به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، پسر جوانی که به اتهام تعدی به دو زن، به دو بار اعدام محکوم شده و پس از تأیید حکم در دیوان عالی کشور به یک قدمی چوبه دار رسیده بود، با ارسال توبهنامهاش بار دیگر محاکمه شد.
شکایت از این پسر جوان از آذر سال 98 با مراجعه زن جوانی به پلیس کلید خورد. شاکی در تشریح ماجرا گفت:«چند سالی است که به عنوان نظافتچی در خانهها کار میکنم. برای پیدا کردن کار در یکی از سایتهای اینترنتی آگهی میگذارم. یک روز پسر جوانی با من تماس گرفت و درخواست نظافتچی داد.
من در جواب گفتم اگر متأهل هستی و همسرت در خانه باشد، میآیم. آن شخص مدعی شد نامزد دارد و با مادرش در خانه زندگی میکند. من هم پذیرفتم، سپس به دنبالم آمد و من را به خانهشان برد.
وقتی به خانهاش رسیدم کسی آنجا نبود و پسر جوان گفت مادرش برای خرید بیرون رفته و تا یک ربع دیگر برمیگردد، اما وقتی سرگرم کار شدم، به بهانه جابهجا کردن وسیلهای مرا به اتاق خواب کشاند و مرا مورد آزار و تعدی قرار داد.
بعد هم 400 هزار تومان پولی را که در کیفم داشتم برداشت و مرا مقابل یک عابربانک برد و 100 هزار تومانی را هم که داخل کارتم بود گرفت و رهایم کرد.»
در حالی که پلیس به دنبال ردی از پسر فراری بود زن دیگری به پلیس مراجعه کرد و از تعرض یک راننده پژو خبر داد و گفت: «میخواستم به خانه بروم که پژو سفیدرنگی جلوی پایم توقف کرد، فکر کردم مسافرکش است و سوار شدم، اما بعد از مدتی پسر جوان به بهانه برداشتن آب از صندوق عقب در کوچهای خلوت توقف کرد و به یکباره در عقب خودرو را باز و به من حمله کرد، اول گوشوارههایم را درآورد، از ترسم گفتم هر چه طلا دارم به تو میدهم کاری به من نداشته باش، اما او توجهی نکرد و بعد از تعدی مرا از ماشین بیرون انداخت.»
از آنجا که مشخصات این پسر نیز با متهم قبلی شباهت داشت، با چهرهنگاری مشخص شد وی همان متهم پرونده تجاوز به زن نظافتچی است. در بررسیهای بعدی، خودروی متهم که متعلق به مادرش بود کشف شد، اما وقتی مأموران به خانه پسر جوان رفتند تا او را دستگیر کنند یکی از مأموران را با ماشین زیر گرفت و گریخت اما چند روز بعد دستگیر شد.
پسر 18 ساله بعد از دستگیری و در بازجوییهای اولیه منکر تجاوز شد و ادعا کرد:«شاکی اول تنفروش بوده و بر سر پول به توافق نرسیدیم و حالا از من به اتهام تجاوز شکایت کرده و شاکی دوم هم با میل و خواسته خودش با من وارد رابطه شد. شاکی دوم وقتی سوار ماشینم شد گفت از سر کار آمدهام خستهام من هم به او پیشنهاد دادم و او پذیرفت.»
این در حالی بود که پزشکی قانونی بعد از معاینه هر دو شاکی تعرض به آنها را تأیید کرد.
با تکمیل تحقیقات در سال 1400، پرونده متهم به شعبه 3 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در آن جلسه دادگاه، شاکی اول حضور نداشت اما شاکی دوم بار دیگر به شرح ماجرا پرداخت و خواهان اشد مجازات شد.
متهم نیز بار دیگر منکر تجاوز شد، اما در پایان قضات بر اساس مستندات، گزارش پزشکی قانونی و احراز تجاوز، متهم را به دو بار اعدام محکوم کردند. پس از صدور حکم، پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان، حکم را تأیید کردند اما وقتی پرونده به اجرای احکام رفت در فاصله یک هفته تا اجرای حکم، متهم توانست رضایت شاکی را جلب کند و با ارسال توبهنامه، درخواست فرجامخواهی و تخفیف مجازات کرد.
با پذیرش فرجامخواهی متهم، پروندهاش بار دیگر به شعبه 3 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و اینبار نیز شاکی اول در دادگاه حاضر نشد و متهم با ابراز ندامت از قضات درخواست کرد تا در صدور حکمش در حد امکان تخفیف قائل شوند.
نوید گفت:«در زمان وقوع جرم تازه 18 سالم تمام شده بود و تبعات و عواقب جرمی که واقع شده بود را نمیدانستم و حالا به جوانیام رحم کنید و مرا ببخشید.»
پس از اظهارات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
نظر شما