به گزارش "سلامت نیوز" تنها در فاصله 40 روز، دو محیط بان که عنوان "ضابط دادگستری" بر آستین لباس شان حک شده است به دست شکارچیان غیرمجاز به شهادت رسیدند. اتفاقی که مصادف شد با "روز جهانی محیط زیست" و کام دوستداران محیط زیست را تلخ کرد. شهید هدایت اله دیده بان و شهید کاظم (یاسر) مصدق دو محیط بانی بودند که هر دو به طور ناجوانمردانه با شلیک مستقیم و بدون مکث شکارچی غیرمجاز به شهادت رسیدند.
در واقع شهید دیده بان یکصدوپنجاه وسومین شهید محیط بان کشور است که در راه حفاظت از مناطق طبیعی و تنوع زیستی ایران به شهادت رسیده است و جامعه محیط بانی در این راه 273 جانباز نیز به ثبت رسانده است.
اما اینکه چه عواملی باعث می شود محیط بان ها در ایران اینهمه آسیب پذیر باشند و از امنیت جانی برخوردار نباشند قصه ای پر غصه است.
حمید ظهرابی معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور در اینباره به "سلامت نیوز" گفت:« به اعتقاد من باید بر روی "قانون به کارگیری سلاح توسط محیط بانان" با دقت بیشتری کار کرد و ملاحظاتی که خاص این شغل و این نوع مواجهه است را در مسائل مربوط به قوانین ومقررات لحاظ کرد.»
او افزود:« مشکلاتی که ما در موضوع "قانون به کارگیری سلاح" داریم تقریبا تمام دستگاه ها به نوعی با آنها مواجه هستند. البته در اصلاح قانون مربوط، محدودیت های بیشتری را برای "ضابطین خاص" اعمال کردند و این می تواند اثر منفی ایجاد کند؛ باید شرایط کار را دید و بر اساس آن قانون نوشت. شما وقتی که می آیی برای ضابطین خاص قانون می نویسی باید شرایطی که آن ضابط در آن قرار دارد و موقعیتی که تصمیم می گیرد را هم لحاظ کرد.»
اما نکته دیگری که باید بدان توجه کرد تفاوت ضابطین است. ظهرابی در اینباره گفت:« تفاوت ما با بسیاری از ضابط ها این است که معمولا اتفاق ها و درگیری هایی که داریم در محیط های کاملا طبیعی و به دور از چشم هر عامل انسانی می افتد و شکارچی با محیط بان دور از مراکز انسانی و محیط هایی با فاصله زیاد از شاهدین درگیر می شود. وقتی درگیری اتفاق می افتد، عامل دولتی آن کاملا مشخص است که چه کسی ست؛ چه کسی در آن تاریخ و ساعت در آن منطقه در حال گشت و کنترل است. اما طرف مقابل شما (شکارچی غیرمجاز) شخصی است که معلوم نیست کیست؛ از کجا آمده؛ چه مشخصاتی دارد و شناسایی او خیلی سخت است. کما اینکه در بسیاری از موارد اتفاق افتاده که هرگز کسانی که محیط بان های ما را مجروح کردند یا به شهادت رساندند دستگیر نمی شوند و یا در صورت دستگیری، اعتراف نمی کنند.»
استفاده از تجهیزات نوین در حفاظت
به گفته ظهرابی، چند کار دیگر باید انجام شود که تمرکز آن بر روی بازدارندگی باشد که بیشتر کارهای اجرایی است و سازمان حفاظت محیط زیست باید آنها را انجام دهد. او می گوید:« از جمله این اقدامات، استفاده از تجهیزات نوین در امر حفاظت است. اگر محیط بان ما امکانات مناسبی در اختیار داشته باشد مانند یک پهباد که کوچکترین آن است می تواند قبل از آنکه با شکارچی مواجه شود، از فاصله مناسب، شرایط را بررسی کند و برای مواجهه با متخلف تصمیم درستی بگیرد. حتی مستندسازی و شناسایی کند و بعد در حین درگیری و پس از آن، مشخص باشد که چه اتفاق هایی در آنجا می افتد. یا تجهیزاتی باشد که حتی قبل از ورود شکارچی به منطقه، محیط بان از آن اطلاع پیدا کند که چه تخلفی قرار است اتفاق بیفتد و آماده باشد. اینها مسائلی است که ما در پی آن هستیم تا بتوانیم با استفاده از تجهیزات نوین، تکیه بر هوش مصنوعی و یکسری اقدامات دیگر ، بزودی این حوزه را سامان دهیم . برنامه ریزی شده که با حضور شرکت های دانش بنیان، آخرین تکنولوژی های روز را دریافته و از آنها در امر حفاظت استفاده کنیم. کارهایی را نیز برای خرید این تجهیزات و استفاده از آنها در دست اقدام داریم و برنامه داریم که "برنامه جامع" مسنجمی در این راستا داشته باشیم.»
برخی قاتلان محیط بان ها مجازات نمی شوند
معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در پاسخ به این پرسش خبرنگار سلامت نیوز که " چرا برخی قاتلان محیط بانان شهید با وجودی که دستگیر می شوند اما مجازات نمی شوند؟ و همین امر باعث شلیک بی محابا از سوی شکارچیان غیرمجاز در درگیری های بعدی خواهد شد" گفت:« به نظرم بحث قوانین و مقررات باید از باب حمایت و با توجه به شرایط خاصی که اشاره کردم تقویت شود. در قوانین ومقررات، شرایط خاص را ببینیم و متناسب با آن، برنامه های حمایتی را با محیط بانان پیش بینی کنیم. قوانین و مقررات در نهایت از طریق دستگاه قضایی با لحاظ همه شرایط اجرا می شود و ما نمی توانیم به قاضی خرده بگیریم. به اعتقاد من باید قوانین را از جنبه حمایتی تقویت کنیم و خودمان بتوانیم تشخیص مناسبی داشته باشیم. استفاده از ابزارهای حفاظتی و تجهیزاتی که عرض کردم می تواند در این راه خیلی چاره گشا باشد.»
معضل تعداد محیط بانان
ظهرابی یکی از عوامل افزایش درگیری ها و حوادث تلخ را که منجر به شهادت و یا زخمی شدن محیط بان ها می شود کافی نبودن نیروی محیط بان در سازمان می داند. او هشدار می دهد:« یکی از بزرگ ترین مشکلات ما تعداد ناکافی محیط بان هاست. وقتی که تعداد آدم هایی که وارد یک عملیات دستگیری می شوند یک یا دو نفر است، طبعا شرایط برای حمله به آنها راحت تر فراهم است. درحالی که اگر تعداد آنها بیشتر باشد، فرد متخلف یا قانون شکن که وارد مناطق حفاظتی شده احساس می کند قابلیت اینرا ندارد که با چند نفر درگیر شود. این موضوع بازدارندگی زیادی ایجاد می کند. ولی وقتی تعداد شکارچیان از تعداد محیط بان های ما بیشتر است، این موضوع انگیزه بیشتری را برای ایجاد درگیری در متخلفان ایجاد می کند. پس باید برای تعداد ناکافی محیط بان ها و حفاظت گران چاره اندیشی کرد.»
نداشتن تقابل با مردم
او با تاکید بر اینکه ابتدا باید راه هایی پیدا کنیم که درگیری اتفاق نیفتد می گوید:« ما باید با اصلاح شیوه های حفاظت، شرایطی را ایجاد کنیم که مردم و حفاظت، کمترین تقابل وتضاد را داشته باشند و این درگیری ها بین آنها اتفاق نیفتد؛ اما در صورت وقوع، سازمان باید آنقدر قدرتمند باشد و تعداد نیروها و تجهیزات و امکاناتش به شکلی باشد که با کمترین آسیب و خسارت به درستی از عهده ماموریتش بربیاید.»
ظهرابی می گوید:« اینکه در یک نقطه از یک پارک ملی، دو نفر از بهترین محیط بان هایمان شهید می شوند ضایعه غیرقابل جبرانی است؛ هم برای کار محیط بانی به عنوان یک شغل و هم برای جامعه از منظر اجتماعی و روانی تاثیرات منفی دارد و هم برای حاکمیت مناسب نیست که دو نفر از نیروهایش که آنها را برای حفاظت از تنوع زیستی به کار گرفته به راحتی در درگیری با یک جنایتکار به شهادت برسند. بنابراین باید تمام این جوانب را با هم ببینیم و در عین حال اولویت مان این باشد که درگیری ایجاد نشود.»
موانع جذب محیط بان های جدید
معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست درباره موانع جذب نیروهای جدید به عنوان محیط بان گفت:« ردیف های پستی بسیاری در مناطق حفاظتی ما خالی است و متاسفانه کاری برای تامین نیرو انجام نمی شود که این، یکی از مهم ترین آفت های حفاظت است.»
او افزود:« در این موضوع، می توانم به دو مساله اشاره کنم. یکی تعداد نیروهاست و دیگری کیفیت نیروها. فرایند جذب نیرو در گذشته در سازمان حفاظت محیط زیست، به این شکل بود که تعدادی از دانش آموزان دیپلمه، وارد آموزشکده محیط زیست می شدند؛ در رشته محیط بانی تحصیل می کردند و فوق دیپلم می گرفتند؛ در حین آموزش علمی، فعالیت های عملی و اصول مربوط به مواجهه با متخلف و دفاع شخصی را آموزش می دیدند؛ تیراندازی و کار با اسلحه را یاد می گرفتند؛ اکولوژی را می آموختند و خروجی آنها می شد محیط بانان آموزش دیده علاقمندی که در این محیط مانده اند؛ به اندازه کافی آموزش دیده اند و بعد وارد کار محیط بانی می شدند. اما امروزه ما آزمونی برگزار می کنیم؛ تعدادی از افرادی که از نظر هوشی ضریب مناسب تری دارند و درس بیشتری هم خوانده اند و خیلی وقت ها مدرک فوق لیسانس و دکترا دارند در رقابت پیروز می شوند و وارد کار محیط بانی می شوند. اما گاهی نه از نظر جسمی و بدنی و نه ذهنی و تجربی، توان این کار را ندارند. بعد از مدتی یا از سازمان خارج می شوند و در واقع یک سهمیه استخدامی سازمان حفاظت محیط زیست را می سوزانند؛ یا در درون سازمان می مانند و به یک نیروی منفعل تبدیل می شوند که فاقد کارآیی لازم است. بنابراین یکی از اتفاق هایی که باید بیفتد و همین چند روز پیش با مسوولان سازمان اداری-استخدامی صحبت می کردم همین موضوع است که باید شیوه به کارگیری مشاغلی مانند محیط بانی که مشاغل خاصی است اصلاح شود و به سمت وسویی برود که نیروهای علاقمند و کارآمد را به کار بگیریم. فرایند کنونی ما برای به کارگیری و استخدام نیرو یک ایراد اساسی دارد و باید در آن بازنگری اتفاق بیفتد.»
ظهرابی با اشاره به عدم تطابق نیروهای بازنشسته با نیروهای جذب شده در هر سال گفت:« در حال حاضر تعداد نیروهایی که در محیط بانی های ما بازنشسته می شوند از تعداد نیروهایی که به ما سهمیه می دهند ( 300 نفر در سال) اساسا با هم تطابق ندارند و کمتر از تعداد نیروهای خروجی سازمان ما هست. - که همان را هم بخش زیادی شان قبل از اینکه مشغول به کار شوند از سازمان خارج می شوند- این در شرایطی است که فقط نیمی از پست های سازمانی ما نیرو دارد و نیم دیگر خالی است. جمع اینها نشان می دهد که سازمان از منظر نیروی انسانی در فقر به سر می برد. ضمن اینکه بسیاری از نیروهای کیفی و بدنه کارشناسی به خاطر شرایط مربوط به دریافتی های پرسنلی و امکانات و خدمات و تسهیلاتی که دیگر سازمان ها برای نیروهای شان فراهم می کنند و سازمان محیط زیست قادر به انجام آن نیست، از سازمان خارج می شوند و آنهایی که واقعا مانده اند به خاطر عشق به محیط زیست است که این شرایط سخت را تحمل می کنند و خود و خانواده شان را در مضیقه قرار می دهند و همچنان جان بر کف، کار می کنند که برای این موضوع نیز حتما باید چاره اندیشی شود.»
قطع حقوق محیط بان شهید
ظهرابی در پاسخ به این پرسش که "چرا بعد از اینکه یک محیط بان شهید می شود حقوقش قطع می شود و خانواده اش باید علاوه بر فقدان و سوگ عزیزشان با مشکلات اقتصادی نیز دست به گریبان باشند" گفت:« از آنجایی که امروزه در سازمان ها و دستگاه های دولتی همه چیز آنلاین و از طریق اتوماسیون انجام می شود به محض اعلام شهادت یک محیط بان، "سازمان ثبت احوال کشور" کدملی ایشان را به تمام بانک ها اعلام و بانک ها آنرا حذف می کنند و اگر حقوق شهید به حساب ایشان واریز شود حساب مسدود است و حقوق، به حساب پرداخت کننده برگشت می خورد. البته اگر موضوع شهادت، سریع تر احراز شود از طریق بنیاد شهید پرونده تشکیل می شود و حقوق پرداخت می شود. من فکر می کنم می توان با کمک سیستم های حمایتی مانند "صندوق ملی محیط زیست" که در سازمان هست برای این موضوع مهم چاره اندیشی شود تا در فاصله ای که خانواده محیط بان شهید نمی توانند حقوق دریافت کنند یک ممر درآمدی را بتوان ایجاد کرد. این موضوع می تواند از طریق کمک های بلاعوض یا تسهیلات اتفاق بیفتد. حتما در این حوزه چاره اندیشی خواهیم داشت.
نظر شما