به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، اما آنچه در مورد سیلاب میبینیم و میشنویم شاید با آنچه واقعیت سیلاب است، متفاوت باشد. برخی معتقدند سیلاب بخشی از طبیعت است و نمیتوان از وقوع آن جلوگیری کرد. باید همزیستی با طبیعت را یاد بگیریم و طوری برنامهریزی کنیم که کمترین آسیب را ببینیم. عدهای دیگر هم معتقدند انسانها باید بتوانند از آب جاری شده توسط بارشها که نعمت خدادادی محسوب میشوند، بیشترین استفاده را ببرند، آن هم در این سالهای کمآبی و بیآبی که هر قطره آب حکم طلا را برای ما دارد.
هر دوی این نگاهها در کنار هم میتواند مفید باشد و در جای خود مهم. اما هر دوی این نگاهها به نوعی بر مدیریت آب و نحوه صحیح به کارگیری آب قابل استحصال صحه میگذارد و تاکید میکند. حلقه مفقوده در این میان میتواند همین بحث باشد که اگر مدیریت آب درست باشد، اگر تنها راه مهار آب از نگاه مدیران، سدسازی نباشد، شاید بتوان بهره بیشتری از نعمات خدادادی در فصل پربارشی چون بهار برد.
در این خصوص با دو کارشناس قدیمی حوزه آب و محیطزیست به گفتوگو نشستیم. «محمد درویش»، مدیرکل آموزش سابق در سازمان محیط زیست، کارشناس و فعال این حوزه و «کاوه مدنی»، معاون سابق در سازمان محیط زیست، پژوهشگر و کارشناس حوزه آب و رییس موسسه آب، محیط زیست و سلامت دانشگاه سازمان ملل در کانادا. از هر دوی این کارشناسان درباره علل ضرربار بودن سیلاب در شرایط کنونی کشور و راههای بهره بردن از آن پرسیدیم.
در ایران سابقه ذخیره سیلاب داشتیم
محمد درویش، به سابقه دیرینه مناطق مختلف کشورمان در خصوص ذخیره کردن سیلاب اشاره میکند. «در مورد ماجرای ذخیره کردن سیلابها، باید بگویم ما در کشورمان سابقه دیرینهای در استفاده از تکنیکها و شگردهای بومی برای ذخیره کردن سیلابها داریم، چون ما در کشور گرم و خشکی زندگی میکنیم، در بسیاری از مناطق مرکزی، جنوبی و شرقی ایران، استفاده از تکنیک تغذیه مصنوعی آبخوانها یا روشهایی مثل پخش سیلاب، هوتکها و آبانبارها قدمت دیرینه دارند. چند روز پیش در روستای «گزیر» استان هرمزگان در قلمروی شهرستان بندرلنگه و دستک بودم. آنجا سیلاب پرحجمی آمده بود. همین سیلاب در خیلی از مناطق مصیبت و مشکل ایجاد کرده بود، جاده و خانه تخریب کرده بود، ولی در آنجا همه مردم خوشحال بودند، چون برای قطره قطره آب سیلاب مجالی فراهم کرده بودند که در سفرههای آبشان نفوذ پیدا کند. آنها تغذیه مصنوعی آبخوانها را در دستور کارشان قرار داده بودند. قدمت سازههایی که در گزیر هست، بیش از هزار سال است. یعنی اینها بیش از هزار سال است که آبا اجدادی از بارشهای شدید به عنوان فرصت استفاده میکنند و نمیگذارند تبدیل به تهدید شود. عین این کار را در منطقه بلوچستان مردم در قالب هوتکها میکنند.»
کل ایران برای ذخیره آب جانمایی شده است
درویش در ادامه به اقداماتی که دکتر آهنگ کوثر، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات کشاورزی منابع طبیعی استان فارس سالهاست دارد انجام میدهد، اشاره کرد. از نگاه او این کارشناس قدیمی منابع طبیعی، در تحقیقاتش کل کشور را جانمایی و اعلام کرده که کدام مناطق قابلیت ذخیره آب به شکل آبخوانداری دارند. «ایشان در منطقه «گربایگان فسا» در استان فارس، با همین روش جنگل هزار هکتاری ایجاد کرده. در ایران سیلاب هیچ وقت مصیبت و بلا نبوده همیشه مردم بومنشین ما از سیل به عنوان یک نعمت استفاده کردند، مهار کردند، بخشی که مورد نیازشان بوده را برداشتند، در مسیر رودخانهها ساخت و ساز نکردند و گذاشتند مابقیاش هم وارد تالابها، دریاچهها، خلیجفارس، دریای عمان و خزر شود. مشکلی با آن نداشتند. ما چه کار کردیم؟ مسیر رودخانهها را تغییر دادیم، سدهای بیرویه ساختیم، نظام آبشناسی سرزمینمان را متاثر کردیم، در مسیر رودخانهها ساخت و سازهای بیرویه کردیم، به حریم بستر سیلابی رودخانهها توجهی نکردیم، نتیجهاش این شده که سیلها هر سال خسارات زیادی دارند به بار میآورند. ما به توان تکنولوژیکیمان برای مقابله با این نظام طبیعی رودخانهها در مناطق خشک غره شدیم و خسارت هم داریم میبینیم. مشکلی که ما با سیل داریم با خود سیل نیست، با نگاه نابخردانهای است که با سیل پیدا کردیم.»
اما راهکارهایی هم از سوی درویش اعلام شد. او ضمن اینکه اعلام کرد باید نگاه هدررفتن آب با ریختن به حوضه آبی اصلاح شود، به دو نکته اشاره کرد: «اول اینکه تفکری که این سیل اگر از دست برود و وارد تالابها و دریاچهها شود، هدر رفته را باید اصلاح کنیم. ورود آب سیل به تالابها و دریاچهها باعث بالانس و تراز اکولوژیکی آب شور و شیرین میشود. وقتی رودخانه زایندهرود دایر شود، آبش به گاوخونی برسد، حضور آب در بختگان، جازموریان و گاوخونی باعث میشود بین آب شور و شیرین بالانس ایجاد شود، سفرههای آب شیرین کمتر دچار آسیب شود. دومین نکته هم اینکه باید بیاییم این سنتهای قدیمی را احیا کنیم. این کاری است که باید جهاد کشاورزی، وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست اجرا کنند. الگویی مثل گزیر، گربایگان فسا، هوتکها در بلوچستان، خوشابها در خراسان را احیا و بهروز کنیم. در مناطقی که آبرفتهای درشتدانه داریم، بیش از 280 میلیارد مترمکعب آب را میتوانیم در این سفرههای آب زیرزمینی ذخیره کنیم. بیاییم و از این فرصت استفاده کنیم.»
او همچنین به آبخوانداری مصنوعی اشاره کرد و از مناطقی که قابلیت این کار را دارند، گفت: «هر جایی که آبرفت درشتدانه داشته باشیم، میتوانیم این کار را انجام دهیم. جز دشت خوزستان، بخشهایی از دشت کربال استان فارس و هامون سیستان و در واقع جاهایی که آبرفت ریزدانه دارند، در بقیه مناطق میشود این کار را کرد. جانمایی این کار را دکتر کوثر برای کل ایران انجام دادهاند. ما میدانیم الان در چه مناطقی از ایران استعداد آبخوانداری یا تغذیه مصنوعی آبخوانها وجود دارد. باید آبرفتش درشتدانه باشد تا قابلیت نفوذ آب در زیر زمین را داشته باشد.»
چیزی به نام اتلاف آب در طبیعت نداریم
کاوه مدنی هم مانند درویش، سیل را نعمت میداند نه نقمت. او معتقد است سیل بخشی از طبیعت است، چیزی به نام اتلاف آب در طبیعت نداریم. «همیشه وقتی سیل جاری میشود یا بارش زیاد باران داریم، این صحبت مطرح میشود که آیا از اینبارشها بهره بردیم یا نه. اول باید این را روشن کنیم که منظورمان از بهره بردن چیست. باید روشن کنیم که سیل و بارش، بخشی از طبیعت است و طبیعت همیشه از آن منتفع میشود. ما چیزی به نام اتلاف آب نداریم. وقتی بارندگی میشود، آب راه خودش را در طبیعت پیدا میکند؛ بخشی از آن وارد انهار و مسیلهای مختلف و رودخانهها میشود، بخشی از آن منابع آب زیرزمینی را تغذیه میکند، بخشی از آن لایههای خاک را از رطوبت سرشار میکند، گیاهان را تغذیه میکند، بخشیاش به تالابها میرسد و بخشیاش هم وارد دریاچهها، رودخانهها و دریاها میشود. همه اینها از ملزومات چرخه طبیعی هستند. بنابراین ما هیچ اتلافی نداریم، باید خوشحال باشیم که این اتفاق میافتد. اما بخش دیگری هست که ما انسانها با همه ادعایی که داریم باید حق طبیعت را به او بدهیم و حقابه طبیعت را به او برگردانیم، وقتی یک آبی دارد میرود و روی آن کنترل نداریم، حس میکنیم دارد از بین میرود یا تلف میشود. در واقع این همان تفکری است که ما را واداشته سد بسازیم، آبها را منحرف کنیم، طبیعت را تحت کنترل خودمان در بیاوریم. این مساله دو وجه دارد؛ یکی اینکه دلمان میخواهد در زمان و مکانی که دلمان میخواهد از آب استفاده کنیم، آب را ذخیره میکنیم که چند ماه بعد یا سال بعد از آن استفاده کنیم یا جایی که دلمان میخواهد از آن استفاده کنیم و آب را به جایی دیگر منتقل میکنیم.»
مدنی اما به وجه دیگر ماجرا هم اشاره کرد. «یک وجه دیگر ماجرا این است که میخواهیم از آب زیاد یا سیل در امان باشیم، چرا چون شهرها و زیرساختهایمان را جایی ساختهایم که ممکن است در معرض خطر سیل باشند. ما از سیلبندها و سدبندها برای کنترل آب استفاده میکنیم. یک مناطقی هستند که میگوییم اگر دیوار دیگری ساخته بودیم سیل رخ نمیداد، مردم آسیب نمیدیدند و یکسری زیرساختها از بین نمیرفتند. اما اگر توزیع جغرافیایی سدها را در ایران ببینیم، میبینیم که بعضی نقاط هستند که شاید به اندازه کافی درآنجا سرمایهگذاری نشده باشد. این به آن معنی نیست که با سدسازی حتما باید به آنها رسیدگی کرد، بعضی نقاط هستند که سیلبندها یا شاید مخازن بتوانند به مردم کمک کنند. از طرفی هم ما جاهایی داریم که سدهای زیادی آنجا داریم که آنها هم از سیل در امان نیستند. این پدیده را وقتی میبینیم، باید از خودمان سوال کنیم آیا ما تا ابد باید سدهای عظیمتر بسازیم و تلاش کنیم جلوی سیل را بگیریم که رخ ندهد؟ یا این را میپذیریم که سیل یک بخشی از فرآیند طبیعی است. مکان و حجم وقوعش ممکن است تغییر کند. با این تفکر اگر بخواهیم جلو برویم که سیل را از زندگی انسانها حذف کنیم، باید همه جا را سیلبند و دیوار بسازیم و هر قطره آب را ذخیره کنیم. آیا جهان به دنبال چنین چیزی رفته؟ حتی جاهایی که سدسازیهای زیادی داشتیم، میبینیم که سیل کماکان ادامه دارد. علم بشر به اینجا رسیده که به جای اینکه انسان سعی کند فرمانده طبیعت باشد و طبیعت را به کنترل خودش درآورد، سعی کند با طبیعت زندگی کند. به جای اینکه سیل را حذف کند، سعی کند آن را مدیریت کند. مدیریت سیل به معنای این است که خسارات سیل را کاهش دهد و بتواند مصرف بهینه از آن داشته باشد. میزانی که فکر میکند باید برای فصول بعدی، تولید انرژی برقابی، تولید محصولات کشاورزی باشد را ذخیره کند و بیشتر از آن، آن چیزی که حقابه طبیعت است را بدهد. از این فرصت استفاده کند برای ذخیره آبخوانها، احیای تالابها. اینها همه فرصت است. اگر با برنامهریزی جلو برویم، میتوانیم این کارها را انجام دهیم.»
درک این موضوع که ما در کشوری زندگی میکنیم که هم سیل دارد، هم خشکسالی مهم است. دانشمندان و علم به ما میگویند میزان شدت و دوره بازگشت این سیلها میتوانند به واسطه دخالتهای انسانی، گرمایش زمین و تغییرات آب و هوایی تشدید شوند. اینها را مدنی به حرفهایش اضافه میکند. «برنامهریزی خوب به این فکر میکند که من نهتنها روزهایی را دارم که آب کم دارم، بلکه روزهایی را دارم که در آن آب زیاد دارم و سیل رخ میدهد. با این تفکر اگر جلو برویم، در حریم رودخانه مجوز ساخت و ساز نمیدهیم، مردم را از مناطق پرخطر دور نگه میداریم، طرحهای مختلف آبخیزداری را به شکل مناسب پیادهسازی میکنیم، سعی میکنیم بارندگیهای زیاد به عوامل ایجاد رسوب و فرسایش زیاد تبدیل نشوند. انواع اتفاقاتی که در دوران سیل و خساراتی که میبینیم به واسطه از بین رفتن پوشش گیاهی، دستکاری در زمینها، اراضی، مراتع، مناطق شیبدار و ... رخ میدهد.»
سیل همیشه نعمت بوده و هست
از نگاه او نکته دیگر فرصت بودن و نعمت بودن سیل و بارندگی است برای تغذیه آبخوانها در بعضی مناطق کشور. «تجربه این را داریم که ذخیره آب در همه جای کشور شاید با یک روش خاص ممکن نباشد، اما تجربیات خوبی هم داریم که ثابت میکند میتوانیم از سیل برای تغذیه آبخوانها استفاده کنیم. میدانیم وضعیت سفرههای آب زیرزمینی در کشور چگونه است. پس باید از این فرصتها با برنامهریزی قبلی استفاده کنیم. سرمایهگذاری کنیم. با روشهای طبیعت محور، طبیعت را احیا کنیم. بخشی از احیای طبیعت، احیای آبخوانهاست. سیلها؛ فرصت طلایی برای احیای تالابها در اختیارمان میگذارند. چند سال گذشته در نوروز 98 سیل داشتیم، من دایم تکرار میکردم که ما یک پنجره طلایی برایمان باز شده برای احیای تالابها. این مواقع وقتی آب زیاد است، طبیعت ما را مجبور میکند آب را به تالابها تخصیص دهیم. آن آب راهش را پیدا میکند به تالابها. آن آب در حالت عادی برای اینکه به آن نقطه در تالاب برسد، با هزار مانع و سد مدیریتی و مسائل بروکراتیک روبهرو میشود، اما در زمان سیل خودش همه این موانع را رد میکند و میرسد به تالابها. وقتی میزان حداقلی آب در تالابها داریم، اضافه کردن و نگهداشتن و به تعادل رساندن آب خیلی برای ما آسانتر است تا زمانی که تالابها به سمت خشکی میروند.»
آیا سیلها همیشه مخربند؟
سیل جزیی از طبیعت است. انسانها اگر خودشان را در معرض سیل قرار دهند، خساراتش بیشتر میشود. بخشیاش میرود این سمت که تغییر کاربری اراضی را چگونه انجام دادیم، مردم را کجا گذاشتیم، چقدر مجوز ساخت و توسعه اراضی صنعتی و شهری را دادیم. بخشیاش برمیگردد به اینکه ما چه کار کردیم. توان اکولوژیک طبیعت را کاهش دادیم، دخل و تصرفهای ما چگونه باعث تشدید خسارات سیل میشود؟ وقتی رطوبت خاک پایین میآید، خشکسالی داریم، با کشاورزی بد، با چرای بیرویه، از بین بردن پوشش گیاهی مناطق، اینها باعث میشود وقتی آب زیادی به زمین میرسد، جاری میشود و زمان کمتری طول میکشد در حجم زیاد برسد به آن مناطق. ظرفیت مهار سیل را از طبیعت گرفتیم و این خودش یکی از عوامل افزایش خسارت است. همین دستکاریهایی که در طبیعت کردیم این تخریبها را تقویت میکند، ظرفیت میزان تغذیه آبخوانها را هم کاهش میدهد، باعث میشود فرصتسوزی مهمی در این حوزه اتفاق بیفتد. اینها حرفهای مدنی درباره دلایل بروز خسارت سیل است و دستکاریهایی که انسان با طبیعت کرده است.
«سیل به ما نشان میدهد طبیعت زنده است، حیاتش جریان دارد. اما وقتی بحث خسارات انسانی وسط میآید، باید یاد بگیریم جلوی سیل را نمیشود گرفت. باید یاد بگیریم با سیل همزیستی داشته باشیم. این اتفاق خواهد افتاد، مهم نیست چقدر خرج کرده باشیم، اخیرا دیدیم جایی مثل دوبی این همه هزینه کرده، سرمایه زیادی در ساخت زیرساختها گذاشته، این اتفاق رخ داد. خیلی جاها و کشورهای دیگری که سد هم دارند اتفاق میافتد. کالیفرنیا که پر است از سدهای کوچک و بزرگ، باز هم سیل رخ میدهد. اینکه فکر کنیم با سد بیشتر، مشکل را حل میکنیم جمله خوبی است برای پیمانکاران که جیب آنها را پر میکند. وقتی شما سدی را میسازید، در فصول خشک هم باید نگران جریان طبیعی سدها که قدرت ذخیره آب را دارند و به خشکی آن هم دامن میزنند، باشید. در سالهای خشک در رسانهها فریاد میزدیم، بابت سدسازیهای بیرویه در برخی نقاط گله میکردیم. هر نقطه را باید بررسی کرد. برای آن منطقه چه کاری مناسب است. جایی اگر باید زیرساخت اضافه شود، حتما اضافه کنیم و اگر جایی موضوع، موضوع زیرساختی نیست، باید بررسی کنیم با چه روشهای مدیریتی میشود بهبود داد.»
او اما درباره ورود آب سیلاب به حوضههای آبی چون دریاها و دریاچهها نظری شبیه درویش داشت. مدنی معتقد است این تفکر که اگر آب سیلاب وارد دریا شود هدر رفته، همان تفکر خطرناک است که دریاچه ارومیه را خشک کرد. «در حوضه ارومیه، آدمها فکر کردند چرا آب شیرین دارد وارد دریاچه شور میشود. محصول آن تفکر را داریم میبینیم که چه بلایی سر دریاچه آورده. این را نباید به عنوان یک اتفاق بد تلقی کرد. آیا این آب میتوانست به تجهیز بهتر طبیعت کمک کند؟ بله. در صورتی که دخل و تصرفمان در طبیعت زیاد نبود، برای طرحهای آبخیزداری و حفاظت از پوشش گیاهی برنامهریزی میکردیم. برای آبخوانداری، برای رسیدن آب به تالابها، استفاده بهتر از راهکارهای طبیعتمحور که کمک کند وضعیت طبیعت بهتر شود، وضعیت محیط زیست بهتر شود. وضعیت محیط زیست هم که بهتر شود، حال مردم بهتر میشود و مسیر را به سمت توسعه پایدار طی میکنیم.»
نظر شما