به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، رنگش مرا یاد حنا میاندازد؛ قدیمها همه به سرشان میزدند و موهایشان نارنجی میشد، میگفتند هم خاصیت دارد و هم رنگ و رو. اما از حنایی که به سر و دست میزدند تا ماچا؛ این پودر ریز آسیاب شده چای سبز که به روش خاصی در ژاپن پرورش مییابد، فاصله بسیار است. تنها شباهتشان در رنگ سبز روشنی است که دارند. حالا دیگر این نوشیدنی تنها در ژاپن و دیگر کشورهای آسیایی معروف نیست، بلکه پایش به کافههای ایران نیز باز شده است.
هر چند از چند سال قبل هواداران چای سبز، ماچا را هم در برخی کافهها و عطاریهای ایران پیدا کرده بودند، اما این نوشیدنی امروز آنقدر طرفدار پیدا کرده است که یک شعبه از کافه لمیز، در خیابان پاسداران، چند هفته قبل همه ذخیره ماچایش تمام شد! تا چند سال قبل کسی ماچا را نمیشناخت یا حداقل در ایران از محبوبیت کمتری برخوردار بود، اما به قول یکی از باریستاهای کافه لمیز در چهارراه ولیعصر تهران که نوشیدنیهای ماچای معروفی دارد و طبق گفته باریستاهایش اولین کافه واردکننده ماچا در ایران است، چند ماهی میشود که به یکی از پرفروشترین نوشیدنیهای گرم و سرد این کافه تبدیل شده است.
تنها بین ساعت سه عصر در چهارراه ولیعصر، از جمعیت بیش از ده نفری کافه دوطبقه، حداقل 6نفر ماچا لاته گرم سفارش دادهاند که شامل پودر ماچا، آب گرم و شیر با فوم کم میشود که از حدود 189هزار تومان در ماگ کوچک تا 269هزار تومان در ماگی بزرگ سرو میشود. اما قیمت نسبتا بالای یک فنجان لاته گرم، باعث نمیشود که طرفدارانش از نوشیدن حداقل چند بار در هفته آن پشیمان شوند. طرفداران ماچا در ایران، چندان دلنگران قیمت این نوشیدنی نیستند. هر چند برخی حتی نوشیدنیهایشان را تمام هم نمیکنند، انگار همین که ماچا سفارش دهند، برای آنها کفایت میکند.
طعم چمن میدهد!
ماچا در میان نسل زد، حداقل در چند ماهه اخیر، هواخواه بسیار دارد. نسلی که آنچه میخواهد را درنهایت به دست خواهد آورد. حالا اگر به تصاویر صفحه شخصی هر کدامشان در شبکههای اجتماعی سری بزنید، حتما چند تصویر یا فیلم از نوشیدنی سبزرنگی مشاهده خواهید کرد که در تابستان گذشته به خصوص، نوشیدنی سرد آن، با طعم انبه، محبوبترین نوشیدنی برخی کافههای ایران بوده است. انواع طعمدهندههای میوهای یا سیروپ وانیل یا لوندر، سبب میشود که تلخی طعم ماچا کمتر احساس شود و مزه بهتری پیدا کند.
دخترکی که سال نهمی است، درباره نوشیدنی محبوبش که حالا از دو کافه مختلف در تهران آنها را تهیه میکند، میگوید: حداقل هفتهای یکبار مینوشم . اغلب هم خنکش را ترجیح میدهم. راستش را بگویم مزهاش شبیه چمن است! اما به هر حال ما دوست داریم و گاهی با دوستانم نوشیدنیها و کیکهایی که با ماچا درست شده و البته اغلب هم با انواع شربتها طعمدار شده است را با هم به مدرسه میبریم و میخوریم. برخی دوستانم دوستش دارند و برخی نه. اما توصیه میکنم از هر کافهای نخرید، چون چند بار از جاهای مختلف خریدم و کیفیت خوبی نداشتند. بهتر است از کافههای شناخته شدهتر بخرید.
دخترک پانزده ساله، بیشتر از چند ماه نیست که با نوشیدنیهای ماچا آشنا شده است. او که به فرهنگ آسیایی، از کره گرفته و خوانندههای محبوبش که حالا به قول خودش تکتک ترانههایشان را از حفظ است و سریالهایشان را میبیند تا سوشی که سبب شده است گذرش به رستورانهای کرهای بیفتد و حالا ماچا هم به نوشیدنی دلخواهش تبدیل شده است، میگوید: ترند شدن اتفاقا خیلی هم خوب است و به در دسترس قرار گرفتن آسان این نوشیدنی کمک کرده است، اما یکی از شعبههای کافه مورد علاقهام که نوشیدنی سرد خوشمزهای با ماچا و ترکیباتش درست میکند، باعث شده است هفتهای چند بار به آنجا بروم. حالا به همه هم پیشنهاد میدهم، اما نوشیدنیهای گرم با طعم ماچا را هرگز امتحان نکردهام و علاقهای هم ندارم.
هر چند او معتقد است همه همکلاسیهایش ماچا را دوست ندارند، اما حداقل یکبار آن را امتحان کردهاند، با این وجود خودش هم درباره خواص ماچا چیز زیادی نمیداند، تنها از رنگ و ترکیبش با بستنی لذت میبرد و چندان توجهی هم به قیمتش که از جیب پدرش پرداخت میشود نیز ندارد. خودش میگوید که هیچ وقت به تنهایی ماچا سفارش نمیدهد و در کنارش کیک یا یک موچی (نوعی شیرینی سنتی ژاپن که از غلات به خصوص برنج تهیه میشود که هر دانهاش تقریبا صدهزار تومان است) هم سفارش میدهد.
دهنکجی به رنگِ سبز
اما آنچه بیش از همه در ماههای اخیر، ماچا را سر زبانها انداخت، ماچا پارتی بود که در چند کافه ازجمله در شیراز و ماهشهر، منجر به پلمب شدن چند کافه شد. فیلمی که بعد از برگزاری ماچا پارتی در کافهای در شیراز منتشر شد، به سرعت وایرال شد و همه آنها که ماچا را نمیشناختند هم بر آن شدند که با کمی جستوجو در شبکههای اجتماعی، این نوشیدنی پرطرفدار را کشف کنند. بهرغم اینکه ماچا بیشترین طرفدار را در ایران میان نسل زد دارد، اما دیگر افرادی که سالهاست نوشیدنیهای سلامتی را دنبال میکنند، به خصوص طرفداران چای سبز، حتما یکبار حداقل ماچا را هم امتحان کردهاند.
شاید برگزاری مراسمی مانند ماچا پارتی، برای نسل زد بیشتر از آنچه نوشیدن و خوردن یک نوشیدنی یا دسر تهیه شده از آن باشد، یک رویداد اجتماعی و نهایتا اعتراضی به رنگ سبز باشد. آنچه در فیلمهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی مشاهده میکنیم، جوانانی هستند که در میان موسیقی و فضای گاه سبزرنگ کافهها، نوشیدنی سبزرنگی در دست دارند و پایکوبی میکنند. اما جشن سبزِ ماچا تنها در ایران برگزار نمیشود، هر چند که تنها در ایران است که ممکن است به خاطر برگزاری ماچا پارتی، کافهای تعطیل شود.
مخالفان این نوشیدنی سبزرنگ، اغلب سلامتی را دلیل ترند شدن ماچا، حداقل در ایران نمیدانند. آنها معتقدند که این نوشیدنی بیشتر تبدیل به ادا و نمایشی از جانب افرادی شده است تا تنها دمی در کافهای بنشینند و چند تصویر از خود و نوشیدنی محبوبشان در اینستاگرام به اشتراک بگذارند و به همه اعلام کنند که منم امروز از همان نوشیدنی نوشیدم که یک میلیون نفر تنها در عرض چند ساعت، فقط یک فیلم از مراسم نوشیدن ماچا را تماشا و بازنشر کردند.
دخترکی که کنارم نشسته است، حتی رنگ لباس و کولهپشتیاش سبز است. نوشیدنیاش هم در فنجان سبزرنگی سر میزش میرسد و با دوستش در حال خندیدن و ذوق کردن از رنگ سبز فنجان هستند. حتی نیمی از فنجان گرمش را هم لب نمیبند. تنها ناخنکی به کیک همراه ماچا لاتهاش میزند و همه حواسشان به موسیقی متنی که برای فیلم دونفره همراه دوستش انتخاب کردهاند، است.
زنی 35ساله که مربی یوگاست و تجربه نوشیدن ماچا در دوبی را هم داشته است، با اشاره به اینکه از سالها قبل و بعد از اینکه با چای سبز آشنا شد، ماچا را از عطاریها میخرید و مینوشید و در نهایت هم از چند سال قبل در کافههای ایران به تدریج نوشیدنیهایی با طعم ماچا نوشید و خوشش آمد، میگوید که آنچه در دوبی نوشیده، خوشمزهتر از ماچای ایرانی بود: من مرتب نمیخوردم. از حدود سال 98 با ماچا آشنا شدم. حس تازگی که به من میداد را دوست داشتم، اما در کل نوشیدنی سردش را ترجیح میدهم. نوشیدنی داغش دقیقا طعم حنا میدهد و به ذائقه من نمیخورد. ترجیح میدهم همان ترکیب سرد با بستنیاش را بخورم. به نوعی شبیه قهوه نوشیدن است که بعد از نوشیدن آن حس خوبی به آدم دست میدهد و انرژی میگیرد. حس لذتبخشی است. آنچه من امروز میبینم که همه علاقهمندند، ماچا به همراه انواع سیروپها مانند وانیل است که همین سبب میشود آن طعم خود ماچا که چندان هم دوست داشتنی نیست، حس نشود. گاهی هم خودم ماچا را با شیر و یخ و عسل درست میکنم که آن هم ترکیب خوشمزهای است.
ماچا سبب کاهش وزن نمیشود
ماچا نوعی چای سبز پودری است که چند هفته پیش از برداشت آن، پوششهای سایهبانی روی گیاه چای نصب میشود تا با کاهش عمدی نور خورشید، سبب تولید کلروفیل و آنتیاکسیدان بیشتری در برگها شود.
آنتیاکسیدانی قوی است، خاصیت ضدالتهابی دارد و خواص بسیاری برای پوست دارد و البته هم انرژیبخش است و هم چربیسوز، هر چند این تفکر که نوشیدنش سبب لاغری خواهد شد، به قول یکی از باریستاهایی که سالهاست این نوشیدنی را سرو میکند، درست نیست. اما مصرف بیش از حد آن نیز به دلیل کافئینی که دارد، سبب بروز مشکلاتی خواهد شد. هر چند کافئین کمتری از قهوه دارد و مانند قهوه تنها چند دقیقه پس از نوشیدن جذب نمیشود و به تدریج وارد جریان خون میشود. همین مساله سبب میشود که سطح انرژی بدن بعد از نوشیدن آن، بیشتر از زمانی باشد که یک فنجان قهوه مینوشید و آن حالت استرس و نگرانی و تپش قلبی که برخی بعد از نوشیدن قهوه تجربه میکنند، با نوشیدن ماچا احساس نمیشود و کافئین کمتری از قهوه دارد.
این باریستا همچنین میگوید که ماچا یک سوپرفود است و خواص کمنظیری دارد، حتی مربیهای ورزشی هم معتقدند که نوشیدن آن سبب کاهش وزن نخواهد شد. این درحالی است که برخی عطاریها میگویند یکی از دلایل فروش این پودر سبزرنگ این است که اغلب زنانی که مراجعه میکنند، با این باور که سبب لاغریشان خواهد شد، آن را میخرند. ماچا در عطاریها در شاسههایی موجود است که یک بسته 30تایی آنها حدود 350هزار تومان به فروش میرسد. شاید در ادامه مصرفکنندگان چای سبز بعد از تبلیغات این نوشیدنی، به نوشیدن آن پناه آوردهاند. هر چند حتی آنها که بهطور مداوم از برگ چای سبز استفاده میکردند هم تغییر چشمگیری در وزن خود مشاهده نکرده بودند.
این نوشیدنی سبز حریف قهوه نمیشود
با وجودی که ماچا فعلا میان نسل زد جا خوش کرده است و طرفداران خودش را دارد، از بلاگرها گرفته تا کافهدارها، هر کدام این جمعیت را به سمت خود میکشد، اما همچنان این نوشیدنی سبزرنگ حریف دوستداران قهوه نمیشود. قهوهای که سالهاست جایش را میان نوشیدنیهای پرطرفدار در جهان، بیهیچ رقیب جدی تا امروز حفظ کرده است. هر قدر هم مدافعان سلامت هشدار دهند که کافئین کمتری را به حلقتان بریزید تا کمتر دچار اضطراب و دردهای معده و هزار مشکل ریز و درشت دیگر شوید، اما در همان چند ساعتی که به کافههای مختلف سر زدم، نوشیدنیهای قهوهای رنگی که بو و عطرشان تا چند صندلی آن طرفتر میپیچید، بیشتر از ماچای سبزرنگی بود که مزه و رنگش را من هم چندان نمیپسندم، اما جوانان چند میز آن طرفتر که یکییکی به جمعیتشان اضافه میشود، نظر دیگری دارند.
یکیشان که تازه دانشجو شده است را همه با انگشت نشان میدهند که از این جمع، بیش از دیگران ماچا میخورد و دخترک هم لبخندی پهن روی صورتش میاندازد و میگوید: من از طرفداران نوشیدنیهای هتلی هستم و به همین دلیل هم هفتهای چندبار ماچا مینوشم و طعمش را هم دوست دارم و قیمتش هم برایم اهمیتی ندارد. ماچا لاتهاش را بیدرنگ سر میکشد و خط سبزی کنار لب بالایش به جا میماند که بعد از خنده کناردستیاش، آرام پاکش میکند.
هر قدر هم باریستاها بگویند بیش از سی درصد مشتریهای روزانه کافه، نوشیدنیهای سرد و گرم ماچا را سفارش میدهند، اما حریف آن 70درصد باقیمانده قهوهخورها نمیشوند. این دیگر ربطی به کافههای شمال و جنوب ندارد. برخی کافهنشینها هم معتقدند که ترند شدن ماچا کوتاهمدت است و جوانان نسل زد هم مانند بقیه چیزهایی که زود دلشان را میزند، این نوشیدنی سبزرنگ را هم به زودی از یاد خواهند برد.
نظر شما