به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات، عبارت رودخانه آلوده هریک از ما را به یاد حاشیه رودخانهای میاندازد که در یک روز تعطیل، قصد ماندن و لذت بردن در کنار آن را داشتیم و زبالههایی که در ساحل یا روی آب شناور بودند ما را از ماندن منصرف کردهاند اما آیا آلودگی رودخانههای ایران در همین حد است؟
دکتر حسین مصطفوی، عضو هیأت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی در گفت و گو با ما به طرح مهمترین مشکلات موجود در رودخانه های کشور پرداخته است:
*یک رودخانه در چه شرایطی، آلوده به حساب میآید؟
رودخانه آلوده به معنای تغییر مقدار هر نوع ماده شامل مواد شیمیایی، فیزیکی یا بیولوژیکی نسبت به حد مجاز و نرمال آن برای کاربردهای مختلف است اما مشکلات رودخانههای کشور ما فراتر از اینهاست و مشکلات متعددی وجود دارد که به صورت اکولوژیکی در حال نابودی رودخانههای ایران است.
*اهمیت پرداختن به این موضوع چیست؟
برای پی بردن به اهمیت موضوع در ابتدا باید به خدمات و اهمیت رودخانهها برای ذینفعان اشاره کنیم. یکی از ذینفعان اصلی انسانها هستند که طبقات مختلف دارند، مانند کشاورزان، جوامع محلی، سازمانها و ارگان های مختلف، دیگری زیستمندان و گونههایی که در داخل رودخانهاند یا به صورت شبکه غذایی و زنجیره غذایی به حیات رودخانه وابستهاند.
برای مثال در حوضه خزر، رودخانهها شریانهای حیاتی برای گونههای شیلاتی هستند، زیرا برخی از ماهیان مانند ماهیان خاویاری یک مرحله از زندگی خود را در رودخانهها میگذرانند و اگر نتوانند این مرحله را طی کنند چرخه تولیدمثل این گونه ها از بین میرود که هم فشار قابلتوجهی بر جمعیت این گونه آبزی و زیستگاه آن وارد میآورد و هم بر مصرف خاویار و گوشت آن تأثیر خواهد گذاشت، به علاوه به لحاظ ارزآوری روی اقتصاد کشور هم اثرگذار خواهد بود.
رودخانهها خدمات گوناگونی مانند تأمین غذا، تولید انرژی، گردشگری، توسعه کشاورزی و صنعت مصرف آب شرب و ... ارائه می کنند. با شناخت این خدمات میتوانیم به اهمیت سالم نگه داشتن این اکوسیستم که حیات و بقای ما را تضمین میکند پیببریم و برای این هدف تلاش کنیم. خداوند متعال هم در قرآن در آیه ۳۰ سوره انبیا در این راستا می فرماید: « وَجَعَلنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَی ءٍ حَیٍّ».
*در کشورهای پیشرفته دنیا برای حل این معضل چه تدابیری اندیشیده میشود؟
کشورهای توسعهیافته اروپایی برای سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۷ برنامه منسجمی طراحی کردند که شامل ارزیابی، شناسایی انواع چالشها و انجام اقدامات عملیاتی بوده تا بتوانند رودخانهها را طوری احیا کنند که خدمات از دست رفته آنها برگردد. ما هم اگر بخواهیم رودخانههای سالمی داشته باشیم باید مانند این کشورها به صورت یکپارچه به جنبههای مختلف این موضوع توجه کنیم.
یکی از این جنبهها، تغییرات کاربری اراضی است. در دهه های اخیر، توسعه در بیشتر نواحی کشور، به شکل ناپایدار صورت گرفته که اگر با برنامهریزی درست انجام میشد، میتوانست موفقتر باشد و آسیب کمتری به محیط زیست وارد کند. برای مثال، رودخانههای استان گلستان در فصل تابستان از قسمتهای میانه آب ندارند و این مسأله تنها به خاطر تغییر اقلیم نیست، بلکه به دلیل توسعه کشاورزی ناپایدار و الگوی کشت نامناسب با توجه به شرایط اقلیمی است.
دردناک است که بگویم در برخی از استان ها مانند فارس، اصفهان، لرستان و... کشت برنج را توسعه داده اند، در حالی که با توجه به اقلیمشان پتانسیل آن را ندارند. در شرق حوضه خزر هم همین اتفاق افتاده و در سالهای اخیر برداشت بیرویه آب به خاطر کشت برنج مشکلات زیادی به بار آورده است. در مناطقی که کمبود آب وجود داشته باشد چاههای غیرمجاز حفر میکنند که باعث فرونشست زمین میشود و از این نظرکشور ما رتبه قابلقبولی در دنیا ندارد.
*کمآبی و آلودگی آب چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟
همه این موارد به صورت اکولوژیکی با هم در ارتباطند. متأسفانه در کشور ما برای ایجاد توسعه، عوارض آن به درستی در نظر گرفته نمیشود. در کنار دریاچه ارومیه که دغدغه هر ایرانی است میزان زیادی باغهای سیب در ارتفاعات و شیبها احداث شده که نیاز به آبیاری فراوان دارد.
مورد دیگر، ریختن پسابهای کشاورزی به رودخانههاست. این پساب ها دارای کود، سموم و فلزات سنگین هستند که علاوه بر کاهش کیفیت آب می توانند از طریق زنجیره غذایی، عامل ایجاد سرطان و سایر بیماریها شوند و هزینه های گزافی برای مردم و دولت ایجاد کنند.
یکی از مشکلاتی که کمآبی برای رودخانهها ایجاد می کند این است که با کم شدن آب، رودخانه خاصیت خودپالایی را از دست میدهد و همین امر باعث آلودهتر شدن آب رودخانهها و کاهش کیفیت مناسب آب می شود.
بنده هفته گذشته در شهر نور بودم و به من اطلاع دادند دچار کمبود آب هستیم. آیا کمبود آب در شمال ایران نامفهوم نیست؟ این مسأله زنگ خطری برای کشور است. کمبود آب در نواحی کمآب کشور باعث مهاجرت افراد زیادی به شمال ایران شده و این افزایش جمعیت، مسائلی مثل خرید زمین، توسعه ساختو سازهای بیرویه و رشد ناپایدار برای شمال کشور ایجاد خواهد کرد که به طورقطع در آینده مشکلساز خواهد بود.
بنده نگرانم که خطه سرسبز شمال هم در آینده دور یا نزدیک تبدیل به کویر شود. این قضیه یک فاجعه بزرگ زیستمحیطی برای کل کشور به وجود خواهد آورد و مسئولان از همین حالا باید به فکر آن باشند.
*برای حل این موضوع چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
ظرفیت و برد مهاجرت برای هر استان باید مشخص و از ساختوسازهای بی رویه و غیرقانونی در حریم رودخانهها و در سطح حوضههای آبریز جلوگیری شود. با افزایش جمعیت، فشار بر منابع هم افزایش پیدا میکند و محیط زیست آسیب میبیند. در برخی نقاط از «سپتیک تانک» (مخزن تصفیه فاضلاب) استفاده میشود اما این کار معمولا در ارتفاعات جواب نمیدهد و فاضلاب در نهایت به آبهای زیرزمینی نفوذ پیدا کرده و سبب آلوده شدن آن ها می شود. همچنین تراشیدن جنگلها برای جاده یا ساخت و ساز باعث بالا بردن سرعت آب شده و سیلابها را بیشتر میکند که عوارض محیط زیستی، انسانی و اقتصادی خود را دارد.
*رودخانهها با چه تغییرات دیگری مواجهند؟
یکی از این تغییرات، تغییر در پیوستگیهای رودخانه هاست، یعنی بر سر راه رودخانهها مانعی قرار گیرد که از مهاجرت ماهیها جلوگیری کند و باعث تغییرات فیزیولوژیکی آنها شود. یکی از این موانع، وجود سدهاست. در برخی کشورها در کنار سدها مسیرهای ماهیرو ایجاد میکنند تا مانعی برای مهاجرت ماهی ها بهوجود نیاید و حقابه (حداقل میزان آبی که لازم است تا رودخانه پایدار بماند و تأثیرات اکولوژیکی به حداقل برسد) تعیین میکنند.
همچنین برای ساخت پل بر روی رودخانه و استحکام آن سازه های مستحکمی با ارتفاع میسازند و یک سیلبند به وجود میآورند اما باید مسیرهای ماهیرو در نظر گرفته شود تا گونههای مختلف بتوانند مهاجرت بلندمدت، کوتاهمدت، داخلی و خارجی(از دریا به رودخانه و برعکس) انجام دهند.
در ایران چنین کارهایی انجام نمیشود، بنابراین ماهیهایی مثل ماهی خاویار و ماهی سفید وقتی به رودخانه میآیند و نمیتوانند مهاجرت کنند تولید مثلشان با شکست مواجه خواهد شد.
تغییر دیگر مربوط به تغییرات هیدرولوژیکی رودخانه هاست که معمولا بر اثر مدیریت نشدن آب سدها و برداشت بی رویه برای باغات و زمینهای کشاورزی اتفاق میافتد. برای مثال دریاچه ارومیه خشک شده اما آب در سدهاست. من نمیگویم سد نباید ساخته شود اما تأکید میکنم قبل از هر کاری باید ارزیابی همهجانبه صورت بگیرد. متأسفانه ما سدهایی داریم که آبی در آنها وجود ندارد یا آب درون سد آنقدر کم است که نمیتوانند رها سازی کنند. در گذشته رودخانههایی داشتیم که یک فرد بزرگسال نمیتوانست از آن عبور کند اما در حال حاضر یک کودک به راحتی از آن عبور می کند.
اگر برای انجام هر کار، ارزیابی دقیق انجام گیرد و برای کاهش خسارتهای زیستمحیطی، راهکارهای مطلوب و کاربردی ارائه شود، هم توسعه شکل میگیرد و هم محیط زیست آسیب نمیبیند و هم بقای اکوسیستم حاصل میشود.
مشکل دیگر مربوط به تغییرات کیفی آب رودخانههاست که منشاء آنها پساب های رهاشده شهری، کشاورزی و صنعتی بدون تصفیه یا بدون تصفیه مطلوب است. توسعه بدون مطالعه و ارزیابی کارگاههای تولید شن و ماسه در حاشیه بیشتر رودخانهها، دپوی زبالهها در حاشیه رودخانه ها یا مناطقی که ارزیابی برای مناسب بودنشان نشده، توسعه بیرویه مزارع پرورش ماهی بهخصوص سردابی، گسترش رستورانهای بینراهی در حاشیه رودخانهها بدون رعایت ضوابط محیط زیست برای زبالههای آنها و عدم کنترل بر پساب سمی برخی از صنایع از جمله مشکلاتی هستند که میتوانند بر کیفیت آب رودخانه تأثیرات نامناسبی بگذارند. این مسایل باید ساماندهی شوند. برای مثال باید به سمت توسعه سیستمهای زبالهسوز و سیستم های تصفیه مدرن برویم.
سال گذشته برای ارزیابی رودخانه «توجی» استان مازندران دعوت شدم و متأسفانه چندین هزار بچهماهی به خاطر فاضلاب سمی یک کارخانه تلف شده بودند. پساب سمی علاوه بر تلف کردن ماهی ها میتواند به داخل رودخانه رسوب کرده و از طریق زنجیره غذایی سبب آسیب دیدن اکوسیستم و ذینفعان آن بهخصوص انسان شود.
در ژاپن، کارخانهای با ریختن جیوه در رودخانه علاوه بر آسیب زدن به حیات وحش باعث شد تا سالها کودکان ناقص در آن منطقه متولد شوند. بعضی از آفتها و بیماریها بین انسان و حیوانات مشترک هستند و این بیمسئولیتیها باعث آسیب دیدن هر دو گونه (انسان و حیوان) میشود. بسیاری از کارخانهها یا سیستم تصفیه ندارند یا سیستمشان قدیمی شده است.
مشکل دیگر تغییرات مورفولوژیکی رودخانههاست، یعنی رودخانهها را به شکل U در میآورند که باعث از بین رفتن بستر، دیوارهها و پوشش گیاهی میشود. این مسأله علاوه بر تنوع زیستی، ممکن است باعث ایجاد سیلاب های وحشتناک هم بشود.
مشکل بعدی بیولوژیکی یا زیستی است، مانند صید بیرویه گونههای آبزیان و صیدهای غیرقانونی مانند کشتن ماهیها با سموم مختلف، جریان الکتریکی، دامهای گوشگیر و ورود گونههای غیربومی که هرچه شرایط رودخانهها نامساعدتر شود شرایط برای زیست آنها بیشتر فراهم میشود، زیرا گونههای غیربومی، گونههای مقاومی هستند و با آب کم و حتی لجن هم میتوانند زندگی کنند. در حال حاضر در برخی رودخانهها ماهیهای کاراس، آمورچه و گامبوزیا زیست میکنند که میزبان آلودگیها هستند و با گونههای بومی که ذخایر کشور هستند، رقابت غذایی دارند.
همچنین با آلودگی زیستی یا بیولوژیکی رودخانهها هم مواجهیم که به ورود میکروارگانیسمهای بیماریزا، مواد آلی و سایر مواد زیستی غیرطبیعی به رودخانهها اشاره دارد و میتواند سلامت انسانها و حیاتوحش را تهدید کند. این نوع آلودگی میتواند از منابع مختلف ازجمله فاضلابهای شهری، فاضلابهای صنعتی، کودهای شیمیایی و پسماندهای کشاورزی ناشی شود.
*سخن آخر؟
عوامل تهدیدکننده رودخانهها مختلف و همه این چالشها برروی هم به صورت اکولوژیکی و یکپارچه مؤثر هستند و اگر اقدام علمی و فوری انجام نشود درگیر مشکلات عظیم تری خواهیم شد. بنابراین باید مانند اروپا مشخص شود که در بازههای مختلف، چه نوع و چه تعداد استرس یا فشار محیط زیستی وجود دارد تا با ایجاد راهکارها و اقدامات مناسب و همکاری تمام ارگان ها و سازمان ها آنها را مدیریت کنیم و همه شرایط لازم برای بهره برداری پایدار فراهم شود.
نظر شما