سلامت نیوز: شاید اصلیترین نقطه تفاوت وزارت بهداشت دولت یازدهم با وزارت بهداشت دولتهای نهم و دهم مربوط به نگاه دولت به مجموعه این وزارتخانه است؛ مسالهای که از زبان مرضیه وحیددستجردی و کامران باقریلنکرانی بارهاجاری شد که سلامت در اولویت دولت نیست. حتی مرضیه وحیددستجردی گام بالاتری نسبت به کامران باقریلنکرانی برداشت و بیتوجهی دولت دهم نسبت به مسایل درمانی مردم را افشا کرد. او از واردات دستهبیل و غذای حیوانات بهجای دارو انتقاد و دولت دهم که خود وزیری از آن کابینه بود را متهم به بیتوجهی به برنامه پزشک خانواده کرد و از تاثیر این بیتوجهی بر شکست طرح پزشک خانواده سخن گفت، نسبت به واریز سهم وزارت بهداشت از محل صرفهجویی هدفمندی یارانه به وزارت راه و ترابری فریاد سر داد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، شاید طیفی از افکارعمومی، انتخاب وزارت بهداشت را بهعنوان یکی از سهوزارتخانه برتر دولت تدبیروامید، بحثی تشریفاتی و بهدور از منطق اجرایی در نظر بگیرند. اما کارنامه وزارت بهداشت را با وجود نقاط انتقادبرانگیز و با توجه به مصادیق فعالیتهای این وزارتخانه طی یکسال اخیر، میتوان کارنامه درخشانی خواند؛ وزارتخانهای که در راس مدیریت خود وزیری غیرسیاسی و مشاورپذیر را میبیند و در بدنه کارشناسی و ستادی خود، دارای نیروهایی آشنا به کار گروهی و ستادی است. گواه این مسایل مطرحشده، سه تغییر و تفاوت مهم وزارت بهداشت در دولت تدبیروامید با دولتهای نهم و دهم است.
شاید اصلیترین نقطه تفاوت وزارت بهداشت دولت یازدهم با وزارت بهداشت دولتهای نهم و دهم مربوط به نگاه دولت به مجموعه این وزارتخانه است؛ مسالهای که از زبان مرضیه وحیددستجردی و کامران باقریلنکرانی بارها در خفا و پس از اتمام دوره مسوولیتشان از زبان آنها جاری شد که سلامت در اولویت دولت نیست. حتی مرضیه وحیددستجردی گام بالاتری نسبت به کامران باقریلنکرانی برداشت و بیتوجهی دولت دهم نسبت به مسایل درمانی مردم را افشا کرد. او از واردات دستهبیل و غذای حیوانات بهجای دارو انتقاد و دولت دهم که خود وزیری از آن کابینه بود را متهم به بیتوجهی به برنامه پزشک خانواده کرد و از تاثیر این بیتوجهی بر شکست طرح پزشک خانواده سخن گفت، نسبت به واریز سهم وزارت بهداشت از محل صرفهجویی هدفمندی یارانه به وزارت راه و ترابری فریاد سر داد و دستآخر همه این بیتوجهیهای دولت دهم نسبت به وزارت بهداشت را افشا کرد و خود و محمود احمدینژاد را در معرض افکار عمومی قرار داد. این نکات نشان میدهد سلامت در اولویت دولت دهم نبود و حجم این بیتوجهی به حدی بود که وزیر بهداشت دولت دهم دست به افشاگری زد و عطای این وزارتخانه را به لقایش بخشید. اما در دولت یازدهم ماجرا کاملا متفاوتتر از دولت دهم است و سیدحسن قاضیزادههاشمی امروز بخش مهمی از عملکرد موفقش در وزارت بهداشت را مدیون نگاه ویژه دولت از نظر اعتباری و سایر موارد است. نکته حایز اهمیت دیگر نحوه فعالیت گروهی در وزارت بهداشت بدون درنظرگرفتن مسایل سیاسی است.
آنچه که از کامران باقریلنکرانی و مرضیه وحیددستجردی بهجا ماند تا حدودی متاثر از سیاستهای جاری دولتهای نهم و دهم بود. چرا که محمود احمدینژاد به دلیل برخی گرایشهای سیاسی خود مانع حضور برخی افراد متخصص اما مغایر با منش سیاسی خود میشد. مصداق روشن این مساله حضور محمدباقر لاریجانی، یکی از پنج برادر لاریجانی در وزارت بهداشت در زمان مدیریت مرضیه وحیددستجردی و اصرار محمود احمدینژاد بر برکناری او بود. اصرار احمدینژاد بر برکناری محمدباقر لاریجانی در ابتدا باعث شد او سهسال بدون حکم ریاست و با حکم سرپرستی، رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران باشد و دستآخر این اصرار وحیددستجردی را در یک دوراهی سخت گذاشت: یا برکناری لاریجانی یا برکناری خود از وزارت بهداشت. اما در وزارت بهداشت دولت تدبیروامید این نگاه سیاسی به انتصابات افراد متخصص نهتنها وجود ندارد بلکه میتواند مصداقی بر فعالیت گروهی نیروهای متخصص با رگههای سیاسی راست و چپ در کنار هم باشد.
به طوریکه بررسیهای ما نشان میدهد، نکته حایزاهمیت در رابطه ستاد وزارتی سیدحسن قاضیزادههاشمی، حضور سه وزیر سابق در ستاد اوست. چهرههایی همچون ایرج فاضل وزیر سابق بهداشت، داوود دانشجعفری وزیر سابق اقتصاد و امور دارایی و رضا ملکزاده وزیر سابق بهداشت و درمان که هرکدام بهترتیب به سمتهایی همچون، نماینده وزیر بهداشت در شورایعالی سازمان نظام پزشکی، مشاورعالی وزیر در امور زیربنایی و تحول در نظام سلامت و معاون تحقیقات و فناوری منصوب شدهاند و آنها به ترتیب سابقه فعالیت در دولتهای سازندگی، دولت محمود احمدینژاد و دولت اصلاحات را داشتهاند.
در قدم سوم میتوان تاکید کرد دیگر تفاوت مهم و شاخص وزارت بهداشت در دولتهای نهم و دهم و دولت تدبیر و امید همکاری بیسابقه مثلث خدمات درمانی کشور یعنی وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی و سازمانهای بیمهگر با یکدیگر است. افکار عمومی از دعواهای لفظی میان مرضیه وحیددستجردی و شهابالدین صدر، رییس سابق سازمان نظام پزشکی آگاهند. افکارعمومی به یاد دارند که درست در زمانی که وزارت بهداشت بهدنبال اجرای برنامه پزشک خانواده بود، سازمان تامیناجتماعی بهعنوان اصلیترین نهاد زیرمجموعه وزارت رفاه طرح موازی «پزشک امین» را کلید زد تا عرضاندامی مقابل وزارت بهداشت کرده باشد. مردم و اصحاب رسانه به یاد دارند که اعلام تعرفههای درمانی که طبق قانون قبل از آغاز سال جدید باید اعلام شود در سال 1391 ششماه به تاخیر افتاد. در آخر وزارت بهداشت، سنگ بیمارستانهای دولتی، سازمان نظام پزشکی، سنگ پزشکان و سازمان تامیناجتماعی، سنگ سازمانهای بیمهگر را به سینه زدند و در مجموع منافع هیچیک از این سازمانها نیز تامین نشد. اما آنچه امروز در دولت تدبیر و امید به چشم میآید همکاری بیسابقه این سه نهاد با یکدیگر است. تا جایی که برخی طرحهای آنها مکمل همدیگر شده است و طرحهایی مانند طرح بیمه سلامت ایرانیان مکمل طرح تحول در نظام سلامت و... از مصادیق این همکاری است. در مجموع میتوان گفت دولت تدبیر و امید و مجموعه وزارت بهداشت با مدیریت سیدحسن قاضیزادههاشمی روی مسایلی مانور داد و موفق شد که نقاط ضعف دولتهای نهم و دهم بود که مصادیق آن در بالا ذکر شد. همچنین آنچه که در جدول زیر میآید اهم اقداماتی است که وزارت بهداشت طی یکسال اخیر انجام داده است.
نقاط ضعف وزارت بهداشت در دولت تدبیروامید
عملکرد یکساله وزارت بهداشت طی یکسال اخیر خالی از اشکال نیست. بخش مهمی از انتقادات کنونی به وزارت بهداشت ناظر بر بحث بازار دارویی کشور است. این وزارتخانه گرچه توانسته است طی یکسال اخیر تعداد کمبودهای دارویی را از 300 قلم به رقمی در حدود 50 قلم برساند و آرامش نسبی به بازار دارویی تزریق کند، اما کارشناسان این حوزه نسبت به بیتوجهی سازمان غذا و دارو به حل بلندمدت بحران دارویی کشور منتقد هستند. تجربه کشور در بحران دارویی حدفاصل سالهای 1389 تا سال 1391 نشان میدهد، تحریمهای بینالمللی، سوءمدیریت، عدم اختصاص ارز و مصرف نادرست دارو، متهمان بحران دارویی کشور از سوی مسوولان وزارت بهداشت بودند. هرکدام از این موارد نشاندهنده بخشی از واقعیت بحران دارویی کشور بود، اما تمام حقیقت نبود.
بررسیهای میدانی ما نشان میدهد میزان واردات دارو از سال 1376 تا به امروز 900درصد افزایش داشته است و این در حالی است که تولید دارو رشد 500درصدی را به خود دیده است. بهطوری که ایران در سال 1376 رقمی معادل هزارو320میلیاردریال دارو وارد کرده که این رقم در سال 1390 به 33هزارمیلیاردریال رسیده است. رشد نجومی واردات دارو بهخصوص در دولتهای نهم و دهم به شکلی در بحران دارویی کشور بهعنوان اصلیترین متهم، تاکنون کمتر دیده شده که به نظر میرسد اگر دولتهای نهم و دهم بیش از آنکه به واردات دارو در کشور بها دهند، از تولید دارو در کشور حمایت میکردند، کشور ایران باوجود تحریمهای بینالمللی تا به این اندازه با بحرانهای دارویی دستوپنجه نرم نمیکرد. حالا نقطه انتقادبرانگیز فعالیت وزارت بهداشت در دولت تدبیر و امید دراولویتقرارنگرفتن تولید داخلی داروست؛ مسالهای که در صورت دراولویتقرارنگرفتن آن، میتواند کشور را با اندک تکانهای ارزی وارد بحران تازهای در بازار دارویی کند. از منظر دیگر وابستگی بازار دارویی کشور به واردات تا حد زیادی مغایر با سیاستهای اقتصاد مقاومتی است. چرا که این وابستگی میتواند باز تجربه تلخ بحران دارویی، حدفاصل سالهای 1389 تا 1391 را تکرار کند.
وزارت بهداشت رفیق نیمهراه افکار عمومی در مساله «پالم»
دیگر مساله مورد انتقاد در کارنامه یکساله وزارت بهداشت، اطلاعرسانی ناقص وزارت بهداشت در مورد مسایل مصرف روغن پالم در کشور است؛ مسالهای که باعث شد وزارت بهداشت رفیق نیمهراه افکار عمومی در بحث مصرف روغن پالم شود. جریان اطلاعرسانی در رابطه با مضرات مصرف روغن پالم به شکلی بود که وزیر بهداشت در ابتدا به افکارعمومی هشدار داد که مصرف روغن پالم سلامتی آنها را تهدید میکند و در صورت لزوم اسامی شرکتهای متخلف رسانهای میشود. پس از آن این اظهارنظر در ابتدا با کاهش بیسابقه خرید محصولات لبنی پرچرب در کشور همراه شد و به دنبال آن زمینهساز افزایش فروش محصولات لبنی سنتی در کشور شد؛ لبنیات سنتیای که سالها وزارت بهداشت با سختگیری خاص خود به افکار عمومی توصیه میکرد از مصرف این مواد صرفنظر کنند.به عبارت دیگر عقبنشینی وزارت بهداشت در اعلام اسامی شرکتهای متخلف و نیمهکاره رهاکردن مبحث استفاده از روغن پالم در محصولات، باعث شد در ابتدا مردم نسبت به محصولات لبنی بیاعتماد شوند به محصولات لبنی سنتی که نظارت کمتری بر آنها صورت میگیرد روی بیاورند که همه اینها در کاهش سرانه مصرف لبنیات در کشور تاثیرگذار است.
نظر شما