چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۳
کد خبر: 175976

سلامت نیوز:امروزه دیگر فراگیری کمک‌های اولیه به واسطه رابطه نزدیکی که با جان انسان‌ها دارد، یک امر مهم و ضروری و به‌عنوان یک مهارت زندگی برای اعضای جامعه به حساب می‌آید. مهارتی که احساس مسئولیت را دوچندان و ارزش انسانی را در جامعه نمایان‌تر می‌سازد. اما چگونگی نهادینه‌کردن این مهارت خاص و حیاتی، به‌عنوان یک فرهنگ عمومی در میان جامعه و همچنین واکسینه‌کردن جامعه در مقابل حوادث، به‌ویژه حوادث انسان‌ساز، از طریق آموزش همگانی کمک‌های اولیه، سؤالاتی هستند که همواره ذهن اشخاص، تصمیم‌گیرندگان و دولت‌ها را به خود مشغول کرده است.


در زندگی روزمره ما انسان‌ها، حوادث زیادی غیر از حوادث طبیعی (زلزله، سیل، طوفان و...)، همانند حوادث جاده‌ای و ترافیکی، محیط خانه‌ها و محیط کار، وجود دارند که ممکن است هر ساله هزاران نفر را به کام مرگ بکشانند و نکته حایز اهمیت این است که تعداد رخداد این نوع حوادث به مراتب بیشتر از حوادث طبیعی است و به‌طور طبیعی در بروز هر حادثه‌ای، مردم عادی جامعه (شاهدان اولیه)، جزو نخستین نفراتی هستند که در صحنه حادثه حضور پیدا می‌کنند و در آن لحظه، در صورت داشتن مهارت‌های لازم و کافی کمک‌های اولیه، می‌توانند در نقش یک فرشته‌نجات ظاهر شوند و آسیب‌دیدگان را از خطر مرگ نجات دهند یا مانع بروز آسیب‌های جدی‌تر و غیرقابل بازگشت شوند.

در این‌جا نقش آموزش کمک‌های اولیه به اقشار مختلف جامعه به‌عنوان یک مأموریت کاهش تلفات، به‌طور ملموس معلوم است. بنابراین چاره‌ای نیست جز این‌که به‌عنوان یک دغدغه اساسی و انسانی به آن نگاه کرد، نگاهی که تا امروز از طرف جامعه و مسئولان مربوطه محرز نبوده یا در زاویه دیگری به این موضوع نگاه شده است. دلیل این صحبت، دارا بودن رتبه‌نهم تعداد فوت‌شدگان بر اثر جراحات حوادث رانندگی بین ١٨٠کشور جهان، بعد از کشورهای لیبی، تایلند، مالاوی، لیبریا، کنگو، تانزانیا، آفریقای‌مرکزی و رواندا و رتبه دوم بین ٢١کشور منطقه (طبق آمار سازمان بهداشت جهانی- ٢٠١٥)، همچنین متوسط سالانه ٢٠‌هزار نفر کشته بر اثر تصادفات جاده‌ای، ترافیکی در داخل کشور و سایر آمار‌های کم و زیاد سایر حوادث، است.


طبق شواهد پزشکی، مرگ و میرهای ناشی از صدمات یا جراحات اولیه قبل از رسیدن به بیمارستان اجتناب‌ناپذیرند، اما تعداد قابل‌توجهی از جراحات می‌تواند منجر به مرگ نشود و با روش‌های ساده کمک‌های اولیه، مانع از آنها شد. اهمیت کمک‌های اولیه در تصادفات جاده‌ای در این‌جا بیشتر به چشم می‌خورد. حوادث جاده‌ای و ترافیکی، مهم‌ترین عامل مرگ‌ومیر انسان‌ها و دومین عامل مرگ‌ومیر در کشور است و همچنین طبق گزارش سال ٢٠١٥ سازمان بهداشت جهانی، پیش‌بینی می‌شود که تا ‌سال ٢٠٣٠، آسیب‌های ناشی از حوادث جاده‌ای و ترافیکی، به‌عنوان هفتمین عامل مرگ‌ومیر در جهان مطرح شود که درحال‌حاضر نهمین علت مرگ‌ومیر در جهان محسوب می‌شود.


انسداد راه‌هوایی یا به تعبیر علمی، آنوکسی(Anoxia) - ناتوانی در تأمین اکسیژن به دلیل بسته‌شدن مجاری تنفسی- شایع‌ترین علت مرگ در تصادفات جاده‌ای است. به‌طور متوسط اگر کمتر از ٤دقیقه زمان از انسداد مجاری تنفسی بگذرد، مرگ اتفاق می‌افتد، درحالی‌که زمان معمولی برای رسیدن نیروهای امدادی و آمبولانس به محل حادثه در بهترین حالت، حتی در مناطقی که دارای ایده‌آل‌ترین امکانات و تجهیزات امدادی هستند، ١٠دقیقه است. همچنین، براساس نقل‌قول‌های متخصصان حوزه‌پزشکی،‌ درصد بالایی از مرگ و میرهای ناشی از تصادفات نیز به‌دلیل کنترل‌نشدن خونریزی زخم‌های آسیب‌دیدگان، تا زمان رسیدن کمک‌های پزشکی است. دکتر اریک برنس(Dr Eric Bernes)، متخصص کمک‌های اولیه در فدراسیون بین‌المللی صلیب‌سرخ و هلال‌احمر، می‌گوید: «تصور کنید مصدومی بر اثر یک تصادف‌جاده‌ای دچار خونریزی شود، اگر کسی نباشد که برای متوقف ساختن خونریزی روی زخمش فشار اعمال کند، حتی پیچیده‌ترین یا سریع‌ترین خدمات اورژانسی در جهان، زمانی به صحنه حادثه می‌رسند که تنها می‌توانند مرگ شخص را تأیید کنند.»


حال بایستی به طریق منطقی و البته انسانی، اندیشید که چگونه می‌توان با پیمودن یک مسیر درست، با آموزش همگانی کمک‌های اولیه، تلفات انسانی را کاهش داد. مشخص‌کردن یک هدف درست و انسانی، نخستین چیز لازم قبل از ارایه آموزش کمک‌های اولیه به افراد جامعه است. هدف صرفا نباید افزایش آمار آموزش‌دیدگان باشد. حتی در کشورهایی که ٨٠ یا ٩٠‌درصد از مردم گواهینامه کمک‌های اولیه دارند، اگر روش‌های موثر به آنها آموزش داده نشده باشد و کسی نتواند کمک کند، تاثیری وجود نخواهد داشت و از طرف دیگر، به‌گفته دایان ایزارد (Diane Issard)، مدیر مرکز مرجع آموزش کمک‌های اولیه اروپا، برای اطمینان از در دسترس بودن کمک در همه زمان‌ها، حداقل ٣٠‌درصد از جمعیت باید کمک‌های اولیه بدانند. بسیاری از کشورها هنوز فاصله زیادی با این معیار دارند و این می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد، بخشی از این دلایل برمی‌گردد به قوانین دولت‌ها، مثلا قوانین مشخصی برای آموزش کمک‌های اولیه به دانش‌آموزان در مدارس، یا گنجاندن شرط گذراندن دوره کمک‌های اولیه برای کسب گواهینامه رانندگی، وجود ندارد. متاسفانه برخی دولت‌ها هم به‌عنوان یک اولویت سیاسی به کمک‌های اولیه نگاه نمی‌کنند. درحالی‌که باید این واقعیت را پذیرفت که کمک‌های اولیه نه‌تنها می‌تواند زندگی انسان‌ها را نجات دهد، بلکه باعث نجات پول از طریق کاهش هزینه‌های درمان نیز می‌شود.


تحقق شعار «هر خانواده، یک امدادگر»، به تنهایی کافی نیست و حداقل کار ممکن در امر توسعه آموزش همگانی است و باید درکنار آن، در بطن جامعه، باور «هرکسی می‌تواند جانی را نجات دهد» را پرورش دهیم. وقتی جامعه‌ای به این باور برسد که می‌توان در هر شرایطی در حوادث، تنها با کمی دانش اولیه از کمک‌های اولیه، جان انسان‌ها را نجات داد، اعتمادبه‌نفس بالا می‌رود و مطمئنا شاهد نتایج مطلوبی خواهیم بود و درحالت معکوس اگر جامعه‌ای به این باور دست پیدا نکند، حتی اگر سالانه، آمار آموزش ٥‌میلیون نفر را هم داشته باشیم، نتیجه‌ای جز هدررفت هزینه‌های آموزشی، از دست دادن فرصت‌های طلایی برای اشاعه فرهنگ انسان‌دوستی و آماده‌سازی نسل‌های آینده جامعه در مقابل حوادث را نخواهیم داشت.

ارایه مستقیم آموزش کمک‌های‌اولیه نمی‌تواند بدون کارهای فرهنگ‌سازی و زیرساختی، کمکی به کاهش تلفات کند. در سطح جامعه باید دغدغه ایجاد شود، باید این‌قدر دغدغه انسانی نجات جان انسان‌ها به‌عنوان یک وظیفه یادآوری شود که خود جامعه‌خواهان یادگیری کمک‌های اولیه شوند.

ایجاد دغدغه در موقعیت‌های مختلف زندگی مردم جامعه، یکی از مهم‌ترین بحث‌های اساسی قبل از شروع به آموزش همگانی و بعد از تعریف هدف است. اقشار متفاوت جامعه باید خطرات را به خوبی بشناسند، ذهنی مشغول نسبت به حوادث پیداکنند، نسبت به از دست دادن جان عزیزان خود و سایر انسان‌ها نگرانی داشته باشند و در کل ارزش انسانی را درک کنند. البته بسیاری از این دغدغه‌ها در میان مردم درحال‌حاضر وجود دارد و تنها کار لازم شناسایی آنها و سازماندهی براساس گروه‌های هدف و جوابدهی به آنها به شکل ارایه آموزش‌های عملی و کاربردی متناسب با نوع مخاطب است.

چگونگی ارایه آموزش کمک‌های اولیه درجهت پاسخگویی به دغدغه‌های افراد جامعه، مستلزم برنامه‌ریزی دقیق و استفاده از شیوه‌های نوین آموزشی، است. هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که صرفا با خواندن یک کتاب یا مطلب آموزشی در اینترنت، روزنامه و سایر منابع در دسترس، می‌تواند جان یک انسان را نجات دهد. ارایه آموزش‌های عملی یک امر حیاتی‌است. درحالی‌که هرنوع یادگیری کمک‌های اولیه، کاملا ارزشمند است، اما تمرین تکنیک‌های کمک‌های اولیه از طریق سناریو‌ها، همراه با آموزش‌دهندگان، اعتمادبه‌نفس را در استفاده از آنها افزایش می‌دهد.

کتاب‌های کمک‌های اولیه، راهنماها، سی‌دی‌های آموزشی، اطلاعات اینترنتی، همه در تقویت دانش مفید هستند، اما یادگیری به‌صورت عملی از طریق تجربه است که تفاوتی واقعی، نسبت به تئوری آموختن ایجاد می‌کند.


تربیت آموزش‌دهندگان خوب از مسائل مهمی است که می‌تواند در ارایه آموزش‌های درست کمک‌های اولیه در جامعه به ما کمک کند، ولی متاسفانه در بیشتر کلاس‌های آموزشی برگزار شده برای آموزش‌دهندگان، شما فقط چند فایل پاورپوینت می‌بینید و یک استاد دست به‌جیب و مشغول سخنرانی، دقیقا همانند گزارش‌دهندگان و مجریان خبر و در آخر با برگزاری یک آزمون تستی، افراد شرکت‌کننده در دوره را به‌عنوان مربیانی که باید به افراد جامعه درس نجات جان انسان‌ها را یاد بدهند، معرفی می‌کنیم و با حداقل وسایل کمک‌آموزشی، این عزیزان را روانه کلاس‌های آموزشی می‌کنیم. درواقع با این روش تربیت و با استفاده از این مربیان، فقط ایجاد مانع می‌کنیم.


تمرکز ما نباید تنها روی گواهینامه‌های آموزشی کمک‌های اولیه باشد. بسیاری از کشورها نیز مانند ایران، تنها بر این موضوع تمرکز دارند. کمک‌های اولیه همیشه مثل مدرسه آموخته شده‌است، همراه با جزوه‌های راهنما مانند کتاب‌های درسی. ما نباید در کلاس‌های آموزش کمک‌های اولیه فقط به سخنرانی بپردازیم. مردم اصلا سخنرانی و نصیحت نمی‌خواهند، اغلب مردم واقعا به دنبال مهارتی هستند تا در شرایط اضطراری و اورژانس، قادر به جلوگیری و واکنش توسط خودشان باشند. ما باید به‌دنبال بهبود و ساده‌سازی روش‌های آموزش باشیم و برای به‌وجود آمدن اعتماد به نفس در سطح جامعه، به شیوه‌های آموزشی درست و تمرین‌های زیاد نیاز داریم. باید روی مباحث حیاتی تمرکز کنیم، چنان‌که بتوانند به خاطر بسپارند. تولید محتوا به صورت مختصر و مفید، تشکیل گروهای بحث کوچک و   تمرین زیاد در کلاس‌های آموزشی می‌تواند در این زمینه کمک کند.


ما باید در نحوه ارایه آموزش کمک‌های اولیه، تنوع آموزشی را فراموش نکنیم. در هلند، به دلیل این‌که سال‌ها فقط یک نوع دوره‌آموزشی ٣٢ساعته اولیه را یاد گرفته بودند، مجبور شدند کل فرآیند آموزش را بازبینی کنند. روش‌های زیادی وجود دارد که می‌توان در تنوع آموزش کمک‌های اولیه از آنها بهره برد، ازجمله، کوتاه‌کردن طول دوره‌ها با تمرکز بر گروه‌های هدف مانند پدران و مادران جوان، دانش‌آموزان و...، استفاده از الگوی «آموزش در همه‌وقت، همه‌جا و برای همه»، مثلا موضوعات حیاتی کمک‌های اولیه مثل احیای قلبی، ریوی را به صورت آموزش الکترونیکی درآورد، وبگاه‌های ویژه آموزش کمک‌های اولیه ایجاد کرد، با توجه به موج گسترش گوشی‌های هوشمند در جامعه می‌توان برنامه‌های موبایل آموزش کاربردی کمک‌های اولیه را تولید کرد یا می‌توان محیط یادگیری را به خانه‌ها، جاده‌ها و محیط کار برد یا زمان یادگیری را به ساعات اوقات‌فراغت افراد مختلف جامعه، تغییر داد.

همچنین در اکثر کشورهای جهان، برنامه‌های مختلفی برای قراردادن کمک‌های اولیه در دسترس همه، ازجمله آسیب‌پذیرترین اعضای جامعه، انجام شده است، برنامه‌هایی همچون، آموزش افراد نابینا برای جلوگیری و مقابله با حوادث‌خانگی، آموزش افراد سالمند در معرض خطر، آموزش جوامع دوردست، آموزش کارگران کارخانجات و کارگران مهاجر، افراد با معلولیت‌های جسمی و ذهنی، آموزش راننده‌های تاکسی و سایر رانندگان.

علاوه‌بر کیفیت و تنوع در ارایه آموزش کمک‌های اولیه، ما به دوره‌های یادآوری هم نیاز داریم. مطالعات نشان می‌دهد که در حالت ایده‌آل، هر فرد باید هر ٦ تا ١٢ماه یک دوره یادآوری داشته‌باشد. این موضوع می‌تواند به توانمندسازی جامعه با اعتمادبه‌نفس در عمل، کمک کند. سخن آخر این‌که کمک‌های اولیه فقط درمورد پاسخگویی به آسیب و جراحات نیست، بلکه درمورد جلوگیری از آنها نیز مطرح است. کمک‌های اولیه یک عمل انسانی و مهارت زندگی است، نه فقط یک‌سری از تکنیک‌ها. کمک‌کردن بدون تبعیض قایل‌شدن، به توانمندسازی جوامع برای مراقبت بیشتر از بقا و رفاه خودشان کمک می‌کند. کمک‌های اولیه یک مسئولیت شهروندی و یک عنصر ضروری برای داشتن یک جامعه ایمن و انعطاف‌پذیر است.

آموزش کمک‌های اولیه، به مردم فرصت نجات زندگی در عمل را ارایه می‌دهد و ارزش‌های انسانی را در جامعه خودشان نمایان می‌سازد. ما باید با تمام توان، تلاش کنیم که توسعه آموزش‌همگانی را در مسیر درست و با کیفیت، ‌طوری‌که اعتمادبه‌نفس مردم در انجام کمک‌های اولیه در سطح جامعه افزایش یابد، به پیش ببریم و فراموش نکنیم که همه ما مسئول نجات جان انسان‌ها هستیم.

منبع:روزنامه شهروند

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha