نسخه خاص آن منطقه را بپیچیم و جلوی اثرات یک اقتصاد سیاسی را بگیریم و در مورد مردم، مشارکت مردم در مدیریت آب نیز مدیریت محلی را انتخاب و همه چیز را با نظارت حاکمیت به مردم واگذار کنیم. حاکمیت باید بر مصرف آب نظارت کند و مشکلات را به مردم بشناساند تا بدانند در صورت تعدیل‌نشدن منابع و مصرف چه مشکلاتی آنها را تهدید می‌کند.

بازگشت به برنامه آمایش سرزمینی براساس یک برنامه‌ریزی بلندمدت حداقل ١٠-٢٠ ساله باید در جهت اصلاح مسیر، محدودیت سطح زیر کشت، تغییر الگوی کشت در بخش کشاورزی، عدم‌توسعه صنایع آب‌بر در مناطقی که با بحران مواجه هستند، رفتن به سمت دریا و توسعه دریایی، مدنظر قرار گیرد تا بتوانیم به‌تدریج به سمت کاهش وابستگی به بخش کشاورزی حرکت کنیم.»


او در پاسخ به نحوه مواجهه سایر کشورها با بحران بی‌آبی می‌گوید: «در این بحث کشورهایی مثل هند و ترکیه و کشورهای اطراف با ما قابل مقایسه هستند. ترکیه و هند سند آمایش دارند، اما میزان بارش‌ها در ایران یک‌سوم یا یک‌چهارم بارش‌ها در ترکیه است، میزان بارش در هند نیز از ما بیشتر است. بیشتر منابع آبی عربستان هم وابسته به دریاست، یعنی عموما آنها براساس شیرین‌سازی و بیشتر توسعه مرتبط با دریا عمل می‌کنند.

در واقع، یک مشکل اصلی دیگر ما بهره‌وری است، یعنی میزان محصول یا درآمدی که از مصرف منابع آب‌مان به دست می‌آوریم که حدود یک‌سوم متوسط جهانی است. بنابراین در ارتباط با بهره‌وری نیز باید کار بیشتری انجام دهیم، یعنی کشاورزی کارآمد، کشاورزی مبتنی بر مزارع حاصلخیز و با بهره‌وری بالا، کشت گلخانه‌ای، الگوی کشت مناسب، ماموریت‌های مختلف هر استان و... که در دنیا شاهد آن هستیم. اما ما در ایران از این مباحث عقب هستیم و باید تا ١٥ سال آینده کارهای جدی‌تری انجام دهیم تا بتوانیم خود را به متوسط جهانی برسانیم.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha