یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۰
کد خبر: 368040

پزشک جوان، ۱۲ سال قبل با همدستی یک دختر، مزاحم نامزدش را در یکی از شهرهای شمالی کشور به قتل رساند.

پزشک قاتل در زندان ازدواج کرد و بخشیده شد

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جوان، پزشک جوان، ۱۲ سال قبل با همدستی یک دختر، مزاحم نامزدش را در یکی از شهرهای شمالی کشور به قتل رساند. متهم درحالی‌که محاکمه و به قصاص محکوم شده بود در زندان با همدستش ازدواج کرد و صاحب فرزند هم شد. متهم درحالی‌که در یک قدمی چوبه دار قرار داشت با رضایت اولیای دم از مجازات قصاص فاصله گرفت.
اوایل تابستان سال ۱۳۹۰، مأموران پلیس یکی از شهرهای شمالی ایران جسد پسر جوانی را در یکی از پارک‌های جنگلی پیدا و برای شناسایی به پزشکی قانونی منتقل کردند.
آثار زخم روی دست و بدن و سر مقتول حکایت از آن داشت وی ساعتی قبل در درگیری با فرد یا افرادی با ضربات جسم سختی به سر و بدنش به قتل رسیده است.

ردپای زن جوان

همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، مأموران با بررسی پرونده افراد گمشده مقتول به نام کیوان را شناسایی کردند و مشخص شد روز کشف جسد خانواده‌اش اعلام مفقودی کرده‌اند.
با شناسایی هویت مقتول، مأموران اطلاعات تازه‌ای به دست آوردند و معلوم شد مقتول از مدتی قبل با زن جوانی به نام رؤیا ارتباط دوستانه داشته، اما مدتی قبل با او اختلاف پیدا کرده است. اطلاعات پلیس حکایت از آن داشت کیوان آخرین بار با رؤیا و مرد دیگری به نام سیروس تلفنی صحبت کرده است. بدین ترتیب این فرضیه برای مأموران قوت گرفت که او به احتمال زیاد روز حادثه با این دو نفر قرار ملاقات داشته و به طرز مرموزی به قتل رسیده است.
تحقیقات پلیس برای کشف راز قتل مرد جوان شروع شد و مأموران در نخستین گام، رؤیا را به عنوان مظنون به قتل بازداشت کردند.

پزشک قاتل


متهم در بازجویی‌ها منکر جرم خود شد و ادعا کرد مدتی است از کیوان بی‌خبر است، اما وقتی با مدارک و دلایل روبه‌رو شد قاتل به نام سیروس را معرفی کرد.
وی گفت: «مدتی با کیوان رابطه دوستانه داشتم. ما با هم رابطه خوبی داشتیم تا اینکه با سیروس آشنا شدم. سیروس پزشک بود و من در مطبش کار می‌کردم و مدتی بعد هم پیشنهاد ازدواج داد. به همین دلیل تصمیم گرفتم رابطه‌ام را با کیوان قطع کنم، اما اصرار داشت من با او ارتباط داشته باشم. کیوان مدعی بود عاشق من است و دوست دارد با من رابطه دوستانه داشته باشد. هر چقدر اصرار کردم که من می‌خواهم ازدواج کنم فایده‌ای نداشت. مزاحمت‌های او هر روز بیشتر می‌شد تا اینکه موضوع را با سیروس در میان گذاشتم و قرار شد سیروس با او صحبت کند و از کیوان بخواهد مزاحم من نشود. روز حادثه تلفنی با کیوان قرار ملاقات گذاشتم، سیروس سر قرار رفت و در درگیری کیوان را به قتل رساند.»

قصد قتل نداشتم


با اعتراف متهم، مأموران خیلی زود سیروس را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. وی در بازجویی با اظهار پشیمانی به قتل مرد جوان اعتراف کرد. متهم گفت: «رؤیا در مطب من کار می‌کرد و من تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم، اما متوجه شدم پسر جوانی به نام کیوان برای او مزاحمت ایجاد می‌کند. تصمیم گرفتم با کیوان صحبت کنم و روز حادثه با او قرار گذاشتم و او را دیدم. صحبت ما با هم به درگیری رسید، من هم عصبانی شدم و با چوبی که در آن نزدیکی افتاده بود، چند ضربه به سر کیوان زدم. قصد قتل نداشتم و وقتی دیدم فوت کرده از ترس فرار کردم.»

حکم قصاص


متهم پس از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری محاکمه و با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. همچنین رؤیا نیز از سوی قضات دادگاه به جرم معاونت در قتل مرد جوان به پنج سال حبس محکوم شد.
پرونده متهم پس از تأیید حکم قصاص در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرا فرستاده شد و متهم در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت. سیروس چند سال قبل برای اولین بار پای چوبه دار رفت، اما با میانجیگری تیم صلح و سازش زندان، اولیای دم به وی مهلت دادند. متهم مدتی قبل برای دومین بار پای چوبه دار حاضر شد، اما این‌بار با التماس و گریه و تلاش تیم صلح و سازش، اولیای دم حکم را اجرا نکردند و قرار شد در فرصت بعدی درباره اجرای حکم تصمیم بگیرند.

عروسی در زندان


درحالی‌که تلاش‌های ریش‌سفیدان و تیم صلح و سازش نتیجه نداده بود و اولیای دم قرار بود به زودی متهم را قصاص کنند به صلح‌یاران محل حادثه خبر رسید قاتل در زندان با رؤیا که چند سال قبل زندانی‌اش تمام و آزاد شده، ازدواج کرده است. از سوی دیگر رؤیا هم که تلاش می‌کرد شوهرش را از چوبه دار نجات دهد به واحد صلح‌یاران گفت: «پس از اینکه از زندان آزاد شدم، تصمیم گرفتم با سیروس در زندان ازدواج کنم. هرچند او در یک قدمی چوبه دار قرار دارد، اما من تصمیم خودم را گرفتم و درخواستم را به مسئولان زندان اعلام کردم و آن‌ها هم مقدمات ازدواج ما را فراهم کردند و ما با هم ازدواج کردیم. الان من حامله هستم و تلاش می‌کنم برای شوهرم رضایت بگیرم.»
وقتی موضوع ازدواج رؤیا با سیروس در زندان به اولیای دم اطلاع داده شد، آن‌ها تصمیم گرفتند در آخرین لحظه متهم را ببخشند. یکی از اولیای دم گفت: «ما قصد داشتیم قاتل را قصاص کنیم، اما چند روز قبل متوجه شدیم او در زندان ازدواج کرده و همسرش هم باردار است، به همین دلیل تصمیم گرفتیم قاتل را ببخشیم تا فرزندش یتیم نشود.»
بدین ترتیب با اقدام خداپسندانه اولیای دم قاتل از زندان آزاد شد و به آغوش خانواده‌اش بازگشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha