سلامت نیوز: اینجا به بیانی آخر تهران است. برای رسیدن به اینجا حتی باید بهشت زهرا را هم رد كنی. وقتی از مردم منطقه آدرس بازیافت زباله را میپرسیم اكثرا فقط سمت جنوب را نشان میدهند كه یعنی حالا حالاها راه داری...
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد نوشت: دكهدار سیگار فروشی بعد از كهریزك وقتی اسم زبالهسوز را میشنود با لهجه غلیظ آذریاش میگوید: «زبالهسوز چیه؟ ما كه تا الان نشنیدیم.... نكنه منظورتون همون جاییه كه آشغالها را اونجا میبرند...! اگر منظورتون اونجاست باید یكی – دو كیلومتری برید پایینتر...»
جاده كهریزك انگار تمامی ندارد. باقرشهر و كهریزك را كه رد میكنی به جایی میرسی كه به تنها چیزی كه نمیخورد مركز بازیافت زباله است. مركزی با ویترینی پر از درختان سبزرنگی كه منظم دركنار هم و روی تپههای اطراف لم دادهاند. درست مثل پاركهای جنگلی. تنها المانی كه نشان میدهد اینجا آخر دنیای زبالههاست، تابلویی است كه در سر در آن نصب شده است. «مجتمع پردازش و دفع آرادكوه». وارد مركز كه میشوی باید چند دقیقهای را با ماشین طی كنی تا به ساختمان اداری برسی. گرچه مسیر دیگری هم هست كه كامیونهای پر از زباله و پرسنل را به بخشهای دیگر این مجموعه میبرد. دور تا دور جاده تا چشم كار میكند تپه است و خاك. درست مثل جادهای در دل كویر. سایت اداری مجموعه متشكل از چند ساختمان شیك و نوساز است. اینجا تنها مركز دفن و بازیافت زباله در تهران است. گذشته از تبدیل زباله به كمپوست و كود، در اینجا برق هم تولید میشود. مركزی كه با راهاندازی آن ایران رسما به جمع كشورهای صاحب تكنولوژی در این زمینه پیوسته است. تهرانی كه با تولید روزانه ١٢٠هزار مترمكعب پسماند ساختمانی و ٧هزار و ٥٠٠تن پسماند شهری بسیار بیشتر از سرانه استاندارد جهانی زباله تولید میكند.
***
از زمان تشكیل اداره بلدیه در شهر تهران در سال ١٢٨٦، جمع آوری پسماند و نظارت شهر یكی از وظایف اصلی آن اداره بود. در آن سالها پسماندها توسط كارگران جمع آوری و در محلهایی در سطح شهر تلنبار و سپس به وسیله اسب و قاطر به حومه شهر منتقل و تخلیه میشد. در سالهای بعد وسیله انتقال پسماند به گاریهایی تبدیل شد كه توسط اسب یا قاطر كشیده میشدند. در پی شكایات مردم از بوی نامطبوع و مناظر ناخوشایندی كه در محلهای انباشت پسماند وجود داشت، شهرداری محلهای تلنبار پسماند را محصور كرد و به اصطلاح چهار دیواری درآورد. با ورود خودرو و كامیون، در سالهای بعد، كامیون هانیز به چرخه حمل پسماند اضافه شد. گرچه تخلیه و دفن پسماند كم و بیش در اطراف تهران ادامه داشت، اما از سال ١٣٣٥ تهران دارای دو مركز دفن اصلی شد كه یكی، مركز دفن آبعلی در شمال شرق، ابتدای جاده آبعلی و دیگری مركز دفن كهریزك در جنوب شهر تهران، ابتدای جاده قدیم قم بود.
این رویه ادامه داشت تا اینكه در سال ١٣٤٩، شهرداری تهران، برای بهینه سازی مدیریت پسماند، احداث كارخانهای را برای بازیافت پسماندهای آلی و تبدیل آنها به كمپوست، در دستور كار خود قرار داد. این كارخانه با ظرفیت پذیرش روزانه ٥٠٠ تن پسماند احداث و در سال ١٣٥١ راهاندازی شد. برای مدیریت اجرا و راهبری این كارخانه تشكیلاتی ایجاد شد كه بعدا به اداره كود گیاهی تبدیل و مدیریت بازیافت و دفن پسماند در تهران را عهدهدار شد. مركز دفن آبعلی در سال ١٣٦٨ به علت برخی عوارض زیست محیطی تعطیل شد و از آن تاریخ، مركز دفن پسماندهای شهری تهران منحصر به مركز دفن كهریزك شد كه امروزه مجتمع پردازش و دفع آرادكوه نامیده میشود و مركز دفن آبعلی از سال ١٣٦٩منحصرا به دفع پسماندهای ساختمانی و عمرانی اختصاص یافت. در این فرآیند، به منظور جلوگیری از هدر رفتن مصالح ساختمانی و با هدف كاهش میزان دفن و ایجاد منبع درآمد، در محل گود آبعلی، تجهیزات لازم جهت بازیافت شن و ماسه از خاك و نخاله با ظرفیت اسمی ١٢٠ هزار تن در سال مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
***
بی مسما نیست اگر تهران را شهرتولید زبالهها بنامیم. شهری كه به گفته مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران، تولید زبالهاش ٣ برابر استاندارد جهانی است. براساس آمار موجود روزانه در شهر تهران حدود ٧٥٠٠ تن پسماند شهری (خانگی و حاصل از رفت و روب) تولید و جمعآوری میشود كه تمامی آنها جهت پردازش و بازیافت به مجتمع آرادكوه ارسال میشود. همچنین حدود ٨٠٠ تن پسماند شهری نیز از شهركها و شهرهای اطراف به مجتمع پردازش و دفع آرادكوه فرستاده میشود. زبالهها با ماشین و كامیونهای مخصوص حمل زباله از در منازل یا مخازن مخصوص نگهداری زباله جمعآوری میشوند و در ١٢ محل مختلف در تهران تلمبار میشوند تا از آنجا با كامیون به مركز بازیافت آراد كوه برای تبدیل به برق یا تبدیل به كود كمپوست منتقل شوند.
اما تاریخچه جمعآوری و امحای زبالهها نیز قصهای است شنیدنی. تا همین یكی – دو دهه قبل، بخش عمده زبالههای تهران در كهریزك دفن میشد و تنها مقدار اندكی از آنها برای بازیافت تفكیك میشد. روزگاری، كهریزك نمادی بود از زبالههای تلنبار شده تهرانیها و حالا به مركز بازیافت تبدیل شده است. شهری با بخشهای مختلف كه از بخشی از آن بوی ناخوشایندی به مشام میرسد مانند بخشهای تخلیه زبالهها و دریاچه شیرآبه آن است. بعد از هماهنگی با مسوولان مجموعه یكی از پرسنل همراهمان میشود تا ما را به تنها مركز تولید برق از زباله كشور ببرد. بعد از چند دقیقه حركت با ماشین در میان بیابانهای مجموعه آراد، مقابل ساختمان سفید رنگ و عظیمی متوقف میشویم. ساختمانی با محوطهای گلكاری شده كه اگر از قبل ندانی، اصلا نمیتوانی متوجه شوی كه اینجا مركز تولید برق بازیافت است. ساخت نیروگاه پسماندسوز كهریزك به وسعت ٨٥٠٠ متر مربع در زمینی به مساحت ٣ هكتار از تابستان سال ٩١ شروع شد و امروز بین ٣ تا ٦ وات برق تولید میكند. مجتمعی كه ساخت آن حدود ٣٠ میلیارد تومان هزینه در بر داشته است. در گوشه حیاط پنلهایی درست مثل پنلهای خورشیدی نصب شده كه مسوول ذخیره برق تولیدی است. بعد از ورود به ساختمان باید كلی پله را بدون آسانسور بالا و پایین كنی تا به طبقه سوم یعنی بخش كنترل تولید برق بررسی. اتاقی با چندین مونیتور و دستگاههای جورواجور، منصور باقرصاد، سرپرست سازمان بازیافت، به همراه یكی از مهندسین جوان این مجموعه تلاش میكند تا با ماكتی كه در این بخش نصب شده، مراحل تولید برق را برایمان تشریح كند. گذشته از توضیحات علمی فنی كه تقریبا چیزی از آن را متوجه نمیشویم، همین قدر متوجه میشویم كه زبالهها بعد از ورود به این مركز، ابتدا در كورهای بزرگ سوزانده میشوند و بعد از اینكه چند ماده شیمیایی به آنها اضافه میشود، از طریق توربینی تبدیل به برق میشود. دو طبقه بالاتر از پشت دیواره شیشهای، میتوان به خوبی سیكل تولید برق را دید. زبالهها توسط كامیون و تریلرها به مخزن زباله به عنوان ورودی سیستم منتقل میشوند. فضایی به مساحت ٣٦ در ١٨ و به ارتفاع ٢٧ متر كه دارای دو ورودی است و گنجایش انباشت زباله برای ٥ تا ١٠ روز را دارد. دیوارهای مخزن نیز با لایهای از مواد ضد اسید پوشانده شده است. از لحظهای كه كامیونها زبالهها را داخل سالنی بزرگ در همان ساختمان كارخانه برق، تخلیه میكنند تا زمانی كه چنگكهای بزرگ دو جرثقیل غولپیكری كه دیده میشوند، دایما زبالهها را به داخل دو كوره غولپیكری كه خاص این فرآیند طراحی شده است تخلیه میكنند. یعنی حركت بازوهای جرثقیل یك لحظه هم قطع نمیشود.
زبالهها در جهنم...
بعد از انتقال زبالهها به قیف ورودی كوره، دو الكتروموتور وظیفه كنترل ورود زباله به كوره اول را برعهده دارند. در كل فرآیند كار كارخانه، هیچ سوخت یا نیروی كمكی وجود ندارد و تنها در ابتدای كار، سوخت اندكی مثل هیزم استفاده میشود و بعد گازهای با پایه كربن كه از احتراق زباله تولید میشود، وظیفه تامین سوخت مورد نیاز كارخانه را برعهده دارند. به بیانی وقتی كه این كوره روشن میشود، تا زمانی كه خاموش نشود، میتواند سالها بدون نیاز به انرژی خارجی دیگری به كار خود ادامه دهد. جهنمی واقعی برای زبالههای پایتخت. عجیب آنكه اینجا با آنكه مقصد نهایی زبالههاست، كمترین بوی زبالهای دیده نمیشود. باقرصاد در تشریح فرآیندی كه باعث میشود تا بوی بد زبالهها كاملا از بین برود میگوید: «این یك فرآیند علمی – شیمیایی است. همزمان با سوختن زبالهها در كوره، اكسیژن مورد نیاز برای احتراق، از مخزن ورودی توسط لولههای عظیمی وارد كوره میشود. بدین ترتیب این فرآیند باعث تولید هوای منفی و گردش هوا به سمت داخل شده و از تولید آلودگی و بوی بد در مخزن جلوگیری میكند.»
اما این پایان قصه زبالهها نیست. در منطقه میانی كوره، با ایجاد شرایط خلأ زباله به گازهای مختلف تجزیه میشود. سپس زبالهها وارد كوره دوم میشوند تا به مدد تزریق هوا، گازهای تولیدی در شرایط خلأ كاملا بسوزند. در حقیقت دمای بین ٨٥٠ تا ١٢٠٠ درجه سانتیگرادی كوره اول باعث حذف گازهای خطرناكی مثل دیاكسین میشود و دمای هوای كوره افقی – یا همان كوره دوم - نیز كه بین ٩٥٠ تا ١٠٠٥ درجه سانتیگراد است سایر گازهای مزاحم را از بین میبرد. مهندس باقرصاد در توضیح ادامه آنچه در كوره میگذرد، میگوید: زبالهها دو ثانیه در كوره افقی میمانند كه این زمان، مدت استاندارد برای سوختن همه گازها است. در مرحله بعد خروجی گاز وارد بویلر میشود. از ورودی دیگری نیز آب كه تصفیه و سختگیری شده، وارد بویلر میشود تا دمای خروجی كوره تا ٢٥٠ درجه سانتیگراد كاهش یابد. اما شاید بد نباشد كه بدانید آب بعد از استفاده به صورت پساب درآمده و تصفیه و مجددا استفاده میشود. میزان آب مورد نیاز بویلر حدود ٢٦٠ متر مكعب، یعنی ١٠ تا ١٥ تانكر ٢٠ تا ٣٠ هزار لیتری است.
و بالاخره «برق»...
اما برق چطور تولید میشود؟ مهندس باقرصاد در پاسخ به این سوال در حالی كه تلاش میكند تا جملاتش را ساده و به دور از پیچیدگیهای علمی بیان كند، میگوید: «كار (بویلر) این است كه گازهای تولیدی را به بخار تبدیل كند تا در مرحله بعدی، توسط توربینها و ژنراتورها، بخار به برق تبدیل شود.» و این همان سیكلی است كه مهندسین این مجموعه از آن به عنوان فرآیند كسب ثروت از طلای سیاه یاد میكنند. به گفته مهندسین این مجموعه این خط تولید قادر است تا ٣٠٠ تن زباله را در روز، از طریق ژنراتورها به ٤ تا ٥ مگاوات برق تولید كند كه البته فعلا برقی كه تولید میكند معادل ٣ مگاوات است به گونهای كه از ٥ هزار تن زباله ٨٠٠ تا ٩٠٠ مگاوات برق تولید میشود.
به گفته باقرصاد از مزایای زبالهسوزی نسبت به روشهای دیگر دفع زباله میتوان به: مساحت كم زمین مورد نیاز در مقایسه با دفن، عدم وابستگی به شرایط جوی، سرعت و سهولت دفع، تولید خاكستر پاك قابل استفاده، كاهش سریع حجم پسماند، قابلیت دفع پسماندهای خطرناك، كاهش هزینه نگهداری دفع، كاهش تولید آلایندههای هوا و كاهش خطر آلودگی آبهای سطحی اشاره كرد.
دلایل استفاده از شیوه زبالهسوزی در جهان شامل: تولید انرژی از پسماند، كاهش اثرات زیستمحیطی ناشی از سایر گزینهها، كاهش سطح اشغال برای امحا، مطمئنترین روش امحا و كم كردن حجم زباله در كوتاهمدت میشود.
سرپرست سازمان مدیریت پسماند با بیان اینكه روزانه ٨ هزار تن زباله در شهر تهران تولید میشود، میگوید: بر اساس كارهای كارشناسی انجام شده در آینده نزدیك شاهد عقد قرارداد كارخانه برای تولید انرژی با ظرفیت ٣ هزار و ٢٠٠ تن خواهیم بود. باقرصاد با تاكید بر اینكه این قراردادها با شركتهای داخلی و خارجی انجام میشود، گفت: با این قراردادها میتوانیم بالای ٥٠ وات برق تولید كنیم. وی اضافه كرد: در آینده نزدیك ٣ هزار تن كود كمپست به ٥٠٠ مگاوات برق تبدیل خواهد شد. باقرصاد با اشاره به استحصال گاز در این كارخانه، افزود: هم اكنون نزدیك به ٢٠ مگاوات برق در این كارخانه تولید میشود. وی با بیان اینكه روزانه ١٢٠ هزار متر مكعب پسماند ساختمانی در پایتخت تولید میشود، اضافه كرد: برای بهینه استفاده كردن از این پسماند ساختمانی با دو كارخانه قرارداد بستهایم.
با این وجود كهریزك تنها مركز تولید برق از زباله در ایران نیست. در حال حاضر در شهر تهران دو سامانه هاضم بیهوازی و ریجكت سوز- سامانه تولید برق از زبالههای تفكیك شده - برای استحصال انرژی از پسماندهای شهری مشغول به فعالیت هستند. یكی همین مركز آراد كوه و دیگری سامانه هاضم بیهوازی نیز در منطقه ٤ شهرداری تهران (ابتدای جاده آبعلی) كه با ظرفیت پذیرش ٢٠٠ تن پسماند آلی فسادپذیر مشغول به كار است و توانایی تولید ٢ مگاوات ساعت برق را دارد.
بدبوترین دریاچه ایران
اما این نیروگاه تنها بخش مجتمع بازیافت آراد كوه نیست. این مجموعه ١١٠٠ هكتاری، شامل بخشهای مختلفی است كه شاید بعد از نیروگاه، جذابترین بخش این مجموعه، حداقل از دید ما خبرنگارها، بخش دریاچه شیرابه باشد. برای رسیدن به این دریاچه باید باز هم چند دقیقهای در دل بیابانهای این مجموعه با ماشین حركت كنید. مسیری كه بعید است تازهواردها به سادگی بتوانند پیدایش كنند. از یك قسمتی به بعد بوی بد ناشی از شیرابه زبالهها، بهترین تابلویی است كه به شما خبر میدهد كه به دریاچه نزدیك میشوید؛ دریاچهای كه با توجه به دفن میلیاردها تن پسماند طی بیش از نیم قرن، به وجود آمده و اینقدر وسعت پیدا كرد تا اینكه تا سال ١٣٩١ به حدود ١٨ هكتار رسید. دریاچهای با عمق متوسط ٢ متر و ٣٥٠هزار مترمكعب. از یك حد به بعد، بوی شیرابهها چنان زیاد میشود كه برای هر تازه واردی غیرقابل تحمل است ولی با این وجود تعدادی از كارگران سبزپوش شهرداری با ماسكهای معمولی سفید رنگ مشغول درختكاری و... در اطراف آن هستند. اطراف دریاچه با لاستیكهای كهنه روی هم چیده شده مشخص شده و دور تا دور آن پر است از نهالهای درختان مختلف. از آن دریاچه نقرهای رنگ شیرابه عظیم ١٨ هكتاری، امروز دریاچهای كوچك و كمعمق باقی مانده كه بیشتر به حوضچه میماند تا دریاچه. پرندگان زیادی دور تا دور دریاچه پرواز میكنند و با چشمان تیزبینشان سطح دریاچه را رصد میكنند تا شاید چیزی برای خوردن پیدا كنند. این دریاچه با توجه به حجم عظیم شیرابه، سالهاست به عنوان یكی از چالشهای جدی بین شهرداری و فعالان محیط زیست است. چالشی كه شهرداری مدعی است در حال مرتفع شدن است.
به گفته منصور باقرصاد، سرپرست سازمان پسماند شهرداری تهران، در این مجموعه امحا و بیخطرسازی شیرابه به دو روش اجرا میشود. یكی از طریق تصفیه خانه شیرابه و دیگری از روش باز چرخانی شیرابه. او میگوید: تصفیهخانه شیرابه در زمینی به وسعت ٣هكتار با ٢٠ مخزن و ١٤هزار مترمكعب شیرابهها تصفیه میشوند. این پروژه با همكاری دانشگاه تهران به بهرهبرداری رسیده، تا امروز شیرابه ورودی این كارخانه به آب تصفیه شده تبدیل میشود و به مصرف مجموعه آرادكوه و ٢٣٠ هكتار درختكاری آن میرسد. وی در پاسخ به این سوال كه خشكسازی دریاچه شیرابه به چه شیوهای صورت میگیرد، گفت: برای این كار از چندین روش علمی استفاده میشود. روشهایی چون: احداث سامانه پردازش و جداسازی پسماندهای شهری به ظرفیت ٧٥٠٠ تن در روز با هدف جداسازی پسماندهای تر و خشك و عدم دفن مستقیم پسماند -تكمیل سامانه پردازش بیولوژیك بخش آلی (تر) پسماندهای شهری با احداث ٤٠ هكتار سایت تخمیر و خرید و بهكارگیری ٧ دستگاه همزن (تاپترن) با هدف مصرف رطوبت (شیرابه) پسماندهایتر در فرآیند تخمیر هوازی و بالاخره اجرای پوششهای میانی و انتهایی مراكز دفن با هدف جلوگیری از نفوذ بارندگی به داخل مدفن و كاهش تولید شیرابه.
یكی از كارگران این مجموعه در پاسخ به این سوال ما كه آیا این بوی شدید آزارت نمیدهد؟ میگوید: «اوایل برایم سخت بود ولی بعد از چند سال كار كردن در اینجا دیگر عادت كردهایم.» این جوابی تكراری است كه تقرییا تمام ٢٠٠ نیروی شاغل در این مجتمع در آن اتفاق نظر دارند.
از شیرابه بدبو تا آب تصفیه شده
بار اصلی خشكاندن دریاچه معروف شیرابه آرادكوه برعهده تصفیهخانه این مجموعه است؛ تصفیهخانهای كه در زمینی به مساحت ٣ هكتار با ٢٠ مخزن تصفیه و ٣ اتاق فرمان احداث شده است. پشت ساختمان تصفیه خانه پر است از حوضچههایی كه در آنها آب و لجن تا لب آنها موج میزند و قلقل میكند. در برخی از آنها آبهایی كه با مواد شیمیایی مخلوط شدهاند، مثل موجهایی كوچك در مخزنها بالا و پایین میروند و قلقل میكنند. درست مثل كف سفیدرنگ دریاها. اما به گفته سرپرست سازمان بازیافت شیرابههایی كه از محل نگهداری زبالهها بیرون میزنند با لولههای ویژهای به تصفیهخانه میروند تا بعد از تصفیه، آب آنها برای آبیاری فضای سبز ٢٣٠ هكتاری این مجموعه عظیم به كار رود.
باقرصاد با بیان اینكه فرآیند تصفیه شیرابه و عبور از تمامی مخازن طی ٢٥ تا ٣٠ روز به طول خواهد انجامید، خاطرنشان كرد: شیرابه موجود طی مراحلی وارد مخازن شده كه در هركدام از مخازن عملیات خاصی روی شیرابه صورت میگیرد كه در نهایت آب زلالی خارج میشود كه در آبیاری فضای سبز كاربرد دارد.
اما روایت چگونگی تصفیه شیرابهها نیز قصه جالبی دارد. باقرصاد در توضیح فرآیند تصفیه شیرابهها میگوید: دراین فرآیند ابتدا در اولین حوضچه، اجسام درشت جدا و لختهگیری میشوند. سپس باقی مانده به وسیله ٤ پمپ لجنكش شیرابه پمپ شده و در حوضچه دیگری تقسیم و دانهگیری میشود.
بعد در حوضچه دیگری تقسیم بیهوازی صورت میگیرد. حوضچه بیهوازی محلی است كه در آن دیوارهایی قرار دارد و شیرابه به صورت مارپیچ در آن حركت میكند و در آن باكتری قرار میگیرد.
سرپرست سازمان مدیریت پسماند سپس نقبی هم به فرآیند شیمیایی این سناریو میزند و میگوید: در مرحله بعد باكتریها به سمت شیرابه حمله كرده، مجدد این شیرابه برگشت داده شده و در حوضچه دیگر مواد شیمیایی به آن اضافه شده و آهكزنی میشود.
در مرحله بعد شیرابه در حوضچهای تهنشین شده، این شیرابه در لولهای به صورت فورانی بالا آمده و به بیرون میریزد و باعث میشود آب شفافتر در قسمت بالاتر قرار گرفته و آب كثیفتر پایین رود. یكی از كارشناسان این مجموعه به كفهای سفیدرنگ روی حوضچهها اشاره میكند و میافزاید: در ادامه این فرآیند با پاروهایی آب تمیز را جمع كرده و وارد حوضچه هوازی میكنیم. سپس در حوضچه هوازی دمندههای بزرگ هوا توسط دستگاههایی كه سوراخهای ای شكل یكطرفه دارند دیفیوز میشود یعنی هوا در این دستگاهها دمیده میشود و به صورت حباب از كف به رو میآید. وی با تاكید بر این موضوع كه مخازن ١٢ هزار متر مربع ظرفیت دارند، گفت: دوباره فرآیند ادامه دارد و آب در حوضچهای كلرزنی شده و شیرابه به حالت تصفیه كه بیرنگ است درمیآید.
خروجی این تصفیهخانه همان آبی است كه ذخیره میشود تا با تانكر یا از طریق شبكه آبرسانی برای آبیاری درختان مجموعه بازیافت آرادكوه استفاده شود.
***
اما این پایان قصه مركز بازیافت كهریزك نیست. این مجموعه احداث دو بخش ریجكت سوز - كارخانههای تولید برق از زباله – دیگر را نیز در دستور كار خود دارد. دو سامانهای كه با ظرفیت مجموع ٣٢٠٠ تن پسماند در روز برای دفع پسماندهای ریجكت حاصل از خطوط پردازش پسماند درآیندهای نزدیك احداث میشود.
شاید بد نباشد بدانید كه از كل پسماند خانگی وارد شده به واحدهای پردازش مجتمع آرادكوه در حدود ٤ الی ٦ درصد پسماند خشك ارزشمندی همچون كاغذ، مقوا، انواع فلزات آهنی و غیرآهنی، انواع پلاستیك، شیشه و... جداسازی و به واحدهای بازیافت ارسال میشود كه معادل حجم متوسط ٢٠٠ تن در روز است.
***
در مسیر بازگشت و در راههای پرپیچ و خم خاكی داخل مجموعه، بازهم به دستههای بزرگی از پرندگان برمیخوریم كه با نظمی خاص به یكباره به هوا بلند میشوند و باز به همان شكل دوباره به سطح زمین بازمی گردند. شاید به دنبال غذایی در بین زبالههای تبدیل به كود شده. اینجا گوشهای از شهرمان است كه شاید كمتر شهروند تهرانی پا به درون آن گذاشته باشد. قطعهای از پایتخت كه تمام خروجی زبالههای روزانه ما به آنجا ختم میشود.
نظر شما