سلامت نیوز: حکایت کودکان بیسرزمین حکایت تازهای نیست. آنهایی که بسیاریشان، پدر را ندیدهاند، اما میراثدار سرزمین پدری هستند که تنها شانس زیستن بیقید و شرط در سرزمین مادری را از آنها گرفته است. کودکانی که از پدران غیر ایرانی و مادران ایرانی به دنیا آمدهاند، طبق قوانین کشور مشمول تابعیت ایرانی نمیشوند و همینجا شروع داستانی پر آب چشم است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه فرهیختگان، بیوطنی برای کسی که خودخواسته این مفهوم را میپذیرد، شاید جذاب باشد. اما برای این بچهها بیوطنی یعنی محرومیت از آموزش، از بهداشت و همه آنچه حق طبیعی یک انسان در جامعه امروز است. این بچهها محکوم به تجربه چیزهایی هستند که متعلق به سنشان نیست و محروم از همه آنچه حقشان است. چشمان بادامیشان میراثی است که شاید همچون صلیب در این سرزمین به دوش میکشند.
هفته پیش اما با موافقت با طرح دو فوریتی برای تابعیت دادن به این کودکان فعالان این حوزه امیدوار بودند که وضعیت بلاتکلیف این بچهها با گرفتن تابعیت از ایران، سروسامانی بگیرد، اما چند روز پیش این امیدها با رد این طرح در مجلس به یاس بدل شد و همچنان وضعیت آموزش تحصیل و حقوق اولیه این کودکان در هالهای از ابهام قرار گرفت.
آماری رسمی وجود ندارد. اما به گواه آمار غیر رسمی، شمار کودکانی که از مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی زاده شدهاند، افزون بر صد هزار نفر است. برخی از آنها فرزندان اتباع افغانستانی هستند و برخی دیگر از اتباع عراق که در سالهای حکومت صدام از عراق متواری و به ایران پناه آوردند. البته در این میان جمعیت اتباع افغانستانی به عراقیها میچربد. در حال حاضر، بیش از 5/2 میلیون افغان به صورت قانونی و غیرقانونی در ایران زندگی میکنند. خیلی از آنها که در ایران صاحب همسر و فرزند بودند، پس از پایان جنگ داخلی در جنگ افغانستان، به کشورشان بازگشتند یا بازگردانده شدند.
هاله سراج، وکیل و فعال حقوق کودک در اینباره میگوید: «در برخی از کشورها انتقال تابعیت از خون است و در ایران این تابعیت از پدر منتقل میشود و این موضوعی است که صراحتا در قانون به آن اشاره شده است. ماده 976 قانون مدنی درخصوص اینکه چه کسانی ایرانی هستند تعیینتکلیف میکند و این گروه از کودکان را مشمول دریافت تابعیت ایرانی نمیداند. اما در همین ماده عنوان شده است: کسانی که در ایران از پدری خارجی متولد شدهاند پس از رسیدن به 18 سال تمام دستکم یک سال میتوانند تابعیت ایرانی دریافت کنند. البته این شمول در صورتی است که فرد 18 ساله در پنج سال قبل از 15 سالگی در ایران بوده و سابقه کیفری و امنیتی نداشته باشد.»
محمدعلی پورمختار، رئیس کمیسیون اصل نودم مجلس هم که خود از مخالفان طرح اعطای تابعیت به این کودکان است و دلایلش را دلایل امنیتی میداند، البته پیشنهاد میکند که به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی اقامت داده شود. اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با پدران خارجی تبعات امنیتی دارد. این موضوع درآینده حقوقی را برای فرد ایجاد خواهد کرد؛ بهعنوان مثال حق انتخاب در دستگاههای مختلف برای این فرد ممکن است و این موضوع آثار و تبعات امنیتی بسیاری را برای کشور به وجود میآورد؛ از این رو برای حل مشکل تعداد معدودی از این افراد راهحلهای مناسبی باید ارائه شود که یکی از این راهها اعطای اقامت به این افراد است.
سراج، وکیل و فعال حوزه کودک البته میگوید: «تاکنون نیز منع قانونی برای این ماجرا وجود نداشت، اما ما شاهد بودیم که این اتفاق رخ نمیداد و فرزندان فاقد تابعیت ایرانی، به آسانی موفق به دریافت اقامت نمی شدند. اما اگر با تاکید نمایندگان و پیگیری دولت روند اعطای اقامت به این کودکان مشخص شود، حداقل از حقوق اولیه بهرهمند خواهند بود و از جمعیت کودکانی که هر روز در خیابانها مشغول دستفروشی، گدایی و... هستند، کاسته خواهد شد.» همه این محرومیتها موجب شد تا بستر مناسبی برای افتادن خانوادههای مهاجر افغانستانی به ایران به دام آسیبهای اجتماعی فراهم شود. چندی پیش یکی از مسئولان شهرداری تهران اعلام کرده بود که نزدیک به هشتاد درصد کودکان کار و خیابانی را کودکان مهاجرین افغانی تشکیل میدهند. کودکانی که از تحصیل محرومند، چراکه شناسنامه ندارند. از بهداشت و درمان محرومند، چراکه دفترچه بیمه ندارند و از داشتن امنیت روانی محرومند، چراکه امیدی به آتیه ندارند.
فاطمه اشرفی، رئیس انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده در این خصوص به «فرهیختگان» میگوید: «برخی از همین کودکان که به سن 18 سالگی میرسند با توجه به قانون میتوانند اقدام به گرفتن تابعیت ایرانی کنند اما بهدلیل بوروکراسیهای سخت اداری موفق به این کار نمیشوند.» او ادامه میدهد: «مساله اصلی کودکان زیر 18 سال را میتوان با درنظر گرفتن کارتهای اقامت موقت حل کرد.»
سیاستگذاران کشور در دهههای اخیر با نگاهی همراه با اغماض و چشمپوشی نسبت به حضور بیشمار اتباع افغانستان در ایران برخورد کردهاند. اما این موضوع خود تبعات زیادی داشته که از جمله آن میتوان به حس غیر دوستانهای که در برخی از ایرانیها نسبت به این اتباع شکل گرفته است اشاره کرد که امید است با توجه دولت این مشکلات تا حدودی مرتفع شود.
نظر شما