یکشنبه ۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۶
کد خبر: 387420

یک روانشناس بالینی گفت: این اتفاق تلخ، تجربه‌ای شد که ما سعی کنیم سبک زندگی‌مان را کمی اصلاح کنیم، تا در برابر اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی مانند آنچه رخ داد، انقدر آسیب‌پذیر نباشیم. یا زندگیمان را به سمت و سویی ببریم که یادمان نرود ما عزیزانی داریم که حواسمان به آنها نیست.

راهکار غلبه بر استرس جنگ

به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ملی، در دوازده روزی که ناگهان با شرایط غیرعادی جنگی روبه‌رو شدیم، در ابتدا استرس و فشاری غریب به همه‌مان وارد شد. برخی با درایت و صبری مثال زدنی، شرایط بحرانی را مدیریت کرده و با غلبه بر ترس، سعی در کمک به دیگران کردند. مردم کنار هم، پناه یکدیگر بودند و هرچه از دستشان برمی‌آمد، دریغ نکردند.

 برخی به آنان که تنها در خانه بودند سر می‌زدند و عده‌ای هم خانه‌هایشان و حتی نانشان را با هم قسمت می‌کردند. این میان اما، اضطراب و دلشوره روزهای اول، آنقدر زیاد بود که برخی از پس هراس و اضطراب برنمی‌آمدند. مانند شرایط روزهای ابتدای کرونا، ترس دلیل برخی رفتارهای شتاب زده شد. مثل افرادی که آنقدر آذوقه خریدند، که حتما حالا برای ماه‌های بعد غذا دارند. اما عده‌ای هم با کمی تدبیر و واقع‌گرایی، شرایط را با آرامش بیشتری پشت‌سر گذاشتند. اما آنها که حواسشان به خود و دیگران بود، یاد گرفتند که با همدلی و همدردی کنار عزیزانشان، حالشان بهتر می‌شود. این میان اما آنان که مدام در جست و جوی اخبار بودند، حالشان بدتر از دیگران بود. برخی اما گوشی همراهشان را زمین گذاشتند و سعی کردند بیشتر در کنار هم باشند.

در همین راستا، حسین روزبهانی، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه، درباره روزهای پر اضطرابی که همه پشت‌سر گذاشتیم، گفت: کاری که من سعی می‌کردم در این دوران انجام دهم، معمولا افراد بیشتر به سمت نکات منفی و اخبار ناراحت کننده می‌روند. من تلاش کردم تا یک مقیاس ساده‌ای را درنظر بگیرم، به این صورت که مثلا اسرائیل به غزه حمله کرد و بسیار هم به آن نزدیک است و وسعت غزه اندازه شهر قم است و بعد از یک سال و نیم، 60 هزار نفر شهید شدند. حالا ما با این همه فاصله، 1500تا2000 کیلومتر فاصله و تنها می‌تواند با پهپاد و هواپیما حمله کند و کلی هم هزینه این جنگ می‌شود و وسعت ما هم بسیار از غزه بزرگ‌تر است و ما 50 هزار سال دیگر هم نمی‌توانیم این تعداد شهید داشته باشیم. این درحالی است که فوتی‌های ما در حوادث رانندگی، خیلی بیشتر از این افرادی بودند که جانشان را متاسفانه در این جنگ از دست دادند. این تناسب را معمولا با هر فردی که مطرح می‌کردم، آرام‌تر می‌شد.

این روانشناس بالینی با اشاره به یکی از دلایل ایجاد اضطراب و استرس افزود: فرد بدترین حالت ممکن را تصور می‌کند و فاجعه‌سازی می‌کند و همین سبب افزایش استرس و اضطراب می‌شود. مثلا فرد جنگ را به عنوان جنگی شبیه هیروشیما در ذهنش تصور می‌کند و درنظر می‌گیرد که الان می‌زنند و فضایی شبیه هیروشیما می‌شود. فرد وقتی مغزش کورتیزول ترشح می‌کند، واقع‌بینی را از دست می‌دهد. الان مثلا این تصوری که در ذهن فرد هست، یک فکر اشتباهی است که سبب می‌شود اضطراب زیادی به فرد وارد شود و این اضطراب زیاد، غیرقابل کنترل می‌شود.

ارتباط پررنگ خانواده‌ها

روزبهانی در ادامه افزود: همیشه هر اتفاق تلخی که رخ می‌دهد، درکنارش ابعاد مثبتی هم دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. این اتفاق سبب شد که خانواده‌ها کمتر از تلفن‌های همراهشان استفاده کنند و بیشتر در کنار هم باشند. انگار که برگشتیم به دوران دهه شصت و هفتاد که ارتباطات بین افراد و خانواده‌ها بیشتر بود. این می‌توانست حسن این اتفاق تلخ باشد. شاید چندین سال بود که این دیدارهای خانوادگی، مخصوصا بعد از کرونا، کم شده بود و شاید برخی سالی یکبار هم اقوام خود را نمی‌دیدند. خانواده‌ها حتی هفته‌ای یکبار هم با هم رفت و آمد نمی‌کردند و دور یک میز نمی‌نشستند و با هم غذا نمی‌خوردند. این مساله باعث شد که خانواده‌ها بیشتر در کنار هم باشند و با هم همدلی و گفت‌وگو کنند. خیلی از افراد می‌گفتند که ما متوجه این مساله شدیم که ما چه عزیزانی داریم که مدت‌ها از آنها غافل مانده بودیم و آنها را از یاد برده بودیم. اینکه یک دوست می‌تواند حضورش چقدر دلگرمی بخش باشد و یا خانواده و نزدیکان تا چه حد حضورشان در کنارمان اثرگذار است. انگار تا قبل این اتفاق اصلا حواسمان به یکدیگر نبود. اقوامی داریم که فراموش کرده‌ایم و درگیر مسائل زندگی شدیم. خیلی از مراجعانم این مساله را مطرح کردند که ما خیلی از مسائلی را که فراموش کرده بودیم، این دوران سبب شد که به‌خاطر بیاوریم.

لزوم تغییر سبک زندگی

من به مراجعان و دوستانم تاکید می‌کردم که سعی کنید سبک زندگی و تغذیه‌تان هم مناسب باشد. این استرس در زندگی روزمره همیشه وجود دارد. حالا گاهی به این شکلی که ما با آن روبه‌رو شدیم و گاهی هم به شکل‌های دیگر. گاهی دردناک‌تر است، مانند آنچه ما در آن 12روز با آن روبه‌رو بودیم و گاهی هم کم آسیب‌تر، مثلا شبیه آنچه در روزمره با آن روبه‌رو هستیم، شبیه فوت یک دوست یا اقوام و یا یک بیماری. ما باید سبک زندگی‌مان به صورتی باشد که آماده روبه‌رو شدن با تروماهای زندگی‌مان را داشته باشیم و ناگهان زندگی‌مان مختل نشود. موادغذایی که مصرف می‌کنیم، بر افزایش اضطراب اثر می‌گذارد. مثلا محرک‌هایی مانند مواد کافئین‌دار و نوشابه و کاکائو و سیگار و مشروبات الکلی، خود عامل استرس هستند. باید حواسمان باشد که از مواد غذایی سالم استفاده کنیم. خیلی از افراد هم هستند که ورزش نمی‌کنند، این درحالی است که ورزش و حتی فعالیت بدنی کم می‌تواند بسیار اثرگذار باشد. حتی چند حرکت کششی هم می‌تواند موثر باشد. سر یک میز یا سفره با هم غذا خوردن هم می‌تواند در کاهش اضطراب موثر باشد. ما نیاز است که خودمان را از قبل آماده کنیم. بالاخره در طول زندگی بازهم رویدادهای آسیب‌زا پیش می‌آید. حالا به شکل‌های مختلف می‌تواند بیماری باشد، یا از دست دادن عزیزان باشد، که بدترین حالتش جنگ است.

این استاد دانشگاه افزود: این اتفاق تلخ، تجربه‌ای شد که ما سعی کنیم سبک زندگی‌مان را کمی اصلاح کنیم، تا در برابر اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی مانند آنچه رخ داد، انقدر آسیب‌پذیر نباشیم. یا زندگیمان را به سمت و سویی ببریم که یادمان نرود ما عزیزانی داریم که حواسمان به آنها نیست. و اتفاقاتی نظیر آنچه اخیرا رخ داد، باعث نشود که تازه یاد آنها بیفتیم و حواسمان هرروز به عزیزانمان باشد. یک تجربه‌ای بود که این شوکی که به همه ما وارد شد، در کنار آسیب‌ها و تنش‌هایی که برای همه ما ایجاد کرد، می‌توانست محاسنی هم داشته باشد که ما تجدیدنظری در زندگی‌مان داشته باشیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha