طبق آماری که ارائه شده، ۲۸۳ هزار و ۵۰۰ نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند.

لزوم توانمندسازی زنان سرپرست خانوار با توجه به زنانه شدن سالمندی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، در سال‌های اخیر تغییرات اجتماعی و جمعیتی در جامعه ایران به وجود آمده و به گفته مسئولان این سازمان، با افزایش زنان سرپرست خانواده مواجه هستیم. طبق آماری که ارائه شده، ۲۸۳ هزار و ۵۰۰ نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند.

زنانه شدن سالمندی و همچنین به دنبال آن سرپرستی خانوار در میان جمعیت سالمندی و نیز گسترش سرپرستی خانوار در میان زنانی که هرگز ازدواج نکرده یا طلاق گرفته‌اند، توجه جدی به ضرورت توانمندسازی آنان را گوشزد می‌کند.

دکتر مریم خاک‌رنگین، مدیرکل توانمندسازی زنان و خانواده سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه طلاق 36 درصد از علت اصلی سرپرست خانوار شدن زنان را تشکیل می‌دهد می‌گوید:«283 هزار و 500 نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند و از خدمات آن استفاده می‌کنند. از این تعداد، 26 درصد علت تحت پوشش قرار گرفتن آنها فوت همسر، 36 درصد طلاق و 23 درصد به دلیل معلولیت و ازکارافتادگی همسرانشان بوده است و بقیه افراد به دلیل اعتیاد و خودسرپرستی تحت پوشش هستند.»


او با اشاره به اینکه آمارها در حوزه زنان سرپرست خانوار چندان دقیق و قابل استناد نیست، توضیح می‌دهد:«به غیر از زنان سرپرست خانواری که تحت پوشش نهادهای دولتی هستند، یک میلیون و 300 هزار نفر از زنان سرپرست خانوار هم تحت پوشش کمیته امداد قرار دارند. بر اساس آمار ثبت شده، در سال 95، 3 میلیون و 65 هزار زن سرپرست خانوار داشته‌ایم، ولی  بر اساس اطلاعات پایگاه رفاه ایرانیان، در آمار 1403 به عدد 6 میلیون و 500 هزار نفر رسیده‌ایم. البته این رشد می‌تواند ناشی از جدا شدن یارانه این زنان از همسرانشان باشد و به معنی سرپرست خانواده بودن زن نیست؛ زمانی اعلام شد که زنان می‌توانند یارانه‌شان را از همسرانشان جدا کنند و برخی با اینکه هنوز در قید ازدواج بودند، یارانه خود را جدا کردند. اما به طور کلی بر اساس آمارهای موجود، فقط نیمی از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش نهادهای حمایتی قرار دارند. زنانی تحت پوشش قرار می‌گیرند که زیر دهک سه هستند، پس حتی اگر نیمی از این زنان را تحت پوشش قرار داده باشیم به معنای این است که می‌دانیم نیمی از آنها در شرایط اقتصادی دشواری قرار دارند و شاید هنوز برخی از آنان شناسایی نشده باشند.

پذیرش‌های ما بر حسب مراجعه است و دهک‌های بالاتر از سه، بیشتر پشت نوبت دریافت خدمات هستند. به اعتقاد ما، باید پوشش حمایت از زنان سرپرست خانوار تا دهک‌های 5 ارتقا پیدا کند، چون با عدم رسیدگی بموقع، زن سرپرست خانوار به دهک‌های پایین‌تر سقوط می‌کند و اگر حمایت از آنان را از دهک‌های بالاتر شروع کنیم، به نوعی مداخله بهنگام انجام داده‌ایم.» خاک‌رنگین با اشاره به بررسی انجام شده در فاصله زمانی 1399 تا 1403 به چند تغییر اساسی در دلایل پذیرش زنان سرپرست خانوار اشاره می‌کند:«افزایش زنان سرپرست خانوار طی سال‌های 1399 تا 1403 اولین نکته‌ای بود که توجه ما را جلب کرد. طی این سال‌ها با رشد 15 درصدی تعداد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مواجه بوده‌ایم. البته لازم به یادآوری است که افرادی تحت پوشش سازمان قرار می‌گیرند که از دهک‌های اقتصادی پایین جامعه باشند.

در یکی، دو سال اخیر فقط شامل دهک‌های یک تا سه شده است. بنابراین رشد زنان سرپرست خانوار طی 4 سال اخیر می‌تواند ناشی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد. مسأله بعدی تغییر در دلایل سرپرستی بود. 85 درصد از دلایل سرپرستی زنان را طلاق، فوت و ازکارافتادگی همسر تشکیل می‌دهد. بر اساس بررسی‌ها، طلاق در سال 1403 مهم‌ترین عامل بوده و حتی از فوت همسر پیشی گرفته، در حالی که در سال 1399 فوت همسر عامل اصلی سرپرستی خانواده توسط زنان بوده است؛ یعنی 29 درصد پذیرش‌شدگان سازمان کسانی بودند که همسرانشان فوت شده و در سال گذشته 36 درصد از پذیرفته‌شدگان شامل کسانی می‌شدند که طلاق گرفته بودند.»

لزوم تمرکز در سیاست‌گذاری‌ها برای زنان سرپرست خانوار


به هر حال رشد جمعیت زنان سرپرست خانوار و بررسی دلایل این اتفاق نشان می‌دهد نیازمند سیاست‌گذاری‌های دقیق و عمیق در حوزه زنان سرپرست خانوار هستیم. مدیرکل توانمندسازی زنان و خانواده می‌گوید:«در مورد موفقیت یا عدم موفقیت در حوزه زنان سرپرست خانوار به بررسی‌های عمیق‌تری نیاز داریم. باید ببینیم از ابتدا هدف ما از تدوین برنامه‌ها و سیاست‌های حمایتی چه بوده و آنچه مشاهده می‌کنیم این است که هدف، تأمین رفاه حداقلی در حد تأمین معاش و ضروریات اولیه زندگی زنان بوده است. یعنی از ابتدا در تمام خدمات اجتماعی مثل بهزیستی و کمیته امداد، رویکرد تأمین معاش حداقلی با نگاه توانمندسازی حاکم بوده که منطقی هم هست. هدف ما از حمایت این است که این زنان بتوانند روی پای خودشان بایستند و اگر بخواهیم به طور صددرصدی از آنها حمایت کنیم، راه توانمندی این زنان را سد کرده‌ایم. البته زنان سرپرست خانواری که مسئولیت نگهداری از فرزندان را بر عهده دارند یا زنانی که به دلیل کهولت سن و ازکارافتادگی توان تأمین معاش خود را ندارند، نمی‌توانیم با رفاه حداقلی تحت پوشش قرار دهیم و باید برای آنها برنامه‌های ویژه‌ای داشته باشیم. به طور کلی با این منطق از زن سرپرست خانوار حمایت می‌کنیم که بتواند زندگی‌اش را در کنار مستمری‌ها، حمایت‌های درمانی، توانمندسازی حرفه‌ای و... بازسازی کند و پشتوانه اقتصادی داشته باشد.

عمده سیاست‌گذاری‌ها در این محدوده است و برای آن برنامه‌ریزی شده و طرح‌های خلاقانه‌ای مثل گروه‌های همیار زنان که از سال 1402 در بخش زنان، کار خود را شروع کرده نتیجه همین نگاه توانمندسازی به مقوله زنان سرپرست خانوار است، اما باید نگاه حداقلی، به رفاه تسری پیدا کند و ارائه خدمات در سایر بخش‌ها مثل اشتغال، کارآفرینی و تأمین مسکن گسترش یابد.» خاک‌رنگین با بیان اینکه در بسیاری از مواقع آنچه که به عنوان خدمات فراهم می‌کنیم به دست فقیرترین زنان نمی‌رسد، توضیح می‌دهد:«خیلی از اوقات خدمات هست ولی بسیاری از زنان دهک‌های پایین قادر به استفاده از آن نیستند، چرا که نمی‌توانند ملزومات استفاده از خدمات را تأمین کنند. به عنوان مثال وام‌های خوداشتغالی یا تهیه مسکن داریم که نیازمند ملزوماتی مانند تضمین‌های بانکی است که برخی قادر به تأمین آن نیستند.

این نقطه ضعف ماست که هنوز در برنامه‌ریزی‌ها و تأمین خدمات آنقدر موفق نبوده‌ایم که بتوانیم به ضعیف‌ترین گروه‌ها دسترسی پیدا کنیم و به آنها خدمات ارائه دهیم. بنابراین زنانی از این خدمات استفاده می‌کنند که سرمایه‌های اجتماعی و مادی دارند و با استفاده از آنها توانسته‌اند از این خدمات استفاده کنند.» او در ادامه با بیان اینکه باید برای گروه‌های خاص مثل زنان سرپرست خانوار به شکل متمرکز برنامه‌ریزی انجام شود، می‌گوید:«زنان باید به عنوان یک گروه خاص در نظر گرفته شوند، چون به دلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که در دوران رشد خود با آن روبه‌رو هستند، معمولاً سرمایه‌های اقتصادی کمتری در اختیار دارند، بنابراین احتمال فقیرتر شدن‌شان بیشتر است. شکی نیست که زنان در جامعه دسترسی‌های کمتری به منابع اقتصادی و اجتماعی دارند، بنابراین در دهک‌های پایین جامعه نیازمند توجه و رسیدگی بیشتری هستند چون احتمال فقیرتر شدن آنها بالاتر است.»

مدیرکل توانمندسازی زنان و خانواده سازمان بهزیستی با بیان اینکه چاره‌ای جز نگاه تخصصی به مسائل زنان نداریم، توضیح می‌دهد:«تجارب در دنیا نشان می‌دهد فقر در حال زنانه شدن است، چاره‌ای جز نگاه تخصصی به مسائل زنان نداریم. نمی‌توانیم تصور کنیم چون خدمات عام وجود دارد، پس زنان هم می‌توانند از این خدمات استفاده کنند. زنان به دلایل متعدد دسترسی‌های کمتری به منابع موجود دارند، به‌خصوص وقتی در طبقات ضعیف قرار می‌گیرند. هر چند زنان ایرانی در برخی شاخص‌های مربوط به زنان از نتایج قابل قبولی برخوردارند، اما همچنان در گروه‌های کم‌درآمد قرار می‌گیرند و چاره‌ای جز برنامه‌ریزی متمرکز برای آنان نداریم؛ چون خدمات عمومی نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای گروه‌های خاصی مثل زنان سرپرست خانوار باشد. نمی‌توانیم از خدمات عام توانمندسازی مثل بیمه، وام اشتغال و... که برای همه گروه‌ها داریم، برای زنان سرپرست خانوار هم استفاده کنیم. خوشبختانه در برنامه هفتم توسعه به طور خاص برای بیمه زنان سرپرست خانوار شرایط ممتازی در نظر گرفته شده است.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha