سلامت نیوز: وقتی حرف از تقلب علمی میشود، نمیتوان به ماجرای اخیری که درباره مقالات پزشکی به راه افتاد، اشاره نکرد. داستان از این قرار بود که مجله نیچر اعلام کرد، 58 مقاله از مجموعه مقالاتی که استادان دانشگاههای علوم پزشکی به این نشریه فرستاده، ایراداتی داشتهاند که ما در فرهنگ خودمان به این ایرادها میگوییم تقلب یا همان کپیبرداری. این نشریه، اسامی نفرات اول این مقالات و دانشگاه محل فعالیتشان را هم اعلام کرده و بهاینترتیب، غوغای جدیدی به راه انداخته است. اگر تابهحال فقط کادر درمان حوزه سلامت، سیبل انتقادها بودند، حالا نوک پیکانها، جامعه دانشگاهی این قشر را نشانه گرفته است.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: نکتهای که بعضی از نکتهسنجهای فعال مجازی به ماجرا تقلبها ارتباط دادهاند، آمار تولید مقالات از سوی افرادی است که به نظر میرسد باید سر خیلی شلوغی داشته باشند و قاعدتا فرصت کافی برای تدوین یک مقاله علمی با استانداردهای جهانی را نداشتهاند؛ مثلا گفته میشود وزیر بهداشت در 10 ماهی که از سال 2016 گذشته، بیشتر از 20 مقاله علمی منتشر کرده است، رئیس سازمان غذا و دارو هم گوی سبقت را از وزیر دزدیده و با 35 مقاله در همین مدت زمان، در این امر پیشرو به نظر میرسد.
در این لیست، افراد دیگری مانند رضا ملکزاده که خودش سابقه وزارت و حالا هم پست وزارتی دارد، دیده میشود. او در اینباره میگوید: «اولا بحمدالله در بین اسامیای که نشریه اسپرینگر نیچر اعلام کرده نام این چهرهها دیده نمیشود؛ بنابراین تا اینجای کار نمیتوان ایرادی به فعالیتهای علمی آنها گرفت. ثانیا، نکتهای که باید به آن توجه کنید، این است که تولید یک مقاله علمی در سطح جهانی، کار یکی، دو سال نیست بلکه سه تا پنج سال طول میکشد تا مقالات علمی که برخاسته از آزمایشها هستند، تولید شوند؛ بنابراین اینکه فلانی دو سال است سرش خیلی شلوغ شده، پس چطور کار علمی کرده، حرف درستی نیست. این حرف از جنبههای دیگر هم صحیح نیست.بسیاری از این چهرهها سالهاست در حال پژوهش هستند، موضوعی که در علم پزشکی چندان هم عجیب نیست؛ مثلا وزیر بهداشت پیش از هر چیز، یک پزشک متخصص و استادی مجرب است و از تحقیق و پژوهش جداشدنی نیست.»
او ادامه میدهد: «افرادی چون وزیر بهداشت یا سایر افرادی که در ماجرای اخیر اسمشان بر اساس تولید مقالات علمی آورده میشود، در سالیان دراز، فعالیتهای تحقیقی و پژوهشی در آزمایشگاهها و پژوهشگاههای عریض و طویلی دارند که شبهدانشگاه هستند و افراد زیادی در این مراکز به تحقیق و پژوهش میپردازند و در برخی پروژهها، خود این افراد هم شرکت میکنند و به نظر میرسد اگر اینها سالی دهها مقاله علمی نداشته باشند، باید تعجب کرد و پرسید که چه میکردهاند. ضمنا این را هم در نظر داشته باشید که عشق خیلی از ما به پژوهش تا جایی است که تمام اوقاتی که بین کارها و مسئولیتهایمان داریم به این کار اختصاص میدهیم، اینها همه از عشق به فعالیتهای علمی سرچشمه میگیرد.»
شاهین آخوندزاده که قائممقام تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت و معاون ملکزاده محسوب میشود، اوضاع تقلب در مقالات علمی حوزه پزشکی را بسیار وخیمتر از 58 مقاله میداند. او میگوید: «اگر از من بپرسید، رقم تقلبها 58 تا نیست حتی پنجهزار و 800 هم نیست؛ خیلی بیشتر از این حرفهاست.»
او ادامه میدهد: «این شرایط جای هیچ دفاعی ندارد و خیلی هم طبیعی و قابل پیشبینی است. وقتی به یک دانشجوی دکتری دو میلیون تومان میدهند و میگویند برو یک مقاله علمی بنویس؛ یعنی برو یک مقاله علمی بخر. خب، وقتی بودجه فعالیتهای علمی ما اینقدر خندهدار است و از طرف دیگر، اجبار به تولید مقاله وجود دارد و افراد برایناساس سنجیده میشوند، دیگر چه جای تعجبی از این آمار وجود دارد. بارها گفتهام که باید اجبار تولید مقاله علمی را از دوش استادان برداشت. فلان استاد دانشگاه پزشک بوده، بسیار هم پزشک خوبی است و رزیدنتهای خوبی هم تربیت میکند چرا باید مجبور باشد فلان مقدار مقاله علمی تولید کند درحالی که هیچ علاقهای به کار پژوهش ندارد.»
او بعد از کمبود بودجه، همهچیز را به گردن مقالهمحورشدن فضای علمی ایران میداند و میگوید: «وقتی ما استادان را مجبور میکنیم مقاله داشته باشند درحالی که وظیفه آنها آموزش پزشکی است؛ یعنی آنها را مجبور میکنیم که مقاله بخرند. ممکن است بگویید دانشجویان مقاطع بالا منطقا باید کار علمی کرده و مقاله تولید کنند، خب، چرا آنها تقلب کردهاند. همینطور که گفتم، اولا، کمبود بودجه، ثانیا، اینکه این روزها از هر گوشهای یک دانشگاه سر بیرون آورده و مدرک میدهد. خب، طبق قانون، این دانشجویان باید مقاله داشته باشند اما نه بودجه دارند، نه استاد و راهنمای درست، نه امکانات پژوهشی و نه حتی اساسا استعداد و علاقهاش را دارند؛ بنابراین لاجرم به سمت خرید مقاله میروند تا از این مرحله هم عبور کنند و مدرکشان را بگیرند.»
بخش جالب حرفهای آخوندزاده آنجاست که پرده از ماجرای این 58 مقالهنویسی که متقلب اعلام شدهاند، برمیدارد و میگوید: «داستان از این قرار است که دو شرکت تولید مقاله بر سر مسائل مالی با هم به اختلاف برخورده و همدیگر را لو دادهاند. روند تأیید یک مقاله به این صورت است که همان ابتدا چک میشود که جایی از مقاله کپیبرداری نباشد اما از نکاتی اغماض میشود ولی وقتی عدهای شروع به لودادن برخیها به مسئولان این نشریه کردند، آنها دوباره نکاتی را هم که اغماض کرده بودند، تقلب اعلام کردند. الان شرکتهایی که بهصورت خیلی پررونق در حال فعالیت هستند، اعلام کردهاند به پژوهشگران امکان پژوهش میدهند و آنها را در به ثمر رساندن یک پژوهش یاری کردهاند اما واقعیت این است که چنین شرکتهایی در امر تقلب و کپیبرداری به متقاضیان کمک میکنند.
این ایراد برخی از نشریات علمی مانند همین نیچر هم هست زیرا اصول کار باید اینگونه باشد که وقتی یک مقاله قبول شد، دیگر امکان اضافهکردن نام پژوهشگر به آن وجود نداشته باشد. نام پژوهشگر وقتی اضافه میشود که شما در تولید مقاله به مشکلی برخورده باشید و از یکی دیگر کمک بگیرید. چطور منطقی است که اسم یک نفر دیگر بعد از تولید و قبول یک مقاله به آن اضافه شود؟ وقتی چنین شرایطی فراهم باشد شرکتها یک مقاله که اصلش هم کپی است، تولید میکنند و بعد از اینکه مقاله را تا مرحله قبول پیش میبرند در ازای دریافت پنج میلیون تومان، اسم افراد را به آن اضافه میکنند. در این شرایط، چنین فهرستهای بلندبالایی از تقلب را شاهد هستیم.»
نظر شما