48 ساعت پر تب و تاب سپري شد تا «رويانا» ثابت كند كه زنده ميماند و عنوان اولين گوسفند زنده و سالم شبيهسازي شده در خاورميانه را تا آخر عمر يدك ميكشد اما در دو روز اول تولد «رويانا» خبرنگاران رسانههاي مختلف ايران و دنيا كه به اصفهان آمده بودند اضطراب، خستگي و هيجان را در چهره تيم پژوهشكده رويان اصفهان كه «رويانا» حاصل تلاش آنها بود، ميديدند. بعد از گذشت 48 ساعت همه مطمئن شدند كه پژوهشگران موسسه رويان اصفهان موفق شدهاند و در راس آنها دكتر محمدحسين نصر اصفهاني رئيس پژوهشكده رويان اصفهان مورد توجه بود.
از انگلستان تا رويانا
دكتر نصر در ابتدا خودش را اينگونه معرفي ميكند: «دكتر محمدحسين نصر اصفهاني هستم. در سال1345 در يك خانواده متوسط و معمولي در اصفهان بهدنيا آمدم. تحصيلات پدرم در حد تحصيلات پنجم ابتدايي بود. پدرم علاقه زيادي به تحصيل داشت اما زماني كه كلاس پنجم را طي كرد پدربزرگم كه كشاورز بود ميخواست فرزندش مانند خودش كشاورز ماهري باشد بنابراين اجازه ادامه تحصيل به پدرم نداد. پدرم به همين علت علاقه وافري داشت تا فرزندانش تحصيلكرده شوند لذا من هنگامي كه 14 ساله بودم و كلاس سوم راهنمايي را تمام كردم به اصرار پدر راهي انگلستان شدم.»
وي ادامه ميدهد: «علاقه زيادي به رشته پزشكي داشتم و نمراتم هم بسيار عالي بود اما بنا به شرايطي رشته پيراپزشكي را انتخاب كردم و ليسانس بيولوژي انساني و آناتومي گرفتم. در همان دوره به يكي از اساتيد در دانشگاه كمبريج انگلستان كه در زمينه جنينشناسي كار ميكرد معرفي شدم و به عنوان اولين ايراني در اين رشته تحصيل كردم. بعد از فارغالتحصيلي هم در حدود دو سال در انگلستان به عنوان جنينشناس باليني كار كردم ولي چون هميشه عاشق وطنم بودم به كشور برگشتم.»
دكتر نصر اصفهاني بعد از طي فراز و نشيبهاي طولاني به دانشگاه علوم پزشكي اصفهان رفت و در همان ايام با همكاري يكي از متخصصان زنان اولين مركز نازايي در اصفهان را براي درمان بيماران و ادامه تحقيقات تاسيس كرد، اما بعد از هفت سال هنگامي كه نوبت به استخدام او رسيد بر سر يك دو راهي قرار گرفت. وي در اين مورد ميگويد: «بعد از هفت سال تدريس در دانشگاه زماني كه حكم كاري را ميخواستند براي من بزنند رئيس دانشگاه به من گفت 30 سال بايد تعهد بدهي كه كار خصوصي نكني ولي من كه اصلا با علاقه درمان و تحقيق به ايران آمده بودم و با شرايط دانشگاهها نميتوانستم كار كنم بين ماندن در دانشگاه و انجام كار درمان و تحقيقات، دومي را انتخاب كردم.»
وي از آشنايي خود با مرحوم دكتر كاظمي موسس و پايهگذار پژوهشكده رويان به عنوان يك اتفاق مهم در زندگياش ياد ميكند و ميگويد: «بعد از آشنايي با دكتر كاظمي به موسسه رويان رفتم، آن زمان هنوز كارها در پژوهشكده رويان نتيجه نداده بود. وقتي به آنجا رفتم سيستمهايشان را بر اساس استانداردهاي انگلستان هماهنگ كرديم و كار نتيجه داد. بعد از آن به پيشنهاد دكتر كاظمي به عضويت هيات علمي پژوهشكده رويان در آمدم. ضمن اينكه كار آموزش و پژوهش را در كنار هم انجام ميدادم.
من در دانشگاه اصفهان دانشجويان مختلفي را آموزش دادم و نتايج تحقيقاتمان را به پژوهشكده رويان ارائه ميكرديم. بهتدريج فعاليتهاي تحقيقاتي و آمار دانشجويان زياد شد و به اين نتيجه رسيديم كه بهتر است پژوهشكدهاي را تاسيس كنيم تا كارها ساماندهي شده انجام شوند. در نهايت پژوهشكده رويان اصفهان كه زير مجموعه پژوهشكده رويان بود را با كمك مرحوم دكتر كاظمي راهاندازي كرديم.»
رئيس پژوهشكده رويان اصفهان ادامه ميدهد: «ما كار روي سه پروژه را در اصفهان آغاز كرديم يكي درمان مردان نازا كه از قديم روي آن كار ميكردند و ديگري تاسيس آزمايشگاه تخصصي آندولوژي در پژوهشكده رويان براي تحقيقات بر روي اسپرم و ديگري انجام قسمتي از طرح شبيهسازي يا كلوني كه طرح سوم منجر به تولد «رويانا» اولين جنين شبيهسازي شده خاورميانه شد.»
چگونه موفق شديد؟
دكتر نصر اصفهاني در پاسخ به اين سوال كه «چه عواملي موجب موفقيت شما شد؟» ميگويد: «من فكر ميكنم اولين چيزي كه انسان بايد داشته باشد اعتقاد به خداست و اينكه يك هدفي براي كارش داشته باشد. هدف من هم خدمت به هموطنانم بود و هميشه رضاي خدا را در همه كارها در نظر ميگيرم. يعني حتي در شبيهسازي هم ميگفتم اگر خدا بخواهد اين اتفاق ميافتد. من اعتقاد راسخ دارم به اينكه هر چه داريم از عنايت خداوند سرچشمه ميگيرد و انسانها شخصا خودشان چيزي ندارند مگر اينكه خدا بخواهد يا انسانها از خدا بخواهند.»
وي علاوه بر اينكه اعتقاد به خدا و هدف داشتن در كارها را عاملي مهم در موفقيت خود ميداند، نيت پاك را نيز عاملي اساسي در موفقيت ميداند و ميافزايد: «اگر نيت پاك در كار باشد خداوند هم كمك ميكند. اگر هدف و نيت پاك باشد در هر لحظه آدمي موفق است.»
توليد يك حيوان شبيهسازي شده را به تنهايي نميتوان موفقيت دانست. من ميتوانستم همانگونه كه دو سال در انگلستان كار كردم آنجا بمانم و ادامه بدهم چرا كه از اولين دانشجويان رشته جنينشناسي مدرن بودم پس براي من آنجا جاي كار بود ولي من فكر ميكردم اگر يك مقالهاي از كشورمان بفرستيم و در يك مجله خارجي چاپ شود و اسم جمهوري اسلامي ايران در آن مجلهها ثبت شود، بهتر از آن است كه 100 مقاله به نام كشور انگلستان به ثبت برسانم.»
اين محقق و پژوهشگر جنينشناسي كه تاكيد خاصي بر انجام تحقيق براي رسيدن به موفقيتهاي بيشتر كشورمان دارد، ميگويد: «تحقيقات گروهي است و من هميشه تلاش كردم به دانشجويانم بها و فرصت بدهم و به كساني كه با من كار ميكنند آموزش بدهم تا آنها هم پيشرفت داشته باشند.»وي از حسادت به عنوان يكي از عوامل مهم عدم موفقيت نام ميبرد و ميگويد: «به طور مثال اگر كسي محقق باشد ميتواند بفهمد كه تحقيق آنقدر گسترده است كه هميشه جا براي كار و تحقيق هست و كار پاياني ندارد و بنابراين در تحقيق جايي براي حسادت وجود ندارد.»دكتر نصر از خانواده به عنوان يكي از عوامل موثر در موفقيت نام ميبرد و تاكيد ميكند: «اگر تشويقهاي مداوم پدرم و همدلي، همفكري و همراهي همسرم نبود به اين موفقيتها دست پيدا نميكردم.»
وي همچنين توصيه ميكند: «من فكر ميكنم اعمال انسانها مهمتر از صحبتهايشان است و بايد سعي كنيم از اعمال انسانها و اطرافيانمان درس بياموزيم و به جوانها و مخصوصا دانشجويان بها بدهيم و به رشد آنها كمك كنيم.»
وي در پايان ميگويد: «اگر محقق بخواهد موفق باشد علاوه بر اينكه بايد اعتقاد به خدا، نيت و هدف پاك و حمايت و همراهي خانواده را داشته باشد نبايد دغدغه گذران زندگي را داشته باشد. بايد دغدغه فكري محققان را برطرف كنيم و به آنها بها بدهيم تا حس كنند كه اگر تحقيق ميكنند به آنها توجه ميشود چرا كه من معتقدم خيلي از جوانان ايراني دنبال درآمدهاي آنچناني نيستند بلكه به دنبال يك كار خوب و موفقيت در آن هستند.»