خدمات‌رسانی به كودكان به‌ویژه كودكان بی‌سرپرست و بدسرپرست یكی از مهم‌ترین وظایف سازمان بهزیستی است. این در حالی است كه در سال‌های اخیر با پدیده‌ای به نام رهاسازی افراد در خیابان -از كودكان گرفته تا سالمندان و معلولان- مواجه هستیم. مسئولان سازمان بهزیستی ادعا می‌كنند همه افراد رها شده را تحت پوشش قرار می‌دهند. رئیس سازمان بهزیستی در این گفت‌وگو آمار دقیقی درباره رها‌شدگان ارائه نمی‌دهد و تنها درباره كودكان سرراهی از رقم كمتر از هزار نفر در سال استفاده می‌كند. از طرف دیگر، انوشیروان محسنی‌بندپی كه به تازگی سكان هدایت سازمان بهزیستی را به دست گرفته معتقد به ایجاد تغییر و تحول در روش‌هاست. او مدعی است كه سازمان تحت مدیریت او نگاه صدقه‌ای به مسائل اجتماعی ندارد.

نگاه صدقه‌ای به مسائل‌اجتماعی نداریم

سلامت نیوز: خدمات‌رسانی به كودكان به‌ویژه كودكان بی‌سرپرست و بدسرپرست یكی از مهم‌ترین وظایف سازمان بهزیستی است. این در حالی است كه در سال‌های اخیر با پدیده‌ای به نام رهاسازی افراد در خیابان -از كودكان گرفته تا سالمندان و معلولان- مواجه هستیم. مسئولان سازمان بهزیستی ادعا می‌كنند همه افراد رها شده را تحت پوشش قرار می‌دهند. رئیس سازمان بهزیستی در این گفت‌وگو آمار دقیقی درباره رها‌شدگان ارائه نمی‌دهد و تنها درباره كودكان سرراهی از رقم كمتر از هزار نفر در سال استفاده می‌كند. از طرف دیگر، انوشیروان محسنی‌بندپی كه به تازگی سكان هدایت سازمان بهزیستی را به دست گرفته معتقد به ایجاد تغییر و تحول در روش‌هاست. او مدعی است كه سازمان تحت مدیریت او نگاه صدقه‌ای به مسائل اجتماعی ندارد.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه آرمان نوشت: شرح وظایف سازمان بهزیستی به عنوان یكی از مهم‌ترین سازمان‌های حمایتی كشور آن‌قدر وسیع است كه در یك گفت‌وگوی یك ساعته نمی‌توان درباره همه مسائل این سازمان بحث كرد. با وجود این، فرا رسیدن هفته بهزیستی كه از 21 تیر شروع شده است بهانه خوبی است تا با مسئولان سازمانی كه میلیون‌ها ایرانی را به انحای مختلف تحت پوشش دارند، گفت‌وگو كرد. هر چند بهزیستی بیشتر با خدمات رسانی به معلولان شناخته می‌شود اما بخش قابل توجهی از وظایف این سازمان به مسائل اجتماعی و آسیب‌هایی كه گریبان‌گیر جامعه است برمی‌گردد.

خدمات‌رسانی به كودكان به‌ویژه كودكان بی‌سرپرست و بدسرپرست یكی از مهم‌ترین وظایف سازمان بهزیستی است. این در حالی است كه در سال‌های اخیر با پدیده‌ای به نام رهاسازی افراد در خیابان -از كودكان گرفته تا سالمندان و معلولان- مواجه هستیم. مسئولان سازمان بهزیستی ادعا می‌كنند همه افراد رها شده را تحت پوشش قرار می‌دهند. رئیس سازمان بهزیستی در این گفت‌وگو آمار دقیقی درباره رها‌شدگان ارائه نمی‌دهد و تنها درباره كودكان سرراهی از رقم كمتر از هزار نفر در سال استفاده می‌كند. از طرف دیگر، انوشیروان محسنی‌بندپی كه به تازگی سكان هدایت سازمان بهزیستی را به دست گرفته معتقد به ایجاد تغییر و تحول در روش‌هاست. او مدعی است كه سازمان تحت مدیریت او نگاه صدقه‌ای به مسائل اجتماعی ندارد.
 
 چند روز پیش آقای ربیعی وزیر تعاون، كار و رفاه اجتماعی عنوان كرد، خانواده‌هایی كه توانایی نگهداری فرزندانشان را ندارند به جای اینكه سر راهشان بگذارند، آنها را به بهزیستی بسپارند. در این مورد چند پرسش وجود دارد: كودكانی كه سر راه گذاشته می‌شوند چه تعدادی هستند و آیا این كودكان زیاد هستند كه چنین اظهارنظری شده است؟ و پرسش دیگر اینكه آیا بهزیستی واقعا توانایی نگهداری این كودكان را دارد؟
گفته‌های آقای وزیر جنبه‌های انسان‌دوستانه و مسئولیت‌پذیری شخص ایشان به عنوان وزیر تعاون كار و رفاه اجتماعی را دارد. در واقع اگر دلایلی باعث شده تا والدین نتوانند نقش پدری یا مادری خود را آن طور كه باید و شاید ایفا كنند،‌ آن كودك چه شیرخوار یا معلول نباید رها شده و دچار آسیب‌های متعدد از جمله سوءتغذیه شود. هم‌اكنون در كل كشور اگر مادری با توجه به علاقه و مهر مادری كودك خود را رها كند آن كودك در شیرخوارگاه‌ها نگهداری می‌شود و در زمینه معلولان رها شده نیز همین دیدگاه وجود دارد. اگر خانواده‌ای به هر دلیل توانایی نگهداری كودك خود را نداشته باشد، بهزیستی جایگاهی است كه نسبت به پذیرش این افراد اقدام كرده و سازمان بهزیستی این آمادگی را دارد كه نسبت به پذیرش آنها اقدام كند.


 سالانه چند كودك در خیابان رها می‌شوند؟
آمار كودكان رها شده زیر سه سال كمتر از هزار نفر در سال است.


  در حال حاضر بهزیستی چند كودك بی‌سرپرست یا بدسرپرست را تحت پوشش دارد؟
 در این زمینه نمی‌توان آمار كامل و جامع داد چرا كه امكان دارد كودكی هم‌اكنون بی‌سرپرست باشد اما با گذراندن مراحل قانونی می‌توان كودك را به فرد متقاضی فرزند خواندگی سپرد. هم‌اكنون در 30 استان كشور 12 هزار كودك زیر سه سال در این مراكز نگهداری می‌شوند.
  با این 12 هزار نفر بهتر نیست قوانین فرزندخواندگی تسهیل شود تا كودكان به خانواده‌ها سپرده شوند و میزان كودكان تحت پوشش بهزیستی كاهش یابد؟
قوانین فرزندخواندگی تسهیل شده است اما شرایط به این ترتیب است كه برای مثال خانمی ممكن است امروز فرزند خود را در بیمارستان به دنیا بیاورد و بنابر هر دلیلی آن را رها كند. بالطبع بهزیستی آن كودك را تحت پوشش قرار می‌دهد. در این شرایط اگر ما آن كودك را در اختیار خانواده مورد اعتماد قراردهیم و بعد از گذشت مدتی خانواده بدسرپرست مبادرت به قبول حضانت فرزندشان كنند در این صورت وضعیت دوگانه برای كودك به وجود می‌آید. اینها مشكلات متعددی است كه از لحاظ حقوقی برای اینگونه كودكان وجود دارد. این در حالی است كه هیچ مشكلی برای فرزندخواندگی كودكان بی‌سرپرست وجود ندارد و فرد متقاضی می‌تواند با رعایت استانداردها و قبول شرایط فرزندی را تحت پوشش خود قرار دهد.


  به جز سرپرستی دائم برخی كارشناسان سرپرستی موقت فرزندان بهزیستی را مطرح می‌كنند. برای مثال می‌توان كودكان را برای پنجشنبه و جمعه به خانواده‌های متقاضی سپرد. در این باره نظرتان چیست و آیا این كار انجام می‌شود؟
این اقدام مطلوب در حال بررسی است. برای مثال در بازدید از شیرخوارگاه‌ها به دلیل اینكه اكثر مربیان این كودكان خانم هستند آنها به سمت آقایان كشیده می‌شوند. اگر مردها با این كودكان در ارتباط باشند می‌توانند در رشد و تكامل همه‌جانبه آنها موثر باشند. آنها به این ترتیب خانواده را درك كرده و می‌دانند زندگی خانوادگی به چه نحوی است.


  بسیاری از كودكان تحت پوشش بهزیستی تا 18 سالگی خانواده‌ای پیدا نمی‌كنند تا به آنجا بروند. با وجود این، در این سن زمان ترخیص آنها فرا رسیده است. برای ترخیص آنها و اینكه آنها بتوانند در جامعه زندگی كنند چه تمهیداتی وجود دارد؟
 بهزیستی مراحل گذری را در برنامه خود دارد كه یك دفعه آنها را رها نكند و آنها را تحت كنترل و پایش قرار دهد و با در اختیار قرار دادن منابع زمینه كارآفرینی را در این افراد به وجود آورد. در واقع، برای این افراد قبل از خروج از بهزیستی مرحله گذر در نظر گرفته شده است تا به این ترتیب فرد بتواند شیوه جدیدی از زندگی و به دست آوردن استقلال نسبی را بیاموزد.


  مساله دیگر درباره كودكان، كودكان كار، خیابان و كارتن‌خواب است. آمار و ارقام در این زمینه چگونه است ؟
 در این زمینه آمار درستی وجود ندارد و در كل كارتن‌خواب‌ها و كسانی كه به دلایلی از خانه بیرون آمده‌اند و در پارك، زیرپل، آلاچیق‌ها و... امورات خود را می‌گذرانند حدود 12 تا 14 هزار نفر هستند.


  برای كنترل و كاهش این آسیب چه برنامه‌هایی دارید؟
برای كاهش این معضل با ستاد مبارزه با مواد مخدر، استانداری، نیروی انتظامی و دانشگاه علوم پزشكی همکاری‌های متعددی صورت پذیرفته است. در بهزیستی مراكز متعددی در این زمینه فعالیت می‌كنند. در واقع كسانی كه در خیابان‌ها رها می‌شوند باید مورد درمان و مهارت‌آموزی قرار گیرند. درباره این معضل زنگ خطر وجود دارد و ما هم با دستگاه‌های متولی در حال همكاری و همفكری هستیم.


  به جز مساله كودكان، سالمندان و معلولان در شرح وظایف سازمان بهزیستی مسئولیت‌هایی درباره اعتیاد هم وجود دارد. وضعیت اعتیاد در كشور به چه شكل است ؟
ارقام نگران‌كننده اعتیاد در میان كارگران محیط‌های صنعتی با همكاری ستاد مبارزه با مواد مخدر و با محوریت سازمان بهزیستی و همكاری وزارت بهداشت برای مبارزه با عوامل شیوع مصرف اعتیاد بررسی شده و نباید به این موضوع دلخوش باشیم كه 5/97 درصد جامعه سالم بوده و تنها 5/2 درصد معتاد داریم بلكه باید از 5/97 درصد سالم صیانت كنیم كه با كوچك‌ترین عوامل تحریكی دچار آسیب نشوند. توانمند‌سازی مبتنی بر خانواده رویكرد جدیدی است كه در كم كردن آثار سوء ناشی از دور شدن از خانواده نقشی مهم ایفا می‌كند و ضروری است یافته‌های جدید و علمی را در اقدامات خود در این حوزه وارد كنیم.


  مساله رهاسازی تنها ویژه كودكان نیست بلكه در سال‌های اخیر تعداد قابل توجهی از سالمندان، معلولان و بیماران روانی مزمن در خیابان رها می‌شوند. دلیل این رها‌سازی چیست و آیا می‌توان گفت كه تغییر هنجارها باعث شده است برخی خانواده‌ها به راحتی عزیزان خود را رها كنند؟
 بنابر تاریخ و بینش موجود در جامعه سالمندان به عنوان چشم و چراغ خانه محسوب می‌شوند اما مساله رها‌سازی به دلایل متعددی بستگی دارد. برای مثال سالمندی كه بیماری آلزایمز یا فراموشی دارد و به خواست خود مبادرت به خروج از منزل می‌كند بی‌شك مشكلاتی هم برایش به‌وجود‌ می‌آید. این اتفاقات نمی‌تواند در كاهش جایگاه سالمندان در جامعه ما تاثیر داشته باشد.


  در گذشته سالمندان از ارج و قرب فراوانی برخوردار بودند، انگار در جامعه رفته‌رفته شاهد كاهش احترام و جایگاه سالمندان هستیم. برای تقویت احترام به سالمندان به ویژه اینكه ما در آینده بحران سالمندی خواهیم داشت چه باید كرد؟
رویكرد ما نگاه همه‌جانبه و علمی به عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر سلامت اجتماعی است و سلامت به معنای آسایش جسمی، ‌روحی، ‌روانی و اجتماعی بوده كه سلامت اجتماعی نسبت به سایر سلامت‌های فردی اثرگذار‌تر است. در زمینه سونامی سالمندی هم باید گفت كه از هم‌اكنون باید به شرایط نگهداری سالمندان و زیرساخت‌های آن اندیشیده شود كه در این زمینه هم آموزش‌های سالمندی به كارشناسان امر سپرده شده است.


  آیا سپردن سالمندان به خانه سالمندان را درست می‌دانید؟
 در واقع این اقدام غیر مناسبی نیست ولی اگر بتوان شرایطی را برای نگهداری سالمندان در منازل ایجاد کرد در این صورت اولویت نگهداری سالمندان در منازل است اما در غیر این صورت در مراكز سالمندان اقدامات لازم برای آنها انجام می‌شود.


  كارتن‌خوابی بحثی است كه در سال‌های اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. اخیرا درباره افزایش تعداد كارتن‌خواب‌ها و همچنین افزایش تعداد زنان كارتن‌خواب هشدارهایی داده شده است. دلیل این افزایش چیست و به‌طور كلی آمار دقیق در این زمینه چقدر است؟
اینكه برخی افراد بر این باورند كه آسیب‌های اجتماعی زنانه است باید گفت كه نه تنها آسیب‌ها زنانه نشده است بلكه فقط تعداد زنان دچار مشكلات اجتماعی در مقایسه با گذشته افزایش یافته است و این آمار و ارقام به عنوان زنگ خطری در كشور محسوب می‌شود. باید به این نكته توجه داشت كه اگر در خانواده‌ای مرد دچار معضل یا آسیب شود زن می‌تواند آن خانواده را مدیریت كند اما اگرخدای ناكرده در خانواده‌ای زن دچار آسیب اجتماعی شود نگهداری و استحكام خانواده توسط مرد كاهش می‌یابد. برای مثال در سال 75، یك میلیون و 200 هزار زن سرپرست خانوار وجود داشت كه در سال 85 این رقم به یك میلیون و 600 هزار نفر رسید. یعنی در برهه‌ای با رشد 38 درصدی زنان سرپرست خانوار مواجه شدیم كه در سال 90 این رقم به دو میلیون و 500 هزار نفر رسید و 53 درصد رشد را شاهد بودیم. آمار كنونی در دست بررسی بوده و احتمالا رقم بالاتری را شامل می‌شود. از یك میلیون و 200 هزار معتاد در سال 85، 5 درصد زن بودند و این رقم در سال 90 به 10درصد رسید كه باید علت مسائل را شناسایی كرد تا بتوانیم به درستی تصمیم‌گیری كنیم كه برای كاهش آسیب باید به سراغ كدام عامل رفت. این در حالی است كه سالانه 10 درصد به تعداد زنان سرپرست خانوار اضافه می‌شود. با توجه به مشكلات موجود بر سر راه زنان سرپرست خانوار پیشنهاد ما آن است كه همه افراد این گروه را بیمه كنیم و از حالت موقتی و آزمون و خطا خارج شویم.


  كارتن‌خواب‌ها به ویژه زنان و كودكان از طرفی در معرض آسیب‌های اجتماعی و از طرف دیگر، در معرض بیماری‌هایی نظیر ایدز هستند. وضعیت آنها را در این زمینه چطور ارزیابی می‌كنید؟
 با توجه به اینكه این افراد در وضعیت ویژه‌ای قرار دارند حتی الامكان سعی در جمع‌آوری و معرفی این افراد به مراكز نگهداری داریم.


  معلولان قشری از جامعه هستند كه به دلیل وضعیت ویژه‌ در همه جوامع از آنها حمایت‌هایی می‌شود. با وجود این، نوع حمایت در سال‌های اخیر مورد بحث بوده است. عنوان می‌شود نباید معلولان را به گونه‌ای حمایت كرد كه نیازمند باقی بمانند بلكه، باید آنها را توانمند كرد. در این راستا چه برنامه‌هایی اجرا می‌شود؟
ما نگاه صدقه‌ای به مسائل اجتماعی نداریم. باید نگاهمان فرآیندی و سیستمی باشد و با به‌كارگیری گروه‌های مددكاری و مشاوره‌ای نقشی اثرگذار داشته باشیم. وزیر كار تفاهمنامه‌هایی با بنیاد مستضعفان در سال 93 امضا كرد كه بر مبنای آن به خانواده‌های دارای دو معلول به بالا مسكن داده می‌شود. تاكنون هشت هزار مسكن پیش‌بینی شده كه 15 میلیون تومان آن توسط بنیاد مستضعفان، 10 میلیون توسط بهزیستی و پنج میلیون توسط جامعه خیرین تامین شده است. در روستاها نیز بنیاد مسكن انقلاب اسلامی 10میلیون تومان و سازمان بهزیستی شش میلیون تومان كمك كرده است.


  سپردن معلولان به خانواده‌ها طرحی است كه در ماه‌های اخیر بیشتر بر آن تاكید شده است. اخیرا عنوان شده است كه 60 درصد یارانه مراكز برای این كار اختصاص یافته است. این كار تا چه حد می‌تواند به توانمند‌سازی معلولان كمك كند؟
هم‌اكنون از یك میلیون و 400 هزار معلول در كشور 400 هزار نفر آنها در روستا هستند و مراكزی در مناطق وجود ندارد. این در حالی است كه 60 درصد یارانه افراد معلول به خانواده‌ها سپرده می‌شود و در صورت نگهداری معلولان در منزل آنها دیگر به لحاظ روحی و روانی دچار مشكلات نمی‌شوند. وقتی گروه‌ها را شناسایی كردیم و آگاهی‌های لازم را دادیم، می‌توانیم به مداخله به موقع و اثربخش دست بزنیم كه تقویت اورژانس اجتماعی برای مشاوره‌های به موقع و توسعه مراكز علمی تخصصی درمان سوء‌مصرف مواد مخدر از مهم‌ترین اقدامات بهزیستی در این زمینه است. با وجود 400 هزار معلول در روستاهای كشور ما توان آن را نداریم كه در این مناطق مراكزی ایجاد كنیم و بخش خصوصی نیز انگیزه لازم را در این زمینه ندارد. بنابراین، رویكرد سازمان آن است كه با اعزام تیم‌های تخصصی به مناطق دوردست در این زمینه اقدام كنیم. افزایش حمایت مالی از مددجویان مهم است و در قانون برنامه چهارم و پنجم پیش‌بینی شده بود كه 40 درصد از حداقل حقوق را برای جامعه هدف در نظر بگیریم كه به دلایلی تا به امروز این اقدام صورت نگرفته است.


  رئیس پیشین بهزیستی عنوان كرد كه قرار است به معتادان بهبود یافته یارانه پرداخت شود. آیا این كار انجام می‌شود؟
ما نه تنها باید یارانه بدهیم بلكه باید استراتژی‌ای داشته باشیم كه دیگر این افراد به دام اعتیاد گرفتار نشوند. در واقع نگهداشت یك معتاد بهبود یافته می‌تواند در اقدامات انجام شده موثر باشد كه برای تحقق این مهم نیازمند برنامه هستیم تا برگشت دوباره این افراد را شاهد نباشیم و این مهم جزو برنامه‌های سازمان بهزیستی است.


  در یكی-دو سال اخیر بحث‌هایی درباره ادغام بهزیستی یا اینكه این سازمان زیرمجموعه وزارتخانه‌ای دیگر مانند وزارت بهداشت قرار بگیرد، مطرح شده است. درباره ادغام بهزیستی با كمیته امداد یا اینكه بهزیستی زیرمجموعه وزارت بهداشت شود، نظرتان چیست؟
 من فكر می‌كنم از لحاظ ساختاری این سازمان باید زیرنظر وزات رفاه، كار و تعاون اجتماعی باشد. آن‌هم به این دلیل كه ماهیت كار در این سازمان حمایتی و بیمه‌ای است و ارائه خدمات اجتماعی سر لوحه كارها در این سازمان قرار گرفته است و اقدامات آن با رسالت و تخصص وزارت بهداشت تفاوت دارد.


  چندی پیش اعلام شد قرار است نخستین مركز نگهداری دختران فراری در ایران افتتاح شود. این مركز براساس چه نیازی تشكیل می‌شود؟ آیا وضعیت دختران فراری هشدار‌دهنده است و در این مركز قرار است چه كارهایی انجام شود؟
در این زمینه باید استاندارد‌های سازمان جهانی بهداشت و كشورهای موفق را به كار گرفت. در این مراكز باید از مشاوره‌ها و مهارت‌آموزی‌های كاربردی استفاده شود تا فردی كه با یك آسیب وارد این مراكز می‌شود با چند آسیب دیگر از آنجا خارج نشود. آن هم به این دلیل كه حضور افراد با تجربیات گوناگون ممكن است نه تنها معضل‌ها را كاهش ندهد بلكه منبعی برای افزایش آسیب‌ها هم باشد. به این دلیل در این مراكز با رعایت استانداردهای بین‌المللی و به كار‌گیری تیم تخصصی روانشناسان و مشاوران زبده در پی تبدیل این مراكز به جایی برای احیای افراد هستیم. افراد در این مراكز در سنین آسیب‌پذیری هستند و برای مثال ممكن است فردی با تنش‌های روحی وارد این مركز شود و با اعتیاد خارج شود. بنابراین بایداز افراد توانمند در این حوزه استفاده کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha