سلامت نیوز : قدما گفتهاند ازدواج مجموعهای از تندیها، ترشیها، شیرینیها و بیمزگیهاست؛ اما كسانی شاید این طعمها را تا پایان عمر نچشند. ضربالمثلی چینی میگوید برای پیدا كردن همسری خوب میارزد یك كفش، بیشتر پاره كنید، اما كسانی شاید كفشهای فراوان پاره كنند و به نتیجه نرسند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ این آدمها كه از میانگین سن ازدواج در كشور رد میشوند و همچنان مجرد میمانند، گاه ناچارند تا پایان عمر تنها زندگی كنند و...
دكتر سعید بهزادیفر مشاور و روانشناس به این بخش از حرفهای ما اعتراض دارد. این استاد دانشگاه و مدرس دورههای آمادگی پیش از ازدواج و مهارتهای زندگی خانوادگی، معتقد است حتی آنها كه میانگین سن ازدواج را رد كردهاند و به میانسالی رسیدهاند، اما نیاز به تشكیل خانواده را در خود احساس میكنند، نباید تسلیم مجرد ماندن شوند.
بر اساس آخرین آمار ارائه شده از سازمان ثبت احوال، هم اكنون میانگین سن ازدواج در كشور، برای مردان 27 و برای زنان 23 سال است اما زنان و مردانی نیز وجود دارند كه تا پایان عمر مجرد میمانند. این وضع چه تاثیری برسلامت روحی- روانی آنها دارد؟
شكی نیست كسانی كه ازدواج میكنند امنیت روانی بیشتری دارند. از نظر روحی و روانی سالم تر میمانند و بیشتر عمر میكنند. شایع ترین عارضه در كسانی كه تمایل به ازدواج دارند؛ اما موفق به آن نمیشوند، افسردگی است. اضطراب نیز در این گروه بیشتر است و زودتر بیمار میشوند.
علاوه بر این به یاد داشته باشید كه برای یك ازدواج موفق، حتما فرد باید نیاز به ازدواج و تشكیل زندگی خانوادگی را در خود احساس كند و تا وقتی این میل در او بهوجود نیامده باشد، نباید ازدواج كند.
از میان كسانی كه مجرد میمانند گروهی واقعا نیاز به تشكیل زندگی خانوادگی را در خود حس میكنند؛ اما چرا موفق نمیشوند ازدواج كنند؟
مجرد ماندن پسرها دو علت عمده دارد. علت نخست، احساس ناامنی اجتماعی و اقتصادی برای تشكیل خانوادهای جدید است و دیگر این كه برخی پسران از خود میپرسند ازدواج، به آنها چه امكان تازهای خواهد داد، چرا كه امكان پاسخگویی به نیازهای شان پیش از ازدواج فراهم شده است.
داستان مجرد ماندن دخترها كاملا فرق میكند. تا آنجا كه من میدانم هنوز همه آمار دخترها، یعنی بیش از 95 درصدشان تمایل به ازدواج دارند؛ اما از آنجا كه متاهل شدن دخترها تابعی از متاهل شدن پسرهاست، وقتی پسرها به ازدواج بی رغبت باشند، دخترها مجرد میمانند.
از چه سنی، فرد باید قید ازدواج را بزند و باور كند كه قرار است برای همیشه مجرد بماند؟
اساسا با پرسش شما موافق نیستم. زنان و مردانی كه نیاز به تشكیل خانواده را در خود احساس میكنند، حتی اگر میانگین سن ازدواج را پشت سر گذاشته باشند، حق دارند به دنبال گزینهای مناسب برای تشكیل زندگی باشند و خانوادهای جدید تشكیل دهند.
بنابر این شما اعتقاد ندارید كه افزایش سن ازدواج، احتمال طلاق را بالا میبرد؟
من ارتباطی میان این دو نمیبینم و بالا بودن سن زوج، زندگی مشتركشان را به خطر نمیاندازد.
با توجه به گفتههایتان، افزایش سن نمیتواند بهانهای برای مجرد ماندن باشد، اما كسانی كه سالهای جوانی را گذراندهاند چگونه میتوانند شریك زندگی مناسب برای خود پیدا كنند؟
برای مردان پیدا كردن همسر آسان است. آنها میتوانند با حضور در مجامع عمومی، زوج مناسبشان را انتخاب كنند یا به دوستان، آشنایان و بستگان بسپرند، گزینهای مناسب را به آنها پیشنهاد كنند.
اما توصیه ام برای خانمها این است كه فضای ارتباطیشان را گسترده تر كنند تا به عنوان گزینه مناسب ازدواج، بیشتر به چشم بیایند برای مثال میتوانند به كلاسهای مختلف بروند، به تورهای مسافرتی سالم بپیوندند و....
چگونه زنان و مردان مطمئن باشند كه طرف مقابل آنها را برای ازدواج انتخاب كرده است و هدفش برقراری ارتباطی ناسالم نیست؟
مهمترین شاخص گزینش با هدف ازدواج، نوع محل آشنایی است. برای نمونه معمولا هدف از ارتباطی كه با شماره تلفن دادن در خیابان بهوجود میآید، ازدواج نیست.
روال سنتی ازدواج این است كه زن از سوی مردی انتخاب شود. فكر میكنید كار درستی باشد این روال برای زنانی كه به میانسالی رسیدهاند تغییر كند؛ یعنی اگر زنی، مردی مناسب پیدا كرد به او پیشنهاد ازدواج كند؟
پیشنهاد میكنم اگر خانمی از كسی خوشش آمد، شرایط را به گونه فراهم كند كه او پیشنهاد ازدواج بدهد. زنها ناخودآگاه مایلند انتخاب شوند و مردها مایلند انتخاب كنند؛ اما یك زن قدرتمند میتواند كاری كند كه ضمن حفظ حرمتش، بهوسیله یك انسان سالم دیده شود. برای مثال با او احوالپرسی كند یا در سمیناری كه او هم مقالهای دارد، شركت كند یا كتابی به او معرفی كند یا.....
زنان و مردانی كه تا میانسالی مجرد میمانند شرایط یـكسانی در جامعه ندارند یعنی مردی كه سنش زیاد شده است میتواند زنی كم سن و سال بگیرد؛ اما زنی كه سنش زیاد شده، گزینههای محدودی دارد، چون گروه سنی كه باید او را انتخاب میكرد، ازدواج كرده است. در این شرایط چند نوع موقعیت مختلف ممكن است برای او پیش بیاید. برای مثال ممكن است وارد زندگی مشترك زوج دیگری شود و رابطهای موازی با مرد خانواده برقرار كند یا خواستگارانی كوچكتر از خود پیدا كند. هر كدام از این موقعیتها چه خطراتی دارد؟
رابطه موازی بیشك ناموفق است. از یك طرف از دیدگاه اخلاقی، اعتقادی و مذهبی این كار درست نیست و از طرف دیگر از دیدگاه روانشناسی نیز این ارتباط به شدت آسیبزاست. هر سه نفر این مثلث در شرایط فشار روانی قرار دارند، با هم میجنگند و ارتباط شان ناسالم است و چه بسا افراد بیشتری هم به علت این ارتباط آسیب ببینند، مثلا بچههای خانواده.
اما در پاسخ به پرسش دیگرتان درباره بزرگتر بودن زن از مرد، میخواهم بگویم كه موفقیت این نوع ازدواج بستگی به میزان اختلاف سنی دو طرف دارد. برای مثال من توصیه نمیكنم زنی 30 ساله، شوهری 22 ساله را انتخاب كند، چون حدود 30 درصد اختلاف سنی دارند اما اگر همین زن 42 ساله شود و بخواهد با مردی 35 ساله ازدواج كند، این هفت سال اختلاف، كسر كوچكتری از سن شوهر میشود و میتوان آن را پذیرفت. علاوه بر این میخواهم تاكید كنم كه ازدواج مردان با دختران بسیار جوان تر از خود هم ممكن است پرخطر باشد.
آیا ازدواج با كسانی كه پیشتر زندگی مشتركی را تجربه كردهاند و زندگیشان به طلاق رسیده است حتما ناموفق خواهد بود؟
با توجه به آمار بالای طلاق، شمار زیادی از افراد مجرد ممكن است پیشتر زندگی خانوادگی را تجربه كرده باشند و بنابراین، خارج كردن همه آنها از دایره گزینههای مناسب ازدواج درست نیست. پس انتخاب كسی كه یكبار زندگیاش به جدایی رسیده است، الزاما خطرناك نیست؛ اما باید پاسخ این پرسش را بفهمیم كه او دقیقا به چه علت طلاق گرفته است.
پیشنهاد سردبیر
-
چرا بدندرد میگیریم؟
درد عضلانی که قسمت کوچکی از بدن شما را تحت تأثیر قرار میدهد، معمولاً به دلیل استفاده بیش از حد از آن ناحیه از بدن ایجاد میشود برای مثال درد بازوها ناشی از بلند کردن جعبهها در طول روز همچنین ممکن است یک آسیب جزئی باشد، مانند کبودی شانه پس از زمین خوردن.
نظر شما