دوشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۷ - ۱۳:۵۷

طی روزهای اخیر ویدئویی از بـرخـــورد نامناسب یکی از کارکنان شهرداری کرمان با دو کودک کار، در فضای مجازی منتشر و خیلی زود پر بازدید شد.

آسیبی به اسم تماشای آزار

سلامت نیوز:طی روزهای اخیر  ویدئویی از بـرخـــورد نامناسب یکی از کارکنان شهرداری کرمان با دو کودک کار، در فضای مجازی منتشر و خیلی زود پر بازدید شد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه خراسان ،یکی از کارکنان شهرداری در این ویدئو دو کودک گل‌فروش را مجبور به خوردن گل‌های شان می‌کند. یکی از نکته‌های عجیب ماجرا آن‌جاست که این کلیپ از جایی درز نکرده بلکه فرد آزاردهنده خودش از آن فیلم گرفته و گویا منتشر کرده‌است. اتفاقی که زنگ خطرِ بروز یک آسیب اجتماعی نوظهور است. اگر زورگویی و قدرت‌نمایی در گذشته مخفیانه اتفاق می‌افتاد، امروز شبکه‌های اجتماعی به بستری آسیب‌زا تبدیل شده ‌است که افراد در آن برای دیده شدن، دست به هرکاری می‌زنند.

اگرچه دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان کرمان با کارمند خاطی شهرداری برخورد کرده است و عوامل این اتفاق تلخ هم دستگیر شده اند، اما این اتفاق بابی برای بررسی پیامدهای فردی و اجتماعی آن است. به همین بهانه یک جامعه‌شناس در یادداشتی ابعاد فردی و اجتماعی انتشار و پربازدید شــدن پست‌هــای کودک‌آزاری در فضای مجازی را تحلیل کرده‌است. همچنین از یک روان‌شناس خواسته‌ایم تا از دلیل بروز چنین اتفاق‌هایی بگوید.
 
آسیبی به اسم تماشای آزار

 در آسیب‌های اجتماعی مشابه با اتفاقی که درخصوص دو کودک کار کرمانی افتاد با چند مسئله مواجه هستیم؛ آزار دادن، آزار دیدن، آزار را به نمایش گذاشتن و دیدنِ آزار. ظهور و حضور فعال شبکه‌های اجتماعی و دوربین‌های تلفن همراه، در تسریع روند شتابان و جنون‌آمیز نشان دادن و تماشا کردن آزار بسیار موثر بوده و حتی به ابزار اصلی آن بدل شده‌است. وقتی قربانی باخبر می‌شود لحظات رنج کشیدن و تحقیر او را دیگران دیده‌اند، مخصوصا اگر کودک باشد و تماشای رنج او با خنده، تمسخر، قضاوت نادرست و همراهی با آزاردهنده همراه باشد، رنج اش مضاعف می‌شود. فرد آزار دیده بسته به سن، جنسیت، روحیه و شخصیت‌اش از نظر روحی-روانی آسیب می‌بیند. پخش شدن گسترده این کلیپ‌ها در فضای مجازی به چندبرابر شدن لذت آزاردهنده و تشویق او به انجام کارهای مشابه، فیلم برداری و نمایش آن منجر می‌شود. حتی اگر دیدن کلیپ، همراه با اظهارات محکوم‌کننده درباره آزاردهنده باشد، شخص به هدف خود یعنی جذب مخاطب و جلب توجه رسیده‌است.

دیگران نیز چون موفقیت شخص را در این عرصه می‌بینند به خصوص اگر در سن تاثیرپذیری باشند یا به بلوغ عقلی، اجتماعی و عاطفی نرسیده‌باشند، به انجام اعمال مشابه و نمایش آن تحریک می‌شوند. درنتیجه این چرخه باطل به دلیل ضریب نفوذ بالای شبکه‌های اجتماعی ادامه می‌یابد. نتیجه اصلی این اتفاق، ترک خوردن پوسته و مغز انسانیت است. عمل آزار و نمایش آن منجر به ضعف انسانیت در وجود آزاررسان و تماشاچی می‌شود. همچنین شخصیت قربانی را تخریب می‌کند و با او همچون شیء رفتار می‌شود. برای توقف یا کند کردن این روند به همتی عالی و بسیج عمومی افکار در فضای مجازی نیاز است. کرخت و بی‌تفاوت شدن به دیدن آزار دیگری، آن را به یک عادت تبدیل می‌کند. این موضوع بسیار خطرناک است زیرا ذره‌ذره انسانیت را از بین می‌برد. این مسئله در عرصه مجازی، منجر به قهرمان سازی های مصنوعی و پوچ از کسانی می‌شود که از ذلت دیگری احساس قدرت می‌کنند و روزبه‌روز شمار افرادی که از نمایش عریان لحظه های خصوصی یا آزار دیدن‌شان ترس دارند، بیشتر می‌شود.
 

 
فیلم برخورد با کودکان کار در کرمان، فیلم تاثربرانگیزی است. شاید با دیدن این فیلم با خود فکر کنید که چطور ممکن است فردی بتواند چنین رفتاری با دو کودک داشته‌باشد؟ آیا این فرد یک بیمار روانی است یا ممکن است افراد عادی هم بدون داشتن چنین سابقه ای مرتکب آن شوند؟ یکی از مباحث حساس در روان شناسی، احساس قدرت و تاثیرات آن بر سلامت روان افراد است. قدرت در روان شناسی، ظرفیت یک فرد در تغییر دادن شرایط زندگی یا روحیات دیگران با تامین کردن یا محروم کردن امکانات برای آن‌ها، تعریف شده‌است. هر چند این تعریف هیچ بار مثبت یا منفی ندارد اما نتایج مطالعات مختلف نشان داده‌است قدرت پیدا کردن در بسیاری از افراد، ممکن است با نتایجی منفی همراه باشد؛ به‌طور مثال مطالعه «گلینسکی و همکاران» در سال 2006 میلادی نشان داد حتی افراد عادی و دانشجویان در زمانی که احساس قدرت بیشتری دارند، خودمحورانه تر رفتار می‌کنند و کمتر به خواسته های اطرافیان شان توجه دارند. مطالعات دانشگاه استنفورد در سال 2008 میلادی نیز نشان داد زمانی که افراد احساس می کنند قدرت بیشتری دارند، افراد با قدرت کمتر را بیشتر مانند شیء ارزیابی می‌کنند و کمتر به این نکته توجه دارند که آن‌ها هم انسان هایی مانند خودشان هستند. این تصور می تواند به کم شدن رفتارهای همدلانه منجر شود. درست در این شرایط است که حتی دیدن این‌که کسی در حال درد و زحمت است، نمی تواند به تغییر رفتار فرد منجر شود.


 زمانی برای نمایش ضعف های درونی
شاید با خواندن این چند سطر با خود فکر کنید پس کسی که مرتکب رفتارهایی مانند پیمانکار شهرداری کرمان می شود، چندان هم مقصر نیست و اگر قدرت به سراغ هر کسی بیاید، او را به سمت چنین رفتارهایی سوق می دهد اما آیا واقعا این گونه است؟ مطالعه ای در دانشگاه تورنتو نشان داد، افرادی که در همدلی و درک احساسات دیگران دچار ضعف هستند، زمانی که قدرت پیدا می کنند، خشونت بیشتری در رفتار خود نشان می دهند. این افراد ممکن است با آوردن توجیه های مختلف رفتار خود را عادی و بدون مشکل توصیف کنند و به مدد این توجیهات خود را از بند احساس گناه رها کنند. در واقع می توان گفت این مطالعه بر اهمیت آموختن مهارت های ارتباطی تاکید دوباره ای دارد، چرا که نشان می دهد اگر می خواهیم در زمان قدرت یافتن به دیگران آسیب نرسانیم، لازم است پیش از آن دست به کار شویم و خودمان را به مهارت های ارتباطی مجهز کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha