به گزارش سلامت نیوز به نقل از آرمان ؛ دانشآموز، زمانی که آیندهای روشن را برای خود در انتظار نباشد و بیرون از محیط مدرسه را راهی آسانتر و حتی مطمئنتر برای رسیدن به غنای مادی ببیند، بیشک انگیزهای به حضور در مدرسه پیدا نمیکند و خیلی زود از صحنه تعلیم و تربیت خارج میشود. موج تحصیلكردههای بیكار نیز انگیزه را در او میمیراند و صرف هزینههای بلند مدت تحصیل را برای او كاری بیثمر تلقی میكند، اگر چه گاهی ضعف درسی خود دانشآموز نیز محرک این بیانگیزگی است كه باید به گونه ای منطقی برای رفع آن تلاش كرد .رفتارهایبعضا غیر استاندارد با دانشآموز در مدرسه نیز تاثیر زیادی در خروج او از این محیط دارد. دانشآموزی که استعداد این آسیب را دارد کوچکترین رفتاری میتواند او را به سمتی رهنمون کند كه به ترک دائم او از محیط مدرسه کمک کند. از دیگر عوامل بهوجود آورنده این معضل پایین بودن سواد اولیاء است که گاه حتی در محیطهای کوچک، متاسفانه اصرار آنها از ادامه تحصیل دانشآموز جلوگیری میکند. دانشآموز نوجوان نیز از این رفتار استقبال میکند و صحنه مدرسه را ترک میکند تا به اصطلاح آزادانه بتواند به کارهای مورد نظر خود بپردازد.
گاهی اوقات دانشآموز به ماندن در مدرسه علاقهمند است، اما اصرارهای خانواده انگیزهی او را کاهش داده و او را به ترک تحصیل وادار میکند. باید پذیرفت كه خروج دانشآموز از مدرسه و ترک تحصیل او مشکلات فراوانی را در پی دارد، چرا كه ناهنجاریهای موجود در اجتماع کنونی، زمینه جذب این افراد را فراهم کرده و آنها را دچار آسیبهای زیادی میکنند. فرد به دلیل بیسوادی یا كم سوادی جذب این رفتارها میشود و مشكلی برای خود و جامعه ایجاد میکند. جامعه او را طرد میكند و او كه مستعد آسیبهای مختلف هست به سمت گروههای دارای رفتارهای منفی میرود و شخصی كه شاید میتوانست برای جامعه مفید باشد در اثر سهل انگاری همه عوامل اینك مخلی برای جامعه محسوب میشود. چه باید کرد ؟ متولیان امر برای رفع این معضل تدبیری بیندیشند.
نظر شما